پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خراسان: «سائب بن مالک اشعري» سردار جوان سپاه مختار و از توابين در اغلب
جنگ هاي مختار حضوري پررنگ داشته است.«حميدرضا عطايي» نخستين تجربه
بازيگري اش را در مقابل دوربين «داود ميرباقري» در نقش «سائب» تجربه کرد.او
مي گويد: بازي در «مختارنامه» مسير زندگي ام را دگرگون کرد.
حرف هايي که
«حميدرضا عطايي» از بازي اش در «مختارنامه» زد فراتر از يک بازيگر تازه
وارد بود. گويا سال ها بازي در اين مجموعه و انجام تحقيق هاي گسترده و
مطالعه، او را به هنرمندي پخته تبديل کرده است.در فرصتي که دست داد با
«حميدرضا عطايي» بازيگر نقش «سائب بن مالک» در مجموعه «مختارنامه»
گفت وگويي داشتيم.
*انتخاب شما براي نقش «سائب بن مالک اشعري» چگونه صورت گرفت؟
**«مختارنامه»
برايم نعمتي بود که مسير زندگي ام را دگرگون کرد. سال ۸۲ به آقاي
«ميرباقري» معرفي شدم و سپس آموزش سوارکاري و شمشيرزني عربي ديدم. بعد از
مطالعه ۱۷ قسمت از فيلم نامه، نقش «سائب بن مالک اشعري» را پسنديدم.از آن
جا که تجربه اول بازيگري ام بود، هر آن چه براي اجراي بهتر نقش لازم بود
انجام دادم. از جمله مطالعه کتاب هاي مرجع، تاريخ طبري و قيام عاشورا.در
کنار مطالعه تمرين هاي سوارکاري و شمشيرزني عربي را هم ديدم.
* با توجه به اين که اين نقش نخستين تجربه بازيگري تان بود؛ ميرباقري چه شناختي از شما داشتند که براي نقش «سائب» انتخاب شديد؟
**به
طور حتم ويژگي هايي در من ديد که انتخابم کرد درباره آقاي «ميرباقري» يک
جمله دارم که علاقه مندم با تمام وجودم تقديمش کنم. معتقدم هر کسي براي
سپيده دم تاريخ آفريده نشده است اما خوشحالم با کسي کار کردم که براي سپيده
دم تاريخ آفريده شده است. ايشان هنرمندي به تمام معنا و فيلم سازي قابل
است و خصلت، ويژگي ها، فطرت، نوع برخورد، منش، رفتار، ديدگاه، جهان بيني و
ايدئولوژي اش زيباست.داود ميرباقري به لحاظ بحث روابط و مفاهيم و دراماتيزه
کردن تاريخ و زمان فوق العاده عمل مي کند.
*شخصيت «سائب بن مالک» در «مختارنامه» و البته فيلم نامه براي شما چگونه تعريف شد؟
**
در شناسنامه «سائب» آمده بود که او شيعه، متمول، کوفي و از توابين بود، در
تاريخ طبري هم اطلاعات کوتاهي درباره سائب نوشته شده بود. شخصيت هاي
تاريخي توسط فيلم سازان ما به خوبي پرداخت و وارد دنياي امروز ما شده اند.
علاقه مند بودم درباره قيام مختار هم مطالعه کنم و ببينم فضاي داستان و
تعزيه مختار چگونه بوده است.«ميرباقري» کمک اساسي به من کرد و سائب را اين
گونه معرفي کرد که از توابين بوده است. من براي پي بردن به منويات دروني و
قلبي اين شخصيت بايد به تفکر او نزديک مي شدم. طي اين سال ها راکورد مو و
ريش خود را حفظ کردم و چون سنم خيلي پايين تر از «سائب بن مالک» بود وزنم
را ۷-۸ کيلو افزايش دادم. «محمود اردلان» طراح صحنه هاي جنگي به من گفت:
سائب از ميان سردارهاي مختار جوان ترين آن هاست و اکشن آن را بايد تحمل
کني. من هم به دليل انعطاف بدني ام هر چه طراح صحنه هاي جنگي از من خواست
اجرا کردم. «سائب بن مالک» يک دلاور و رزمنده به تمام معنا و سردار جواني
است که عشق و انتقام در وجودش موج مي زند.
* در بيشتر سکانس هايي که
تاکنون پخش شده با «حسن ميرباقري» بازي داشتيد، به طور مثال سکانسي که در
محاصره «ابن زياد» قرار گرفتيد با توجه به حساسيت هايي که کارگردان به نوع
اجرا داشت چه قدر تمرين داشتيد؟
** من از فضاي بازي، بازيگري و هنر
نمايش دور نبودم و مي دانستم اگر قرار است در دل يک داستان ارتباطي خاص با
هم بازي مقابلت داشته باشي چه قدر خوب است قبل از ورود به مجموعه، با
يکديگر آشنايي داشته باشيم. يکي از اتفاق هاي خوب زندگي ام آشنايي با «حسن
ميرباقري» است چون ايشان دستي در نگارش فيلم نامه داشت.تا جايي که
مناسبت هاي حرفه اي اجازه مي داد سوال هايي مي پرسيديم و او نيز با سعه صدر
و متانت پاسخ مي داد و اين ارتباط خوب و دوستي در بده بستان هاي بازيگري
بسيار کمکم کرد.
* در سکانس هاي بازي شما و «حسن ميرباقري» و جنگ بين
مختار و ابن زياد، جلوه هاي ويژه خوبي انجام شده بود که به دليل حجم بسيار
بالاي آن به مرحله پخش هم نرسيد. به دليل مشکل بودن اين سکانس ها و احتمال
صدمه ديدن، آيا از بدل کار استفاده شد؟
** نه، خودم اصرار داشتم که
بازي کنم، اگر از بدل کار براي نقش «سائب» استفاده مي شد ۵۰ درصد از نقش را
از دست مي دادم. توابين هم جنگيده بودند و سائب يک سردار و جزو توابين
بود. بنابراين تمام حرکات جنگي را خودم انجام مي دادم چون دوربين به طور
کامل بايد به من نزديک مي شد.
* آيا بازي در مجموعه هاي تاريخي کار دشواري است؟
**
در هر کاري که انسان بخواهد انجام دهد شرايط سخت وجود دارد. وقتي آستانه
تحمل بالا برود سختي معنا پيدا نمي کند. هنگامي که انسان با عشق و علاقه
کار کند سختي ها تبديل به شيريني مي شود.کارهاي تاريخي براي مخاطب لذت بخش
است و زيبايي و جذابيت کار تاريخي در سختي هايش است. همه بازيگران در شرايط
سخت قرار گرفتند شايد بارها از اسب زمين و شمشير خوردند. بخشي از بدن
آن ها مجروح و دچار شکستگي شد. در شرايط گرما آن زره و خود به تن کردن
دشوار است. اما خوشبختانه در «مختارنامه» در کنار جمعي از بزرگان عرصه
سينما و تلويزيون بازي کردم و اين خود برايم تلنگري بود.
* آيا بعد از «مختارنامه» پيشنهاد بازي در ديگر پروژه ها را داشته ايد؟
**
وقتي شما کار درستي انجام مي دهي سطح سليقه مخاطب بالا مي رود. بعد از
«مختارنامه» پيشنهادهاي فراواني داشتم اما خواه ناخواه سطح توقعم بعد از
بازي در «مختارنامه» بالا رفته است. دليل نمي شود يک سري کارهارا بپذيرم.
فيلم نامه هايي را که به دستم مي رسد مطالعه مي کنم تا انتخاب درستي داشته
باشم. به همين دليل خيلي از پيشنهادها را رد کردم تا بازي ام ديده شود و
بتوانم مسير و جايگاهي را براي خودم ترسيم کنم.