مرگ کنکور نزديک است

نزديک به يک ميليون و 133 هزار داوطلب از فردا راهي حوزه هاي چهل و يکمين کنکور سراسري دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي کشور مي شوند تا براي کسب بهترين کرسي هاي دانشگاه ها با يکديگر رقابت کنند.

 

به گزارش انتخاب؛ رقابت در اين دوره از کنکور مثل ديروز براي بودن يا نبودن نيست، بلکه آنچه مهم است راهيابي به بهترين دانشگاه هاست، زيرا ديگر خيلي ها مي دانند اگر تمامي کنکوريها نيز در کنکور امسال پذيرفته شوند، باز هم 150 هزار صندلي خالي خواهد ماند.

از نخستين رقابت داوطلبان ورود به دانشگاه که بعدها به کنکور معروف شد، 48 سال مي گذرد.از آن زمان تا کنون برگزاري آزمون سراسري دستخوش تغييرات بسياري شده است.

 

صرفنظر از آثار و تبعات منفي اين آزمون که هر ساله ذهن بخش عمده اي از جامعه جوان و خانواده هاي آنان را متأثر مي سازد، اين رقابت دست بسياري را براي بهره جستن از اين عرصه فراهم ساخته است.

 

سربرآوردن مؤسسات کوچک و بزرگ کنکور، شکل گرفتن ناشران کتب کمک آموزشي، پيدايش حرفه تازه اي به نام مشاوره کنکور؛ انتخاب رشته، رونق بازار فروش کتابهاي تست و.... يکطرف و تبعات رواني قبول نشدن در آزمون روي ديگر سکه کنکور در کشورماست.

شايد همين مسايل بود که باعث شد از چند سال پيش مسؤولان آموزش عالي کشور از وعده حذف کنکور به داوطلبان ورود به دانشگاه ها بگويند؛ وعده اي که هر بار به دلايلي به تاخير مي افتاد.در اين ميان بارها ادعاي فروش تستهاي کنکور، تقلب در آزمون و نيز لو رفتن پرسش هاي آزمون سراسري اعتبار سازمان عريض و طويلي که به همين منظور تأسيس شده بود را به زير سؤال مي برد.سازماني که به اعتبار نام و تجربه اش ساليانه دهها آزمون ريز و درشت را برگزار مي کند و شايد به همين اعتبار تا مدتها پس از مرگ کنکور همچنان به حيات خود ادامه دهد.

چنانکه مسؤولان اين سازمان نيز معتقدند پس از حذف کنکور وظيفه آن بجز برگزاري کنکورهاي ارشد، کارداني ناپيوسته ودانشگاه هاي علمي- کاربردي و فني حرفه اي اين سازمان در رابطه با شرايط دريافت و ضوابط دانشجو و ظرفيتهاي دانشگاه، تنظيم دفترچه راهنماي انتخاب رشته هاي تحصيلي و فرم پذيرش و ساير اطلاعات دانشجويي فعال عمل مي کند. موافقان و طراحان حذف کنکور با بيان اينکه در نخستين کنکور دانشگاه ها که 47 هزار و 773 نفر شرکت کننده با يکديگر رقابت مي کردند مي گويند شانس قبولي به دليل پايين بودن ظرفيت قبولي در آن آزمون پايين بود و يکي ازدلايل برگزاري کنکورنيز نبود برابري متقاضي و داوطلب شرکت کنندگان با پذيرفته شدگان عنوان مي گرديد. امروزه ظرفيت پذيرش دانشجو در ايران (دانشگاه هاي سراسري و آزاد، دانشگاه پيام نور، علمي- کاربردي و دانشکده هاي فني) از ميزان داوطلبان بيشتر است، اما در عين حال اگر کسي قصد قبولي در رشته خاص و دانشگاه خاصي را داشته باشد، بايد در رقابت با دانشجويان ديگر وارد اين دانشگاه ها شود.

موافقان طرح حذف کنکور براي آن آثار و تبعات معجزه آسايي قايلند؛ انگيزه دانش آموزان در يادگيري دروس افزايش مي يابد. اضطراب و اثرات مخرب روحي و رواني کنکور از بين مي رود. خانواده ها از زير آوار سنگين هزينه هاي کنکور نجات پيدا مي کنند. کمر مافياي کنکور با سود سالانه 400 ميليارد تومان مي شکند. پرسشهاي تستي و چهارجوابي که به حافظه کوتاه مدت دانش آموزان و نوعي تکنيک متکي است، جاي خود را به سؤالات مفهومي و تشريحي مي دهد. لو رفتن و فروش سوالات متوقف مي شود و...

با اين حال يک پرسش جدي همچنان وجود دارد و آن اينکه حذف کنکور چه تاثيري بر کيفيت آموزش در دانشگاه ها خواهد گذاشت.آيا اين اقدام نيز نمونه اي ديگر از ساختار غلط آزمون و خطا در نظام آموزشي ما نيست؟