پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در دایره پرسابقههای سیاست اصولگرایانه تعریف میشوند،حتی همین روزهایی که حبیب الله موتلفه در قید حیات نیست اما مردان دیگر این تشکل نیم قرنی در تکاپو هستند تا در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو از تاثیرگذاران صحنه انتخابات باشند نه فقط نظارهگر.
مصطفی صادقی: کسی چه می داند شاید یکی از همین موتلفه ای ها که این روزها نامشان در رسانه ها مطرح است در نهایت نامزد انتخابات شده و از افراد حاضر در رقابت اردیبهشت باشد. سیاست است دیگر، تا کنون که این گونه بوده است؛ صحنه تحولات و رخدادهای پیش بینی ناپذیر. اما اینکه موتلفه اعلام کرده برای انتخابات نامزد معرفی خواهد کرد آیا یک اتفاق غیرمترقبه و غیر منتظره است؟ آیا این رخدادی است که برای اولین بار تجربه خواهد شد؟ نیازی نیست راه دوری برویم آن ها همین دور پیش هم وقتی فهمیدند اعضای ائتلاف سه گانه در اتاق های سری و محرمانه برای خود طرح انتخاباتی ریخته اند همین تصمیم حالا را گرفتند . پس بنا را براین می گذاریم که به تحلیل رفتار انتخاباتی موتلفه با مولفه هایی چون مصداق شناسی و گفتار شناسی این روزهای آن ها بپردازیم، شاید که در نهایت به تصویر روشن تری از آنچه در ذهن سیاسی این پرسابقه های سیاست ایران می گذرد دست یابیم.
نامزدی نیمه کاره؛ ره آورد انتخابات 92
زیاد به عقب باز نمی گردیم؛ در روزهایی که همه برای خداحافظی با محمود احمدی نژاد آماده می شدند ، موتلفه با اصولگرایان سنتی همراه شد تا پس از معرفی یحیی آل اسحاق مهیای ورود به انتخابات شود. معتقد بودند نامزد آنها می تواند خروجی ائتلافی باشد که با نام ائتلاف بزرگ اصولگرایان ،مقابل توافق سه گانه حدادعادل ، قالیباف و ولایتی ایجاد شده بود. نامزد آنها در کنار 4چهره دیگر از سنتی های اصولگرا پیمان بست تا فقط یک نفر راهی رقابت انتخابات ریاست جمهوری شود .
روز موعود فرا رسید نتیجه ائتلاف مشخص شد و محمد حسن ابوترابیفرد از صندوق بیرون آمد؛ اما منوچهر متکی به اجماع تمکین نکرد و در انتخابات یازدهم ثبتنام کرد. محمدرضا باهنر سکوت دیپلماتیکی داشت ، پورمحمدی هم اعلام کرد ثبتنام نمیکند.در این میان، نامزد حزب موتلفه هم سکوت پیشه کرد؛ سکوتی که در زمان خودش معنی خاصی داشت. در همین رابطه منوچهر متکی اعلام کرد: «طبق نظرسنجیای که در بین مردم انجام گرفته بنده از بین ائتلاف پنجنفره اصولگرایان در صحنه انتخابات حضور خواهم داشت.تصمیم ائتلاف اکثریت اصولگرایان درباره انتخاب نامزد نهایی این ائتلاف برای انتخابات ریاستجمهوری، «حادثه اتفاقیه» است.»
اما محمدحسن ابوترابیفرد پس از ثبتنام در انتخابات در پاسخ به سوالی که شما خروجی ائتلاف پنج گانه شدهاید اما بعضی اعضا میگویند میخواهیم ثبتنام کنیم، درباره ائتلاف پنجگانه اصولگرایان گفته بود: «دبیر ائتلاف و بعضی از اعضای آن اظهار داشتند که بنده از آن جمع به عنوان نامزد یازدهمین دوره ریاستجمهوری برای ثبتنام حاضر شوم.از طرفی دیگر، کانون فارغالتحصیلان هند که در واقع منوچهر متکی از آنجا فارغالتحصیل شده است در نامهای به آیات عظام مهدویکنی و یزدی خواستند تا روند خروجی ائتلاف اکثریت را بار دیگر بررسی کند.»
هر چه بود هیچ کدام از این 5 نفر به انتخابات نرسیدند . غیبت در انتخابات هزینه بزرگ موتلفه در پی حضور در ائتلاف بود. موتلفهای ها انتظاذر دیگری از شرایط دوران داشتند ؛ آنها فرصت دوران پسا احمدی نژاد را از دست دادند.
بازگشت به انتخابات با نسخه نامزد حزبی
موتلفه از 92 تا امروز روزهای پرفراز و نشیبی داشته است .مواجهه با دولت حسن روحانی و نسبتی که میان آنها و دولت جدید می بایست تعریف می شد شرایط بسیار متفاوتی را برای موتلقه ای در مقایسه با دیگر احزاب اصولگرا پدید آورد. حساب آنها با دیگرانی مثل پایداری ها، رهپویانی ها و ایثارگرانی ها تفاوت داشت. رهبر معنوی آنها یعنی مرحوم حبیب الله عسگراولادی معتقد بود« حسن روحانی خیرالموجودینی بود که مردم به او رای دادند،ضمن آنکه همکاری ما با او صمیمانه است.» اما تفکرات دیگری هم در موتلفه وجود داشت که نسبت سیاسی با حسن روحانی را به گونه ای دیگر در ذهن داشت. این وضعیت البته همچنان پابرجاست و همه نگاه مساوی به وضعیت دوران ندارند.
اکنون اما هر چه هست همه در موتلفه در یک مورد اتفاق نظر دارند ؛«حضور در انتخابات با معرفی نامزد حزبی». به همین دلیل هم هست که موتلفه مورد توجه قرار گرفت و کنش های سیاسی اش رصد می شود . این ماجرا از سخنان اسدالله بادامچیان کلید خورد. آنجا که او گفته بود«همه ميپرسند موتلفه در انتخابات رياستجمهوري آينده چه كار ميكند؟ آيا دوباره جمع ميشود و يك عده را دور يك ميز مينشاند و ميگويد آقاي فلان و فلان و گروه فلان و فلان بياييد و از بين آنها يكي را انتخاب كنيد؟ نه اينگونه نيست. الان مصوبه قطعي شوراي مركزي ما اين است كه موتلفه در انتخابات رياستجمهوري يك نامزد موتلفهاي مستقل را به جامعه معرفي كند. اين سياست جديد حزب است.»
همزمان با همین اظهار نظرهای اسدالله بادامچیان بود که دیگر موتلفه ای های نام دار هم سخنانی درباره نسخه جدید موتلفه مطرح کردند تا دیگر کسی شک نداشته باشد که در موتلفه همه در معرفی نامزد حزبی در انتخابات هم نظر هستند . چه اینکه حمیدرضا ترقی در این مورد گفته بود« هشت نامزد حزب مؤتلفه مشخص شدند و اسامی اعلام شده نیز مطرح هستند که پس از طی مرحله رد و تأیید یک نفر از میان آنها مشخص میشود.»
حالا یهترین فرصت برای گمانه زنی در مورد مصادیق موتلفه برای رسانه ها پدید آمده بود. موتلفه ای های نام آشنا یکی به یک در صف نامزد های احتمالی قرار می گرفتند. در خبری در این مورد حتی خبرگزاری فارس از افرادی همچون میرسلیم، آلاسحاق و بادامچیان به عنوان نامزدهای احتمالی حزب مؤتلفه نام برد.» این گمانه زنی ها ادامه دشت تا اینکه در جدید ترین تحول یک رسانه اصلاح طلب یک خبر مهم در این مورد مخابره کرد. اعتماد در این مورد نوشت « با وجود اينكه شنيدههاي خبري حاكي از آن بود كه اسدالله بادامچيان كانديداي نهايي حزب موتلفه براي انتخابات ٩٦ خواهد بود اما به نظر ميرسد به احتمال زياد مصطفي ميرسليم از سوي حزب موتلفه اسلامي به عنوان كانديداي اين حزب به اصولگرايان معرفي خواهد شد. هرچند به گفته بادامچيان بايد صبر كرد و ديد از فينال ميرسليم و بادامچيان كدام يك به عنوان كانديداي نهايي اين حزب خواهند بود.»
نامزد پنهان کیست؟
اما آیا این تصمیم نهایی موتلفه بود؛یا یک نفر از داخل حزب این خبر را در اختیار رسانه ها قرار داده تا بازخورهای رسانه ای آن ستجیده شود؟ سوال هایی از این جنس در فضای تحلیل و گمانه ، زیاد مطرح شده اما موتلفه ای ها به صورت رسمی واکنش دیگری داشته اند .
محمدنبی حبیبی دبیر کل حزب در اظهار نظری خبر انتخاب نهایی نامزد موتلفه را شایعه دانسته و گفته« علاوه بر آقای بادامچیان و آقای میرسلیم اشخاص دیگری نیز مطرح هستند ولی نامزد نهایی حزب موتلفه اسلامی در آینده نزدیک معرفی خواهد شد.»
واقعیت این است که موتلفه ای ها اکنون سازمان مدار تر از سایر تشکل های اصولگرا و البته پیش رو تر از اکثر آنها وارد رقات ریاست جمهوری شده است . آنها روزهای شلوغی را در دفتر مرکزی اشان پشت سر می گذارند. هر روز بر تعداد گعده ها و جلسات محرمانه در این ساختمان افزوده می شود و آنچنان که منابع درونی این حزب روایت می کنند همین روزها باید منتظر معرفی نامزد نهایی آن ها باشیم.
این وسط اما یک نکته مهم و تعیین کننده وجود دارد . برخی می گویند مطرح شدن نام هایی همچون بادامچیان و میرسلیم تنها یک تاکتیک حزبی برای نسوختن نام نامزد اصلی این حزب این است. امری که به کنایه و شوخی از سوی برخی چهره های این تشکل هم مطرح شده است. می گویند موتلفه ای ها بنا دارند یک چهره تازه و جوان تر را راهی انتخابات کنند . استناد آنها برای این ادعا سخنانی است که هم در بیانیه و هم در برخی اظهارات چهره های موتلفه در مورد جوانگرایی مطرح می شود .
می گویند موتلفه ای ها این بار آمده اند تا در انتخابات بمانند نه اینکه باز با همان مدل سال 92 مواجه شوند. شاید این سخنان اسدالله بادامچیان نشانه ای باشد بر درستی این مدعا : «پس از تعیین کاندیدای حزب موتلفه اسلامی، با دیگر اصولگرایان در معرض کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری مذاکراتی خواهیم داشت مبنی بر اینکه آیا شما با توجه به شرایط، ضوابط و ارزشهای اسلامی خودتان را ارجح، افضل و اصلح از نامزد موتلفه اسلامی میدانید یا خیر. اگر دیگر کاندیداهای اصولگرا به این نتیجه رسیدند که نامزد موتلفه اسلامی با توجه به سوابق و تجربیات یک حزب نیم قرنی رجحان ویژه ای را دارد، از آنها خواهش میکنیم که بنفع او کنار بروند و برای حمایت از او فعال بشوند.»
همین جاست که باید بپرسیم :«آیا نامزد موتلفه کسی غیر از افرادی است که تا کنون نامشان مطرح شده است ؟ یا اینکه واقعا باید ار میان میرسلیم و بادامچیان منتظر معرفی مصداق نهایی باشیم.» هر چه هست به نظر می رسد برای رسیدن به پاسخ این سوال زمان زیادی در انتظار نخواهیم ماند ؛ همین روزها نام کاندیدای نهایی را خواهیم شنید ؛ شاید که شگفت زده شویم.