صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۷۹۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۹ : ۱۷ - ۰۲ آذر ۱۳۹۶
دو دختر که برای هزینه تغییر جنسیت سراغ مرد پولدار رفته بودند، در جریان درگیری با او، مرگش را رقم زدند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

دو دختر که برای هزینه تغییر جنسیت سراغ مرد پولدار رفته بودند، در جریان درگیری با او، مرگش را رقم زدند.

به گزارش انتخاب به نقل از جام‌جم، میترا ۲۱ ساله و مرجان ۲۸ ساله دو دختر دوجنسیتی هستند که ۲۲ آبان امسال در پی درگیری، منجر به مرگ مرد ۴۵ ساله که دکترای مدیریت بود در خیابان شریعتی شدند. آنها پس‌از قتل با خودروی پژو ۲۰۷ فرار کردند، اما یکی از همسایه‌ها شماره پلاک آنها را به پلیس داد و همین باعث توقیف خودروی آنها در پاسداران و بازداشت هردویشان شد.

آنها دیروز به دادسرا منتقل شده و در تحقیقات به قاضی سجاد منافی‌آذر، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گفتند که به طور اتفاقی با مقتول در خیابان آشنا شده‌اند.

برای تامین هزینه جراحی‌هایشان که ۷۰ میلیون تومان بوده با مرد میانسال درگیر شده‌اند. ابتدا با قفل فرمان او را کتک زدند، اما در جریان درگیری مرد میانسال تعادلش را از دست داده و با افتادن به روی زمین فوت کرد.
این درحالی است که پزشکی قانونی اعلام کرده مرگ مقتول بر اثر ضربه مغزی بوده است.

متهمان به اتهام مباشرت در قتل عمدی مرد میانسال روانه بازداشتگاه پلیس شدند. با دستور قضایی قرار شد از همه شاهدان جنایت تحقیق شود و فیلم دوربین مداربسته که صحنه‌های درگیری متهمان با مقتول را ثبت کرده مورد بازبینی قرار گیرد تا مشخص شود گفته‌های متهمان صحت دارد یا نه.

میترا و مرجان تصور نمی‌کردند رویایشان برای تغییر جنسیت به لباس‌های یک دست آبی پررنگ بازداشتگاه ختم شود. دیروز در حاشیه جلسه بازجویی در گفت‌وگویی با جام‌جم از درگیری مرگبار گفتند.

میترا از زندگی‌ات بگو؟
دو برادر و یک خواهر ناتنی دارم، با آنها اختلافی نداشته و با مادرم زندگی می‌کنم. دیپلم دارم.

برای درمان اقدام کردی؟
بله، اما هزینه عمل جراحی در تایلند ۷۰ میلیون تومان است که این پول را نداشتم.

چطور با مرجان آشنا شدی؟
مدتی پیش در مهمانی با او آشنا شدم. او شرایطی مشابه من را داشت که ارتباطمان بیشتر شد.

از آشنایی‌ات با مقتول بگو؟
شب جنایت من سوار خودروی پژوی مرجان بودم، مقتول هم سوار بنزش بود که در خیابان با هم آشنا شدیم. او ما را به خانه‌اش در الهیه دعوت کرد. گمان می‌کردیم می‌توانیم از او پول بگیریم.

از او پول گرفتید؟
می‌گفت ۶۰۰ هزار تومان اینترنتی به حسابمان واریزکرده، اما حسابمان را از خودپرداز چک کردیم و پولی نبود. در پارکینگ با او درگیر شدیم. سوار خودرویش شد و فرار کرد که تا دو کوچه تعقیبش کردیم. پیاده که شد دوستم با قفل فرمان کتکش زد. او فرار کرد و من دوباره تعقیبش کردم. در محلی که سراشیبی بود خواست از دستم فرار کند که تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد و مرد.

مقتول را فقط کتک زدیم

مرجان تو از زندگی‌ات بگو؟
ما شش خواهر و برادر هستیم که همه ازدواج کرده‌اند و بچه دارند. من مجردم و با والدینم زندگی می‌کنم.

از جنایت بگو؟
ما قصد قتل نداشتیم. قول پول داده بود، اما آن را نداد که در جریان درگیری بر سر پول او فوت شد. برای این‌که برای درمانمان از او پول بگیریم، به خانه‌اش رفتیم که این بلا سرمان آمد.

برای درمان اقدامی کردی؟
می‌خواستم تایلند بروم، اما پول کم داشتم. علاوه برآن گذرنامه نداشتم. رفتم اداره گذرنامه از من مدرک قضایی خواستند. از دادگاه مدرک بردم که دوجنسیتی‌ام، گفتند برو نظام وظیفه ولی نتوانستم کارت پایان خدمت بگیرم.