صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۵ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۷۸۵۹۶
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۰۹ - ۲۹ آبان ۱۳۹۶
از آن دست سیاستمدارانی است که اگر عطای عرصه سیاست را به لقایش بخشیده بود، قطعا دانشمند پرآوازه‎ای بود. وجهه علمی و آکادمیکش اگر پررنگتر از وجهه سیاسی‎اش نباشد، کمتر هم نیست. رییس پنج انجمن و بنیاد علمی و موسس دو بنیاد سیاسی است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

از آن دست سیاستمدارانی است که اگر عطای عرصه سیاست را به لقایش بخشیده بود، قطعا دانشمند پرآوازه‎ای بود. وجهه علمی و آکادمیکش اگر پررنگتر از وجهه سیاسی‎اش نباشد، کمتر هم نیست. رییس پنج انجمن و بنیاد علمی و موسس دو بنیاد سیاسی است.

محمدرضا عارف از نظریه‌پردازان جهانی در حوزه اطلاعات است که شبکه‌ مخابراتی Aref Network نیز به نام او ثبت شده. در شبکه اصلاح‎طلبان هم نام‎گزاری «بنیاد امید»، «لیست امید» و «فراکسیون امید» از ابتکارات اوست. هرچند در مدیریت شبکه‎ای اصلاح‎طلبان، فضا به خوبی شبکه مخابراتی عارف نیست. برخی او را ناکام می‎بینند و انتقادهای زیادی به او وارد می‎کنند. از سکوتش در صحن علنی مجلس گرفته تا ریاستش بر فراکسیون امید. اما عارف پاسخ مستدلی برای هر دو این انتقادات دارد. «وقتی وزرا جواب تلفن مرا می‎دهند و من در این تماس‎ها می‎توانم مشکلی را حل کنم، چرا باید از طریق تریبون علنی مجلس با او صحبت کنم؟» او با اخراج نمایندگان خاطی از فراکسیون امید نیز برای اثبات قدرت مدیریتش مخالف است و چون معذوریت‎های استانی و محلی آنان برای عدم تمکین از تصمیمات جمعی را درک می‎کند، از فرمول «فرمان آتش به اختیار» استفاده می‎کند.

موسس انجمن رمز ایران که رمزگذاری و رمزگشایی پیام را در دانشگاه صنعتی شریف تدریس می‎کند، از آن دست اصلاح‎طلبانی است که زبان حاکمیت را بلد است. از همین روست که کمیته رفع حصر تشکیل داده و در صدد کاهش فشارها بر دو نامزد محصور سال 88 است. او نخستین کسی بود که پیشنهاد مذاکره اصلاح طلبان با شورای نگهبان را مطرح کرد و می‎گوید «رابطه خوبی با آیت الله جنتی دارد» و از این ظرفیت برای مذاکره درباره چهره‎های اصلاح طلب بهره می‎برد. عارف اگرچه زیر بار انتقادات تندروهای جریان منتسب به خویش است اما تایید صلاحیت او برای انتخابات مجلس هشتم در حالی که اکثر اصلاح طلبان رد صلاحیت شده بودند، نشان از مشی مسالمت آمیز و معتدل او دارد. مشی‎ای که همچنان ادامه دارد.

برای همین هم از رسانه‎ای شدن پیامی که به ربیعی داده بود تا به روحانی بگوید در رفتارش با مجلس صادق باشد، دلخور است. از اینکه گاهی برخی نمایندگان برای مطرح کردن خودشان، مصالح و منافع ملی را نادیده گرفته و در توییتر و تلگرام دنبال جمع کردن لایک و فالور هستند، گلایه دارد اما در راستای همان مشی مسالمت آمیز، از بیانش ابا دارد. کما اینکه گزارش فراکسیون امید درباره عملکرد وزرای دولت یازدهم را هم محرمانه به دست روحانی رسانده تا به دور از قیل و قال‎های رسانه‎ای در چینش وزرای کابینه دوازدهم مد نظر قرار گیرد. 

سه روز هفته در مجلس است، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و مرتبا در جلسات هفتگی آنها شرکت می‎کند. همان جایی که با رییس سازمان صداوسیما دور یک میز می‎نشیند اما تا کنون مشی یک جانبه این سازمان علیه جریان سیاسی اصلاح طلبی را به موضوع جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی در نیاورده است. در سه مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری در دانشگاه صنعتی شریف تدریس دارد و استاد مشاور و راهنمای پایان نامه‎های بسیاری از دانشجویانش است، انجمن‎های علمی و سیاسی‎اش را مدیریت می‏‎کند و ریاست شورای عالی اصلاح طلبان را هم بر عهده دارد. این یعنی او یک سر دارد و هزار سودا. با این حال بسیار منضبط و دقیق است. در تمام مراسم‎هایی که دعوت میزبان را می‎پذیرد سر ساعت حضور می‏‎یابد و خودش هم میزبان خوش قولی است. بیش از دو ساعت مهمانش در دفتر بنیاد امید ایرانیان بودیم .  

این روزها خیلی موضوع ارتباط فراکسیون امید با دولت مطرح می شود به ویژه بعد از پیغام شما به آقای ربیعی مبنی بر اینکه دولت همکاری صادقانه ای با مجلس داشته باشد؛ برخی این پیغام را مقطعی دیدیدند اما این انتقادات را شما قبل از این هم داشتید؛ چه در زمان انتخابات که گفتید دولت در انتخاب مدیرانش درست عمل نکرده است و چه پس از انتخابات که گفتید برخی فراموش کردند چه کسانی برای آنها زحمت کشیده اند. عمق این گلایه ها تا کجاست؟

ما ائتلاف نانوشته ای را در سال 92 با جریان اعتدال داشتیم که در این مسیر، حضور و تلاشمان خوب بود. راهبردی که در دهه 90 و قبل از سال 92 آغاز کردیم، راهبرد اخلاق، عقلانیت و خرد جمعی بود که در سال 92 در حمایت از آقای روحانی و بعد از آن حمایت از دولت او بروز یافت. در دور اول از نامزدی ایشان حمایت کردیم و در دور دوم نیز انصافا اصلاح طلبان سنگ تمام گذاشتند؛ شورای عالی سیاست گذاری علی رغم نقدهایی که داشت، ایشان را  نامزد خود کرد و اکثر اعضای فراکسیون امید؛ بیش از 50-40 سخنرانی در حمایت از ایشان انجام دادند. ما به این نتیجه رسیده بودیم که دولت تدبیر و امید دولت برآمده از گفتمان  اصلاحات است و اگر نقدی هم هست، باید از موضع رفع مشکلات و انتقاد دلسوزانه  باشد. عمدتا تلاشمان این است که این انتقادات رسانه ای نشود، چرا که آنها را نقدهای درون خانواده ای می دانیم و با ابزار مختلف آن را به گوش دولت می رسانیم.

پیغام به آقای ربیعی هم یک بحث خصوصی و خودمانی بود که متاسفانه رسانه ای شد و کار خوبی هم نبود. صحبتی که بین ما رد و بدل شد، یک تذکر جدی و دوستانه به دولت بود؛ بالاخره دولت باید به مطالبات مردم و مجلس توجه کند.

یعنی دولت به مطالبات توجه نمی کند؟

همه می دانند که اصلاحات همراهی خوبی با دولت داشت و انتظار گفتمان اصلاحات این بود که همفکری بیشتری باشد و به مطالبات مردم بیشتر توجه شود.

جلسات زیادی هم بین فراکسیون امید و دولت برقرار بود، اما خروجی آن چیزی که اصلاحات انتظار داشت، نبود؟

جلسات زیادی نبود، سه جلسه رسمی داشتیم که در این جلسات بیشتر به راهبردها و مسائل کلان پرداخته شد و اساسا  به مصادیق وارد نشدیم. قرار هم  نبود که چنین کاری بکنیم. نه فراکسیون امید و نه شورای عالی سیاست گذاری چنین تصمیمی نداشت. اما انتظار همراهی و همفکری بیشتری داشتیم؛ حداقل انتظارمان این بود که به توصیه هایی که مطرح شد،بیشتر توجه کنند. البته معذوریت های دولت را می دانیم، خود من در کار اجرایی بوده ام و با این محدودیت ها آشنایی دارم که انتخاب افراد و تشکیل کابینه چه دردسرها و مشکلاتی دارد. به همین دلیل هیچ کجا نخواستیم تلقی مانع تراشی از رویکردهای فراکسیون ایجاد شود.

در مورد معرفی وزرای کابینه دوازدهم وارد مصادیق شدید؟

نه وارد مصادیق نشدیم. البته ارزیابی نسبتا دقیقی در فراکسیون امید نسبت به وزرای دولت قبل داشتیم. همه وزرا را در سه سطح مورد بررسی قرار دادیم که عده ای نمره خوب گرفتند و عده ای هم نمره قابل قبول نگرفتند. نتیجه آن ارزیابی در گزارشی محرمانه به رئیس جمهور ارائه کردیم و هیچگاه هم منتشر نشد و قرار هم نیست نمره وزرا را منتشر کنیم.

نصف کابینه یازدهم به کابینه بعد راه یافت و نیمی هم تغییر کرد. آیا این تغییرات به استناد همان گزارش محرمانه شما بود؟

حقیقتا بین نظریات فراکسیون و افرادی که در کابینه باقی ماندند همسویی زیادی بود و این مسیر حتما با همراهی و همدلی و همچنین نظر به توفیق دولت صورت گرفت؛ منظور از توفیق دولت پاسخگویی به مطالبات مردم و اجرایی شدن برنامه دولت و اسناد بالادستی است.

 به نظرم هرچقدر بیشتر با دولت همراهی کنیم هم به نفع دولت است و هم به نفع کشور. ما به غیر از جلسات رسمی که با وزرا داشتیم برای هر یک از وزارتخانه ها یک کارگروه ویژه هم داشتیم که در آن نکته ها و توصیه‎هایی را با وزرا مطرح می کردیم و انتظار داریم به آن توصیه ها که نتیجه همفکری و جمع‌بندی جلسات بود، توجه شود.

آیا شخصا با وزیری مخالف بودید ؟

بله، ما در ارزیابی ها برای هر یک از وزرای پیشنهادی یک کمیته کارشناسی متشکل از 5 الی 6 عضو که عموما از کمیسیون تخصصی مربوطه بودند داشتیم که با وزرا جلسه گذاشتند؛ پس از آن همه کاندیداهای وزارت را به فراکسیون دعوت کردیم و یک جلسه یک ساعت الی یک ساعت و نیم با آنها داشتیم؛ با پایان یافتن جلسات نظر همه اعضا را به صورت محرمانه پرسیدیم. رای گیری شد و در نهایت، جمع‌بندی این رای گیری و همینطور نظر کمیته تخصصی در یک شورای 17 الی 18 نفره که متشکل از اعضای هیات رئیسه فراکسیون  به اتفاق مسوولین کمیته ها بود، مورد بررسی قرار گرفت. آنجا نیز بار دیگر رای گیری شد. در نهایت یک نفر از وزرای پیشنهادی، نمره تایید نگرفت و در نهایت در جلسه پایانی بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی فراکسیون به این نتیجه رسیدیم که به همه وزرا رای بدهیم به جز آن یک نفر.

و آن یک نفر  چه کسی بود؟

اجازه بدهید از کسی اسم نبرم.

آن فرد نهایتا از مجلس رای اعتماد گرفت؟

سه وزیر را دو فراکسیون دیگر نمی خواستند رای بیاورند که ما تلاش کردیم و رای آوردند و یک وزیر را هم ما نمی خواستیم رای بیاورد که دو فراکسیون دیگر تلاش کردند و او هم رای آورد.

چه معادله چند مجهولی ای شد! اجازه بدهید یکی از مجهول‎ها را حدس بزنیم. آقای آذرجهرمی گزینه ای بود که فراکسیون امید در مورد رای نیاوردنش به نتیجه رسیده بود، اما او رای آورد؟

دو فراکسیون دیگر اصرار داشتند که ایشان رای بیاورد.

یعنی همه اعضای فراکسیون امید به او رای منفی دادند، اما زورشان نچربید؟

نه. ببینید در این قبیل موضوعات، ملاحظات قومی و منطقه ای و استانی هم مطرح می شود. و برخی از همکاران ما ملاحظات منطقه ای را هم در نظر گرفتند .در حال حاضر  حدود7 الی 8  پرونده اعضای فراکسیون امید را در دست کمیته داوری فراکسیون داریم و تخلفشان در این زمینه در دست بررسی است. اینکه چه برخوردی با آنها صورت بگیرد باید صبر کنیم و نتیجه بررسی در هیات رئیسه فراکسیون مطرح شود. یک برخورد تند، «اخراج» از فراکسیون است که من به شخصه این برخورد را قبول ندارم، چرا که ما نمی توانیم به مسائل منطقه ای و استانی توجه نکنیم. لذا شاید در شرایط موجود می توان به تذکر بسنده کرد و تلاش کنیم با حفظ انسجام فراکسیون همکاران را بیشتر توجیه کنیم تا به خرد جمعی و تصمیمات فراکسیون عنایت بیشتری داشته باشند.

برای انتخاب وزیر ارتباطات چه ملاحظات استانی قابل درک است؟      

برای مثال برخی نمایندگان فارس می گفتند بعد از مدتها یک وزیر از این استان معرفی شده است، باید از آن حمایت کنیم.

آیا زد و بندی هم صورت گرفت؟

خیر،من این موضوعات را زد و بند نمی دانم، بلکه آن را ملاحظات منطقه ای می دانم. یک مقدار هم روابط قبلی وجود دارد که تاثیر گذار است. واقعیت این است که ما یک سازو کار حزبی نداریم که انتظار حرکات تشکیلاتی از نمایندگان داشته باشیم. لذا رفتارها بر اساس حرکات جبهه ای شکل می گیرد. انصافا فراکسیون امید خوب عمل می کند و من به عنوان مسوول این فراکسیون از رفتار و عملکرد همکاران خودم راضی هستم و عموما مطابق نظر فراکسیون عمل می کنند.

شما می فرمایید قائل به اخراج نیستید، اما تذکر چقدر می تواند افراد را ملزم به رعایت تصمیمات فراکسیون کند؟

بعضی از این  دوستان، عموما همراه و همسو هستند ولی در یک مورد با ملاحظاتی روبه رو شدند. پیش از این در انتخابات هیات رئیسه یک کمیسیون هم با چنین مشکلی رو به رو شدیم ریاست آن کمیسیون با ما بود اما به خاطر چرخش یک رای، ریاست به طرف مقابل واگذار شد و امروز پرونده آن فرد در کمیته داوری مطرح است. اما سوال این است که آیا اخراج از فراکسیون راه حل خوبی است؟!

باید ما برای انسجام بخشی گام های موثرتری برداریم. اگر این اخراج منجر به انسجام بخشی شود، حتما باید این کار را انجام بدهیم و اعلام هم خواهیم کرد. ما یک کمیته داوری از ریش سفیدان فراکسیون داریم که به این موضوعات رسیدگی می کنند و در مورد رای اعتماد نیز قرار است به پرونده های مطرح شده رسیدگی کنند.

درمورد آقای بیطرف چه اتفاقی افتاد؟

آقای بیطرف یکی از بهترین و متخصص ترین وزرایی بود که آقای روحانی معرفی کرد و در جلسات فراکسیون هم خوب ظاهر شد. فضایی که در مجلس ایجاد شده بود و بسیاری از نمایندگان در مورد پروژه های انتقال آب توجیه نبودند. با این وجود ما تصور می کردیم که او رای قابل قبولی را می آورد. البته خود آقای بیطرف هم  بر خلاف برخی وزرا، با فراکسیون ها و اقوام مختلف تعامل خوبی نکرد و شاید خودش هم این تصور را داشت که رای می آورد.

این برخاسته از این بود که تصور می کرد رای می آورد یا اینکه بر اساس برخی تحلیل‎های رسانه‎ای نخواست باج بدهد؟

نه بحث باج دادن و باج گرفتن نبود؛ ایشان تعامل قوی با مجلس نداشت مضاف بر اینکه  دفاع خوبی هم نداشت و در نطق پایانی هم به مسائلی که نباید بپردازد، پرداخت. حتی چند نکته ای را که برای او در مذاکرات با نمایندگان حل کرده بودیم، دوباره در نطقش مطرح و حساسیت هایی را ایجاد کرد. به صورتی که بعد از نطق پایانی ایشان، چند نفر از دوستان خودمان و حتی دولتی ها در مورد رای آوری ایشان نگران بودند. منظورم این است که آقای بیطرف می توانست نطق پایانی را بهتر انجام دهد و مطالبی را باز کند که نمایندگان استانی در مورد آن دغدغه و حساسیت داشتند؛ برای مثال نمایندگان خوزستانی می گفتند وقتی ما مشکل آب داریم چرا باید آب این استان به دیگر مناطق  منتقل می شود که این مسائل باید با توجیه آقای بیطرف مرتفع می شد اما این تعامل صورت نگرفت.

در برخی رسانه‎ها عنوان شد که دولت و شخص آقای روحانی چندان تمایلی به وزیر شدن آقای بیطرف نداشتند. این چقدر قرین به واقعیت بود؟

نمی توان گفت که دولت رغبتی نداشت؛ چراکه اگر تمایلی نبود، او را به عنوان وزیر معرفی نمی کردند. اما اینکه آقای روحانی در دفاع کمتر از دیگران برای آقای بیطرف وقت گذاشت، درست است. شاید مانند ما تصور می کرد آقای بیطرف رای می آورد. البته انتظار می رفت که آقای روحانی قوی تر دفاع کند. ما در مورد چند تن از وزرا که فکر می کردیم کار سختی در پیش دارند؛ بیشتر تلاش کردیم. اگر این تصور را داشتیم که آقای بیطرف هم رای نمی آورد، تلاش بیشتری می کردیم.

شما گفتید که گلایه ها به دولت را رسانه ای نمی کنید و در جلسات خصوصی آنها را مطرح می کنید. این بعد اخلاقی قضیه است اما واقعا قرار نیست چیزی بگویید؟

فضای کشور واقعا نیاز به آرامش دارد؛ برای ما تاثیرگذاری حرفمان اهمیت دارد نه مقبولیت خودمان. برخی می‎گویند چرا فراکسیون امید سکوت می کند؟ درحالی که ما با شعار «امید و آرامش» آمدیم؛ این به معنای آن نیست که از حقوق خودمان و نمایندگان کوتاه بیاییم بلکه احساسمان این است که می توانیم با پیگیری های منطقی مطالبات مردم را پیگیری کنیم.

شاید برخی تصور می کنند باید هر روز صدای تذکر و نطق عارف از مجلس شنیده شود؛ این طبیعی هم هست که چنین انتظاری وجود داشته باشد اما پاسخی که می توانم به دوستان جوان و منتقدم بدهم این است که وقتی من زنگ می زنم به وزیری و او سریعا جواب تلفن من را می دهد و اگر در جلسه ای باشد، چند دقیقه بعد خودش تماس می گیرد و من در این تماس ها می توانم مشکلی را مطرح و احیانا حل کنم، چرا باید  از طریق تریبون علنی مجلس با او صحبت کنم؟ سوال این است که آیا طرح موضوع مهم است یا حل مشکل؟ مهم این است که اصلاح طلبان مدام تذکر بدهند یا اینکه مشکلات را پیگیری کنند؟ البته همکاران من در فراکسیون هم فعال هستند و بر حسب ضرورت وظیفه خود را در تذکر و سوال و.. انجام می‌دهند.

مسئله این است در زمان بررسی طرح ها و لوایح هم ما کمتر شاهد اظهارنظری از سوی شما هستیم.

نمایندگان متخصص، با انگیزه و کارشناسی در مجلس داریم، قاعدتا وظیفه من است که به دیگران میدان بدهم؛ اگرچه لطف می کنند و هر زمان که بخواهم دوستان وقتشان را در اختیار من می گذارند، اما چرا من وقت انها را بگیرم؟ وقتی خودشان می توانند به بهترین نحو و حتی بهتر از من طرح موضوع کنند؟! و موضع ما در فراکسیون هم تقسیم کار و نقش آفرینی تمام اعضاء فراکسیون است نه چند نفر محدود از اعضاء.

بحث تاثیرگذاریها است. مسلما اگر شما در موضوعی به عنوان موافق یا مخالف صحبت کنید، می‎توانید به رای گیری جهت دهید.

در مورد طرح ها و سوال ها مطابق نظر و اولویت فراکسیون اقدام می کنم و در موارد ضروری آنها را امضا می کنم .مانند تذکری که اخیرا در مورد محدودیت های اعمال شده برای آقای خاتمی به رئیس جمهور داده شد، چون این تذکر یک پیام جدی داشت؛ من اولین نفر آن را امضا کردم. البته مراقبت می کنم که امضا من باعث نشود تا همکاران فراکسیون تکلیف خود بدانند تا آنها را هم امضا کنند.غیر از مواردی که تصمیم فراکسیون است باید همکاران بر اساس تشخیص کارشناسی خود عمل کنند.

چرا چنین تذکری که به نوعی نماد فراکسیون اصلاحات در مجلس بود، فقط 86 امضا داشت؟ به نظر می رسد وزن فراکسیون امید نسبت به سال گذشته کم شده، چراکه  در آن زمان 105 نقر به ریاست شما در صحن مجلس رای دادند؛ اما فقط 86 نفر این تذکر را امضا کردند. این نشان دهنده چیست آیا نگرانیهایی نسبت به تائید صلاحیت امضا کنندگان وجود دارد یا اعضای فراکسیون ریزش داشته است؟

قابل پیش بینی بود که امضا ها به حدود 80 برسد. چرا که تعدادی از نمایندگان در مرخصی یا ماموریت بودند .عده ای هم  از مرخصی های چند دقیقه ای استفاده کرده بودند و یا به هر دلیلی در صحن حضور نداشتند. در آن روز که ما اقدام به جمع آوری امضا کردیم، حدود 75 نماینده غایب بودند که از این تعداد شاید 20 الی 25 نفر آنها مربوط به فراکسیون امید بودند.

 دولت چقدر بر روی وزن فراکسیون امید و شخص شما برای لابی کردن ها حساب می کند؟

البته این را باید خود دولتی ها پاسخ بدهند اما می توانیم به صورت کلی بگویم فراکسیون امید نقش تاثیرگذاری در مجلس دارد و تلاش می کند با همفکری و رایزنی با دیگر نمایندگان محترم مجلس در امور مختلف اظهارنظر کند یا تصمیم بگیرد.

پس چرا تحقیق و تفحص از شهرداری رای نیاورد؟ آیا تصمیم نگرفته بودید رای بیاورد؟

در موارد خاص به جز ملاحظات فراکسیونی، ملاحظات دیگری هم مطرح است البته در آن موضوع تصمیم ما فراکسیونی نبود. برای ما همبستگی اهمیت زیادی دارد و برای همین در برخی تصمیم گیری ها فرمان آتش به اختیار به دوستان می دهیم که تحقیق و تفحص از شهرداری در این دسته قرار می گرفت. اما از آنجایی که این تحقیق و تفحص را «امیدی ها» کلید زده بودند، انتظار می رفت اعضای فراکسیون به آن طرح رای دهند. اما اینگونه نشد. لذا نمی توانیم بگوییم خطا کردند.

یک مورد نقض دیگر درباره اینکه اگر فراکسیون شما تصمیمی بگیرد، همان می‎شود؛ همین ماجرای رای آوری وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم بود که فرمودید باز هم بحث‎های منطقه‌ای بر نظر جمعی فراکسیون سایه افکند. پس بالاخره چه زمانی قرار است تصمیمات جمعی فراکسیون عملیاتی شود؟

تصمیمات فراکسیون عموما عملیاتی می شود ولی باز می گویم که تا رسیدن به رفتار حزبی در فراکسوین های مختلف مجلس فاصله داریم.باید احترام به تصمیم جمعی بعنوان یک فرهنگ تشکیلاتی نهادینه شود و این مشکل فقط مربوط به فراکسیون امید و در مجلس هم نیست.

 

 نظرتان در مورد دو وزیری که اخیرا به مجلس معرفی شدند، بویژه وزیر پیشنهادی علوم چیست؟ به عنوان یک چهره دانشگاهی و رئیس فراکسیون امید نظرتان درباره آقای غلامی چه بود؟ رای مجلس به این آقایان چه پیامی برای دولت داشت؟

در مورد آقای دکتر اردکانیان ،نظر فراکسیون امید حمایت قاطع از ایشان بود و در مورد آقای دکتر غلامی به یک نتیجه قطعی نرسید و تصمیم فراکسیون این بود که اعضا فراکسیون بنا به تشخیص خودشان اقدام کنند.البته موضع امروز من کمک به هر دو وزیر محترم است.بخصوص وزیر محترم علوم که با مشکلات و چالش های فراوانی رو به رو است و فراکسیون امید در جلسه ای بعد از رای اعتماد به ایشان اعلام کرد که نهایت همکاری را با ایشان انجام خواهد داد تا به مطالبات دانشگاهیان و دانشجویان عزیز پاسخ داده شود.

فرمودید که به خاطر حفظ آرامش، گلایهها به دولت را نمی توانید علنی کنید، اما توصیه هایتان را که می توانید بگویید. چه توصیه ای برای دولتی ها دارید؟

تقریبا در تمام تذکرها، نطق های میان دستور و ... نقطه نظرات ما بیان شده است. ما در بحث آسیب های اجتماعی بسیار جدی هستیم؛ اشتغال جوانان و معیشت مردم هم موضوع مهمی است که باید با اولویت به آنها پرداخته شود .اغلب صحبت های ما با دولت و وزرا پیرامون این مباحث است. حقوق شهروندی که مورد تاکید آقای روحانی هم هست از نظر ما نیز اهمیت ویژه ای دارد و به همین دلیل پرداختن به این موضوع را می توانید در تمام تذکرات و نطق های دوستان فراکسیون امید ببینید. بطور کلی توصیه ما به دولت تلاش جهت اجرایی کردن برنامه های مصوب و وعده های داده شده به مردم و پاسخ به مطالبات مردم است.

گفته بودید این کارت زردها پیام جدی برای دولت دارد؛ چقدر این کارت زردها نشان دهنده نظارت دقیق مجلس است و چقدر نشان دهنده اختلاف نظر سیاسی میان دولت و مجلس می تواند قلمداد شود؟

موضوع اختلاف نظر نیست. نمی خواهم بگویم پاسخم به این سوال برآمده از یک ارزیابی دقیق است اما می توانم بگویم که این کارت‎ها برداشتی است از نظر مجلس نسبت به دولت یا شخص وزیر و عملکر او. من «برداشت» را قبول دارم و نمی خواهم بگویم که صد در صد، وزیری که کارت زرد گرفته است، ضعیف بوده یا بد پاسخ داده است، بلکه «برداشت» مجلس اینچنین بوده.

با تمام این تفاسیر دو کارت زرد اخیر سیاسی بود یا کارشناسی؟

من این دو کارت را سیاسی نمی دانم اما می توان گفت این دو کارت زرد ناشی از  بعضا کم توجهی وزرا و دولتی ها به انتظارات و مطالبات نمایندگان مردم است و انشالله مورد توجه قرار خواهد گرفت و توسط وزرای محترم جبران خواهد شد.

بلافاصله بعد از کارت زردی که مجلس به آقای رحمانی فضلی داد، یکی از نمایندگان گفت مثل اینکه آقای وزیر معنی این کارت زرد را در انتصاباتی که انجام می دهد، درک نکرده و بعد از آن هم آقای ابطحی استیضاح وزیر کشور را کلید زد. آیا نمی توان گفت حداقل در مورد وزیر کشور یک نگاه سیاسی در مجلس حاکم است؟

اول اینکه ماجرای پیام من به دولت یک صحبت خصوصی بین من و وزیر بود که نباید رسانه ای می شد. اما حالا که این موضوع باز شد بگذارید بگویم که در فضایی دوستانه، من به آقای ربیعی می خواستم بگویم که این کارت زرد را به دل نگیر، این اعتراض نمایندگان به روند کار دولت است. البته قضاوت هنوز زود است اما از آنجایی که دولت دوم نیاز به تجربه اندوزی ندارد و شیرازه امور را به دست دارد بدون فوت وقت باید وارد عملیاتی کردن برنامه هایش شود. لذا به نظر می رسد این کارت زردی که وزرا گرفته اند، از بابت کم توجهی به برنامه هاست که امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.

در مورد وزارت کشور نگفتید که انتصابات شخص وزیر عامل کارت زرد شده یا خیر؟ منظورم این است که اخطار به آقای رحمانی فضلی ناشی از نگاه کارشناسی است یا گلایه از عزل و نصب ها؟

به هر حال کار وزارت کشور سیاسی است و مباحثی هم که در مورد آن مطرح می شود سیاسی است؛ در حال حاضر برخی از نمایندگان و نخبگان در استانها احساس می کنند به نظر آنها در انتخاب استانداران توجه نشده است. به ویژه آنکه در این دوره دولت پیش فرض هایی گذاشت که گلایه ها را بیشتر کرد. مانند بومی نبودن یا پرسنل وزارت کشور بودن؛ این موارد موجب شد تا نمایندگان تصور کنند این مقررات بهانه ای است برای بی توجهی به نظر نمایندگان. من به شخصه نظرم این است که اگر شرط بومی نبودن را کنار می گذاشتند، افراد توانمند تری را می توانستند بر سر کار بیاورند.

این تعارض با تصمیمات قبل نیست چراکه در دور قبل ترجیح با بومی بودن افراد بود؟

بله، به هر حال این راهبرد دولت بود. در یکی دو مورد برای استانداران برخی استانها با آقای رحمانی فضلی تلفنی صحبت کردم. معتقدم در شرایط ویژه کنونی  در برخی موارد افراد بهتری را با نگاه ملی می توانستند منصوب کنند.

شما در مصاحبه هایتان گفته بودید در تعامل با شورای نگهبان هستید؛ آیا این تعاملی که از آن سخن می گویید دو سویه است یا فقط از طرف شما مطرح می شود؟

در جریان انتخابات دو مسئله داشتیم یکی بحث تقلب بود که در هر انتخاباتی بخشی از اذهان را به خود مشغول می کرد. البته خوشبختانه روندی که پیش بینی می کردیم اتفاق افتاد و امروز چیزی به نام تقلب در انتخابات وجود ندارد و اگر مسئله ای باشد بحث تخلف است که تخلف هم تا اندازه ای طبیعی و قابل پیگیری است. موضوع دیگر بحث رد صلاحیت‎ها بود، آن هم رد صلاحیت های سلیقه ای و نه قانونی. موضعی که از ابتدا مطرح می کردیم این بود که رد صلاحیت های سلیقه ای کنار گذاشته شود و مبنا قانون باشد.

در عمل کاری که انجام دادیم این بود که در انتخابات شورای شهر و روستا که اکثر ناظرین اصلاح طلبان بودند بر رعایت مر قانون تاکید شد و اینکه نباید سلیقه ای رفتار کرد. این رویکردی است که به نفع مردم و کشور است که می تواند منجر به حضور و مشارکت بیشتر آنها و البته روی کار آمدن اشخاص کارآمدتر شود.

خوشبختانه با همه ارکان نظام همواره تعامل خوبی داشتم، امروز هم این رابطه وجود دارد و همانطور که موارد مورد نظر را به دولت می گویم، با دیگر ارکان هم مسائل را مطرح می کنیم. این رابطه دو سویه هم هست و همانطور که معتقدم گلایه ها از دولت را نباید رسانه ای کرد، معتقدم در مورد نهادهای حاکمیتی هم باید این رفتار را در پیش گرفت. با اعضاء محترم شورای نگهبان هم ارتباط صمیمی و خوبی داریم.

یعنی آقای جنتی انتقادات شما را می پذیرند؟

من همیشه رابطه خوبی با آقای جنتی داشتم اما اینکه ایشان انتقادات را می پذیرند، تا اینکه ما مسائل را خدمتشان مطرح کنیم، دو موضوع متفاوت است. وظیفه ما این است که برخی موضوعات را در میان بگذاریم .لازم است بگویم فقط هم آقای جنتی نیست که در احراز صلاحیت‎ها تاثیر گذار است. بلکه هیات های اجرایی و هیات نظارت و ... نیز موثر هستند، لذا ما تلاش داریم با تعامل خوبی که با نهادهای حاکمیتی دست اندر کار انتخابات داریم بتوانیم قانون را اجرا کنیم مسئله ای که مقام معظم رهبری هم بر آن تاکید داشتند.

البته معمولا مسئله قانون نیست، بلکه موضوع قرائت از قانون است.

ما هم همین را می گوییم. باید سلیقه ها را کنار بگذاریم؛ به نیابت از مردم نمی توانیم تصمیم گیری کنیم. همانطور که مقام معظم رهبری گفتند رای مردم حق الناس است، بر این اساس ما نمی توانیم به نیابت از مردم برای آنها تصمیم گیری کنیم. امیدواریم در همین مسیر انتخابات 98 را برگزار کنیم.

در رابطه با انتخابات 98، با شورای نگهبان جلساتی داشته اید یا خواهید داشت؟

جلسات رسمی را که قطعا به موقع آنها را برگزار خواهیم کرد. اما در حال حاضر رایزنی و تبادل نظرهایی در جریان است.

آیا شورای نگهبان تعامل با اصلاح طلبان را می پذیرد؟ منظورم فقط استماع نظرات شما نیست، منظورم خود تعامل است، اینکه آیا این تعامل را می پذیرند؟

بله تعامل را که قطعا می پذیرند اما اینکه به توافق می رسیم یا اختلافات باقی می ماند، در آینده معلوم می شود. البته باید  همگان به قانون تمکین کنند. تکلیف ما در حد توان و وسعمان است.

یکی از بخش های حاکمیتی که همواره مورد انتقاد است، صدا و سیما است. بعد از انتخابات آقای احسان قاضیزاده به خبرآنلاین گفت ما چندین بار به آقای عارف پیشنهاد کردیم که در جلسه ای با مدیران صدا و سیما انتقادات و انتظاراتتان را مطرح کنید. ایشان می گفتند شما و فراکسیون امید به این تقاضا توجهی نکردید. این موضوع چقدر صحت دارد؟ فکر نمی کنید این عدم تعامل تا آنجا پیش رفت که صدا و سیما آن هفت اصلاح طلب متهم را جاسوس معرفی کند؟

اولا این رویکرد صدا و سیما خاص امروز نیست و سال هاست چنین رویه ای را در پیش گرفته است. رسانه ملی که باید به رویکردهای ملی و اولویت های نظام توجه کند، عملا نقش سخنگویی یک جریان خاص را بازی می کند. واقعا اگر مدیران ارشد صدا و سیما بخواهند این موضوع را بررسی کنند، خود کارکنان و مدیران میانه به پایین این سازمان بهترین مرجع هستند و هرچه گفتند ما قبول داریم. از آنها بپرسند آیا نگاه یک سویه بر این رسانه حاکم است یا خیر؟ ما با کارکنان صدا و سیما ارتباط داریم و از نظرات انتقادی‎شان مطلعیم. برخی مواقع آنها از ما عذرخواهی می کنند!

اتفاقا آقای روحانی هم در تبلیغات انتخاباتی خود می گفت که بدنه صداوسیما خوب است، اما ایراد را باید در مدیرانش جستجو کرد.

بله واقعیت هم همین است. این روزها رفت و آمدم به صداوسیما کم شده است، اما قبلا هر موقع که می رفتم جز رابطه صمیمی و عذرخواهی از نگاه یکطرفه این سازمان چیزی از آنها ندیدم.

من با مسوولان صدا و سیما هم این موضوعات را دوستانه مطرح می کنم. آقای قاضی زاده واقعا فردی است که می خواهد و تلاش می کند این موضوع را رفع کند. اما اینکه اساسا جایگاه شورای نظارت بر صدا و سیما کجاست و اینکه چقدر مسوولان صدا و سیما از آنها حرف شنوی دارند، موضوع دیگری است.

اخیرا جلسه ای میان نمایندگان تهران و مسوولان شبکه پنج برگزار شد، باید ببینیم که واقعا چقدر عزم برای رفع مشکلات دارند. متاسفانه رفتار یک سویه صدا و سیما برای ما مسجل است اما اینکه چرا چنین رویکردی دارند مشخص نیست و در بسیاری موارد این رویکرد به ضرر آنها تمام شده است.

در زمان انتخابات مجلس دهم یک برنامه کاملا تصنعی برای یکی از کاندیداهای اصولگرا  گذاشتند که اتفاقا از دوستان من است؛ فردای آن روز دیدمش و به او گفتم این برنامه در این موقعیت برای تو جز انگیزه سیاسی داشت؟ به او گفتم نتیجه این برنامه را چند ماه دیگر می بینی و اتفاقا نتیجه را دیدند! البته شاید ما باید از صدا و سیما تشکر کنیم، چون رفتار انها در نهایت به سود جریان اصلاحات تمام می شود. کما اینکه در همان مورد خاص و رپورتاژی که برای آن کاندیدای اصولگرا پخش کردند، اثر آن برنامه طولانی را در نتایج انتخابات دیدند که نه تنها او بلکه کل لیست اصولگرایان در تهران رای نیاورد!

نگفتید که چرا درخواست آقای قاضی‎زاده اجابت نشده است؟

به حسن نیت ایشان اعتماد دارم، اما من که فردی تازه وارد نیستم؛ حدود 40 سال است که در عرصه اجرایی کشور فعالیت می کنم. یک زمانی به یکی از مدیران صدا و سیما گفتم شما فقط ما را برای شبکه های برون مرزی‌تان می خواهید! یک زمانی هم تمکین می کردم و به دعوتشان در آن برنامه ها حضور می یافتم اما دیگر این کار را هم نمی کنم. چرا که به اصرار برای پخش داخل برنامه ای را ضبط می کردند اما پخش نمی کردند یا گزینشی پخش می کردند.

رفتاری که اخیرا از سوی صداوسیما صورت گرفت هم رفتاری غیر قابل توجیهی است. دوستان اصلاح طلب ما که دلسوزی انها نسبت به کشور و انقلاب اثبات شده بود، فقط به دلیل اختلاف نظر و بدون آنکه اتهامشان اثبات شده باشد، تصاویرشان شطرنجی از سوی این رسانه پخش شد. البته این رفتار صدا و سیما همانطور که گفتم نتیجه عکس دارد و منجر به محبوبیت بیشتر انها می شود. این انتظار وجود دارد رسانه ملی در جایگاه ملی قرار بگیرد.

آیا در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم این موضوعات را مطرح می کنید؟

نه. آنجا همه باهم رفیق هستیم. گاهی این موضوعات را به صورت خصوصی مطرح می کنیم. در این رابطه بد نیست خاطره ای بگویم؛ دو سه سال پیش بود که بچه های صداوسیما به حاشیه یکی از جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی دوربین آورده بودند و اصرار داشتند که گفت و گویی با آنها داشته باشم. به آنها گفتم آیا تعهد می کنید هر چه گفتم را پخش کنید؟ گفتند تعهد می دهیم. به آنها گفتم شما چه کاره هستید که تعهد می کنید؟ رئیستان آقای ضرغامی است که اینجا نشسته است! گفتند او هم تعهد می دهد. گفتم حتی اگر او هم تعهد بدهد، باز من اطمینان ندارم (خنده). این یک واقعیت است که در صداوسیما اجازه داده می شود که رفتاری دوگانه صورت بگیرد. مدیریت جدید صدا و سیما باید با یک ارزیابی نسبت به گذشته این موضوع را اصلاح کند و در روش و منش این رسانه تجدیدنظر جدی بعمل آید.

چرا در مورد رویکرد رسانه ملی در شورای انقلاب فرهنگی بحث نمی کنید؟

جای طرح آن وجود دارد و لازم است یک گزارشی داده شود و در مورد آن تحلیلی صورت بگیرد. البته ممکن است بگویند ما وارد مصادیق اجرایی نمی شویم. ما هیچ وقت در این شورا به صدواسیما اعتراض نکرده ایم؛ در حالیکه جریان راست به محض بروز مشکلی مثلا در مورد ارشاد، سریعا مساله را بیان می کنند و وزیر باید به سرعت گزارشی در این رابطه ارائه کند. شاید ضعف از ما است که تا بحال عملکرد صداوسیما را در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح نکردیم.

امروز که مجادلاتی میان دولت و قوه قضائیه صورت گرفته است، مطرح می شود این جدل ها بهتر است در دیدارهای خصوصی مطرح شود. اما خروجی جلسات سران قوا حداقل چیزی که ما رسانه ای ها می بینیم به نظر می رسد چیزی فراتر از یک لبخند در برابر دوربین ها نباشد؟

می توان توصیه کرد جلسات با یک نظم مشخص و با یک دبیرخانه فعال برگزار شود و گزارش هر جلسه هم به مردم داده شود. اگر این جلسات به صورت منظم برگزار شود می تواند راهگشا باشد. اینکه اختلاف نظر میان قوا علنی و به سطح جامعه کشیده شود، نتیجه ای جز مسئله دار کردن جوانان و مردم ندارد.

آیا این نشان نمی دهد که روسای قوا در جلسات به توافق نمی رسند؟

شاید هم نشان دهنده این باشد که این جلسات منظم برگزار نمی شود. بلاخره اختلاف نظر پیش می آید و طبیعی هم هست اما این اختلافات باید در فضایی آرام  و بر اساس قانون بر طرف شود.

ما زمان آقای خاتمی واقعا جلسات خوبی میان روسای قوا داشتیم و آنچه مطرح می شد، مسائلی جدی بود و په صورت جدی هم پیگیری می شد. به هر حال آنچه مهم است اینکه سران قوا در تریبون ها با یکدیگر صحبت نکنند که اگر این تسری پیدا کند به دیگر دستگاه ها، وضعیت نامناسبی بین نهادهای مختلف کشور حاکم خواهد شد.