اصلاح طلبان در انتخابات شورا باید وحدت داشته باشند

بسم الله الرحمن و الرحیم

مجموعه شرایط جاری در حوزه های گوناگون مدیریت شهری تهران که مرتبط با وظایف شهرداری میباشند، و بخصوص ترکیب غیرمتجانس چهارمین شورای شهر تهران که عموما فاقد تخصص ها و توانمندیهای مرتبط با وظایف و مأموریتهای شورا و شهرداری بودند؛ این امر سبب گردید تا بسیاری از انتظارات مردم همانند ادوار گذشته از شورای چهارم نیز برآورده نشود و عملا تصمیمات و اقدامات این شورا تحت سایه شهردار و مدیران شهرداری تهران قرار گرفتند.

شهر تهران بعنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران باید متناسب با شایستگی های منحصربفرد مردم ایران باشد. پایتخت قلب تپنده و آینه ایی تمام نما از مجموعه تحولات گوناگون داخلی و خارجی کشور و نحوه اداره امور مردم است. لذا مدیریت شهری و هرگونه سازماندهی در اداره امور شهر تهران،در اولویت نخست و با یک دیدگاه کلان محور باید در بر گیرنده بسیاری از فعل و انفعالات درونی و بیرونی این شهر ترسیم و تبیین گردند؛ بلافاصله در ادامه و پیوست این دیدگاه،باید ساماندهی مدیریت شهری حاکم بر شهر تهران با نگرشی راهبردی و بلندمدت و در قالب سازماندهی  یک سیستم مدیریتی واحد،یکپارچه و هماهنگ در اداره امور کلانشهر تهران،به دنبال طراحی،تدوین و اجرای اولویتهای اساسی و رفع معضلات گسترده در سطح شهر تهران باشد.تهران اکنون با یک بیماری گسترده متابلیسمی مواجه است بگونه ایکه فضای تنفسی و مجموعه سوخت و ساز محیط شهری آن در یک شرایط کاملا ناسالم در حال بلعیدن سلامت روحی و جسمانی شهروندان میباشد. سیمای کالبدی این شهر ناهمگون بوده و فاقد معماری متناسب با هویت و باورهای اعتقادی شهروندان میباشد.طرحهای تفصیلی در حال اجرا در این شهر فاقد بسترهای تسریع کننده برای برون رفت شهر از معضلات گوناگون ترافیکی و حمل و نقل متناسب آن بوده و در بسیاری موارد عملا تأمین کننده رانتهای اقتصادی خاص برای عده قابل توجهی از دلالان زمین و مسکن میباشند. در همین راستا برخی از مهمترین مسائل و الزامات جاری و برنامه های اجرائی بسیارموثر در چشم انداز تحولات کلانشهر تهران را می توان به شرح زیر مطرح نمود؛ تمرکز بر بستر زلزله خیزی شهر تهران و راهکارهای لازم در یک زلزله احتمالی،اشتغال و تبیین فرصتهای گسترش اشتغالزایی عمومی در سطح کلانشر تهران،توجه به رفع معضل مهاجرتهای گسترده ای که از جای جای کشور بسمت تهران صورت میگیرند، بررسی و طراحی مدلی متناسب از حداقل و حداکثر جمعیت در شهر تهران،تمرکز اساسی بر بحرانهای زیست محیطی جاری در تهران و حوزه های پیرامونی مرتبط با آن که از آن جمله باید به آلودگی هوا،تأمین آب سالم برای شهروندان،پدیده فرونشست زمین که تهدیدی جدی زندگی شهروندان است،مسئله حمل و نقل عمومی و لزوم نوگرایی در این مجموعه و بسیاری از الزامات نوگرایی در شهر تهران بعنوان پایتخت کشور باید از برنامه های اساسی تحول در مدیریت شهری تهران باشند.   

آنچه که مسلم است در ایام رقابتهای انتخاباتی و فعالیتهای سیاسی بطور معمول بازار کاسبان  این حوزه از فعالیتهای اجتماعی در کشور ما و بخصوص در تهران همواره داغ بوده و بواسطه التهابات و هیجانات خاص این صحنه از رقابتهای سیاسی،کاندیداها و فعالین مربوطه با ارائه شعارهای متعدد و اکثرآ هم غیر واقعی و بصورتی فرینده،تلاش میکنند با کسب آرای لازم عملا سوار بر اسب مرادشان بشوند و در دوره ذیربط تا سر حد امکان و به اشکال پیدا و پنهان  توجه خود را متمرکز بر دستیابی به بسیار از رانتهای قدرت و ثروت نموده و بعضا هم با ایجاد یک ریشه گسترده از واسطه ها و دلالان سیاسی زمینه های کسب قدرت را در ادوار گوناگون برای خود فراهم میکنند.با این شرایط که تجربه های بسیاری از آن در معرض توجه عمومی مردم ما قرار دارد،انتظار جامعه بروز رفتارها و گفتمان تخصصی و صادقانه از سوی کاندیداها و تلاش بر تحقق مدیریت پاکدستان واقعی بر اداره امور شهر تهران است.بنده نیز برای خودم و کسانی که در مواجه با مردم تلاششان بر عرضه خویشتن در جلب آرای لازم برای ورود به شورای شهر تهران است،انتظار چنین تفکر و پاسخی را دارم تا امکان تحقق برنامه های مطرح شده در سئوال قبلی را فراهم نمایم. 

متاسفانه شهرداری و بسیاری از امکانات شهرداری تهران اعم از منابع مالی،فرهنگی،اداری و اجرایی آن در طی دو دهه اخیر عموما در خدمت بسترسازیهای لازم برای تحقق اهداف سیاسی راهبران اداره امورشهری تهران بوده است. اوج گیری این تفکر ویرانگر در اموال عمومی و بیت المال ،عمدتا مربوط به شورای سوم شهرتهران و هزینه های گسترده و ماندگاری است که اعضای ارشد شورای سوم بر این شهر و بخصوص بر تمام کشورمان تحمیل کردند. آن گروه که علیرغم جفای بزرگی که در حق ملت و کشور ایران کردند متأسفانه امروز بجای ابراز ندامت در پیشگاه مردم مجددا با مطالبه گری خاصی در صحنه های گوناگون حضور دارند و حتی مطالبه گران آرای مردم در شورای پنجم  تهران و در سایر سطوح مدیریتی میباشند.

آنها از احمدی نژاد یک منجی و یک رئیس جمهوری ساختند که آثار نابخردیهای او و تیمش تا دهها سال بر کشور و ملت ایران پایدار خواهد ماند. لذا در ادامه این فرآیند ما شاهد آنیم که با همراهی که شورای شهر چهارم نیز با شهردار داشتند،شهرداری در عموم اقدامات جاری اهم توجه و تمرکز را بر رفتارهای سیاسی و تلاش برای دیده شدن در منظر عمومی را بعنوان سرلوحه مجموعه تدابیر اجرایی خود ترسیم نمود.بگونه که برای عموم مردم آشکار شده است که هدف نهایی از اقدامات شهرداری صرفاتلاش بر حل و رفع نیازها و مشکلات جاری و واقعی در سطح شهر تهران نمی باشد بلکه هدف نهایی و آرزوی شهردار برای رسیدن به پاستور و سکانداری ریاست جمهوری است.با علم عمومی مردم تهران به این نیت و آمال شهردار بود که حتی در انتخابات سال92 ریاست جمهوری و علیرغم فضای تبلیغاتی گسترده شهردار،شاهد آن بودیم که مردم تهران با نوعی رأی حداقلی پاسخ مناسبی را به ایشان دادند. ولذا متأسفانه آنچه که اکنون در شهرداری تهران تبدیل به یک برنامه و نوعی عادت مخرب شده است، بی توجهی به تحقق مأموریتهای اجرائی و تأکید بر اولویتهای سیاسی در شهرداری و برای شخص شهردار میباشد.

مجموعه حامیان اندیشه های اصلاح گرایانه باید با وحدت و ایجاد یک درک جامع و هماهنگ از مجموعه واقعیتهای تهران و حتی در سطوح ملی،ضمن تمسک به ارزشها،معیارهاو باورهای پایدار عمومی و نیز تمرکز بر ظرفیتهای گوناگون بومی و ملی،با حرکت در مسیر نوزائی و نوگرایی در بدنه تیمی خود،حتما بر تخصص و پاکدستی کاندیدها در تنظیم لیستهای انتخاباتی توجه ویژه ای اعمال نمایند و ضمن پرهیز از شعارهای غیرصادقانه باید اذهان عمومی را از برخی ذهنیتهای منفی که در بستن لیستها رواج یافته است حتما پاک نمایند.اکنون فضای جاری در اذهان عمومی حکایت از قومگرایی،انحصار چهره های سیاسی غیرجذاب و تکراری و نیز حضور برخی از اعضای شورای شهر چهارم در لیست اصلاحات دارند که این وضعیت قطعا اقبال عمومی را با سئوال مواجه میکند.زیرا از یک سو مجموعه لیست فوق باید پاسخگوی عملکرد سئوال برانگیز اعضای شورای چهارم باشند.