پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روزنامه اعتماد با محسن صفایی فراهانی در باره انتخابات گفت وگو کرده است.
به گزارش انتخاب،بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:
در اين انتخابات پتانسيلهاي راديكال شدن فضا وجود دارد؟
بله. چون كانديداهايي كه از جمنا آمدهاند اين پتانسيل را دارند و جريانهايي ميتوانند از آنها حمايت كنند كه به نوعي به قدرت وصل هستند و هم منابع مالي گستردهاي را در اختيار دارند. ميتوانند تاثيرگذار باشند. آمدن احمدينژاد و برخي از همكاران سابق او در اين انتخابات ميتوانست به راديكاليزه شدن انتخابات كمك كند و حتي ميتوانست به قطبي شدن انتخابات بينجامد. درست است كه قطبي شدن به ظاهر خوب است چون درصد مشاركت را خيلي بالا ميبرد. ليكن از آنجايي كه ميتواند آسيبپذيري كشور را بالا ببرد، به نفع كشور نيست. بايد با دقت عمل كرد كه انتخابات به سمت راديكاليزه شدن و قطبي شدن نرود. هر چند خيليها دوست دارند اين اتفاق بيفتد اما منافع كشور در اين نيست.
بعضي از كانديداها ميخواهند يارانه را ٥ برابر كنند آيا عملي است؟
اين حرفها واقعا توهيني به مردم است، به جاي توليد ثروت ملي و بالا بردن درآمد سرانه كشور، چرا بايد يك مدير بخواهد راي مردم را با قول دادن پول جمعآوري كند.
بر اساس گزارش سازمان برنامه و بودجه شركتهايي كه تامين يارانه را به عهده دارند، درآمد آنها جمعا حدود ٨٦ هزار ميليارد تومان است بعد از كسر هزينه آنها، كل پولي كه به دولت ميدهند نزديك به ٣٦ هزار ميليارد تومان است. اين عدد ٣٦ هزار ميليارد همين پولي است كه الان به مردم ميدهند و كم هم ميآيد، دولت احمدينژاد هم از بودجه عمومي كسري آن را جبران ميكرد! از كجا ميخواهند آن را دو تا پنج برابرش كنند؟ اول بايد به اين سوال جواب بدهند. پنج برابر آن به اندازه كل بودجه عمومي كشور است. بحثهايي ميكنند كه واقعا توهين به مردم است، و فكر ميكنند مردم متوجه نميشوند. اصلا منابع آن وجود ندارد. چرا الان چند سالي است كه مجلس و دولت در موقع تصويب بودجه تلاش ميكنند فقط يارانه را به آنهايي كه مستحق هستند بدهند، چون منابع كشور محدود است! يك نفر گفته ظرف ٤ سال توليد ناخالص ملي را دو و نيم برابر ميكنم. اگر بخواهد توليد ناخالص ملي ايران در طول چهار سال آينده را دو برابر كند بايد از همين امسال رشد اقتصادي سالانه كشور به بالاي ٢٠ درصد برسد!! اين ادعاها واقعا بدون فكر و محتوا است و فقط ميتواند عده محدودي را تحت تاثير قرار دهد!
وضعيت آقاي روحاني را چطور ارزيابي ميكنيد؟
هيچ مديري بينقص نيست. بايد در حد تواناييها به آنها نمره داد؛ نه در حد ايدهآلها. آقاي روحاني در شرايطي آمد كه واقعا در روابط خارجي به صفر رسيده بوديم. ايرانهراسي در دنيا به حد اعلا رسيده بود. بررسي كنيد كشورهايي كه در شوراي امنيت زير بند هفت رفتهاند، چه بلايي سرشان آمده است؟در شرايطي دولت يازدهم سكان را در دست گرفت كه تحريمها كشور را به شرايطي رسانده بود كه اگر قرار بود دو سال ديگر ادامه پيدا كند صادرات نفت خام به صفر ميرسيد! دولت آقاي احمدينژاد در سالهاي ٨٩ و ٩٠ بالاترين درآمد نفتي ايران را داشت. نزديك به ٢٠٠ ميليارد دلار نفت فروخت. چطور شد كه در سال ٩٢ آن همه مشكلات داشتيم و بحران اقتصادي ايران را فراگرفته بود؟ سالهاي ٩١ و ٩٢ رشد اقتصادي منفي شد. تورم بالاي ٣٥ درصد بود. در چنين شرايطي دولت جديدي سركار آمد و تمام همتش را در دو وجه توانست بگذارد. يكي روابط خارجي كه بتواند بحرانها را به حداقل برساند و دوم معيشت مردم. تنها راه بهبود معيشت مردم اين بود كه بتواند جلوي رشد تورم را بگيرد. منابع جديد نياز بود كه بخواهند درآمد مردم را بالا ببرند. نفت كه محدوديت داشت. پس فقط ميشد از طريق ماليات منابع بيشتري كسب كرد، كه آن هم به دليل ركود شديد امكان نداشت! ضمن اينكه برعكس آنچه كه امروز آقايان ميگويند، حسابهاي بانك مركزي نشان ميدهد كه دولت روحاني در مردادماه كه سر كار آمد، مجبور شد از بانك مركزي وام بگيرد تا حقوق كاركنان را بپردازد. يك فاز پارس جنوبي بايد بين سه سال و نيم تا چهار سال به بهرهبرداري برسد. اكثر اين ٦ فازي كه اخيرا به بهرهبرداري رسيد در دولت نهم و اوايل دولت دهم كلنگش زده شده بود. چرا اينقدر طول كشيد؟ چرا خودشان تمام نكردند؟ آقاي احمدينژاد مگر به عسلويه نرفت و گفت قيمتها را بالا ميبرم به شرطي كه طي زمانبندي ٣٦ ماهه تحويل بدهيد، زمانبندياي كه توافق كردند بايد اكثر آنها تا سال ٩٠ و ٩١ به اتمام ميرسيد، چرا تمام نكردند؟ پولها را پرداختند، ولي هيچ كاري نكردند. اين دولت ميزان برداشت از پارس جنوبي را به حد قطر رسانده است. در يكي از بزرگترين ميادين مشترك به توازن رسيديم. اين در شرايطي اتفاق افتاده كه فقط يك سال و نيم از توافق بينالمللي برجام ميگذرد. يادمان نرود ٦ كشور روبهروي ايران نشسته بودند. اين دولت توانست كاري كند كه بسياري از مسوولان اروپايي دوباره به ايران بيايند. منتها آن شركت و بانك هم كار خودش را ميكند. علت اين است كه كشور در روابط بينالمللي دوگانه عمل ميكند. يك بعد حقوقي و رسمي است كه وزارت خارجه است. يك بعد غير رسمي است. به هر حال همه اقداماتي كه در بعد غيررسمي انجام ميشود به نفع كشور تمام نشده است. در امريكا نيز تا زماني كه دولت دموكرات بود شرايط بهتري براي ايران وجود داشت كه متاسفانه از آن استفاده بهينهاي نشد!
آيا آقاي رييسي ميتواند موفق شود؟
آقاي رييسي كه اصلا تجربه اجرايي ندارد. تمام سوابقش در قوه قضاييه است. عملا ايشان نه هيچوقت در مسائل بينالمللي در گير بوده است؛ نه مسائل اجرايي كشور. كل سوابق كاري ايشان قضايي است.
شهرداري تهران ميتواند مدل موفقي براي دولت بعدي باشد؟
اگر واقعا شهر تهران به لحاظ مديريت شهري، شهر خوبي است حتما مديران آن در سطح بالاتر ميتواند موفق شوند، اما اينطور نيست! اداره شهر تهران به لحاظ درآمدي فقط با تراكم فروشي زندگي ميكند هيچ كدام از پايتختهاي بزرگ دنيا اينطور اداره نميشوند، آلودگي هوا، محيط زيست، حمل و نقل عمومي، ترافيك سرسامآور كودكان كار و... تماما شرايطي را به وجود آورده است كه اين شهر را غيرقابل تحمل كرده است و اينها با گذشت بيش از ١٠ سال از مديريت با ثبات آن قابل قبول نيست!
پايگاه اصولگرايي در كشور چقدر است؟
من تصور ميكنم كمتر از ١٠ درصد باشد. اصلاحطلبان هم كمتر از ٢٠ درصد است.
سي درصد جامعه تشكيلاتي داريم؟
بله.
از كانديداهايي كه آمدهاند تا ميز انتخابات را تزيين كنند، كانديداي محبوب كدام است؟ كانديداهاي جناحها نه. چه كسي ميتواند مطالبات آن ٧٠ درصد را نمايندگي كند؟
گفتنش سخت است.
بالاخره از آن ٧٠ درصد ٣٠ تا ٤٠ درصد راي ميدهند؟
اين ٧٠ درصد عمدتا دنبال يك زندگي بيدردسر هستند و بدون ورود به مسائل سياسي ميخواهند بدون دغدغه بتوانند كسب و كار كنند. هر كسي بتواند اميد بيشتري ايجاد كند و بيان صادقانهتري داشته باشد، آنها جذب او ميشوند.
فضاي فعلي جامعه را فضايي ميبينيد كه از دل آن يك انتخابات با مشاركت مطلوب دربيايد؟
بستگي به نوع برخوردي دارد كه در اين يكماهه ميشود. اگر فضا را تنگ نكنند و بگذارند بحثها راحتتر انجام شود و گفتمان زندهاي كه بين كانديداها هست به ساختن محيط كمك كند، مردم حتما استقبال ميكنند. مردم ميخواهند حرفها را بشنوند و اين حق آنهاست. ولي اينكه تا چه حد كمك شود كه فضا شفافتر شود، اميدوارم كسي به سراغ تخريب و بياخلاقي و اطلاعات دروغ نرود، سعي شود با شفافيت و اطلاعات صحيح به مردم آگاهي داده شود.
خير الموجودين ما چقدر شانس دارد رياستجمهورياش دو دورهاي شود؟
شانسش را خيلي بيشتر از بقيه ميدانم. به هر حال عملكرد مثبت او، نمره بزرگي براي انتخاب مجدد او از طرف مردم است.
با شناختي كه از رقباي روحاني داريد فكر ميكنيد ايام مبارزات انتخاباتي كارش آسان پيش برود يا با چالشهاي جدي روبهرو شود؟
اگر همين شرايط فعلي باشد نبايد چالش بزرگي به وجود آيد.
اگر جنس مناظرهها شبيه سال ٩٢ باشد روحاني كار سختي ندارد؟
من بعيد ميدانم از فضاي ٩٢ تندتر شود.
دو قطبي درست ميشود؟
بستگي به سخنرانيهاي كانديداها و طرفدارانشان در مقابل آقاي روحاني دارد.
اگر آقاي رييسي راي نياورد چه سرنوشتي پيدا ميكند؟ قاليباف چطور؟
آقاي قاليباف دفعه قبل آمد و راي نياورد. چه سرنوشتي پيدا كرد.
آن دفعه در شوراي شهري رفت كه شهردار شد اما اينبار ممكن است شهردار نشود؟ يعني جايي در ساختار ميماند و مديريت ميكند؟
با توجه به گردش كار مديريتي در كشور ما كه از هيچ استانداردي تبعيت نميكند، نگران اين مساله نباشيد!
از بين قاليباف و رييسي آيا هر دو در صحنه انتخابات ميمانند؟
به نظر من يكي از آنها خواهد ماند و با هم تقسيم كار توافقي خواهند كرد.