صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۰۲
تاریخ انتشار: ۰۶ : ۱۸ - ۰۵ بهمن ۱۳۸۹
شیث رضایی بازیکن اخراجی پرسپولیس در گفت‌وگویی با سایت گل، حرف‌های تندی علیه علی دایی زده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
شیث رضایی بازیکن اخراجی پرسپولیس در گفت‌وگویی با سایت گل، حرف‌های تندی علیه علی دایی زده است.

شیث رضایی باز هم اخراج شد این بار به دلیل توهین به تماشاگران. او مدت ها سکوت اختیار کرد. حتی در زمان اخراج از پرسپولیس و گرفتن بازوبند کاپیتانی تلفن همراهش را خاموش کرد تا با حرف هایش حاشیه ای ایجاد نکند اما این مسائل کوچکترین تاثیری روی علی دایی نداشت تا او باز هم حکم اخراج رضایی را بدهد. شیث این بار تصمیم گرفته صحبت کند و ناگفته ها را به زبان بیاورد.

ظاهرا دوباره دچار دردسر شدی؟

این طور می گویند. مثل این که سایت رسمی باشگاه هم خبر اخراج من را زده.

چرا دوباره اخراج؟

نمی دانم. این را باید از علی دایی بپرسید.

می گویند به یک هوادار فحش دادی؟

من به هوادار فحش بدهم؟ اصلا تو این حرف را باور می کنی؟

اما می گویند این طور است.

با یک نفر بحثم شد. جالب است همه بچه ها و اعضای تیم هم می دانند آن فرد هوادار نیست.

پس چه کسی بود؟

یک استقلالی بود که حرفهای نامربوط به من می زد و هر چه لایق خودش بود را به من گفت. از بچه های تیم بپرسید اگر حرفی غیر از این زدند من تسلیم هستم. من به عشق پرسپولیس و هوادارانش پیراهن این تیم را برتن می کنم و همه سختی این کار را به جان خریدم  آن وقت بیایم و به یک هوادار فحش بدهم؟

به هر حال که به این دلیل اخراج شدی.

بار اول نیست که این اتفاق می افتد.

می گویند دایی با تو مشکل دارد؟

فقط می دانم من با او مشکلی نداشته و ندارم.

یعنی می گویی بین شما اختلافی نیست؟

به خدا من با او اختلافی ندارم. علی دایی سرمربی تیم است و من هم در خدمت تیم. بگوید بازی کن با تمام وجودم بازی می کنم و بگوید بازی نکن می روم و روی نیمکت می نشینم. مگر تا امروز غیر از این بوده؟

می گویند تو در تیم در کار دایی می گذاشتی. یا حاشیه هایی مانند بستن بازوبند روی مچت و ... بوجود می آوردی.

بگذارید یک چیز را رک و پوست کنده بگویم . پیراهن پرسپولیس را مفت بدست نیاوردم که با توی کار سرمربی گذاشتن آنرا از دست بدهم.  بابا به کی باید بگویم در آن بازی زیر فشار آن همه گل دریافت کرده آیا دیگر فکری هم برای من باقی می ماند که بخواهم به فکر بازوبند باشم. همه گفتند شیث به بازوبند توهین کرد. چرا باید این قدر بی معرفت باشند که حال و روز ما را درک نکنند و چنین حرفهایی بزنند. بگذار خیالت را راحت کنم علی دایی همان زمان روی بسیاری از مسائل که دوست ندارم الان آن را باز کنم نسبت به من حساسیت داشت. خودم این موضوع را حس می کردم اما همیشه می گفتم که گذر زمان شرایط را تغییر می دهد. خیلی سعی کردم که سوء تفاهمات را برطرف کنم اما نشد. تلاش کردم تا فاصله ای میان من و بازیکنان بوجود نیاید اما این اتفاق هم نیفتاد. حرف بردند و آوردند. می توانستیم یک بار من و دایی رودررو سوء تفاهمات را برطرف کنیم اما آنقدر فاصله ها را زیاد کرده بودند که این امکان هم فراهم نشد و هر وقت می خواستم طرفش بروم او رویش را برمی گرداند.

چه کسانی این فاصله را زیاد کرده بودند؟

اگر قرار بود همه چیز را بگویم که مدتها قبل گفته بودم. پیش خودم هزار بار گفتم مبادا حرفی بزنم که پرسپولیس وارد حاشیه شود. به خدا من می دانستم این مردم وقتی تیم محبوبشان در زمین می بازد چقدر عذاب می کشند. کافی بود من حرف بزنم و آن وقت اگر تیم وارد حاشیه می شد هواداران من را نمی بخشیدند.

واقعا اختلافات میان تو و دایی مربوط به کدام زمان است؟

من که گفتم اختلافی با او ندارم.

اختلاف دایی با تو مربوط به چه زمانی است؟

راستش را بخواهید مربوط به اردوی آلمان است. اتفاقی که در اردو افتاد و از بخت بد من کریم باقری ،کاپیتان اول تیم در آنجا حضور نداشت.

حالا موضوع چه بود؟

اجازه بدهید این مسائل پیش خودم بماند. فقط این را می گویم که دایی از من خواست تا آمار 2 بازیکن را بگیرم اما یکسری اتفاقات باعث بروز سوء تفاهماتی شد و از همان روز این اختلافات پیش آمد.

مثل این که کاپیتان بودن تو هم خیلی برایت دردسرساز شده ؟

قبلا این طوری نبود. امسال این همه مشکل ساز شد. ای کاش آقا کریم می ماند.

اما خیلی از همین همبازیانت به دایی گفتند تعصب نداری و شیث توی کار تیم می گذارد.

می دانم. تمام این ها را می دانم. خیلی حرفها هست که آنها را توی دلم نگه داشته ام. اما غیر از آقا کریم که بزرگ همه ماست هیچکدام از این ها نمی توانند مدعی شوند که از شیث رضایی با تعصب تر هستند. هر کس این ادعا را دارد بیاید چشم در چشم من بگوید که از من پرسپولیس را بیشتر دوست دارد.

به هر حال بعد از دیدار دربی این صحبت ها مطرح شد.

نمی دانم تا کی باید تاوان آن یک لحظه را پس بدهم. خداراشکر که هواداران بهترین قاضی هستند و می دانند شیث رضایی چه حساسیتی به استقلال دارد و سرش را هم در این بازی جلوی توپ می گذارد.

اما در آن لحظه؟

چطور باید بگویم که در آن لحظه خدا با آنها یار بود؟ من همه زورم را زدم اما به توپ نرسیدم. به خدا این بازی امکان دارد برای هر کسی بیفتد. علی دایی بهترین مهاجم ایران بود اما همه توپهایش که گل نمی شد. بزرگترین مدافعان جهان هم یک لحظه اشتباه می کنند. یعنی آنها بی تعصب هستند؟

وقتی اولین بار اخراج شدی چرا نرفتی؟

کجا می رفتم؟ من که گفتم عاشق پرسپولیس هستم . چرا باید به این تیم پشت می کردم و می رفتم؟

از این که بازوبند کاپیتانی را از تو گرفته اند ناراضی نیستی؟

اگر بگویم ناراضی نیستم دروغ گفته ام. ناراحتم و این اتفاق را یک توهین برای خودم تلقی می کنم. نمی شود در طول یک فصل بزرگتر یک تیم باشی و بعد تو را در ردیف آخر قرار دهند. آن انتخابات هم شبیه نمکی بود که روی زخم پاشیده شد.

خواست دایی بود؟

با آن همه سوء تفاهم کاری غیر از این می کرد تعجب آور بود.

در رای‌گیری برای انتخاب کاپیتان تیم، خواست دایی از بچه های تیم چه بود؟

فقط قبل از رای گیری گفت به کسی رای بدهید که مورد نظر من است. با این حرفها حتی خودم هم جرات نکردم که به خودم رای بدهم.

با این که می گویی با دایی اختلافی نداری ما از لابه لای حرفهایت چیز دیگری برداشت می شود.

شاید من دلخور باشم اما بازهم می گویم هیچ اختلافی با او ندارم. مثلا سر قضیه بازوبند دلخورم که چرا به جای حرف زدن با من باید به حرفهای یک گزارشگر گوش کند.

منظورت کدام گزارشگر است؟

عادل فردوسی پور. بعضی اوقات طوری راجع به مسائل صحبت می کند که انگار با برخی مشکل شخصی دارد گاهی اوقات تا زدن ریشه طرف پیش می رود. آن روز هم دائم در مورد بازوبند حرف زد و این مساله را حساس کرد. من توقع داشتم بعد از آن قضیه ، دایی چند کلمه با من حرف بزند اما این کار را نکرد. من می خواهم مردم در این مورد خودشان قضاوت کنند. آیا توجه کردن به حرف یک گزارشگر و تاثیرات خاص برنامه اش کار درستی بود یا شنیدن حرف یک بازیکن و کاپیتان؟

می گویند با بعضی از بازیکنان تیم قهر هستی. درست است؟

قهر نیستم اما ای کاش وظیفه یک هم بازی را انجام می دادند . امیرحسین صادقی که بازیکن استقلال است زمانی که از تیم اخراج شدم از من حمایت کرد. کاری که همبازیانم برای من انجام ندادند. این مسائل است که آدم را آتش می زند. خدا می داند همیشه پشت همبازیانم را گرفته ام. حتی روز قبل از دربی با دایی صحبت کردم و گفتم این بچه ها به جای این که با جان و دل برای تو کار کنند از تو می ترسند. نگذار این قدر از تو بترسند. اما دیدید چه شد و بعد از دربی من اخراج شدم.

می گویند یکی از مشکلات جدید تو با دایی با تو این بود که به جای این که بگویی می خواهی به شمال بروی به او گفتی به کیش می روی.

این هم از آن حرفهاست. دایی وقتی دفعه اول من را اخراج کرد گفت بچه های تیم به گوش من رسانده اند که به او فحش داده ام. چند وقت بعد آمد و گفت بازیکن حریف آمده گفته شیث به من فحش داده . حالا هم آمده می گوید که به هواداران فحش دادم. برای خودتان جالب نیست؟ او فقط دنبال بهانه است تا من را کنار بگذارد.

پس تو همیشه مقصر دائمی هستی؟

قطعا. اگر دقت کنید خودتان متوجه می شوید. پرسپولیس در این فصل بدترین نتایج تاریخ فوتبالش را گرفته اما همیشه 3 عامل بابت این شکست ها معرفی می شوند. داور ، شیث و لیدرها! یعنی ما هیچ مشکل فنی نداریم و همیشه این سه عامل باعث باخت می شوند؟

از پرسپولیس می روی؟

تا الان که نمی خواهم بروم. بدترین برخوردها را دیدم اما فکر رفتن نکرد. اگر باشگاه بخواهد باید بروم.