پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
استاد بزرگوار و دانشمند ذوفنون، ابوالحسن شعرایی شخصیتی بود که در اعصار اخیر کسی را به جامعیّت علمی و تسلّط او بر معقول و منقول و معارف قدیم و جدید نمیتوان یافت. بسیاری از چهرههای ممتاز حوزه و دانشگاه همچون آیات میرزا هاشم آملی، حسنزاده آملی، جوادی آملی، رضی شیرازی و استادان دکتر عبدالحسین زرینکوب، دکتر محمد خوانساری، دکتر مهدی محقق، دکتر سادات ناصری، دکتر محسن جهانگیری و اکبر داناسرشت در رشتههای مختلف علمی در محضر او شاگردی کردهاند.
اکبر ثبوت با این مقدمه در «اطلاعات» نوشت: درس استاد شعرایی در هیچ یک از روزها و شبهای سال (منهای عاشورا و ۲۸ صفر رحلت پیامبر صلوهالله علیه و آله) تعطیل نمیشد و چون به ایشان گفتند چگونه است که شما حتی در شب و روز بیست و یکم رمضان درس را تعطیل نمیکنید؟ پاسخ دادند: مگر جز این است که به روایت معتبر شیخ صدوق، در دو شب بیست و یکم و بیست و سوم رمضان که بیش از تمامی شبهای سال احتمال میرود شب قدر باشند، مذاکره علمی از هر عبادت دیگری با فضیلتتر است: «من احیی هاتین اللیلتین بمذاکرة العلم فهو افضل؟» و مگر جز این است که امیر مؤمنان (ع) حتی در بستر مرگ و تا ساعتی پیش از آنکه چشم از جهان فرو بندد، با سخنان گهربار خود مشغول تعلیم خلق بود و از جمله ـ به روایت امام سجاد (ع) از امام حسین (ع) ـ خطاب به فرزند خود فرمود: «ایاک و ظلم من لایجد علیک ناصرا الا الله» (زنهار بر کسی که در برابر تو جز خدا یاوری ندارد ستم نکنی).
یک بار دیگر نیز گفتند: من به عنوان عضو شورای عالی فرهنگ، به شورا پیشنهاد کردم نیمی از تعطیلاتی را که مربوط به مناسبتهای مذهبی است حذف کنند و به جای آن، در هر یک از روزهایی که مصادف با مناسبتهای مزبور است (مثلا روز وفات امام صادق (ع)) یک برنامه دو ساعته برای مؤسسات آموزشی و ادارات و کارخانهها و ... اجرا شود که در خلال آن به سخنرانی یا مقالهخوانی و ... درباره مناسبت آن روز بپردازند تا عموم مردم شناخت بیشتری از شخصیتها و مناسبتهای دینی پیدا کنند.
استاد میگفتند: من این پیشنهاد را به شورای عالی فرهنگ دادم و برخلاف انتظارم خانم فرّخرو پارسا معاون وزیر آموزش و پرورش که بعدها وزیر شد (و پدرش فرّخ دین اهل قم و حوزهدیده و از هواخواهان شیخ فضلالله نوری بود) از این پیشنهاد حمایت کرد ولی بعضی دیگر مخالفت کردند و بهانه آوردند که اجرای این پیشنهاد یک طرح عملی و جامع میخواهد. من گفتم طرحش با من. کسانی هم که با هدف پیشنهاد یعنی تقویت شناخت مردم از شخصیتها و مناسبتهای دینی مخالف بودند، اینجا و آنجا پشت سر من گفتند ادامه وضع کنونی (تعطیل و باز هم تعطیل) ضررش کمتر است.
استاد میگفتند: من همچنان پیگیر این پیشنهاد و طرح مربوط به آن هستم. چون این همه تعطیلات که هیچ دستور و حتی اشارهای از پیشوایان دین در مورد آنها نداریم، تنها نتیجهاش اتلاف عمر افراد جامعه، از دانشآموز و دانشجو و کارگر و کارمند و ... است و به بطالت گذراندن وقت و نه تنها توجیه عقلی و شرعی ندارد که بعضا زمینهساز افزایش کارهای خلاف هم هست.
نیز به زبان طنز میگفتند: من با تمامی اصحاب مذهب تعطیل شدیدا مخالفم و بارها گفتهام که ابوریحان بیرونی در تمامی سال فقط دو روز تعطیل میکرد: نوروز و مهرگان؛ و از متأخّران، حکیم زاهد ملا محمد کاشی، همه روزه به جز عاشورا برنامه تدریس داشت و من هم در طول سال، بیش از دو روز درس و کار علمی را تعطیل نمیکنم زیرا معتقدم درس گفتن عبادت و ادای امانت است و واجب و همان طور که روز عید غدیر یا مبعث، نماز و ادای امانت را نباید تعطیل کرد، درس گفتن و درس گرفتن و کارهای غیردرسی را هم اگر به چشم انجام وظیفه الهی و عبادت و خدمت به خلق نگاه کنیم، حکم نماز و ادای امانت را دارد.
سپس به من گفتند: پدر شما که آدم بسیار مقدّسی هم هست، چند روز کامل از سال را تعطیل میکند؟ پاسخ دادم: گمان نمیکنم جز سه روز که دو روزش را شما هم تعطیل میکنید ـ به اضافه ۲۱ رمضان ـ تعطیل داشته باشد. گفتند: خوب! آیا این تعطیل نکردن به معنی بیحرمتی به مقدسات است؟ نه! چون او میگوید: کاری که من دارم، تلاش برای برآوردن نیازهای مردم و به نیت امتثال امر الهی در خدمت به خلق است.
در درس تفسیر نیز وقتی به آیه ۶۵ از سوره مبارکه بقره رسیدیم، استاد گفتند: چنانکه در قرآن آمده است، روز شنبه برای یهود روز تعطیل بود و آنان در آن روز مجاز به فعالیت نبودند ولی چنانکه در قرآن نیز آمده، روز جمعه برای مسلمانان اینگونه نیست بلکه مسلمانان در این روز، باید پس از ادای فریضه جمعه، به دنبال فعالیتهای سودمند بروند: فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضلالله (الجمعة، ۱۰)
و اینک ماییم و تعطیلاتی که هیچ حاصلی جز هدر دادن وقت جامعه ندارد و کاستن از آنها بیتوجهی به مقدّسات تلقی میشود و برای افزودن به آنها، از شئون و جایگاه پیشوایان دین و عنوان تعظیم شعائر مایه میگذارند.