صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۴ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۷۲۹۷۲
تاریخ انتشار: ۳۹ : ۱۳ - ۰۴ آبان ۱۳۹۶
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یک استاد دانشگاه می‌گوید رابطه هواداران با فوتبال ایران مثل ارتباط مردم هند با فیلم‌های بالیوودی است!‍

روزنامه شهروند نوشت: «داربی‌ شماره ٨٥ امروز برگزار می‌شود! چند روزی است که همه چیز تحت‌ تأثیر این بازی بزرگ قرار دارد و همه منتظر پایان نود دقیقه‌ای نتیجه بازی هستند. بازار کری‌ هم داغ‌ داغ است. در چنین شرایطی اما یک واقعیت تلخ بدجوری توی ذوق می‌زند! این‌ که داربی‌ها دیگر رنگ و لعاب و حساسیت و اهمیت گذشته را ندارند. با وجود تمام توجهاتی که به این بازی می‌شود به راحتی می‌توان گفت که مردم دیگر مثل گذشته داربی را دوست ندارند و این حس بی‌تفاوتی بسیاری از آنها موضوعی است که جزییات آن توسط مسئولان و باشگاه‌های پرطرفدار پرسپولیس و استقلال نیاز به تأمل و بررسی و تحقیقات دارد. بدون هیچ تردیدی باید برای فردای فوتبال ایران و سرخابی‌ها نگران بود. ممکن است هواداری که تازه چند‌ سال است دوباره با فوتبال آشتی کرده، به خاطر آن چه در این گزارش در صحبت با علیرضا عینالو، استاد دانشگاه و جامعه‌شناس به آن خواهیم پرداخت،‌ باز هم با این صنعت و سرگرمی قهر کند. نتیجه این اتفاق هم سقوط آزاد و متلاشی شدن فوتبال ایران خواهد بود. یک مثل معروف می‌گوید هر آن‌ کس که نان داد، بابا بود! این مردم هستند که به فوتبال معنای واقعی‌اش را می‌دهند! پس مردم صاحبان و پدر و مادر فوتبال هستند؛ صاحبانی که دیگر فوتبال را مثل قبل دوست ندارند.

به دنبال رویاهای نداشته...

مردم زمانی روی فوتبال غیرت داشتند که بازیکن برای آنها و تعصب خود به پیراهن تیم فوتبال بازی می‌کرد. در آن مقطع بدون هیچ تردیدی فوتبال برای آنها دوست‌داشتنی‌تر بود. به هر صورت همه باید قبول داشته باشند که فوتبال برای مردم فقط جنبه سرگرمی دارد! آنها از فوتبال درآمدی کسب نمی‌کنند و بلکه برای تماشای آن هزینه هم می‌کنند! علیرضا عینالو، استاد جامعه‌شناسی دراین‌باره می‌گوید: «می‌توان بالیوود را مثال زد. بسیاری از مردم هند یک هفته کار می‌کنند تا بلیت بخرند و برای خواسته‌ها و رویاهای دست نیافتنی در زندگی برای دو ساعت هم که شده آن را در فیلم‌های بالیوودی به دست بیاورند! حس ناآرامی‌ها و مشکلات زندگی در یک عشق با پایان‌های معروف فیلم‌های این کشور! بله! اکثر مردم هند همه آن چیزی که ندارند را سعی می‌کنند در فیلم پیدا کنند. در فوتبال هم اما این داستان صادق است! مردمی که حس پیروزی را تجربه نکرده‌اند می‌خواهند آن را به طرفداری از یک تیم تجربه کنند. آنها این حس خود را در یک زمان ٩٠دقیقه فوتبال دنبال و با آن به معنای واقعی زندگی می‌کنند. به خاطر همین است که فوتبال جذاب است چون نمایشی ورزشی از واقعیت زندگی مردم است.»

مردم هنوز دیروزی‌ها را دوست دارند

مردم هنوز فوتبال را دوست دارند اما نه مثل گذشته و این واقعیت تلخی است! به اتفاقات سال‌های اخیر فوتبال ایران نگاه کنید! آخرین فوتبالیست‌هایی که به تمام معنا محبوب و برای مردم قابل احترام بودند حالا سنشان زیاد شده و از آنها به‌ عنوان پیشکسوت نام برده می‌شود! فوتبالیست‌های نسل امروز هم که پول در قراردادهای آنها حرف اول و آخر را می‌زند شاید به خاطر حضور در تیم‌های مطرح پایتخت شهرت کسب کنند و بین مردم محبوب باشند اما اسطوره نمی‌شوند چون مردم آنها را با نسل دیروز و فوتبال امروز اروپا مقایسه می‌‌کنند. هواداران در فوتبال ایران مدت‌‌هاست مستطیل سبز را دیگی می‌بینند که برای آنها نمی‌جوشد!

این بازیکنان اسطوره نمی‌شوند

هوادار فوتبال را با جان و دل دوست دارد اما روی خوش به بازیکنی که با احساسات آنها بازی می‌کند نشان نمی‌دهد. حتی اگر این بازیکن آقای گل دو فصل اخیر پرسپولیس یا ستاره استقلال باشد. این هوادار هنوز علی کریمی را فراموش نکرده که با پرسپولیس قرارداد سفید امضا کرد. او بازیکنان نسل تعصب را نمی‌تواند با فوتبالیست‌های امروزی که برای پول اعتصاب می‌کنند؛ در حالی‌ که تمام پول قرارداد خود را به جز آپشن‌ها گرفته‌اند - به یک چشم ببیند!

علیرضا عینالو، استاد دانشگاه در این‌ باره به نکته جالب اشاره می‌کند: «اسطوره برای این مردم غلامرضا تختی است که مجسمه او را با یک دست می‌سازند چون در یک کشتی تاریخی وقتی حریفش مصدوم بود با یک دست کشتی گرفت! طبیعتا این هوادار هیچ وقت دیگر با بازیکنی که بدون فسخ قرارداد به تیم بازمی‌گردد و از اسپانسر باشگاه چک می‌گیرد و با آن ماشین می‌خرد (به جای تسویه حساب با باشگاه خارجی) احساس راحتی نمی‌کند! آنها مثلا به‌ عنوان اسطوره دروازه‌بانی عابدزاده را دوست داشتند که با آن رفتارها و کارهای خارق‌العاده از کیان آنها دفاع می‌کرد! نه دروازه‌بانی که گل‌های بسیار بد در بازی‌های متوالی می‌‌خورد! نه دروازه‌بانی که در یک بازی رفت و برگشت از الهلال فقط ٥ گل از یک بازیکن سوریه‌ای که قبلا به ایرانی‌ها توهین کرده بود، دریافت کرد! در استقلال هم مهدی رحمتی محبوبیت زیادی دارد اما اسطوره واقعی هواداران ناصر حجازی است. مثال‌های زیادی می‌توان زد که گویای این واقعیت باشد.»

پایان دوران ظهور اسطوره‌ها

علیرضا عینالو، جامعه‌شناس صحبت‌های جالبی درباره فرهنگ هواداری و رابطه هوادار و بازیکنان دارد. این استاد دانشگاه به روزنامه شهروند می‌گوید: «قرمز و آبی ندارد! فوتبالیست‌ها امروز راه اسطوره شدن را طی نمی‌کنند. اسطوره‌سازی در فوتبال ایران پایانی غم‌انگیز داشت و به خاطره‌ها پیوست! هوادار امروز هنوز هم جای علی کریمی، مهدی مهدوی‌کیا،‌ فرهاد مجیدی،‌ جواد زرینچه، عابدزاده،‌ منصوریان،‌ دایی و... را در زمین مسابقه خالی می‌بیند! با بازیکنانی که روی اعصاب آنها پیاده‌روی می‌‌کنند به مشکل می‌خورد. هوادار وقتی می‌بیند در فوتبالی که اسطوره‌هایش با اشک و حسرت کفش‌های خود را آویزان کردند و یک بازی خداحافظی درست و حسابی برای آنها گذاشته نشد، متوجه می‌شود که به خودش هم احترام درستی گذاشته نمی‌شود. درست است که نسل هواداران با مرور زمان تغییر می‌‌کند اما فلسفه هواداری هنوز تغییری نکرده است و هوادار فقط آگاه‌تر و با شعور‌تر شده است. ما امروز شاهد بی‌تفاوتی نسل هوادار به فوتبال هستیم!»

فراموشی یک واقعیت! بازیکن سرباز است یا سرور؟

این جامعه‌شناس با اشاره به اختلافات به وجود آمده اخیر بین مردم و فوتبالی‌ها به نکته جالب توجهی اشاره کرد و گفت: «باید قبول کنیم که سطح فوتبال به اندازه سطح درک و فهم مردم بالا نرفته است! چند وقت قبل به دنبال برخی حواشی در شبکه‌های مجازی دیدیم که بازیکنان پرسپولیس در واکنش به انتقاد‌ها اعلام کردند سه‌ سال گذشته خود را فراموش نکنید که کجا بودید! آنها در شرایطی چنین منت بزرگی به خاطر نتایج درخشان تیم بر سر هوادار گذاشتند که برای برنده و قهرمان‌ شدن وظیفه خود را انجام می‌دهند! بازیکن سرباز هوادار است و باید در زمین مثل یک گلادیاتور بجنگد تا صاحبان فوتبال که مردم هستند از آن برای ٩٠ دقیقه لذت ببرند! این یک حقیقت جاافتاده در تمام کشورهای جهان است اما در ایران برداشت دیگری وجود دارد! اینجا بازیکن خود را سرور هوادار می‌داند نه سرباز! بازیکن فراموش کرده این هوادار است که پول به حساب سامانه پیامکی می‌ریزد تا قرارداد میلیاردی‌اش را دریافت کند. این هوادار است که به باشگاه کمک مالی می‌کند. بازیکن باید بداند از هیچ خودرویی برای رسیدن به مقصد تشکر نمی‌کنند اما تبحر راننده برای گذر از پیچ و خم‌های سخت جاده را می‌ستایند. بله! سه‌ سال قبل نه هوادار به این شکل پول به باشگاه پول می‌داد و نه برانکویی به‌ عنوان راننده در کار بود که پرسپولیس مثل امروز باشد! وگرنه این بازیکن که همان بازیکن سه‌ سال قبل است!»

هوادار را ناراحت نکنید تا فحش ندهد

سفره‌ای در فوتبال پهن است و غذای آن به فوتبالیست و مربی و مدیر می‌رسد و بوی این غذا به هوادار! خساست‌های اهالی فوتبال باعث شده آنها طعم این غذای خوب را با هوادار قسمت نکنند! در گذشته اگر در یک خانه کباب درست می‌شد،‌ یک پرس غذا به همسایه بغلی که بوی غذا را استشمام کرده بود می‌دادند تا در طعم این کباب هم سهیم باشد. هواداران فوتبال ایران امروز نه‌ تنها پول نمی‌خواهند بلکه پول هم می‌دهند و فقط ابراز محبت واقعی و احترام می‌خواهند که آن را دریافت نمی‌کنند. درباره موضوع اعتراض و فحاشی هوادار هم باید به یک نکته اشاره کرد. فحاشی بازتاب طبیعی خشم هواداران است. درست است که آنها نباید فحش بدهند اما یک حقیقت ساده هم وجود دارد! فوتبالی‌ها هوادار را عصبانی و ناراحت نکنند تا فحش نخورند! وقتی فوتبالی‌ها شفاف نیستند،‌ وقتی همه‌ چیز را برای خودشان می‌خواهند،‌ وقتی حقایق را از مردم پنهان می‌کنند،‌ وقتی با احساسات آنها برای تمدید قرارداد و رفتن و آمدن بازی می‌کنند، وقتی نتیجه نمی‌گیرند، فحش و اعتراض هم وجود دارد! هوادار اعتراض می‌کند چون آقایان فوتبالی وظیفه خود را به درستی انجام نمی‌دهند!»