احمد بخشایشی: به رغم همۀ اما و اگرهای موجود مذاکره ایران و عربستان می تواند موثر و به نفع
منافع ملی دو کشور باشد.
زمزمه های مذاکره میان ایران و عربستان قریب به یک ماهی است که با اما و
اگرهای طرف سعودی و ایرانی هر بار به بن بست برخورد می کند. در حالی که واقعیت آنست
که برای حل چالشهای منطقه ای بر سر میز مذاکره نشستن دو قدرت منطقه ای امری است
واجب و مقامات و مسئولان دو کشور باید توجه بیشتری به آن داشته باشند.
ایران به عنوان رهبر جبهۀ مقاومت و عربستان به عنوان رهبر جبهۀ سازش
مواضع مشترکی در بحرین و یمن دارند. ایران در آیندۀ بحرین و عربستان در آیندۀ یمن
بسیار تأثیرگذارند و تعامل این دو قدرت منطقه ای بدون شک در آرام کردن فضای ملتهب
خاورمیانه می تواند موثر باشد.
به خصوص آنکه سعودی ها در مقطع فعلی دریافته اند که این مسیر می تواند
خواست و منافع دو قدرت منطقه ای را تأمین کند.بعد از سقوط حسنی مبارک، جبهه سازش
دریافت که سرعت صورت گرفته در عزل مبارک اشتباه بوده و برای جبران خسارات باید بازی
دیگری را آغاز کرد. از همین رو بود که بازی دوگانه ای را با توافق با آمریکایی ها
در بحرین آغاز کردند.
ورود عربستان سعودی به بحرین و استفاده از نیروی سرکوب تنها راهکار
باقیمانده برای اثبات قدرت منطقه ای عربستان بود. از این رو سعودی ها به ضرب شمشیر
در بحرین به گونه ای خواستند نشان دهند که تأمین کنندۀ امنیت در منطقه هستند در
حالیکه این راهکار پاسخ مساعدی را دریافت نکرد.با آزادسازی فضا و از سرگیری مجدد
اعتراضات در بحرین، سعودی ها دریافتند که قائله اعتراصات مردمی با سرکوب خاموش نمی
شود و در اینجا بود که عربستان به فکر مذاکره با ایران افتاد.
ایران به عنوان قدرت منطقه ای که بیشترین تأثیر در بحرین و تا حدی در
یمن دارد، می تواند بر حل منازعات فعلی در منطقه تأثیرگذار باشد.ایران از طریق شبکه
های ماهواره ای از جمله الکوثر و پرس تی وی و العالم اخبار بحرین و یمن را رصد و
آن را به بهترین شکل منعکس می کند.
لذا طرح مذاکره و گفتگوی ایران و عربستان حاکی از بن بست عربستان در حل
بحران بحرین و یمن است. به رغم همۀ اما و اگرهای موجود این مذاکره می تواند موثر و
به نفع منافع ملی دو کشور باشد.
در ایران آن دسته از تحلیل هایی که انقلاب های خاورمیانه را منبعث از
انقلاب اسلامی ایران می دانند بر این اعتقادند که ایران نباید با عربستان مذاکره
کند چون آنها مذاکره را نوعی امتیازبخشی می دانند و دسته ای دیگر که وضعیت موجود را
طوفانی برخاسته از مطالبات مردمی و برمبنای الگوی توسعه غرب می دانند، خواهان تحقق
این مذاکره هستند. فارغ از همه دیدگاههای موجود پیرامون تحولات منطقه باید این
واقعیت را پذیرفت که در مقطعی که هیچ کشوری از موج تحولات مصون نیست، دیپلماسی
کارآمد می تواند بهترین ابزار برای فائق آمدن بر مشکلات باشد. لذا بهتر آنست که
مقامات کشورمان با دیدی واقع بینانه تر این پروژه را مورد بررسی قرار
دهند.