پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : یک روزنامه فرامنطقهای در تحلیلی به دلایل نزدیک شدن روابط ایران و عربستان پرداخته و نوشته است که آیا بعد از مقتدی صدر روحانی به ریاض سفر میکند؟
روزنامه رایالیوم چاپ لندن در تحلیلی به قلم عبدالباری عطوان، نوشت: مسئولان دو کشور ایران و عربستان به این نتیجه رسیدند که تنش و حملههای رسانهای متقابل و قطع هر نوع گفتوگو نتایج پرهزینهای خواهد داد بنابراین این روزها شاهد هر چه بهتر شدن روابط این دو کشور هستیم.
آقای محمدجواد ظریف اعلام کرد که دو کشور برای انجام سفرهای متقابل برای بازدید سفارتخانهها موافقت کردند و برای انجام این ماموریت ویزا صادر میشود، این اعلان ظریف ممکن است آغاز عادیسازی روابط، کاهش تنش و مقدمهای برای باز کردن سفارتخانهها باشد. عربستانی که به تنش علیه ایران پناه برد و در مناسبتهای مختلف اعلام کرد که روابط با ایران را از سر نخواهد گرفت، امروز تلاش بیشتری داشته است تا این تنش را کاهش دهد و در رابطه با مذاکرات حج انعطافپذیری بیسابقهای نشان دادند و بسیاری از شروطشان مانند گرفتن ویزا از سفارت عربستان از یک کشور سوم، استفاده از شرکتهای هواپیمایی غیر ایرانی را حذف کردند. همچنین به 10 دیپلمات ایرانی ویزا دادند تا ناظر بر حجاج باشند.
این انعطافپذیری با اظهارات محمدبن سلمان ولیعهد عربستان که در سوم مه گذشته اعلام کرده بود که ایران تلاش میکند اماکن مقدس در مکه و مدینه را اشغال کند و ما جنگ را به داخل ایران انتقال خواهیم داد در تناقض کامل است.
سوالی که در اینجا مطرح میشود مربوط به تغییر تدریجی موانع عربستان در رابطه با ایران و دلایل عربستان برای ایجاد روابط نزدیک با دشمنش ایران است، چه چیزی باعث دگرگونی موضع عربستان شده است؟
برای پاسخ دادن به این سوال به چند تحول اساسی میپردازیم:
اول شکست طرح آمریکا که عربستان بازیگر اصلی آن بود، یعنی براندازی نظام حاکم در سوریه. بعد از گذشت تقریبا هفت سال از جنگ عربستان به این درک رسیده است که بشار اسد رییسجمهور سوریه با حمایت روسیه، ایران و حزبالله در حکومت باقی خواهد ماند و به معارضان سوری که همپیمانشان هستند این را اعلام کردند.
دوم گذشت دو سال و نیم از جنگ یمن و عدم تحقق هدف خود که شکست ائتلاف حوثیها و صالح و بازگرداندن عبد ربه منصور هادی به صنعا است.
سوم کاهش امکانات مالی عربستان به دلیل کاهش قیمت نفت که قدرتمندترین سلاح سعودیها به شمار میرود و همچنین افزایش هزینه جنگهای نیابتی در سوریه و یمن که ذخایر عربستان را از بین برده است.
چهارم صدور قانون مجازات کشورهای حامی تروریسم از سوی آمریکا (جاستا) و دادن امکان شکایت در دادگاههای آمریکا برای دریافت دیه به خانوادههای قربانیان. این در حالی است که 15 شکایت علیه عربستان وجود دارد و هزینه آن به بیش از پنج تریلیون دلار میرسد.
پنجم عربستان به جنگ سیاسی - اقتصادی با قطر اولویت مطلق را داده است و تلاش میکند در این درگیری ایران را بیطرف کند و از دوحه دور کند.
ششم عملگرایی ایران و انعطافپذیری در سیاستش در مقابل عربستان و استقبال از هرگونه گفتوگو و عادی سازی روابط با عربستان.
سیاست باز سعودیها در قبال رهبران شیعی عراق که حدود 20 سال خط قرمز آنان بود و استقبال گرم از مقتدی صدر و حیدر العبادی، نخستوزیر عراق کوتاهترین و سریعترین راه برای عادیسازی روابط با ایران بود. همچنین اعلام درخواست میانجیگری عربستان از عراق توسط قاسم الاعرجی، وزیر کشور عراق عجیب نبود بلکه نفی این خبر از سوی مسئولان سعودی عجیب بود زیرا برای کاهش تنش از هر راهی استفاده کردند.
آیا ما در آغاز پایان دادن به جنگ نیابتی این دو کشور در منطقه هستیم، یا این تنها یک آتشبس موقت است تا دو طرف به خصوص سعودیها نفسی تازه کنند؟
پاسخ دادن به این سوال سخت است زیرا در اول کار هستیم اما میتوانیم بگوییم که در مرحله بعدی جنگ رسانهای این دو کشور واژههای مجوس، رافضی و آتشپرست را نخواهیم شنید و بعید نمیدانیم که بعد از عادیسازی روابط و باز شدن سفارتخانههای دو کشور شاهد سفر حسن روحانی به عربستان باشیم.
آیا ما در خوشبینی اغراق کردیم و یا در رابطه با این مساله مبالغه کردیم؟ خیر زیرا مقدمههای اینچنینی این نتایج را خواهند داشت و این روزها خواهد آمد.