پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مسعود سعیدی کیا، سرویس اجتماعی انتخاب: از وقتی
یادمان می آید و شاید از وقتی پدران ما در خاطر دارند، نوروز تنها یک
تعطیلی دو هفته ای نبوده است. از اوایل اسفند است که بسیاری از مراکز
دولتی، به صورت رسمی کارهای خود را معلق کرده و می بندند! مردم نیز، عمدتا
نام «اسفند» را که می شنوند، سال را تمام شده تلقی کرده و کاری را پیش نمی
برند!
پس از سال،
اما روزگار، حیرت انگیزتر است! بعد از تعطیلی «سیزده به در»، بالاخص اگر
این تعطیلی در ابتدای هفته باشد، هیچ کس حاضر نیست برای این روزهای غیرتعطیل
رسمی، تره هم خرد کند! مهم نیست که در تقویم تعطیلی وجود ندارد، مهم این
است که تازه «سیزده به در» گذشته و تازه «تعطیلات عید» گذشته است! تازه
آغاز تق و لق مدارس و اداره جات و ... است؟ فروردین، اساساً ماهیست که تعطیل است! برای همین است که این روزها تهران، خلوتِ خلوت است.
هیچ کس نیست! هیچ اداره ای کار نمی کند! و هیچ سازمان دولتی و غیردولتی
مشغول کارهایش نشده است!
سوگمندانه
دیرزمانیست که فرهنگ ایرانی، به خصلت زشت تن پروری و تنبلی مبتلا شده است.
به دنبال فرصتی برای فرار از کار خود هستیم تا به تفریح تکراری ای برسیم!
مهران مدیری بود که به شوخی و کنایه بارها تکرار کرد که «... وسط هفته می
زنیم جاده شمال، جوجه کباب، نوشابه و زیر شلواری...» ؛ این شده مهمترین
دغدغه ی بسیاری از ایرانیان و عادت بی برو برگرد هر آنکس که در اطرافمان می
بینیم!
شوخی مستمر
و جوک همیشگی شبکه های اجتماعی که مورد استقبال همه گروههای مردمی نیز قرار
می گیرد، وحشت از فردای روزتعطیل یا شنبه هاست! کاش کاری کنیم که لااقل نسل
های آینده و فرزندانمان چنین فرهنگ شومی را به ارث نبرند و یا لاقل، تاریخ
را مستنداً برای خنده خودمان مهیا نکنیم!... کاش می شد، فهمید این همه علاقه برای تعطیلات از کجا می آید و از چه ناشی می شود؟
حقیقتا
کدام کشور را می توان یافت که 15 روز قبل از تعطیلات سال جدیدش، تعطیل
باشد؟ کدام کشور را می شناسیم که یک ماه پس از تعطیلات سال جدیدش، شهر
مطلقا در خلوتی باشد؟ کجا را می شناسیم که ادارات دولتی اش سردمدار چنین
عادتی باشند؟! و بیچاره ارباب رجوعی که پس از دو هفته انتظار برای بازگشت
کارمندان یک اداره، این جمله مشهور را می شوند که «...تازه عید تمام شده،
باید منتظر ماند...»
حالا
که تعطیلات رسمی و غیررسمی همه بگذشته، می توان براساس همان فرهنگ و عادت
زشت همه گیرمان، تقویم روی میزان را باز کرد، خدا را شکر، هستند روزهای
تعطیلی که در همین نزدیکی، در وسط هفته هستند و می توان به بهانه بین
التعطیلین، یک هفته ی دیگر را در مات تعطیلی فرو برد! کشوری که روزهای
حساسش، کسی کار جدی نمی کند، وای به حال ایام تعطیلش، و بین التعطیلش!
۱- همین وضع یعنی تعطیلی کشور به مناسبت های مختلف در سایر کشورها هم به انحا مختلف هست. مثلا در اروپا و آلمان که اینجانب حدود دو دهه زندگی می کنم ماه دسامبر عینا حکم اسفند ما را دارد و عین حالی که اسما تعطیلات سال نو روزهای معدود و مشخصی دارد اما عملا حدود یک ماهه و نیم همه جا نیمه تعطیل است. علاوه بر این نه تنها در ایام بهار به بهانه تعطیلات ایسترن (یا در آلمان اوسترن) همین وضع حاکم است و همه جا به قولی تق و لق است! بلکه ماه آگوست در تابستان هم اگرچه تعطیل تقویمی در آن کم است اما به قول شما مملکت تعطیل است! بنابراین در کشور ما هم به هکذا ! نوروز و رمضان و ... و این یعنی هر کشوری به نوبه خود استاد فن است ! و جای نگرانی از این جهت نیست. مهم این است که آنوقتی که بایستی کار بشود آیا می شود یا نه ؟ آیا وقتی کار می شود از درونش کارخانه اش بنز و بی ام و و پورشه بیرون می آید یا پراید ؟!
۲- لطفا حداقل شما به عنوان یک رسانه آن هم در تیتر یک نوشته از واژه نادرست "مملکت" استفاده نکنید.
یاد آور می شوم...امسال وضعیت بدتر است چون تا 29 اردیبهشت همه به بهانه انتخابات همه پروژه ها را متوقف می کنند و بعد از آن ماه رمضان است...امسال شروع کار واقعی بعد از عید فطر ، یعتی هفته اول تیر ماه می باشد....3 ماه از هزینه های عمومی مملکت برباد می رود...برای کسی مهم هست؟! فکر نمی کنم