پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پنجشنبه 1 مرداد 1360
امروز تعطیل است و بیشتر در منزل ماندم. وقتم صرف مطالعه تاریخ
امام علی (۷) شد.جریان بیعت با امام و جنگهای بصره و صفین و
نهروان را از تاریخ حبیبالسیر، مرور کردم.بعدازظهر به بیمارستان،
برای ملاقات آقای خامنهای رفتم و ساعتی با ایشان ماندم. حالشان
بدنیست، ولی تب قطع نمیشود. اطباء امیدوارند با دارو تب را قطع
کنند؛ درباره کابینه با ایشانمشورت کردم.
افطار، در نخست وزیری
بودم. با آقایان رجائی و دکتر باهنر که کاندیدای نخست وزیریاست،
درباره اعضاء کابینه آینده مشورت کردیم. تا ساعت یک بامداد طول
کشید و تقریباروی اعضای کابینه، با کمی اختلاف نظر توافق کردیم و
امید میرود، پس از رسمیت آقایرجائی، به سرعت کابینه را تشکیل
بدهیم.
خبر رسید که به دنبال کشف یک خانه تیمی، اجتماع امروز
عصر منافقین در یک پارک،برای سازمان دادن به فعالیتهای تخریبی در
انتخابات فردا، کشف میشود و مأموران حدودشصت نفر از آنها را در پارک
بازداشت میکنند. موفقیت چشمگیری است. دوسه مورد همکارهای تخریبی
گزارش شده بود؛ منجمله، حمله به یک خانه حزباللهی در رشت و شهید
وزخمی شدن دونفر.
امروز صبح آقای عبدالله نوری [نماینده امام در
جهاد] خبر شهادت حجهالاسلام[سیدحسن]بهشتی، کاندیدای حزب جمهوری
اسلامی برای مجلس در اصفهان را داد. صبحساعت هفت ونیم، دو نفر به
خانه ایشان مراجعه میکنند و در درب خانه، ایشان و کودک چهارساله
برادرشان را به گلوله بستند و هر دو را شهید و فرار میکنند(۱۶۰). تأثر و
تنفر عظیمی دراصفهان برانگیخته، نایب امام جمعه بود و محبوب و
مبارز و تشییع جنازه کم سابقهای شد. اینگونه اعمال برای منزوی
کردن دشمن، مؤثر است.
جمعه 1 مرداد 1361
عید فطر وتعطیل است. آقای [احمد]جنتی را برای اقامه نماز عید در
دانشگاه تهران معین کردهبودم. آقای خامنهای بدون اطلاع از کار
من، خودشان برای اقامه نماز به دانشگاه رفته بودند. آقایجنتی هم
رفته بودند و هر یک از تصمیم دیگری بی خبر. بالاخره آقای خامنهای
نماز را اقامهکردند و آقای جنتی اظهاری نکردند. آقای خامنهای برای
زیارت امام بالا آمدند. وقتی به ایشان[موضوع را] گفتم، متأسف شدند؛
چون من فعلا مسئول نماز هستم، گرچه امام جمعه اصلی آقایخامنهای
هستند.
امام امروز اعلام کردند که ملاقات نخواهند داشت. بنده هم
به خاطر تب و درد دندان نرفتم.دیشب در جبهه جنوب، نیروهای ما به
دشمن حمله کردند و امروز صبح اعلام شد که نزدیک سیصدتانک و نفربر
زرهی دشمن را منهدم کردهاند و دوهزارو صد نفر را کشته یا مجروح و
دویست وپنجاه نفر را اسیر کردهاند. ولی منطقه عملیاتی را رها
کردهاند، چون بولدوزر و لودرها نتوانستهاندسنگر و خاکریز برای ماندن
در صحرا ایجاد کنند و خطر هجوم مجدد دشمن مثل چند روز پیش درمیان
بوده است.
دوشنبه 1 مرداد 1363
صبح زود، تاریخ زندگی امام صادق(ع) را برای خطبههای نماز جمعه
مطالعه کردم. برایزیارت امام، به دفتر امام رفتم. آقای خامنهای
هم آمدند. با هم خدمت امام رفتیم. وضع جبهه ونظرات فرماندهان را
در مورد عملیات آینده گزارش دادیم. از ایشان نظر خواستیم. نظر ایشان
اینبود که به فرماندهان اجرا کننده [عملیات] زیاد فشار نیاوریم که
بر خلاف نظرشان، مجبور به اقدامشوند. با آنها مذاکره کنیم؛ یا قانع
شوند و یا قانع شویم. با این نظر امام، فشار روی من هم کممیشود.
با
آقای خامنهای هم در مورد ممنوع کردن رزم شبانه در اطراف تهران ـ
که شبها باعث ناراحتیمردم میشود ـ صحبت شد. همچنین برای اقدام در
مورد پیشنهادی که آقای [محسن]نوربخشآورده، که با دادن یک تانک
پیشرفته [روسی] به انگلیسیها، نیازمندیهای صعبالحصول رابگیریم؛
قرار شد آقای خامنهای لیست را تهیه کنند.
آقای [رضا] سیفاللهی
فرمانده سپاه اصفهان هم آمد؛ در جهت جذب آقای[جلالالدین]طاهری
[امام جمعه اصفهان] و همکاری حزب [جمهوری اسلامی] با
ایشان،تذکراتی داد. گفتیم آقای خامنهای با ایشان قرار گذاشته بودند
که در انتخابات اصفهان با حزبائتلاف کنند، ایشان طفره میروند.
نقطه آغاز خوبی برای همکاری است. فائزه هم به خانه آمد. بهخاطر
کمک به عفت، که مریض است.
حزباللهیها دیروز و امروز در تهران
علیه خانمهائی که حجاب را مراعات نمیکنند،تظاهرات کردهاند.(۱۶۱)
درگیریهائی هم به وجود آمده است. دوسه نفر از پاسداران من هم در
اینتظاهرات شرکت کرده بودند و از اینکه از مأموران کمیته [انقلاب
اسلامی]، کتک هم خوردهبودند، گله میکردند؛ بعضیها نگران هرج و
مرج بودند.
عصر به مجلس رفتم. جلسه کانون واحد حزب [جمهوری
اسلامی] مجلس بود. درباره وضعآینده کانون، صحبت کردم و مطالب
سیاسی برای نمایندگان گفتم. حدود صد نفر در جلسه شرکتداشتند. خیلیها
طرح اصلاح آئیننامه داخلی را باعث تضعیف مجلس میدانستند. من
دفاع کردم وگفتم قابل اصلاح است. فرمانده نیروی دریائی و ناخدا
بایندر آمدند و گزارش امکانات نیرو رابرای عملیات آینده دادند. شب،
در مجلس ماندم و کارها را انجام دادم.
شنبه 1 مرداد 1362
جزوهای درباره تاریخچه اخوانالمسلمین خواندم(۱۹۰). قرار بود اخبار
جنگ را بگویند، اما تاساعت هشت صبح، نگفتند. با آقای [رئیس جمهور]
صحبت کردم؛ قرار شد تبلیغات پیروزی شروعشود. خوب برنامهریزی شده
است. برای عقد ازدواج فرزانه[هاشمی بهرمانی] برادر زادهام باعلیرضا
پسر آقای [ابوالفضل]توکلی [بینا]، خدمت امام رفتم؛ عقد بسته شد.
امام، باز بر غیر قانونیبودن دخالت سه قوه در اداره صداوسیما، تاکید
کردند. گفتم، با توجه به اینکه پای برادرم محمد،در میان است،
مناسب نیست که من دخالت کنم. ایشان گفتند، به خاطر برادر شما
بودن، نبایدمظلوم واقع شود و به صداوسیما آسیب برسد(۱۹۱). [امام] از
موفقیتهای جنگ، راضی بودند. ساعتهشت و نیم تبلیغات و اخبار
پیروزیها، شروع شد.
دفترم اطلاع داد که آقای [محمدجواد]لاریجانی ـ
که پریشب از طرف شورای سرپرستی[صداوسیما] به سرپرستی موقت [این
سازمان] منصوب شده است ـ میخواهد با من مشورت کند.گفتم، چون امام
وارد ماجرا شدهاند، من دخالت نمیکنم. آقای [سیدرضا]زوارهای و
آقای[حسن]روحانی [نمایندگان مجلس در شورای سرپرستی صداوسیما] تلفن
کردند. ناراحت بودند.قرار شد، استعفایشان را به دفتر من بسپارند. وقت
ملاقات با امام، برای شورا[ی سرپرستیصداوسیما] خواستند. به امام
پیغام دادم، نپذیرفتند. امام دستور دادند، تا تعیین تکلیف مدیر
عامل،از طرف سران سه قوه، اخوی محمد، مسئول اداره سازمان صداوسیما
باشد.
عصر، جلسه رسیدگی به توزیع کالاها داشتیم و پیشرفتهایی
نمودیم. لیستی از کالاهایی که باید،قیمتشان مشخص و کنترل شود، تهیه
شد. جلسهای هم با نمایندگان تهران برای بررسی و حلمشکلات [شهر]
تهران داشتیم که به علت دیر جمع شدن و کمی فرصت، به جایی نرسید.
شب درمجلس ماندم.(۱۹۲)
سه شنبه 1 مرداد 1364
نیمی از جلسه علنی مجلس را اداره کردم و بقیه را به عهده آقای یزدی گذاشتم.
در دفترم چند ملاقات انجام دادم. آقای محسن رضایی اطلاع داد [آقای احمد
کاظمی] فرمانده لشکر یک نجف که قرار بود در [عملیات منطقه] سیدکان با آقای
صیاد[شیرازی] همکاری کند، قانع نیست. تأکید کردم که خودشان مذاکره و حل
کنند.
عصر در جلسه سه شنبه نمایندگان، شرحی از اهداف و نتایج سفر به کشورهای
ژاپن و چین دادم. این گزارش برای نمایندگان خوشحال کننده بود. در شورای
[عالی] انقلاب فرهنگی شرکت کردم. آئین نامه انضباطی دانشگاهها را تصویب
کردیم.
شب با آقای خامنهای جلسه داشتیم و درباره جنگ و دولت آینده و سپاه و ارتش
مذاکره کردیم. کابینه موجود، مقبول ایشان نیست و موافق نیستند که سپاه،
نیروی هوایی و نیروی دریایی [مستقل از ارتش] داشته باشد.