صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۰۲۴۵۸
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۰۸ - ۱۵ آبان ۱۳۹۵
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یکی از نکات برجسته‌ای که شهردار و شهرداری به آن افتخار می‌کنند، جمع‌آوری زباله‌هاست. تهران شاید یکی از معدود شهرهای دنیا باشد که هر روز زباله‌هایش جمع‌آوری می‌شود.

به گزارش انتخاب؛ آفتاب یزد نوشت، زباله‌های تولیدشده یک روز در پایتخت سه برابر ورزشگاه آزادی است و هزینه جمع‌آوری این حجم زباله روزانه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان است. این را مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران می‌گوید. اما کشورهای پیشرفته و توسعه یافته این هزینه‌ها را چگونه کاهش داده‌اند؟ چرا شهرداری بخشی از زباله‌ها را از طریق مزایده و بخش دیگری را مناقصه‌ای به شرکت‌های پیمانکار واگذار می‌کند؟ آیا جای دفن استاندارد این حجم از زباله‌ وجود دارد؟ چرا کلانشهرنشین‌های ایران به‌ویژه تهران این حجم از زباله را تولید می‌کنند؟

برخی کشورهای پیشرفته با گران‌کردن خدمات جمع‌آوری زباله فرهنگ تولید کم زباله را توسعه داده‌اند. ضمن آنکه همه زباله‌ها، دورریختنی و به درد نخور نیستند. اگر مردم با این واژه آشنا بودند، مطالباتشان از شهرداری بیشتر می‌شد و بسیاری به سودهای میلیاردی نمی‌رسیدند. این سودها آنقدر زیاد است که برخی چهره شهر را قربانی زباله‌دزدی توسط معتادان و کارتن‌خواب‌های تحت سلطه خود می‌کنند.

زباله‌ها حکم پول را دارند

بازیافت؛ کلمه‌ای که بسیاری از زباله‌ها را تبدیل به پول می‌کند. در فروشگاه‌های کشور آلمان، دستگاه‌هایی وجود دارد که با ریختن زباله‌های خشک، با توجه به جنس و وزن زباله رسیدی به شما می‌دهد که حکم پول را دارد و می‌توانید با ارائه آن از فروشگاه‌ها خرید کنید. بهترین پارک این کشور هم محل دفن زباله‌ است اما به دلیل آنکه زباله‌ها با روشی اصولی دفن شده‌اند، شهروندانشان با مشکل روبه‌رو نمی‌شوند.

در کشورهای اروپایی مانند آلمان، هلند و ... سطل‌های زباله‌ خشک 220، 660، 1100 لیتری وجود دارد که به صورت هفتگی توسط ماشین‌های مخصوص زباله خشک جمع‌آوری می‌شود و به کارخانه بازیافت می‌رود. نمی‌توان کتمان کرد که ارزش‌گذاری بازیافتی‌ها چند سالی است که در ایران هم مورد توجه قرار گرفته و فقط کشورهای پیشرفته نیستند که برای آن برنامه دارند. شهرداری اصفهان نیز در قبال بازیافت‌ها، مواد شوینده به مردم ارائه می‌کند و با این روش فرهنگ ارزش‌گذاری به بازیافت و محیط زیست انجام می‌شود. در تهران هم بیش از یک دهه است که ارزش زباله‌های بازیافت مورد توجه قرار گرفته است. کانکس‌های بازیافت در مناطق مختلف تهران برپا شد و مردم با ارائه زباله‌های خشک خود موادشوینده دریافت می‌کردند. اگر هم حجم آن زیاد بود می‌توانستند پول دریافت کنند.

افزایش قیمت قراردادهای مزایده

قبل از آن دارندگان چرخ‌دستی‌هایی بودند که در مقابل دریافت نان خشک و بازیافتی‌ها، سبد یا سنگ نمک می‌دادند و مردم هم آنها را به نام «نمکی» می‌شناختند. شهرداری برای ساماندهی این بخش حدود دوازده سیزده سال پیش اعلام کرد که این افراد باید قانونمند شوند و تحت نظر شهرداری و با هیبت شرکت‌های پیمانکاری فعالیت کنند. همان‌هایی که «نمکی‌ها» را با چرخ‌دستی در مناطق مختلف پخش می‌کردند، شرکت زدند و به جای چرخ دستی به آنها وانت دادند. اما این بار به همان اندازه که کلاسشان بالاتر رفته بود ماموریتشان هم متفاوت‌تر بود. هدف آنها جمع‌آوری زباله‌های بازیافتی بود. قراردادهای شرکت‌های پیمانکار در قالب مزایده بسته می‌شد و شهرداری پول کمی‌ از شرکت‌ها دریافت می‌کرد. اما شهرداری به این بسنده نکرده و در ادامه، آموزش‌ شهروندان را هم جزئی از وظایف این پیمانکاران قرار داد. آموزش‌گرها تحصیلات مرتبط مانند لیسانس محیط زیست یا بهداشت محیط داشتند. آنها باید خانه به خانه جمع‌آوری بازیافت را به مردم آموزش‌ می‌دادند و کدی را به آنها ارائه می‌کردند. آنها آموزش می‌دادند که هفته‌ای یک‌بار وانت‌بارهای شهرداری با آرم و پخش ملودی می‌آید و مردم باید زباله‌های خشک خود را تحویل آنها بدهند و کیسه جدید بگیرند. شرکت‌ها، مدارس و ... که زباله بیشتری داشتند در مقابل آن مواد شوینده یا پول می‌گرفتند.



میلیاردرهای پنهانی



ابتدای شروع به کار این پیمانکاران، کسی خبر از درآمدهای آنچنانی‌شان نداشت. آنها با تجارت زباله‌های خشک میلیاردر شدند. پیمانکاران زباله‌های خشک را به کارخانه‌ها می‌فروختند. این روش مواد اولیه ارزانی را به کارخانه‌ها می‌رساند. اما با گذشت زمان باز هم این دلالان بودند که بین پیمانکاران و کارخانه‌ها قرار گرفتند و مواد اولیه را چند برابر قیمت اصلی به آنها ارائه کردند.



سیدطاهر شبیری دبیر سندیکای کاغذ و مقوای ایران در مورد نقش بازیافت در صنعت کاغذ می‌گوید: «صنعت کاغذ ایران وابسته به مقواهایی است که از خیابان جمع می‌شود و مسئولان باید برای کسانی که از بازیافت استفاده می‌کنند، تفاوت بیشتری قائل شوند. تشکیلات شورای عالی پسماند با کندی پیش می‌رود و محل خرج‌کرد هزینه‌های دریافتی توسط شهرداری به عنوان پسماند باید مشخص شود. متاسفانه دکان برخی در سازمان پسماند است و مواد اولیه چند دست می‌گردد تا به کارخانه‌های تولید برسد.»



به هر حال برخی توانستند از زباله به پول‌های میلیاردی برسند. چند صباحی از اجرای این طرح نگذشته بود که شهرداری متوجه سودی خفته در این تجارت شد؛ بنابراین پیمانکاران خود را موظف کرد که پول بیشتری به شهرداری پرداخت کنند و آموزش‌گر و گشت بیشتری را به مجموعه خود اضافه کنند. با وجود این طرح، زباله‌دزدی همچنان وجود داشت.



زباله‌دزدی



باند زباله‌دزدها افراد خود را به سطح شهر می‌فرستند تا زباله‌ها را از سطل‌های زباله جمع کنند و در سوله‌های بزرگ جنوب تهران تحویل دهند. بیشتر زباله‌دزدها معتادها و کارتن‌خواب‌هایی هستند که چهره‌ شهر را هم خراب می‌کنند. درست است که گشت‌های پیمانکارها هم با این زباله‌دزدها مقابله و اگر آنها را ببینند دستگیرشان می‌کنند اما هنوز هیچ قدرتی نتوانسته آنها را از گردونه اشتغال کاذب خارج کند. حفاظتی که از محل دفن زباله در کهریزک می‌شود هم نتوانسته مانع زباله‌دزدها شود و کهریزک هم گاه مورد تعرض این زباله‌دزدها قرار می‌گیرد.



شاید یکی از دلایل زباله‌دزدی، بالا رفتن قیمت مزایده‌های شهرداری باشد. پیمانکاران باید به شهرداری پولی بدهند. بنابراین به دنبال آن هستند که از هر طریق هزینه‌ها را کاهش و سود خود را افزایش دهند. آنها موظفند که با ماشین ملودی‌پخش، زباله‌های خشک را جمع کنند اما صدای این ملودی‌ در مناطق کمی‌ می‌پیچد و به جای آن زباله‌دزدهای کولی یا کتفی، زباله‌ها را جمع‌آوری می‌کنند و به پیمانکاران می‌رسانند. مسلما این روش برای پیمانکاران منفعت بیشتری دارد زیرا هزینه‌های اضافه‌ای مانند هزینه‌های خرید و نگهداری وانت‌بار، حقوق و بیمه کارکنان و ... را از گُرده پیمانکار برمی‌دارد و صرفه بیشتری نصیبشان می‌کند. آنها زباله‌ها را با قیمت بسیار نازلی از زباله‌دزدها می‌خرند و به قیمت خوبی به فروش می‌رسانند.



با وجود تمام این تفاسیر، روش اصلی شهرداری برای جمع‌آوری یک‌هفته‌ای زباله‌های خشک هم منطقی به نظر نمی‌رسد. در آپارتمان‌های کوچک یا به قول قدیمی‌ها قوطی‌کبریت‌های امروزی جایی برای نگهداری زباله‌های خشک وجود ندارد. شهرداری به صورت پایلوت در شهرک‌هایی مانند شهرک شهید محلاتی که ورودی و نگهبانی داشت، سطل‌ زباله خشک با رنگ آبی کنار سطل‌های مشکی قرار داد. این طرح موفقیت خوبی به دست آورد اما در صورتی در سطح کلانشهرها موفق خواهد بود که زباله‌دزدی از بین برود.



در مناطق مختلف پایتخت کارخانه بازیافت وجود دارد که حجم کمی‌از زباله‌های خشک را از درب منازل جمع‌آوری می‌کند. در محل دفن زباله کهریزک هم زباله‌های تر یک بار روی نوار نقاله قرار می‌گیرد و توسط کارگران شهرداری عملیات جداسازی بازیافتی‌ها بر حسب نوع جنس زباله انجام می‌شود. زباله‌هایی که قابلیت بازیافت دارند به عنوان مواد اولیه کارخانه‌ها و چرخه تولید، بازمی‌گردند، مابقی آن هم برای دفن یا کود کمپوست آماده می‌شوند. یکی از اتفاقات خوبی که در کهریزک رخ می‌دهد این است که زباله تر به کود (انواع کود باغی، باغچه، گلدان و ...) تبدیل می‌شود و منبع درآمدی برای شهرداری است.

فرهنگ‌سوزی گرانقیمت

شهرداری در مقابل مزایده زباله‌های خشک، با شرکت‌های پیمانکاری برای جمع‌آوری زباله‌های تر قرارداد مناقصه منعقد می‌کند. زباله‌های خشک به دلیل جاگیر بودن، سطل‌های مشکی شهرداری را زود پر می‌کند و باعث می‌شود که سطل‌ها روزانه یک بار و گاه تا سه بار تخلیه ‌شوند. این پیمانکاران هم سود خوبی از شهرداری به دست می‌آورند اما نه به اندازه پیمانکاران جمع‌آوری زباله‌های خشک. با فرهنگسازی و جمع‌آوری تفکیک‌شده زباله‌های خشک، زباله‌های تر و متعاقب آن هزینه‌های شهرداری هم کاهش پیدا می‌کند. شاید باقی‌مانده این هزینه‌ها در شهرداری در چرخه عمران شهری به گردش درآید.



تمام این اگرها وقتی به واقعیت تبدیل می‌شوند که جمع‌آوری زباله‌های خشک سامان بگیرد و به صورت زباله‌های بازیافتی مکانیزه شود. با این روش حدود بیش از 40 درصد از حجم زباله‌های شهری کاسته خواهد شد اما باز هم داستان با موضوع فرهنگ‌سازی است که شهروندان در قبال جداسازی زباله‌های تر و خشک خود از مبداء، خود را مسئول بدانند. اما چرا این فرهنگسازی از طریق رسانه‌ها صورت نمی‌گیرد هم جای بحث دارد. حقیقت این است که هنوز امکانات جمع‌آوری زباله‌های خشک وجود ندارد و برنامه‌ریزی درستی در بازیافت وجود ندارد.



بلاتکلیفی زباله‌های عفونی



شهرداری طرحی موقتی را برای جمع‌آوری نخاله‌های ساختمانی اجرا کرد که هم زیبایی شهر را به مخاطره نمی‌انداخت و هم هزینه شهرداری به پیمانکاران مناقصه‌ای کمتر می‌شد. در این طرح شهروندانی که به هر دلیلی می‌خواستند از شر نخاله‌های ساختمانی خلاص شوند با شماره شهرداری تماس می‌گرفتند و آنها هم به سرعت نخاله را جمع‌آوری و جایی سمت آبعلی تخلیه می‌کردند. اجرای این طرح هم مدت زمان زیادی طول نکشید و حال بخشی از زباله‌هایی که از طریق سطل‌های زباله شهری به کهریزک روان می‌شود، نخاله‌های ساختمانی است.



در این میان زباله‌های بیمارستانی را هم نباید از یاد برد. سال 85 بود که ایجاد سیستم‌های بی‌خطرسازی پسماندهای بیمارستانی در لایحه بودجه دولت گنجانده شد و قرار بر این بود که تا سال 97 مبلغی بالغ بر 330 میلیارد و 937 میلیون ریال به آن اختصاص پیدا کند. طبق پیش‌بینی لایحه بودجه در سال 95 مبلغی معادل 25 میلیارد ریال به این بخش اختصاص داده شد و 70 میلیارد ریال از این بودجه باقی‌ مانده که در دو سال باقیمانده در بودجه گنجانده و به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اختصاص می‌یابد. بیمارستان‌ها باید مجهز به دستگاه زباله‌سوز باشند که زباله‌های بیمارستانی را میکروب‌زدایی کنند و سپس ‌بسوزانند و خاکستر آن را به عنوان زباله بیمارستانی تحویل شهرداری دهند. بعضی از بیمارستان‌ها این فضا و امکانات را ندارند. در کهریزک جایی به نام سلول‌های دفن زباله‌های بیمارستانی وجود دارد. با این وجود بعضی درمانگاه‌ها هم زباله‌های خود را در سطل‌های زباله شهری می‌اندازند. مسلما این بخش میکروب‌زدایی نمی‌شود و شهرداری را با مشکلاتی روبه‌رو خواهد کرد.



دفن استاندارد زباله‌ها



باید زیر زباله‌ها زه‌کشی و شیرابه آن جدا شود. دفن زباله هم اصول و استانداردهای خاص خود را دارد. باید گودالی کنده و زباله در آن ریخته شود و یک لایه دو متری خاک روی آن ریخته شود، دوباره زباله روی آن ریخته شود و دو متر خاک روی آن را بپوشاند. اما در ایران عملا زباله‌ها به صورت استاندارد دفن نمی‌شوند. در حقیقت با وجود حجم زیاد زباله، خاک زیادی بین آنها ریخته نمی‌شود.

در کشورهای مترقی، شیرابه زباله‌ها بعد از جداسازی در حوضچه‌های نگهداری گیاهان خاص ریخته می‌شود که باعث تصفیه شیرابه‌ها می‌شود. اما در ایران جداسازی شیرابه‌ها از زباله به صورت وسیع انجام نمی‌شود و شیرابه زباله‌ها به لایه‌های زیرین زمین فرو می‌رود و وارد آب‌های زیرزمینی می‌شود. ورود شیرابه‌ها به آب درصد نیترات را افزایش می‌دهد. آب‌های آلوده هم در کشاورزی استفاده می‌شود و از طریق مواد غذایی، سونامی‌ سرطان را به وجود می‌آورد. کما اینکه چند سال پیش درصد نیترات آب اراک بالا رفت و در بررسی‌ها مشخص شد چاه‌های تامین‌کننده آب شهر اراک به محل دفن زباله‌ شهر نزدیک بود.