صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۷۷۱۱۵
تاریخ انتشار: ۲۷ : ۱۷ - ۲۱ آبان ۱۳۹۶
صادق خرازی و رحمان قهرمان‌پور در دانشگاه اصفهان به بررسی روابط میان ایران و آمریکا و علل سردی این روابط پرداختند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

صادق خرازی و رحمان قهرمان‌پور در دانشگاه اصفهان به بررسی روابط میان ایران و آمریکا و علل سردی این روابط پرداختند.

به گزارش انتخاب، صادق خرازی سفیر و معاون پیشین نمایندگی ایران در سازمان ملل و رحمان قهرمان‌پور نویسنده کتاب رویکرد قدرت‌های بزرگ به برنامه هسته‌ای ایران روز یک‌شنبه در نشستی که با عنوان "ایران و آمریکا" در تالار شریعتی دانشگاه اصفهان به همت انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و انجمن اسلامی راه امید، برگزار شد به بررسی روابط ایران و آمریکا و پیچ و خم‌های آن از اول انقلاب تا کنون پرداختند.

در ابتدای این نشست صادق خرازی، اظهار کرد: تردید نداریم که ایران و آمریکا هم‌اکنون در دوران جنگ سرد به سر می‌برند و در واقع یک صلح مسلح در برابر دو کشور قرار گرفته است. تمام دکترین‌های روسای جمهور آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون در تناقض جدی با منافع ملی ملت ایران بوده، اما زبان برخی از روسای جمهور با دیگری متفاوت بوده است.

وی افزود: آمریکا از همان ابتدای پیروزی انقلاب در اندیشه مهار انقلاب ایران بود و اگر فرصتی هم به دست می‌آورد بدون تردید نظام اسلامی را سرنگون می‌کرد. بنا بر این آمریکا هم به دنبال مهار و هم به دنبال کاهش قدرت ایران در منطقه بوده است.

سفیر و معاون پیشین ایران در نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل با بیان این‌که آمریکا هم‌اکنون بیش از ۳۱ پایگاه رسمی در منطقه دارد، گفت: تمام این‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها یک هدف عمده دارند و آن مهار قدرت عظیم ایران است که امروز از مدیترانه تا جلگه هند گسترده شده است. خوشبختانه امروز مرزهای جغرافیایی ایران بسیار گسترده شده است به‌طوری که هم قدرت بازدارندگی بالای نظامی و هم قدرت اطلاعاتی و امنیتی در اختیار داریم. هم‌اکنون ۱۱ نوع سازمان رزم هوایی تأثیرگذار داریم که بر قدرت دفاعی ایران افزوده است. بنا بر این ایران و آمریکا در این برهه از زمان در یک دوره کاملاً جنگ سرد قرار دارند.

خرازی درباره پاسخ به این سؤال که چرا با آمریکایی که اولین قدرت اقتصادی و نظامی دنیاست تعامل نداریم؟گفت: پاسخ این است که آیا نخواستیم و نشده یا خواستیم و نشده است؟ برای مثال بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر که فصل مهمی در روابط ایران و آمریکا بود ایران اسلامی اولین کشوری بود که به ملت آمریکا تسلیت گفت. اما درست در همین زمان بود که بوش ایران را محور شرارت خواند. آمریکایی‌ها همیشه خود را پدرخوانده کشورهای منطقه می‌دانند و صدها هزار انسان با نظریه خاورمیانه بزرگ آمریکا به قربانگاه رفته‌اند.

سفیر پیشین ایران در فرانسه با بیان اینکه امروز تمام سازمان‌های تروریستی مانند بوکوحرام، داعش و القاعده دست پروده آمریکا هستند گفت: آمریکایی‌ها بارها به این گروه‌های تروریستی کمک تسلیحاتی و نظامی کردند تا بتوانند اهدف خود را در منطقه پیاده کنند.

وی گفت: در جنگ ۳۳ روزه اسراییل علیه حزب‌الله لبنان اوضاع به گونه‌ای پیش رفت که آمریکا به دنبال مذاکره با ایران بود. زمانی که اسراییل به جنوب لبنان حمله کرد "کاندولیزا رایس"، وزیر امور خارجه وقت آمریکا اعلام کرد هیچ چیزی بین ما و حزب‌الله لبنان وجود ندارد جز اینکه حزب‌الله باید خلع سلاح کامل شود. اما حزب‌الله ایستاد و وقتی آمریکایی‌ها ایستادگی حزب‌الله را دیدند در به در به دنبال دیپلمات‌های ایرانی بودند تا حزب‌الله را متقاعد کنند. بنا بر این وضع منطقه خاورمیانه به این شکل است، ایران دستش باز است و بازخواهد بود و برای تعیین امنیت ملی تا جایی که می‌تواند درگیر نمی‌شود. اما شک نکنید که نمی‌گذاریم ستون فقرات امنیت ایران آسیب ببیند.

این دیپلمات پیشین کشورمان با بیان این‌که محصور کردن نخست‌وزیر یک کشور زیبنده نیست، گفت: سعد حریری را در عربستان محصور کردند تا استعفایش را بگیرند. البته ما و بسیاری از کشورهای منطقه با سعد حریری مشکل داریم، اما همین کشورهایی که با حریری مشکل دارند امروز بزرگ‌ترین مدافع حریری هستند.

وی ادامه داد: از سال ۱۹۷۹ تصمیم عربستان بر این شد که به مذهبیون و وهابیان در سیستم سیاسی خود قدرت بدهد. از این سال سلفی‌ها فعال شدند و نتیجه‌اش این بحران تروریستی است که در منطقه به وجود آمده است. اما امروز عربستان چاره‌ای جز نوسازی سیستم سیاسی خود ندارد. برای این نوسازی سعودی‌ها چاره‌ای جز ریزش در خود ندارند. به همین دلیل است که تا کنون ۵۰۰ نفر از مقامات بلند پایه را بازداشت کرده‌اند و حتی طبق گزارشات رسیده ۲۷ نفر را نیز کشته‌اند.

خرازی گفت: عربستان فرار رو به جلو و علیه ایران فضاسازی کرد که البته افکار عمومی به خوبی می‌دانند که عربستان با ارتش اجاره‌ای هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد. امروز بیش از 60 درصد قدرت نیروی دریایی عربستان توسط رزمندگان یمنی از میان رفته است. این موشک‌هایی که از یمن به سوی عربستان شلیک می‌شود ایرانی نیست، اما با افتخار اعلام می‌کنیم که دانش فنی این موشک‌ها را ایران به یمنی‌ها داده است، اما ساخت این موشک‌ها بومی خود یمن است.

سفیر و معاون پیشین نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در پاسخ به این سوال که اشغال سفارت آمریکا کار درستی بود یا خیر؟ گفت: همیشه سیاست آمریکا سرکوب ملت‌های آزاده بوده است. اولین کار هر سفارتی جمع‌آوری اطلاعات از کشور مقصد است. در زمان محمدرضا پهلوی آمریکایی‌ها در حمایت از او دچار تردید شدند، اما این به معنای حمایت از انقلاب اسلامی نبود.

خرازی افزود: اولین مذاکره سیاسی ایران با آمریکا توسط آیت‌الله موسوی اردبیلی و مرحوم بازرگان انجام شد که نتیجه‌اش پذیرفتن حق حاکمیت ایران و سربلندی ملت ایران بود. رفت و آمدهای آمریکایی‌ها از 17 بهمن به بعد بر این مبنا قرار گرفت که انقلاب را مهار کنند به همین دلیل سعی کردند با رهبران انقلاب ارتباط بگیرند و در ارتش هم نفوذ کنند و حتی یک سری حرکات تاکتیکی برای جذب نظر ایرانیان داشتند.

وی با بیان اینکه هیمنه آمریکا با اشغال سفارتش فرو ریخت، افزود: تردید نکنید که هیچ مقام سیاسی ایران در جریان اشغال سفارت آمریکا نبود. این را هم باید بدانیم که برای بار اول چپی‌ها به سفارت آمریکا حمله کردند و این بار دوم بود که دانشجویان مسلمان سفارت آمریکا را اشغال کردند. وقتی اسناد داخل سفارت بررسی شد مشخص شد که آمریکایی‌ها طرحی برای کودتا در ایران داشتند.

این دیپلمات پیشین کشورمان با بیان اینکه ماجرای "مک‌فارلین" یکی از ماجراهای پیچیده در سیاست خارجی ایران است، گفت: ایران به نوبه خودش از مذاکرات مک فارلین بهره‌هایش را برد اما آمریکا در لبنان اطلاعات و اخبار این مذاکره را در اختیار یک خبرنگار قرار داد تا در صورت لزوم بتواند ایران را تحت فشار قرار دهد. همچنین آمریکا از افرادی مثل منوچهر قربانی که یک دلال اسلحه در زمان شاه بود استفاده کرد که در ایران مشکل داشتند. اگر آمریکا در مذاکرات مک فارلین مرموزانه عمل نمی‌کرد و ایران هم شتاب‌زده برخورد نمی‌کرد شاید سرنوشت جنگ به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

معاون وزیر خارجه پیشین ایران تصریح کرد: مذاکرات ایران و آمریکا صریح است و پشت پرده نیست. با اطمینان می‌گویم که هیچ پنهان‌کاری در کار نیست و مذاکرات عمان هم که در اواخر دوره احمدی‌نژاد در خصوص مساله هسته‌ای ایران انجام شد مذاکراتی پشت پرده نبود. سیاست خارجی جنگ و چالش بین ذهن‌ها است. در سیاست خارجی نه تضمینی برای پیروزی مذاکرات است و نه تضمینی برای شکست. دکترین ایران هم در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ می‌شود.

وی با بیان اینکه نامه‌های نکبت‌باری که در زمان احمدی‌نژاد به آمریکا نوشته شد عزت ملت ایران را زیر سوال برد، گفت: این افتضاح کاری‌ها مایه ننگ برای ایران بود، در حالی که در پایان دولت اصلاحات حتی یک قطع‌نامه در سازمان ملل و شورای حکام نداشتیم. این در حالی است که دوران 8 ساله احمدی‌نژاد 7 قطع‌نامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل صادر شد.

سفیر پیشین ایران در فرانسه در ادامه اظهار کرد: اگر امروز در عراق و سوریه و خاورمیانه نبودیم آیا این اقتدار را داشتیم؟ داعش در سرزمین ما وجود ندارد، اما آمریکا و اسرائیل پشت تمام جریان‌های تروریستی در عراق و سوریه هستند پس بی‌انصافی است که بخواهیم مجاهدت شهدا که برای امنیت امروز ما جنگیدند را زیر سوال ببریم.

خرازی گفت: احمدی‌نژاد 8 سال تمام پدر کشور را در آورد، اما مردم هم اشتباه کردند که به او رای دادند و اشتباه بزرگ‌تر را دستگاه‌های نظارتی کردند که احمدی‌نژاد را مورد تایید قرار دادند.

وی خاطر نشان کرد: بدانید من هم موافق سوزاندن پرچم آمریکا نیستم اما آنها جگر مادران ما را با جنایات‌شان سوزاندند.

مانع روابط ایران و آمریکا موضوع هویت بوده است

همچنین در ادامه رحمان قهرمان‌پور اظهار کرد: آقای خرازی روایت رسمی وزارت امور خارجه را بیان کردند، اما ما هم می‌توانیم روایت‌های دیگری از روابط میان ایران و آمریکا داشته باشیم.

وی افزود: نگاه رسمی ما این است که تنش‌هایی با آمریکا همیشه داشته‌ایم، روایت اصلاح‌طلبان وزارت خارجه نیز این است که آمریکا مکررا بدقولی می‌کند اما آنچه همیشه سدی در برابر برقراری روابط بین ایران و آمریکا بوده، باورها، هنجارها و مساله هویتی بوده است. بنا بر این آنچه مانع روابط ایران و آمریکا شده است بحث هویت بوده است. اسلام سیاسی هویت و هنجارهای آمریکا را به چالش می‌کشد. اما باید ببینیم که چگونه این هویت به سیاسیون ما اجازه نمی‌دهد که به آمریکا نزدیک شوند.

قهرمان‌پور افزود: در 37 سال گذشته دو گروه عمده در ایران و آمریکا شکل گرفتند که صحنه گردان اصلی چگونگی روابط میان دو کشور بودند. در آمریکا یک گروه، نو محافظه کاران هستند که معتقدند که با جمهوری اسلامی ایران نمی‌شود کار کرد. پس منتظر فرصتی برای براندازی حکومت ایران هستند. اما گروه دیگری هستند که معتقدند می‌شود در ایران با گروه‌هایی کار و معامله کرد. در آمریکا از زمان رونالد ریگان، جمهوری خواهان قدرت بیشتری گرفتند و هم اکنون نیز لابی اسرائیل نیز با آن ها همکاری می‌کند. این دو گروه در آمریکا طرفدار برخورد سخت با ایران هستند و در سه دهه گذشته دست برتر را در سیاست آمریکا داشته‌اند.

نویسنده کتاب رویکرد قدرت‌های بزرگ به برنامه هسته‌ای ایران افزود: در مقابل در بدنه‌های موسسات فکری آمریکا کسانی هستند که تفکر تغییرناپذیری جمهوری اسلامی ایران را تبلیغ می‌کنند.

وی افزود: در ایران هم دو گروه هستند که بر چگونگی روابط میان ایران و آمریکا تاثیر می‌گذارند. یکی گروه اسلام سیاسی که اصولگرایان آن را رهبری می‌کنند که معتقدند نزدیکی به آمریکا برای هویت ایرانی و انقلابی مضر است پس مقاومت در برابر آمریکا بهترین گزینه است. این گروه همچنین اعتقاد دارند ایران باید به منافع آمریکا ضربه بزند تا آمریکا به فکر تغییر رژیم در ایران نباشد. اما گروه دوم در زمان هاشمی رفسنجانی گسترش بیشتری پیدا کرد که معتقد است با تنش‌زدایی می‌توان از منافع ملی ایران دفاع کرد.

این کارشناس مسایل بین‌الملل تصریح کرد: اما این نکته را نباید فراموش کنیم که گروه طرفدار تعامل با آمریکا قدرت اصلی را در ایران در اختیار ندارد. پس می‌توان دریافت که چرا روابط ایران و آمریکا در این سه دهه به سمت رفع تنش پیش نرفته است.

وی گفت: با آمدن ترامپ، بازگشت نو محافظه‌کاران را به کاخ سفید شاهد هستیم. پس روابط ایران و آمریکا در سه دهه گذشته ماحصل رقابت این دو گروه در دو کشور بوده است.

این کارشناس مسایل بین‌الملل اظهار کرد: آمریکا در زمان اوباما فهمید حضورش در خاورمیانه پرهزینه است بنا بر این سعی کرد نیروهایش را در این منطقه کمتر کند، اما نکته مهم این است که شرایط در خاورمیانه به گونه‌ای است که اگر قدرتی را در آن از بین ببرند قدرت دیگر قوی‌تر می‌شود. پس وقتی آمریکا در زمان بوش به عراق حمله کرد و رژیم صدام را از بین برد قدرت ایران در منطقه بیشتر شد.

قهرمان‌پور خاطرنشان کرد: مهار ایران در منطقه و مقابله با برنامه هسته‌ای ایران جزء برنامه‌های اصلی آمریکا بوده و خواهد بود.

نویسنده کتاب رویکرد قدرت‌های بزرگ به برنامه هسته‌ای ایران گفت: سیاست آمریکا در کل تعطیلی برنامه هسته‌ای ایران بود که در زمان بوش با جدیت دنبال می‌شد، اما دولت اوباما تغییر سیاست داد و اعلام کرد در مورد پذیرش غنی‌سازی در ایران حاضریم با این کشور مذاکره کنیم.

منبع: ایسنا