پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : به نظر میرسد نگاههای خودی و غیرخودی نه فقط در رسانههای خصوصی٬ مکتوب و مجازی بلکه در صداوسیما که توقع نگاه برابر از آن میرود به وضوح قابل مشاهده است.
به گزارش انتخاب به نقل از "سینماسینما"، اهدای سه جایزه از جشنوارهای در اتریش به ابراهیم حاتمیکیا و فیلمش «بادیگارد» رسانههای طرفدار این سینماگر را چنان هیجانزده کرده که گویی در مقطعی این کارگردان و این رسانهها جوایز جهانی سینماگران ایرانی را حاصل سیاهنماییها عنوان نکرده بودند.
«بادیگارد» به کارگردانی حاتمیکیا در تازهترین حضور جشنوارهای توانسته در جشنواره وین که در اتریش برگزار میشود در رقابت با سه فیلم دیگر جوایز بهترین کارگردانی٬ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین دستاورد هنری را از آن خود کند. «بادیگارد» و «میلیونها عشق در من» هر کدام سه جایزه از این رقابت بردند و «پلاتونوف» دو جایزه به دست آورد.
در حالی که حاتمیکیا با فیلمش توانسته از یک رویداد سینمایی نهچندان مطرح در اروپا سه جایزه کسب کند٬ رسانههایی که تا قبل از این چندان روی خوشی به جوایز جهانی سینمای ایران نشان نمیدادند٬ بارها و بارها اخبار این جایزه را منعکس کردند. از رسانههای مجازی٬ خبرگزاریها و مطبوعات گرفته تا خبرگزاری صداوسیما و بخشهای خبری مختلف صداوسیما بارها و بارها خبر جایزه «بادیگارد» از جشنواره وین یادآوری کردهاند.
با این وجود به نظر نویسنده روزنامه «کیهان» جای تبریک به حاتمیکیا برای جایزهاش در نشست خبری هیات مدیره خانه سینما خالی بود. به این ترتیب که در خبر چند خطی این رسانه درباره نشست خبری هیات مدیره خانه سینما٬ گلایه از تبریک نگفتن به حاتمیکیا نیز به این شکل جای گرفت: «چرا خانه سینما در مواجهه با موفقیتهای سینماگران ایرانی، تبعیض قائل میشود؛ وقتی یک کارگردان جایزه اسکار یا کن میگیرد، خانه سینما بیانیه تبریک صادر میکند، اما در قبال موفقیتهای فیلمهایی چون «محمد رسول الله(ص)» و «بادیگارد» در خارج از کشور، سکوت پیشه کرد؟»
در حالی روزنامه کیهان از سکوت در مقابل جایزه فیلم «بادیگارد» انتقاد میکند که حاتمیکیا پیش از این در مورد جوایز جهانی چنین تعبیری به کار برده بود: «بی پرده بگویم که این خرس و پلنگ و شیر و حتی سیمرغ استعداد گوساله سامری شدن را دارد و کجاست آن مفسر شجاع همچون مرتضی آوینی که با بیانی حکمیمانه این وارونگیهای معنا را توضیح دهد.» و پرسش اینجاست وقتی او با چنین نگاهی به جشنوارههای جهانی نزدیک میشود٬ چطور فیلمی به کارگردانی او از یک جشنواره اروپایی سردرمیآورد؟
او که این سخنان را در برنامه «راز» بیان کرده٬ در توضیح انتقادی که از جایزه اسکار فرهادی مطرح کرده بود٬ گفته بود: «این فریادی بود و اگر مماشات میکردم، آیندگان این بزدلی را بر من نمیبخشیدند. برای من ایران و ایرانی نامی نیست که صرفا در شناسنامهام ثبت شده باشد. هشت سال از عمر جوانیام را به بهای جانم هزینه دادم و به عنوان یک سرباز بر خودم حقی قائلم که از آن دفاع کنم. حتی اگر همه دوستدارانم از من برنجند. وارونگی همین بس که متهم به حسادت شدم. من تاجر نیستم که به ضرر و زیان جیب و آبرویم فکر کنم.»
او همچنین گفته بود: «یک فیلمی ساخته میشود و در آن نشان داده میشود که ایرانیها دروغگو هستند و بعد این فیلم در اسکار جایزه میگیرد چرا من نباید اعتراض کنم و حرف حق را بزنم مگر خط مشی من را اسکار تعیین میکند.»
حاتمیکیا حتی وقتی قصد داشت از فیلم «یه حبه قند» رضا میرکریمی قدردانی کند٬ در کنارش انتقادهایی را هم متوجه خود فرهادی و فیلم او کرده بود: «… اگر این حَبّه قندت نبود، یادمان میرفت کجایی هستیم و با کامِ تلخ در صفِ سفارتِ خرسنشان ایستاده بودیم تا از سرزمین همیشه آفتابمان به جبرِ همکار تلخمزاج، همه مهر دروغ بر پیشانی، متقاضی پناه به سرزمین همیشه ابری بگیریم.»
حالا در شرایطی که «بادیگارد» در یک جشنواره نهچندان مطرح اروپایی به موفقیتی دست یافته٬ دیگر این نوع نگاهها فراموش شده و گروهی که خود را طرفدار سینمای حاتمیکیا میدانند٬ معتقدند آنچنان که شایسته این موفقیت است از آن یاد و قدردانی نشده است٬ به نظر میرسد آنچه در جریان جایزه گرفتن فرهادی و موفقیتهای بینالمللی او مشکل داشته نه جایزههای خارجی و خرس و اسکار بلکه نام کارگردان برگزیده بوده است و اگر همین جوایز به کارگردانی چون حاتمیکیا اهدا شده بود٬ حالا این گلایه مطرح میشد که چرا آنچنان که باید فرش قرمز برای بزرگداشت و قدردانی از او پهن نمیشود.
این برخورد دوگانه در نگاه صداوسیما به موضوع جایزه حاتمیکیا نیز دیده میشود: در بخشهای مختلف خبری از جایزه حاتمیکیا یاد میشود٬ اما در مورد جایزه اصغر فرهادی و جوایز اسکاری که برای سینمای ایران به ارمغان آورد٬ چشم سینمادوستان به دهان عادل فردوسیپور و برنامه ورزشیاش دوخته شده بود تا شاید او روی آنتن تلویزیون اسمی از فرهادی و جایزهاش به میان بیاورد.
به نظر میرسد نگاههای خودی و غیرخودی نه فقط در رسانههای خصوصی٬ مکتوب و مجازی بلکه در صداوسیما که توقع نگاه برابر از آن میرود به وضوح قابل مشاهده است. میتوان تا موفقیت بعدی فیلمی مستقل از سینمای ایران منتظر ماند و این بار دید٬ باز هم صداوسیما اسمی از جایزه جهانی محصولی از سینمای ایران به میان میآورد و یا رسانههایی که امروز دغدغهمند به نظر میرسند باز هم نگرانی از تبریک گفتن به برگزیدگان جهانی سینمای ایران خواهند داشت یا خیر؟