صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۷۷۸۲۴
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۲۰ - ۲۴ آبان ۱۳۹۶
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

«زلزله دردی نیست که تنها با صدقه علاج شود. زمین از ضروریاتش لرزیدن است... تدبیر و عقل حکم می‌کند که باید برای چنین روزی آماده باشیم و رها کردن امور به خواست باری تعالی توصیه دین نیست.»

به گزارش ایسنا، عبدالجبار کاکایی، نویسنده و شاعر در یادداشتی برای روزنامه ایران نوشت: «بعد سال‌ها سفری دست داد که دوست داشتم، حوالی سرزمین پدری - کرمانشاه - شب که شد میهمان شاعر کرمانشاهی، ویسی بودیم سر سفره شام بودیم که زمین لرزید...

به حالی نگفتنی افتادیم و بعد یکی، دو دقیقه وسط کوچه با جمعیت زیادی هراسان...

زلزله دردی نیست که تنها با صدقه علاج شود. زمین از ضروریاتش لرزیدن است... تدبیر و عقل حکم می‌کند که باید برای چنین روزی آماده باشیم و رها کردن امور به خواست باری تعالی توصیه دین نیست. به قول مولانا، خواجه چون بیلی به دست بنده داد، بی‌سخن معلوم شد او را مراد...

عقل و تدبیر همان بیل خواجه هستی است. فروریختن ساختمان‌های نوساز و مقاومت بناهای قدیمی سند باطن خراب مدیریت بودجه و عمران است؛ جایی که اثر انگشت سارق دلالت تام بر سرقت دارد. چرا این اسناد آشکار و این بناهای ریخته نباید سند سرقت امانت و اعتماد باشد؟ در ازدحام کوچه شب زلزله مردی به ظاهر متشرع با اشاره به زنی که از ترس بی‌روسری بیرون دویده بود، زیر لب گفت همین کار است که خدا به جانمان افتاده! و تصور غلطی از مفهوم الوهیت را بین نوجوانان اطرافش ترویج می‌داد. این ادبیات زیبنده فرهنگ و زمانه ما نیست. در اعلام خبر زلزله بین رسانه‌های رسمی و شبکه‌های اجتماعی مسابقه تأیید و تکذیب برگزار می‌شود. نظام مدیریت خبر رسمی ابتدا سعی کرد زلزله را به بیرون از مرز هدایت کند و در صورت امکان تکذیب کند اما رفته‌رفته ابعاد فاجعه را رونمایی کرد و این نمایش بی‌اعتمادی به خبر رسم معمول حوادث اجتماعی است.

در هر حال کرمانشاه، شهر مویه‌های حزین و ناله‌های روح‌نواز تنبور، شب و شب‌های سختی را پشت سر گذاشت. این فاجعه ملی را به هم تباران کرمانشاهی تسلیت عرض می‌کنم.

کاشکی یه بارونی بیاد دنیا رو خیس آب کنه

سقفای بی‌کبوترُ رو سرمون خراب کنه

کاشکی زمین بلرزه و تن منُ بلرزونه

زندگی سخته این روزا مرگه که خیلی آسونه

آی آدما که مثل من غصه نامُ ندارین

طاقا شکسته طاقت خشتای خامُ ندارین

زمونه با من و شما حرف حسابی نداره

گرنه این زندگیا خونه خرابی نداره

آی آدما کی گفته که سهم شما مصیبته

مرگا قضا و قدره خونه خرابی قسمته

کسی که بارون میاره چشمه رو غرق آب کنه

دلش میاد کوزه‌ها رو بشکنه و خراب کنه

کسی که خاک تشنه رو بستر بارون بکنه

باورتون می‌شه بیاد دلاتونُ خون بکنه

آی آدما هر چی بگم از غمتون کم نمی‌شه

تموم دنیا رو بریزن به پاتون، بم نمی‌شه»