صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۳۸۱۰
تاریخ انتشار: ۱۹ : ۱۳ - ۱۳ مرداد ۱۳۹۰
با راي ديوان عدالت، مجوز شهرداري و اقدام مالك
خانه قاجاري «صداقت» در منطقه منيريه و در محدوده تاريخي سنگلج ثبت ملي شده بود و به لحاظ سبك معماري و تزيينات آجري نما، نمادي از دوراني طلايي در معماري شهري تهران محسوب مي شد. فعل هاي اين جملات هم ماضي است زيرا اين بناي بي بديل دو روز پيش با راي ديوان عدالت اداري و صدور مجوز تخريب از سوي شهرداري توسط مالك تخريب شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خانه قاجاري «صداقت» در منطقه منيريه و در محدوده تاريخي سنگلج ثبت ملي شده بود و به لحاظ سبك معماري و تزيينات آجري نما، نمادي از دوراني طلايي در معماري شهري تهران محسوب مي شد. فعل هاي اين جملات هم ماضي است زيرا اين بناي بي بديل دو روز پيش با راي ديوان عدالت اداري و صدور مجوز تخريب از سوي شهرداري توسط مالك تخريب شد.

به گزارش انتخاب به نقل از شرق، خانه صداقت از آخرين بناهاي به جا مانده از معماري قاجاري در اين نقطه از شهر بود، اما مالك آن با استخدام چند كارگر و دادن كلنگ و پتك به دست آنها شكوه ديوارهاي آجري آن را پايين كشيد، تا چندي ديگر يك آپارتمان بي هويت و بي روح سيماني يا شيشه اي جاي آن بكارد. عكس هاي تخريب خانه صداقت نشان گر ميل عجيب سرمايه داران تهراني به تخريب زيبايي معمارانه از چهره شهر است.

 عكس ها اشكت را در مي آورد، حرصت مي گيرد، با خود مي گويي شهري كه اين روزها با دود و دم روزش را شب مي كند چه به زيبايي چه به هنر معماري، شهري كه اصلي ترين نمادهايش مكعب مستطيل هاي بلندمرتبه اي است به اسم آپارتمان بدون كوچك ترين جذابيت بصري، بايد هم خانه صداقتش ويران شود، اسم خانه، صداقت بود و در پيشاني اش كاشي كاري خوش رنگ لاجوردي «وان يكاد» داشت، اما نه «و ان يكاد» نه اسم صداقت و نه آن همه زيبايي مانع از آن نشد كه مالك از خير كسب سود بگذرد و خانه صداقت را ويران نكند. حالاديگر تهران، خانه صداقت ندارد. خانه صداقت ويران شد تا يك آپارتمان ديگر بر مكعب مستطيل هاي بي روح شهر اضافه شود.

    مالك راه خودش را رفت. سازمان ميراث فرهنگي كه متولي اصلي حفاظت از ميراث تاريخي است و شهرداري كه اين روزها غرق در تبليغ و خبر افتتاح جدول فاضلاب فلان كوچه است كاري كه نكردند هيچ، راه را براي تخريب خانه فراهم تر كردند، سازمان چشم هايش را بست، ديوان عدالت اداري راي صادر كرد و شهرداري مجوز تخريب داد تا چند كارگر از همه جا بي خبر در كمتر از دو شبانه روز يكي از بي نظيرترين بناهاي پايتخت را نيست و نابود كنند.

    اين اول باري نيست كه بنايي از اين دست در تهران تخريب مي شود تا مالكي به سود بيشتر برسد، آخرين بار هم نخواهد بود. براي دوست داران ميراث فرهنگي و جذابيت هاي معمارانه اي چون خانه صداقت هم تنها افسوس هاي از اين دست مانده است.

 چه فايده وقتي برحسب قانون، مالك هيچ تخلفي نكرده و حق با اوست، اما آيا خانه صداقت تنها متعلق به كسي است كه سند و نسق دارد؟ پس سهم آن شهرونداني كه لذت زندگي شان در پايتخت دود و ماشين تنها و تنها اندك حظ بصري از خانه صداقت بود چه مي شود، آيا آنها از خانه هاي صداقت سهمي ندارند؟ اروپايي ها تنها نه در تكنولوژي كه در حفظ تاريخ و هويت شان توسعه يافته اند.

نشان به آن نشان كه در مدرن ترين شهرهايشان هم تخريب كه هيچ حتي تغيير اندك بنايي چون خانه تخريب شده صداقت سخت ترين عواقب را دارد.

 در تهران اما اين طور نيست، در اين شهر خانه صداقت به حكم قانون و مجوز شهرداري ويران مي شود پس از آن هم فقط چند روزي زنجموره هايي از اين دست بلند مي شود و بعد هيچ. حالامهم نيست اين تخريب پيگيري حقوقي مي شود يا نه مهم اين است كه تهران يكي ديگر از اندك نمادهاي تاريخي اش را از دست داده، مهم اين است خانه صداقت تهران ويران شد.