پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : گفتگو با دکتر زهرا صدراعظم نوری، رییس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر پنجم و دکتر بهاره آروین، عضو هیات رییسه پنجمین شورای شهر تهران را بخوانید:
اجازه بدهید از بحث سهمیه برای ورود زنان به شورای شهر شروع كنیم. خیلیها میگویند این در نظر گرفتن سهمیه، چه مبنای منطقی دارد و چرا باید به زنان امتیاز ویژهای داده شود، میگویند زنان هم اگر صلاحیت داشته باشند در لیست قرار میگیرند و توسط مردم انتخاب میشوند. شما چه پاسخی برای این موضوع دارید؟
صدراعظم نوری: بعد از انتخابات سال 88، یكی از اتفاقات خوبی كه افتاد این بود كه برای انتخابات سال 1392، اصلاحطلبان عقلانیت بیشتری اعمال كردند به این معنا كه رمز موفقیت را در جبههای عمل كردن و اتحاد بیشتر تعریف كردند. در این استراتژی جدید، به دنبال این بودند كه نقش گروههای مختلف را تقویت كنند و سهم زنان رابه طور جدی افزایش دهند. گفته شد همانطور كه زنان پنجاه درصد جمعیت جامعه را تشكیل دادهاند، حق دارند كه سهم بیشتری از صندلیهای پارلمانهای محلی و سیاستگذاری شهری را به خودشان اختصاص دهند. بنابراین با هدفگذاریای كه انجام شد، 30 درصد از لیست به زنان اختصاص پیدا كرد و همانطور كه اتفاق افتاد سهم ٣٠ درصدی از ظرفیت مجلس در سال 1394 و شوراها در سال 96 به زنان رسید.
اما بعضیها میگویند اصلا چرا باید این سهمیه وجود داشته باشد؟
صدراعظم نوری: اگر شرایط ، شرایط عادلانهای بود، سهمیهبندی معنی نداشت و هركس صلاحیت بیشتری داشت میتوانست به پستهای بالاتری برسد، ولی وقتی شرایط عادلانه نیست، سیاستگذاران، تصمیمگیران و مجریان همیشه از مردان بودهاند، فرصتهای كمتری به زنان داده شده و آنها كمتر توانستهاند رزومهای داشته باشند كه به استناد آن در پستهای مدیریتی قرار بگیرند. زنان نتوانستهاند رزومه داشته باشند چون فرصت برابر برایشان فراهم نشده در نتیجه همین موضوع باعث شد برای برطرف كردن این شرایط نابرابر، سهمیه برای زنان در نظر گرفته شود. به هر حال باید از جایی این روند تعدیل شود و شروع این تعدیل، تبعیض مثبت و اختصاص سهمیه است.
اختصاص سهمیه به زنان موفقیتآمیز بود؟
صدراعظم نوری: بله، در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، زنان چه به اعتبار نمایندگی احزاب یعنی شخصیت حقوقی و چه به اعتبار شخصیت حقیقی، این مطالبه را پیگیری كردند و درنتیجه 30 درصد ظرفیت لیست به زنان و جوانان اختصاص داده شد. در سال 94 در انتخابات مجلس و سال 96 در انتخابات شوراها، اقبال خوبی نسبت به حضور زنان وجود داشت. ضمن این كه این موضوع یك نوید برای زنان جامعه است كه این امكان وجود دارد تا بتوانند به پستهای بالای مدیریتی دست پیدا كنند و این روند برای زنان و دختران كشورمان مبارك و مثبت است كه برای دورههای بعد زمینه را فراهم میكند كه این حضور بیشتر شود و در انتخابات سالهای بعد، سهم بیشتری به زنان داده شود.
یک سوال مهم که گاهی مطرح میشود این است که چرا در حالی كه انتخابات شورای شهرهای کوچک و روستاها نشان داد به زنان اعتماد وجود دارد و آنها توانستهاند بدون سهمیه، با تعداد زیادی به شورا راه پیدا كنند، در كلانشهری مثل تهران، نیاز به وجود سهمیه بود؟ این نشاندهنده این است كه مردم شهرهای كوچك، به مشاركت زنها باور بیشتری دارند و این اعتماد در شهرهای بزرگ كمتر است؟
آروین: نه به این دلیل نیست، انتخابات در شهرهای بزرگ كاملا با شهرهای كوچك تفاوت دارد. در روستاها و شهرهای كوچك، انتخابات مخصوصا درباره شوراها كمتر یك مساله سیاسی است، افراد بر اساس شناختی كه از همدیگر دارند به آنها رای میدهند اما در کلانشهری مثل تهران، افراد اصلا امکان شناخت فردی کاندیداها را ندارند که بخواهند به دلیل جنسیت یا هر دلیل دیگری به آنها اعتماد بکنند یا نکنند، بنابراین مبنای رایشان اعتماد یا عدم اعتماد به گروههای سیاسی و کارنامه این گروههاست.
صدراعظم نوری: مقایسه كلانشهری مثل تهران با شهرهای كوچك درست نیست. معادلات انتخاباتی در فضای شهری این شهرها كاملا با همدیگر تفاوت دارد. تهران كه قطب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی كشور است، نوع تعاملات و مناسباتش كاملا خاص است و حتی با استانهای دیگر هم قابل مقایسه نیست. در تهران، جریان فكری برنده میشود كه توانسته باشد اعتماد مردم را جلب كند، صرفنظر از جنسیت. یعنی وقتی مردم به جریان اصلاحطلبی اعتماد میكنند، به این جریان رای میدهند، فارغ از این كه چه تعداد زن و چه تعداد مرد در لیست باشد.
یعنی اگر تعداد بیشتری زن هم در لیست امید بودند، رای میآوردند؟
صدراعظم نوری: بله وقتی جریانی قادر است اعتماد مردم را جلب كند به آنچه ارائه میكند، مردم باور و اطمینان می كنند و میدانند بر اساس چارچوبهایی لیست بسته شده، بنابراین بر اساس اعتماد رای میدهند. اما در شهرهای كوچك، این فرد فرد كاندیداها هستند كه با شناخت چهره به چهره و نزدیك، میتوانند اعتماد مردم را جلب كنند. در عین حال خیلی خوب است كه زنها توانستهاند در شهرهای كوچك اعتماد مردم را جلب كنند كه در مقایسه با مردان، بتوانند رای بیشتری را به دست بیاورند. در تهران هیچوقت فرد فرد كاندیداها نمی توانند رای بیاورند، همیشه اینطور بوده كه لیست رای میآورد، مگر افرادی كه چهره ملی باشند؛ اعم از زن و مرد.
انتخاب زنانی که در لیست امید قرار گرفتند، بر چه اساسی بود؟
صدراعظم نوری: در لیست امید، زنانی قرار گرفتند كه به دلیل رزومهای كه داشتند قابل دفاع بودند، تحصیلات، سوابق، تجربه و كارایی این افراد طوری بود كه در نظر گرفتن هر كدام از آنها، برای تركیب شورا لازم بود. خوشبختانه جامعه هم از این افراد استقبال كرد و حضور این افراد توانست تاثیرات و تغییراتی در بقیه اركان شورا به جا بگذارد.
منظورتان چه تغییراتیست؟
صدراعظم نوری: وقتی تعداد زنان در شورا كم باشد، نقشهایی كه به آنها داده میشود محدود است ولی وقتی تعداد بیشتر باشد، صرف نظر از جنسیت، به تخصص و كارآمدی آنها توجه میشود و میتوانند در اركان مختلف نقش ایفا كنند. همانطور كه الان در هیات رییسه، دو نفر از زنان حضور دارندكه تاثیرگذار هستند. برای اولین بار ریاست یكی از كمییسیونها با زنان است در سایر كمیسیونها، كمیتهها و یكسری از نمایندگیها در خارج یا داخل شورا زنان حضور تعیینكنندهای دارند. در عین حال، شورای پنجم از شهردار خواست كه سهم قابل توجهی به زنان در مدیریت شهری اختصاص دهد. شهردار تهران هم نگاه مثبتی به مدیریت زنان دارد و در اولین اقدام برای پاسخگویی به این مطالبه اعضای شورای پنجم، دو نفر از زنان را به شهرداری مناطق منصوب كرد و این قول داده شده كه این رویه ادامه داشته باشد.
شما تاكید میكنید كه لیست امید، مورد استقبال مردم قرار گرفت. درست است كه لیست اصلاحطلبان به طور كامل در شورای شهر رای آورد اما با انتقادهای زیادی هم همراه بود؛ انتقاد به حضور بعضی از افرادی كه گفته میشد سابقه فعالیت كافی یا رویه سیاسی هماهنگی با اصلاحطلبان ندارند. حالا كه این لیست رای آورده و شورا هم مدتی است شروع به فعالیت كرده و از تب و تاب فضای انتقادی انتخاباتی دور شدهایم، شاید فرصت خوبی باشد به این پاسخ بدهید كه افراد صالحتری بودهاند كه حذف شده باشند؟
صدراعظم نوری: باید پذیرفت كه بیشتر از 21 نفر نمیتوانستند در لیست باشند، وقتی 150 نفر به مرحله پایانی رسیدند، باید از بین آنها 21 نفر انتخاب میشدند و هر لیستی كه بسته میشد اعتراضهایی داشت كه چرا این فرد نیست و آن فرد هست. این اعتراضها طبیعی است. بله، انتقادهایی به بعضی از اعضای لیست از نظر تخصص، كارآمدی یا حتی گرایش سیاسی وجود داشت اما الان باید به این توجه داشت كه این افراد چقدر عملكرد موثری دارند بعضی از همین افراد كه به آنها انتقاد میشد، امروز بهترین عملكرد را دارند و من به شخصه از آنها دفاع می كنم.
خانم آروین، شما یكی از افرادی بودید كه انتقادهایی نسبت به نام شما در لیست اصلاحطلبان وجود داشت. پاسخی به این انتقادها دارید؟
آروین: قبل از پاسخ به سوال شما، میخواهم نکتهای را بگویم که مرتبط با سوال قبلیتان هم هست. به نظرم خوب است توجه کنیم در لیستهای موازی و مشابه كه در كنار لیست امید وجود داشت، اغلب کسانی که حذف شده بودند از میان زنان و جوانان لیست بودند و در لیستهای موازی حداکثر نام دو یا سه زن وجود داشت. شخصا یكی از پربسامدترین افرادی بودم كه گفته میشد نامم در لیست امید نباشد، اما در عین حال افرادی كه به عنوان جایگزین من معرفی میشدند، کمتر از میان زنان جوان کاندیدا بودند. درواقع جامعه از یك طرف مطالبه حضور زنان و جوانان در شورای شهر را داشت و از طرف دیگر بیشترین اعتراض را به یکی از دو نفر سهمیه زنان جوان داشت و جایگزینها هم اغلب از میان مردان معرفی میشدند! به نظرم این شجاعت شورای عالی سیاستگذاری بود كه علیرغم همه انتقادات به این سهمیهها پایبند ماند و به زنان و جوانان بیش از گذشته اعتماد كرد. ما هم باید در این چهار سال، پاسخگوی این اعتماد باشیم كه تجربه موفقی باشد و در آینده بتوانیم در انتخاباتهای بعدی مطالبه بیشتری برای زنان و جوانان داشته باشیم.
اما بعضی از انتقادها نسبت به زن جوان بودن شما نبود بلكه به دلیل گرایش سیاسی شما بود كه گفته میشد با مواضع اصلاحطلبان تفاوت داشته.
آروین: بله همینطور است اما پاسخ به این مساله مجالی میخواهد که فکر نمیکنم در این نشست فراهم باشد. اول فكر میكردم بعد از تمام شدن انتخابات و روشن شدن نتیجه میتوانم به این انتقادها پاسخ دهم بدون اینکه متهم به تلاش برای رای جمع کردن شوم اما حالا میبینم كه در مقام نماینده مردم در شورا، باید خودم را در برابر این سوال پاسخگو بدانم که چه مطالباتی را پیگیری میكنم و چه اتفاقاتی قرار است برای بهبود وضعیت شهر بیفتد. اینطور نیست كه نخواهم به این انتقادها جواب بدهم، اتفاقا بیشتر از هر كسی خودم دلم میخواهد درباره این مساله توضیح بدهم چون بسیاری از این انتقادها را نادرست و نامنصفانه میدانم.
یعنی شما خودتان را جزو جریان اصلاحطلبی میدانید و معتقدید انتقادها نسبت به شما درست نبوده؟
آروین: بله كاملا، جریان اصلاحطلبی طیف دارد و افراد میتوانند در نقطههای مختلفی از این طیف قرار بگیرند. ممکن است من درباره یك واقعه خاص، نظر متفاوتی نسبت به اكثریت داشتهام، این دلیل نمیشود كه من اصلاحطلب نباشم. من سالها عضو ستاد اصلاحطلبان بودهام و شخصیتهای شناختهشده اصلاحطلبی كه مرا حمایت كردهاند، اگر این سوابق را نمیدانستند و فكر میكردند اصولگرا هستم كه از من حمایت نمیكردند.
صدراعظم نوری: این كه گفته میشود چه كسی چقدر اصلاحطلب است، نیاز به تعریف واحد و شاخص و معیار دارد، همینطوری نمیشود به كسی گفت جزو چه گروهی است.
این نگرانی شاید از اینجا پررنگتر میشد كه تجربه تلخی از این وجود داشت كه كسی به نام اصلاحطلبان وارد شد ولی عملكرد دیگری را از خودش نشان داد.
صدراعظم نوری: بله ولی ارزیابیها باید دقیق باشد، نمیتوان فقط یك مقطع تاریخی را انتخاب كرد و مواضعی را كه بر اساس آن صادر شده، تنها ملاك قرار داد. افراد در طول سالها میتوانند مواضع خود را نشان دهند نه این كه فقط در یك مقطع خاص سنجیده شوند. اینها یك پازل است كه نباید یك تكه از آن را برداشت و قبل و بعد از آن را ندید. میتوانم به ضرس قاطع بگویم در شورای پنجم، یكی از قویترین افراد كه با نظم، كار محتوایی و كارشناسی و با هوشیاری و هدفمند فعالیت میكند و در تقویت مواضع اصلاحطلبی تلاش میكند، خانم آروین است. ایشان از افرادی است كه من بارها تاكید كردهام یكی از بهترین انتخابها در لیست 21 نفره، بوده است. در حالی كه تا قبل از جریان انتخاب افراد برای شورا، اصلا ایشان را نمیشناختم و آشنایی ما از زمان انتخابات شوراها و بستن لیست شورای عالی اصلاحطلبان شروع میشود.
حالا شورای شهر پنجم، تماما و به صورت یکدست اصلاحطلب است. فكر میكنید این یكصدایی میتواند تجربه موفقی محسوب شود؟ گاهی این نگرانی مطرح میشود كه وقتی نظر مخالفی وجود ندارد، ممكن است بعضی اتفاقها تنها از یك زاویه مورد بررسی قرار بگیرند و نگاه مخالفی درباره آن وجود نداشته باشد که بقیه ابعاد موضوع را ببیند.
صدراعظم نوری: درست است كه همه ما از یك جریان برخاستهایم اما به این معنا نیست كه درباره همه موضوعات، همه یك نظر داشته باشیم. اتفاقا بالندگی این جریان به این است كه همه نظر خودشان را میگویند و در قالب یك تعامل و تضارب آرا به نتیجه میرسیم. این اتفاق بارها افتاده و درباره موضوعات مختلف، نظرها و دیدگاههای مختلفی داشتیم كه همدیگر را نسبت به آن قانع كردهایم و بعد به نتیجه رسیدهایم. من فکر میکنم نباید ذهنمان به سمت شورای اول و تجربه ناموفقی که داشت برگردد. شورای اول، اولین تجربه بود. مشكلات آن شورا نمیتواند ملاكی باشد كه هر وقت یك جریان به طور مطلق رای آورد، آن نگرانی به این موضوع تسری داده شود. من فكر میكنم این شورا، میتواند یك تجربه موفق محسوب شود و نسبت به این موضوع امیدوارم.
آروین: من هم فكر میكنم باید مزایای این یكدستی اعضای شورا را در نظر بگیریم. از مهمترین این مزایا این است كه مخالفتهای احتمالی اعضا با یکدیگر به دلیل تفاوت در مواضع سیاسی نخواهد بود بلكه بیشتر بر اساس رویکرد و نظر تخصصی و كارشناسی متفاوت اتفاق خواهد افتاد. این تفاوت در نظر كارشناسی هم به این دلیل است كه افرادی كه در لیست امید قرار گرفتند، تخصصهای مختلفی دارند كه همه با هم بتوانند به بهبود وضعیت تهران با همه مشكلاتی كه دارد كمك كنند.
به مباحث شهری بپردازیم. در گفتوگوهایی كه با چند نفر از اعضای سابق شورای شهر داشتیم، آنها میگفتند تهران به حدی از اشباع رسیده كه دیگر نمیتوان برای آن كاری كرد. به نظر شما شهر و شهرداری تهران، سوخته محسوب میشوند؟
صدراعظم نوری: شهر یا شهرداری؟
هر دو!
صدراعظم نوری: نه اینطور نیست، شهر تهران سوخته نیست. درباره شهرداری تهران هم اگر بخواهیم این سازمان را با توجه به هزینهها و مشكلات مالی كه دارد در نظر بگیریم شاید بتوان اینطور گفت، ولی در عین حال قابلیتهایی وجود دارد كه مدیریت صحیح این ظرفیتها میتواند شهرداری تهران را نجات بدهد.
آروین: من هم فكر میكنم شاید بتوانیم بگوییم شهر تهران توسعه نامتوازنی دارد اما نمیتوانیم بگوییم زمین سوخته است و باید از آن قطع امید كرد. تهران در بعضی حوزهها توسعه خیلی زیادی پیدا كرده و در بعضی حوزهها به شدت عقب است. شهرداری تهران هم به اندازه چندین وزارتخانه نیرو و بودجه دارد، بنابراین به یك مدیر قوی نیاز دارد كه این ابرسازمان را اداره كند. این هم یك فرصت است و هم یك تهدید. یعنی سازمانی با امكانات وسیع داریم كه هم میتواند كارآمد باشد و هم این خطر وجود دارد كه درصورت اداره ناصحیح، تبعات ناگواری داشته باشد، اما فکر میکنم راه نجات و برونرفت از شرایط موجود بسته نیست.
یعنی معتقدید شهری كه سالهاست بر مبنای زمینفروشی و هوافروشی اداره میشود و اقتصادش چهارده سال است بر این مبنا شكل گرفته، بدون این منبع درآمدی، میتواند راه نجات داشته باشد؟
آروین: من هم فكر میكنم شاید بتوانیم بگوییم شهر تهران توسعه نامتوازنی دارد اما نمیتوانیم بگوییم زمین سوخته است و باید از آن قطع امید كرد. تهران در بعضی حوزهها توسعه خیلی زیادی پیدا كرده و در بعضی حوزهها به شدت عقب است. شهرداری تهران هم به اندازه چندین وزارتخانه نیرو و بودجه دارد، بنابراین به یك مدیر قوی نیاز دارد كه این ابرسازمان را اداره كند. این هم یك فرصت است و هم یك تهدید. یعنی سازمانی با امكانات وسیع داریم كه هم میتواند كارآمد باشد و هم این خطر وجود دارد كه درصورت اداره ناصحیح، تبعات ناگواری داشته باشد، اما فکر میکنم راه نجات و برون رفت از شرایط موجود بسته نیست.
یعنی تمام شدن منابع فروش شهر، یك تهدید برای تهران فعلی نیست؟
آروین: این موضوع حتما یك تهدید است و من نمیگویم حتما از پس این مشكلات برمیآییم، ولی در صورت مدیریت درست، همین تهدید میتواند به عنوان یك فرصت باشد و اتفاقهای خوبی را در شهر و برای شهروندان ببینیم. انتخاب شهردار هم دقیقا به همین دلیل كار سخت و حساسی بود، چون برای یك شهر معمولی شهردار انتخاب نمیكردیم، برای شهری باید مدیر انتخاب میكردیم كه به مرز بحران نزدیک است.
صدراعظم نوری: تهران بالقوه ظرفیتهای زیادی دارد و مهم این است كه با چه رویكرد مدیریتی به این ظرفیتها نگاه شود؛ این رویكرد بلندمدت باشد یا كوتاهمدت. 30 درصد از اقتصاد كشور در تهران است یعنی این شهر ظرفیت عظیم اقتصادی دارد و مهم است كه چطور به این ظرفیت نگاه و از آن استفاده كنیم. با شرایط فعلی كه دوره چهارده ساله طی شده، از سال 82 تا امروز، اتفاقاتی افتاده و رویكرد مدیریت این بوده كه مقطع كوتاهمدت در نظر گرفته شود، حالا نیاز به زمان كافی داریم و باید یك دوره مدیریت قابل توجهی داشته باشیم كه برنامهریزیها در درازمدت جواب بدهد. اگر تا دیروز از طریق ساخت و ساز به درآمد سرشار دست پیدا میكردیم، حالا این ظرفیت پر شده و دیگر نمیشود با آن رویكرد ادامه داد. شهروندان تهرانی هم باید این را بدانند كه نباید انتظار اتفاقات زودبازده را داشته باشند بلكه باید صبوری كنند تا اوضاع شهرمان بهتر شود.
آقای نجفی به عنوان شهردار میتواند این كار را انجام بدهد؟
آروین: یكی از مهمترین دلایلی كه برای خود من برای انتخاب آقای نجفی وجود داشت، این بود كه سابقه ایشان نشان از تواناییشان برای ایجاد تحول در زیرمجموعه تحت مدیریتشان داشت و ما دقیقا در این موقعیت به همین تحول احتیاج داریم. مدیریت شهری دیگر نمیتواند با فرمان قبلی مسیر را ادامه بدهد و نیاز به كسی داشتیم كه تحول اساسی ایجاد كند.
یعنی انتخاب شهردار صرفا براساس برنامههایی بوده كه ارائه شده و مسائل سیاسی در كار نبوده؟ بعضی انتقادها وجود داشت که چرا تمام گزینهها اصلاحطلب بودند و فراجناحی به این موضوع نگاه نشد.
صدراعظم نوری: انتخاب شهردار از سوی یك شورای صددرصد اصلاحطلب، قطعا یك شخص اصلاحطلب میبود بنابراین تمام گزینههای پیشنهادی اصلاحطلب بودند. وقتی مردم به این لیست رای دادند، با رایشان، این پیام را دادند كه مدیریت شهری تغییر پیدا كند، یعنی خواستند رویكردها و نوع برنامهها تغییر كند، طبیعی بود كه 21 نفر اعضای شورای شهر برای انتخاب شهردار سراغ كسانی بروند كه بتواند این خواستهها را عملیاتی كنند و گذشتهاش قابل دفاع باشد.
از بین گزینههای اصلاحطلب کاندید شهرداری، چه چیزی آقای نجفی را متمایز میكرد؟
صدراعظم نوری: این كه آقای نجفی با 21 رای به عنوان شهردار انتخاب شد به دلیل ویژگیهایی بود كه داشت نه این كه مورد حمایت سیاسی فرد یا افراد خاصی بود. موضوعی كه این كاندیدا را تقویت میكرد، عملكرد گذشته، برنامه و دیدگاهی بود كه نسبت به اداره شهر داشت. وقتی آقای نجفی در آموزش و پرورش بود دوره طلایی فرهنگیان بود، زمان آموزش عالی و سازمان برنامه و بودجه عملكرد ایشان مثبت و موفق بود. ضمن این كه آقای نجفی شش سال عضو شورای شهر بوده و كاملا با مسائل شهری آشناست. ایشان به خوبی میتواند با سایر دستگاهها تعامل داشته باشد و با حاشیه كمتری، پاسخگوی مطالبات شهروندان باشد.
آروین: در كنار كارآمدی و توانایی آقای نجفی، یك ویژگی مهم ایشان همین است كه قابلیت اجماع طیفهای مختلف اصلاحطلبی را دارد. وقتی در همان اولین مرحله 21 عضو به ایشان رای میدهند یعنی خط قرمز هیچكس نبوده و كمتر گزینهای را داشتیم كه این اجماع دربارهاش وجود داشته باشد. ضمن این كه ایشان چهرهای است كه نسبت به برخی کاندیداهای دیگر وجههای كمتر سیاسی دارد و میتوان امیدوار بود جبهه رقیب، واكنش سیاسی كمتری نسبت به او نشان دهد. آقای نجفی معتقد است جایگاه شهرداری، جایگاه سیاسی نیست و این به نظر من خیلی مهم است چون شهروندان دقیقا در طول این سالها از همین ضربه خوردهاند كه شهرداری یك جایگاه سیاسی دیده شده است. این كه شهردار معتقد باشد شهر برای همه شهروندان فارغ از تفكر سیاسیشان است، خیلی مهم است.
این سوال هم وجود داشت که با شورایی که مدافع پیشرفت زنان و دیده شدن تواناییهای آنهاست، چرا فقط خانم کولایی گزینه شهرداری معرفی شد؟
آروین: بهتر است کمی واقعبین باشیم، در شرایطی که سالهاست حتی معاون شهردار تهران هم یک زن نبوده، دشوار است بتوان از میان زنان گزینهای را انتخاب کرد که روی میزان تجربه و توانمندی او اجماع بالایی وجود داشته باشد.
پس انتخاب خانم کولایی هم فرمالیته و همانطور که در آن زمان گفته میشد، گزینه پوششی برای انتخاب نهایی آقای نجفی بود؟
صدراعظم نوری: نه اصلا اینطور نبود، ما همه جوانب را در نظر گرفتیم، همه برنامهها و شرایط موجود را بررسی کردیم و درنهایت به انتخاب آقای نجفی رسیدیم.
خانم صدراعظم نوری، شما با سابقه مدیریت شهری كه دارید، اگر عضو شورای شهر نبودید، گزینهای برای شهرداری محسوب میشدید؟
صدراعظم نوری: احتمالش بود.
به عنوان آخرین سوال، به حاشیهای كه این روزها خیلی پررنگ شده بپردازیم؛ ماجرای تبلتها و ماشینهایی كه گفته شد چرا اعضای شورای شهر برای خودشان این امكانات را در نظر گرفتهاند. به این موضوع پاسخهایی داده شده ولی ظاهرا هنوز افكار عمومی اقناع نشده چون هنوز به آن اشاره میشود.
آروین: این فضایی كه ایجاد شد منصفانه نبود. من چنانکه در یادداشتی هم نوشتم معتقدم شفافیت به نفع همه است ولی اگر قرار بر شفافیت است، باید كاملا همه اطلاعات به طور شفاف به مردم داده شود نه این كه یك بخشهایی را بگویند و یك بخشهایی را نگویند. گفته میشود كه تبلت خریداری شده اما این را نمیگویند كه از ابتدای حضور ما در شورا یک کامپیوترمعمولی هم روی میز اعضا نبود، من شخصا سالهاست که خودکار و کاغذ را برای ویرایش و ثبت نامههای اداری کنار گذاشتهام و در روزهای اول واقعا سردرگم بودم که چطور میشود به عنوان منشی هیئت رئیسه کارها را انجام داد بدون کامپیوتری که سیستم اتوماسیون اداری روی آن نصب باشد!
صدراعظم نوری: اعضای شورای شهر پنجم گذشته مشخصی دارند و كارنامه آنها نشان میدهد كه برای سوءاستفادههای مالی وارد این فضا نشدهاند و هیچكدام پیشینه تاریكی در مورد مسائل مالی ندارند. بحث تبلتها به نوعی تسویهحساب سیاسی بود كه به سرعت در فضای مجازی پیچید. ما وقتی وارد كمیسیون شدیم، هیچ كامپیوتری وجود نداشت، نه تبلت نه لپتاپ و نه هیچ چیز دیگری، یكسری نامه آوردند كه باید رسیدگی و امضا می شد، باید با اتوماسیون اداری مكاتبات انجام شود اما امكانات این كار موجود نبود! بنابراین مدیریت اجرایی مجموعه تصمیم گرفت این وضعیت را سر و سامان بدهد. ما هیچ سفارش خاصی نداشتیم، نه گفتیم این تبلتها چه مدلی باشند و نه در جریان قیمت و مشخصات آن بودیم، این تبلتها از طریق شهرداری خریداری شد، ما هم از معاونت نظارت خواستیم كه روی خرید شهرداری نظارت كند. در حال حاضر من به عنوان رییس كمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری با چهار نفر مستقیم كار میكنم و فقط یك لپتاپ داریم كه بین اعضا دست به دست میشود، این وضعیت شورای شهری است كه قرار است برای یك كلانشهر نقش نظارت و سیاستگذاری داشته باشد. متاسفانه كملطفی شد و موضوع به گونهای منعكس شد كه شایسته نبود.
درمورد خودروها چطور؟
صدراعظم نوری: هنوز یك ماشین هم خریداری نشده كه اینقدر ما را مورد حمله قرار دادهاند! جالب است ما دنبال این نیستیم كه خودروی نو سوار شویم، این خودروهایی كه قرار است با مزایده ٨٠ دستگاه خودروی فرسوده شورا تعویض شود، ماشینهای ساخت داخل است، پورشه و بی ام و نیست. شورا نه اعتقاد و نه چنین انتظاری دارد، قرار است بعد از فروش خودروهای بلااستفاده و بعضا فرسوده، خودروی داخلی تهیه شود.
بعضی از منتقدها میگویند چرا وقتی ناوگان حمل و نقل عمومی فرسوده است، باید خودروهای اعضای شورای شهر كه تنها چند سال از عمرشان میگذرد تعویض شود؟
صدراعظم نوری: در یك نگاه كلان و مدیریتی وقتی منابعی وجود دارد كه استهلاكشان بالاست، مدیریت سعی میكند از آن منابع بهینه استفاده كند. امروز در شورای شهر 80 خودرو وجود دارد كه یا دیگر قابل استفاده نیست یا هزینههای استهلاكشان بالاست، مدیر اجرایی مجموعه تصمیم گرفت این خودروها را به مزایده بگذارد و در ازای آن خودروهای نو بخرد كه مشكلات تردد حل شود در حالی كه هزینه كمتری هم داشته باشد. بعضی میگویند شما هم از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده كنید، اگر شهروند معمولی بودیم میشد این كار را كرد ولی با توجه به اهمیت زمان، اگر منصف باشیم نمیشود انتظار استفاده از وسایل نقلیه عمومی را داشت چون ما بابت رایی كه از مردم گرفتهایم، برای هر لحظه و هر ساعت، خودمان را موظف میدانیم كه كاری انجام بدهیم و برای انجام دادن این كارها هم طبیعتا سرعت لازم است. آن چیزی که از شهروندان میخواهیم این است که در شرایطی که فضای مجازی و شبکههای ارتباطی، بسیاری از اطلاعات را سریع در دسترس قرار میدهند اما صحت و درستی مطالب مورد بررسی قرار نمی گیرد، هر چیزی به دستشان رسید را باور نکنند، آن را مورد پرسوجو قرار دهند، آن هم درباره افرادی که تنها با هدف خدمت به آنها وارد عرصه كار شدهاند.