پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : به گزارش انتخاب؛ وحید یامینپور در وبلاگ شخصی خود نوشته است:
اول: چهارشنبه عصر فرزاد حسنی تماس گرفت. با همان لحن همیشگی. اینبار شاكی از سایت ها و سایت بازها كه چرا امانت دار نیستند و حرف در ست نمی كنند. از قولش گفته بودند كه فرزاد حسنی گفته دخترها شیك و خوش لباس بیرون بیایند! خودش كه انكار كرد و گفت این هفته حرفهای هفته پیش رو كاملتر پخش می كنم تا روسیاهی بماند به زغال. می گفت من تاكید كردم كه تبرّج، زیبایی نیست و... . با تخریب فرزاد مخالفم. عاقلتر از خیلی های دیگه است. اگر رفقای سوپر حزب اللهی ام ناراحت نمی شوند باید بگویم دوست دارم به تلویزیون برگردد!
دوم: سایت ها دوباره پر شد از حرف و حدیث درباره فرزاد -اینبار فرزاد جمشیدی- و من متعجب كه این حرفها به فرزاد سحرهای ماه رمضان نمی آید. دو سه روز صبر كردم ولی طاقت نیاوردم. امروز صبح خواستم زنگ بزنم ولی پیامك زدم : " دل رفقا را شكاندی، دل با صفای فرزاد را چه به شجریان و پناهی؟!"
فرزاد بلافاصله پاسخ داد: "بیگانه اگر می شكند حرفی نیست... قضیه از خبر دروغ یك خبرنگار آغاز شد! دلتنگ مباش. توضیح مفصلی به همراه فیلم مراسم برای دو خبرگزاری ارسال كرده ام. ماه، پشت ابر نمی ماند. دوستت دارم بیشتر از خودم و كمتر از آقا."
فرزاد كم نظیر است و خوش زبان. برای رفیق بودن با او همین یك دلیل كفایت می كند!
خصوصا کامنت های 18 و 25 پاینده باشید هموطنان خوش سیرت.
اقای شجریان صداتو دوست دارم.
-------
امیدوارم فرزاد حسنی هم به تلویزیون برگرددند.
ننگ پرواز مرا کشت ، خدایا قفسی....
اقا فرزاد کوچیکتر از استادانی همچون شجریان و پناهی هستش و اسم بردن از این استادان به تنهایی میتونه بزرگترین افتخار زندگیش باشه ( این از اقا فرزاد )
و اما اقا وحید...... ایشون که حتی از اقا فرزاد هم حقیر تره
وقتي عقاب رو گوشه نشين كني، كلاغها بلند پروازي مي كنند.
فقط واي به روزي كه از بس كه صداي قناري و بلبل نشنيده ايم صداي قار قار كلاغي برايمان آواز شود.
فرزاد كيه؟
مردم رو ببين!
ببين چقدر استاد رو تشويق كردن!
ببين چه جوري توي دل مردم جا داره!
مردم هنرمنداشونو دوست دارن
البته هنرمنداشون ، نه كسايي كه ...
استادشجریان ریشه ای تنومند از محبت و ماندگاری در دلها را دارد که با هیچ تبرزین کینه و عقده ای قطع نمیگردد.
ماه، پشت ابر نمی ماند. دوستت دارم بیشتر .......
ناخداگاه خوانده ی استاد شجریان به ذهنم اومد که
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم ...
انتظار ما از آقای جمشیدی هم همین است
اخه تو کی صلاحیت داری در مورد خدای اواز ایران نظر بدی؟