Vox نوشت: دوتالد ترامپ تا روز یکشنبه 15 اکتبر، فرصت دارد تا تصمیم خود در مورد توافق هستهای با ایران را اعلام کند.
به گزارش «انتخاب»؛ طبق قانون «بازبینی توافق هسته ای با ایران» که در ماه می سال 2015 تصویب شده است، رئیس جمهور بایستی هر 90 روز یک بار، پایبندی ایران به شرایط توافق را تأیید کند. در دو دوره گذشته، در ماههای آوریل و جولای، این تأییدیه در دولت ترامپ صورت گرفته، و رئیس جمهور بر خلاف میل باطنی، توافق را مورد تأیید قرار داده است.
اما این بار، همه چیز متفاوت است. گزارشها مبنی بر این است که ترامپ که کاملا متنفر از تأیید کردن چیزی است که آن "بدترین توافق تاریخ" مینامد، مجددا آن را تایید نخواهد کرد. اگر گزارشها صحیح باشند، - البته اطمینان به گزارشات کاخ سفید هرگز امکان پذیر نیست- ترامپ، آغازگر بحران سیاست خارجی بسیار جدی خواهد بود.
این عدم تأیید، به خودی خود، پایانی برای توافق هسته ای نیست. اما به طور رسمی شروعی است بر فرآیندی که کنگره به سرعت میتواند بر مبنای آن تحریمهای ایران را بازگرداند، تحریمهایی که بر اساس توافق هستهای از بین رفته بود. اگر جمهوری خواهان کنگره، بر انجام این امر رای موافق دهد، تا حدی زیادی شکست برجام حتمی خواهد بود، زیرا در صورت بازگشت تحریمها، ایران دلیلی برای ماندن در این توافق نخواهد داشت.
نکته جالب توجه این است که، این تصمیم، تصمیمی بسیار حیاتی است- تصمیمی که موجب نگرانی شدید حامیان برجام شده است.
سوزان مالونی، معاون مدیر برنامه سیاست خارجه در موسسه بروکینگز می گوید: "عدم تأیید برجام، مشروعیت این توافق را از بین میبرد و رفته رفته موجب فروپاشی آن خواهد شد".
در ادامه، مهمترین اطلاعات در مورد این بحران ناگوار ذکر میشود- اینکه عدم تأیید به چه معناست، تصمیم ترامپ به طور ضمنی چه معناهای قانونی و سیاسی دارد، و چرا این ضربالاجل کارشناسانی چون مالونی را اینچنین نگران میکند.
ایران مطابق قوانین برجام عمل میکند- و مشاوران ارشد ترامپ از این موضوع کاملا آگاهند
توافق هستهای بین ایالات متحده و ایران- یا به بیان دقیقتر، بین ایالات متحده، ایران، چین، فرانسه، روسیه، انگلستان و آلمان- یک سند بسیار طولانی و به لحاظ فنی بسیار پیچیده است. اما اطلاعات در مورد مفاد اصلی آن را میتوان به چندین مورد توافق بسیار ساده محدود کرد: ایران با اعمال محدودیتهایی بر برنامه هستهای خود موافقت میکند و در عوض پنج کشور دیگر تحریمهای تحمیل شده بر تهران را که قبلا به واسطه فعالیتهای هستهای تعیین شده، لغو خواهند کرد.
به نظر میرسد، این توافق، که به طور رسمی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نام دارد، اساسا همانطور که از قبل تعیین شده، به کار خود ادامه میدهد.
آژانس بین المللی انرژی اتمی، بارها تأیید کرده است که ایران به مفاد برجام وفادار بوده، از جمله این ماده که ایران صدها سانتریفیوژ (ابزاری که میتوان از آن برای ساخت سلاحهای هستهای استفاده نمود) را غیر فعال کند.
ریجارد نفیو، استاد دانشگاه کلمبیا که در زمینه مذاکرات با ایران در کاخ سفید در دوران اوباما در سالهای 2011 تا 2013 فعالیت داشته، عنوان میکند: "ما از هر گونه سنجش عینی استفاده کرده ایم و میدانیم که هیچ تخلفی در توافق صورت نگرفته است".
بنابراین اگر ایران تمامی مفاد برجام را رعایت کرده، چطور ترامپ میتواند از تأیید توافق امتناع کند؟ اگر نگاهی دقیق بر متن قانون بازبینی توافق هسته ای با ایران داشته باشید، متوجه خواهید شد که این توافق ورای موافقت فنی با شرایط توافق، نیازمند اعمال نظر رئیس جمهور است.
به بیان دقیقتر، لازم است ترامپ تأیید کند که تعلیق تحریمها مناسب و متناسب با سنجش های خاص و مختلفی توسط ایران است، و نیز امری حیاتی برای منافع امنیت ملی ایالات متحده میباشد.
این گفته، سخنی به مراتب غیر قابل توضیح است، زیرا آنچه که منافع امریکا در نظر گرفته میشود، قضاوتی شخصی است. بر مبنای قانون «بازبینی توافق هستهای»، قانون به ترامپ این اجازه را میدهد که از تایید برجام امتناع کند. مایکل سینگ، عضو سابق موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک بیان میکند: "آنها میتوانند هر کاری که دوست دارند انجام دهند".
البته این سوال به وجود میآید: اگر واقعیت این است که ایران بر مبنای توافق عمل کرده است، چرا باید خواسته ترامپ بر این باشد که آن را تایید نکند؟
از طرفی، مخالفت هایی علیه تأیید مجدد توافق، از سوی تعداد زیادی از مقامات رسمی دولتی صورت گرفته که قابل توجه ترین آنها، سفیر سازمان ملل، نیکی هالی است.
اما اکثریت تیم امنیت ملی در دولت ترامپ با این نظر موافق نیستند. مشاور امنیت ملی، اچآر مک مستر، وزیر دفاع، جیم متیس و وزیر امور خارجه، رکس تیلرسون همگی مخالف عدم تأیید توافق هستند. زمانی که در سوم اکتبر از متیس در جلسه دادگاه سنا سوال شد، آیا او فکر میکند ماندن در توافق به نفع منافع ملی ایالات متحده هست یا نه، او یه راحتی پاسخ داد: "بله جناب سناتور".
اما، تصمیم نهایی بر عهده هیلی یا متیس یا هیچ کس
دیگری نیست. تصمیم نهایی را رئیس جمهور اتخاذ میکند و بنابراین منوط به جهان بینی
و شیوه نگرش رئیس جمهور ترامپ است.
با این حال، چرا ترامپ همچنان بر عدم تأیید برجام اصرار دارد؟
جدا از سخنان کلی برای مذاکره مجدد در زمینه شرایط توافق، در بیان دلیل دقیق سیاسی برای عدم تأیید توافق، شخص رئیس جمهور، هیچگونه اعلام موضع دقیق و اشکار نداشته است. کارشناسان هیچگونه نشانه ای نمیبینند، مبنی بر این که او به طور خاص شناخت کاملی از مباحثات دارد.
سارا کرپز، استاد دانشگاه کرنل که در زمینه موافقتنامه های کنترل تسلیحات، مطالعه میکند می گوید: "به نظر من، در واقع همه اینطور فکر میکنند که او [ترامپ] از جزئیات و ابعاد این توافق هیچ اطلاعی ندارد".
از طرفی، گزارشات دریافتی از داخل کاخ سفید، بر احساسات درونی ترامپ در مورد توافق تأکید دارند. وقتی ترامپ برجام را در ماه جولای تأیید کرد، استفان هیز و مایکل وارن در مجله ویکلی استاندارد گزارش دادند، ترامپ مجبور شد اینکار را با فشار از جانب متیس و تیلرسون انجام دهد، و از این امر "عصبانی" و "آزرده خاطر" بود. گزارشات الیانا جانسون در مجله پولیتیکو، مبنی بر این است که ترامپ طی آن جلسه سخنرانی شدیداللحنی برای افسران نظامی ایراد کرد و بعد از یک ساعت مباحثه طولانی، صرفا متقاعد شد توافق ایرانیان را تأیید کند به طوریکه یکی از افسران نظامی آن جلسه را "یک دعوای تمام عیار سیاسی" توصیف کرد.
ترامپ بارها مجبورشده است که تأیید کند سخنان گذشته ی او – که توافقایران به واقع همانطور که در توافق تعیین شده، ادامه یافته است [تأییدهای وی در آوریل و جولای] - مغالطه ای بیش نبوده است و این به نوعی تحقیر شخصیت خود اوست.
عدم تأیید توافق، چه نتیجه ای در پی خواهد داشت؟
افرادی که در داخل دولت احساس میکنند این بار فشار از جانب افسران نظامی به هیچ عنوان مسیر حرکت او [ترامپ] را تغییر نخواهد داد. طی چند هفته اخیر، واشنگتن پست، پولیتیکو و ویکلی استاندارد همگی این طور گزارش دادهاند که ترامپ تصمیم قطعی خود را گرفته است و توافق ایران را در ضربالاجل 15 اکتبر، تأیید نخواهد کرد.
اگر ترامپ در روز یکشنبه، از تأیید این توافق امتناع کند، فروپاشی توافق ایران به سرعت صورت نخواهد گرفت. عدم تأیید به این معنا نیست که ایالات متحده از برجام بیرون خواهد رفت.
لازمه توافق هستهای به خودی خود این نیست که رئیس جمهور امریکا به طور رسمی هر 90 روز اعلام تأیید توافق کند. شرطی که اهمیت دارد، قانون ایالات متحده است، قانونی که گنگره آن را به عنوان راهکاری جهت تأیید قدرتهای نظارتی خود بر توافق مشخص میکند.
با این حال، به این معنا نیست که عدم تأیید، بر سرنوشت توافق تأثیری نخواهد گذاشت.
اگر رئیس جمهور توافق ایران را تأیید نکند، بر طبق قانون موضوع به کنگره ارجاع داده خواهد شد. به بیان دقیقتر، به کنگره راهکاری ارائه میشود تا ظرف 60 روز آینده سریعا اعمال مجدد تحریمها بر ایران را تصویب کند؛ تحریمهایی که به عنوان بخشی از توافق به تعلیق درآمده بودند. رأی اکثریت حزب جمهوریخواه برای اعمال مجدد تحریمها کافی است، زیرا پروسه های رأی به تحریم طبق قانون بازبینی توافق هستهای با ایران به حزب دموکرات، فرصت فیلترینگ نمیدهد.
تا به اینجا، این امر بدیهی ترین و قابل توجهترین نتیجهی عدم تأیید توافق است: قدرت دادن به کنگره برای ارسال سریع تصویب قانونی که قطعا موجب نابودی توافق خواهد شد.
با این حال، عدم تأیید، کنگره را وادار به رأی گیری برای تحریمهای جدید نمیکند- فقط به آنها این قدرت را میدهد که اگر چنین انتخابی داشتند، سریعا اینکار صورت گیرد. و به نظر میرسد درست همانند دولت ترامپ، در واقع مخالف با اعمال مجدد تحریمها هستند. چهار نفر از افرادی که تفکری مشابه با دولتمردان دارند به آنه گیران و کرون دمیرجیان در واشنگتن پست اعلام کرده اند "ترامپ این توانایی را نخواهد داشت که به کنگره توصیه کند تحریمها را مجددا اعمال کنند".
هدف این نیست که از ضرب الاجل 15 اکتبر به عنوان فرصتی برای از بین بردن توافق استفاده شود. بلکه، اینطور به نظر میرسد که این حرکت، حرکتی عمدتا سمبلیک است: فرصتی برای رئیس جمهور که هر سه ماه خودش را به زحمت نیاندازد و این در حالی است که [تأیید 90 روزه رئیس جمهور] در واقع، هیچ نتیجه عملی سریعی نیز در پی ندارد.
همچنین، فشار سیاسی که این تصمیم ایجاد میکند، ممکن است ترامپ را مجبور کند تا به طور یک جانبه این توافق را از بین ببرد.
برای مثال، قانون آزادی ایران و مقابله با اشاعه، امریکاییان را از انجام معاملات تجاری با شرکتهای انرژی ایران، کشتی سازی و کشتیرانی منع میکند. بر طبق شرایط توافق هسته ای ایران، امریکا باید این تحریمها را لغو کند- هر چند کنگره پس از امضای توافق، قانون آزادی ایران و مقابله با اشاعه را لغو نکرد. در عوض، رئیس جمهور باراک اوباما، از اختیارات خود قانون آزادی ایران و مقابله با اشاعه استفاده کرد تا تحریمها را لغو کند. هر لغو تحریم 180 روز ادامه داشت، ضربالجل برای لغو مورد بعدی در قانون آزادی ایران و مقابله با اشاعه، ژانویه است.
حال تصور کنید ترامپ در حال سبک سنگین کردن تصمیمش است تا لغو تحریم دیگری در مورد قانون آزادی ایران و مقابله با اشاعه را در جهانی اعلام کند که خودش بیان میکند حفظ تحریمها بر ایران مربوط به منافع ملی ایالت متحده نیست.
النا چاچکو، دانشجوی دکترای دانشکده حقوق هاروارد توضیح میدهد اگر ترامپ بخواهد، میتواند به طور اساسی اجرای توافق را متوقف کند، و هیچکدام از این موارد لغو تحریمها در قوانین کنگره وجود ندارد.
بنابراین، در نهایت عدم تأیید توافق به طور رسمی موجب پایان یافتن توافق ایران نیست- اما تهدیدات بسیار جدی برای تداوم آن ایجاد خواهد کرد.
اگر انتخاب ترامپ عدم تأیید توافق باشد، نفیو می گوید"ما در شیب بسیار تندی قرار میگیریم که منجر به فروپاشی برجام خواهد شد".
آیا ایالات متحده و ایران بعد از عدم تأیید توافق، میتوانند به روابط خود ادامه دهند؟
در پایان، پاسخ دادن به این سوال که آیا دولتمردان در شیبی که نفیو به آن اشاره کرد، حرکت خواهند کرد یا نه، دشوار است.
حتی اگر کنگره یا رئیس جمهور تصمیم بگیرند اعمال مجدد تحریمها سریعا صورت نگیرد، هم نفیو و هم ملانی به این امر که این توافق بتواند از عدم تأیید جان سالم به در برد، شک دارند.
ملانی هشدار داد " اگر ایالات متحده اقدامات خاصی را برای تضعیف این توافق در نظر داشته باشد، حتی اگر عدم تأیید صورت گیرد، تداوم یافتن توافق مورد سوال قرار خواهد بود". اگر ایالات متحده میگوید ما تمایلی نداریم، حتی برای رسیدن به اهداف سیاسی خودمان، تا بیان کند کارکرد این توافق هنوز ادامه دارد، با این حال، با گذشت زمان، این امر پیشزمینهای است برای تحریک فرآیندی که منجر به فروپاشی برجام خواهد شد.
آنچه که کاملا قطعی است این موضوع است که عدم تأیید توافق، بحرانی را در روابط ایالات متحده-ایران در پی خواهد داشت، و اولین مرحله قطعی در دولت ترامپ، تلاش برای مزاکره مجدد یا حذف توافق هستهای است.
سرنوشت توافق و شاید ثبات خاورمیانه در نگاهی گسترده تر، منوط به این امر خواهد بود که چطور دیپلماتها و رهبران سیاسی دو کشور به نتایج حاصل از عدم تأیید توافق رسیدگی کنند.