پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 8 سال است که فریب خورده ام و منتظر بچه هستم.
به گزارش میزان،فریده برای اینکه پس از ازدواجش هیچ وقت مادر نشود، دروغ بزرگی را به شوهرش گفت. او سعی کرد خودش را یک زن بیمار نشان دهد تا شوهرش هیچ وقت اسم بچه را نیاورد، اما این دروغ هشت سال بیشتر دوام نیاورد.
سهراب وقتی متوجه شد همسرش براحتی میتواند صاحب فرزند شود، تصمیم به جدایی گرفت. او درباره جزئیات این موضوع به رئیس شعبه 268 دادگاه خانواده گفت: آقای قاضی همسرم مرا فریب داد و هشت سال زندگیام را نابود کرد. این زن از عشق زیادی که به او داشتم سوءاستفاده کرد و با فریبکاری خواسته خودش را عملی کرد. روزی که با فریده آشنا شدم او بتازگی از شوهر اولش جدا شده بود. فریده اوایل آشنایی دلایل دیگری برای طلاقش به من گفته بود. من هم چون او را دوست داشتم به خواستگاریاش رفتم و با هم نامزد شدیم، اما درست بعد از نامزدیمان بود که فریده به من گفت میخواهد حقیقتی را بگوید. او گفت که نمیتواند مادر شود و به خاطر همین موضوع هم از شوهر اولش جدا شده است.
وقتی شنیدم خیلی ناراحت شدم. از اینکه او به من دروغ گفته بود بشدت عصبانی شدم، ولی فریده گریه کرد و گفت ناخواسته چنین دروغ بزرگی را به من گفته است. من آنقدر او را دوست داشتم که چشمم را روی این دروغ و ادعایش بستم و حاضر شدم در کنارش به زندگیام ادامه دهم. من به فریده قول دادم که هیچوقت حرف بچه را هم نزنم.
من آنقدر عاشق نامزدم بودم که خودم را از حق پدر بودن محروم کردم تا در کنار زنی که دوستش دارم بمانم. ما با هم ازدواج کردیم و هشت سال در کنار هم زندگی خوبی داشتیم. تا اینکه چند روز پیش وقتی فریده بیمار شد، از طریق جواب آزمایشها و پیگیریهایی که از روی کنجکاوی انجام دادم، متوجه شدم او مشکلی ندارد و میتواند خیلی راحت مادر شود.
وقتی با خوشحالی این موضوع را به فریده گفتم او مرا شوکه کرد. این زن گفت که تا الان مرا فریب میداده و خودش هم میدانسته که میتواند براحتی مادر شود، اما چون دوست نداشته بچهدار شود، این دروغ را به من گفته تا اسم بچه را نیاورم. وقتی شنیدم نزدیک بود سکته کنم. این زن یکبار مرا فریب داد و من به خاطر عشقم او را بخشیدم، ولی اینبار نمیتوانم چنین فریبکاریای را تحمل کنم و حرفی نزنم. برای همین بلافاصله تصمیم به جدایی گرفتم.
زن جوان نیز در ادامه به قاضی گفت: هیچوقت دوست نداشتم صاحب فرزند شوم. برای همین چنین دروغی را به شوهرم گفتم. الان هم میدانم حق با اوست، ولی با این وجود باز هم حاضر نیستم مادر شوم و فقط از شوهرم طلب بخشش دارم.
در پایان تلاشهای قاضی برای منصرف کردن این زوج از جدایی بینتیجه ماند و رسیدگی به این پرونده به جلسه آینده موکول شد.