صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۹۵۱۸
تعداد نظرات: ۷۸ نظر
تاریخ انتشار: ۵۴ : ۰۲ - ۰۴ تير ۱۳۹۰
به مناسب سوم تیر سالروز انتخاب "فردی که اسمش را کمتر کسی شنیده بود"/ نگاهی به چگونگی . چرایی انتخاب او‌؛
مصطفی فقیهی: عموم مردم ايران تا بيست روز پيش از انتخابات ریاست جمهوری 84، حتي اسم او را نشنيده بودند و جمال دل آرايش را زيارت نكرده بودند و با در نظر گرفتن اينكه او و البته برخي ديگر اصلا در حد و اندازه هاي تصدي مقام رييس جمهوري ايران و حتي يك وزارت خاص هم نبودند و از طرفي با توجه به اينكه حتي تا ده پانزده روز پيش ايشان كار تبليغاتي چنداني هم نكرده بود و از طرف ديگر برنامه اي ارائه نداده بود ... چه شد که ظرف سه چهار روز اخر و روز انتخابات در شمار رقباي جدي در امد؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سوم تیرماه ۸۴ یکی از مقاطع مهم بعد از انقلاب اسلامی است. برهه ای که در آن، گفتمانی  که ادعایش "عدالتخواهی" بود، در راس حاکمیت قرار گرفت و گروهی نورسیده را به حوزه تاثیرگذاران کشور رهنمون ساخت؛ گفتمانی که البته برخی پیروزی اش را حاصل  برخی اقدامات در دوران اصلاحات ، دولت آن  روزگار  و برخی حامیان تندروی آن جریان می دانند؛ "سیاست بازی" هایی که مردم را از درگیری ها و منازعات سیاسی خسته کرده بود، حاصلش "نه" بود به جریان قدرمند آن روزگار و در این میان، طبعاً مردم مجبور به انتخاب یکی از گزینه ها بودند، گزینه ای که  از "بد حادثه" حاصل اجماع نیروهای اصولگرا نیز نبود بلکه نتیجه تلاش یکباره ی جریانی بود که برخی آن را "امدادهای غیبی" خواندند؛ (البته جدی و شوخی بودن این ادعا هیچ گاه مشخص نشد!) و حاصلش شد: دکتر محمود احمدی نژاد!

حامیان دولت و بسیاری از تحلیلگران، پیروزی احمدی نژاد را حاصل گفتمان خاص و عمومی حاکم بر مواضع و سخنان  او در فضای انتخاباتی سال 84 می دانند. در آن روزها، هر کسی شعاری داشت، یکی می گفت: "کار و سازندگی"، یکی از "50 هزار تومان برای هر ایرانی" میگفت، دیگری بحث "دولت رفاه"و "دموکراسی" را پیش کشید و البته کاندیدای اصلی جریان اصولگرا نیز، از "هوای تازه" و دولت امید" سخن گفت.

در این میان کاندیدای جریان اصلاحات هم "زندگی خوب برای هر ایرانی" را به عنوان شعار خود برگزید، اما شعار کاندیدای پیروز، اصلآً حساسیت برانگیز نبود: "ما می توانیم"! .... احمدی نژاد به جای تاکید بر یک شعار خاص، تلاش زیادی داشت خود را ساده زیست نشان دهد، رجایی وار سخن بگوید و از ولایت بگوید و مدعی پذیرش همه جانبه اش باشد و تا می تواند، وعده ی حذف مفسدان اقتصادی بدهد، ادعاهایی که شاید، امروز ساده تر بتوان در موردش سخن گفت!

احمدی نژاد (چنانکه در ابتدا اشاره کردم) در میان کانیداهای انتخابات اصولگرایان، جای محکمی نداشت و طبعاً اجماع بر او که چهره ای ناشناخته بود، ممکن نبود؛ او که به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات 84، در نشست های شورای هماهنگی نیروهای انقلاب به ریاست ناطق نوری حضور یافت، پس از آنکه شنید "لاریجانی" گزینه ی قطعی آن شورا است، صراحتاً شورا را تهدید کرد که "اگر مرا انتخاب نکنید، مستقل وارد می شوم"

چنین نیز شد، او در میانه نشست های شورای هماهنگیٰ، به بهانه آنچه "خدمت به مردم در شهرداری" خواند، از حضور در ادامه ی آن نشست ها کناره گرفت و پس از قطعیت انتخاب لاریجانی توسط این شورا ، مانند سایر کاندیداهای جریان اصولگرا، مستقل وارد عرصه انتخابات شد. هر چند، احمدی نژاد در آن دوران ابداً جدی گرفته نشد و حتی اظهانظر وی در تهدید شورای هماهنگی اصولگرایان، باعث تمسخر و خنده ی بعضی اعضای حاضر در نشست شد؛ اما نتیجه ی انتخابات نشان داد اینجا ایران است و همه چیز ممکن.

نکته ی جالب آن روزها این بود که احمدي نژاد به رغم تلاش هاي او و حاميان پيدا و پنهانش ،  نه تنها از سوي هيچ يك از گروههاي اصولگرا  معرفي نشد ، بلکه حتي ابادگران ( که حامی جدی او در شهرداری بودند) هم حمايت از وي را تكذيب كردند تا او ظاهراً "مستقل" وارد عرصه انتخابات شود و حزب مقتدری را پشت سر خود نداشته باشد.


شهردار وقت تهران، البته یارانی هم داشت که سخت حمایتش می کردند. شاید بزرگترین حامی او "مصباح یزدی" بود که در تاریخ 6 تیرماه 84 (سه روز پس از انتخابات و پیروزی احمدی نژاد) گفت: خداوند احمدي‌نژاد را ذخيره‌اي براي امروز جامعه ما قرار داد.

27 خرداد شد، در عین ناباوری خبر از نتایج انتخابات آمد که احمدی نژاد نفر دوم است، پشت سر هاشمی رفسنجانی. انتخابات به دور دوم کشیده شد و آقای شهردار با اختلاف زیاد پیروز شد تا مشخص شود چه عوامل فرهنگي سياسي و اقتصادي و اجتماعي دست در كارند كه بخش هايي از مردم هوشمند و با فهم و سليقه ايران  به گزينه هاي خاصي رو آورده و در اندك زماني، تحت تاثير برخي افراد و سازمانها ، بدون توجه به فرجام كار ، قرار گیرند!

کاندیداهای اصولگرا، واکنش خاص و مهمی به پیروزی احمدی نژاد نشان ندادند، گویی بهت و حیرت، آنان را هم رها نکرده بود؛ اما مصطفی معین کاندیدای جبهه اصلاحات در 28 خرداد 1384 (یک روز پس از برگزاری انتخابات در دور اول) گفت: در ماجراي لنتخابات، به ناگاه اراده‌اي قاهر براي پيروزي يك كانديداي خاص و حذف كانديداهاي ديگر به ميدان آمد تا حقوق مسلم نامزدهاي ديگر را در انتخابات مورد هدف قرار دهد. امروز هر كس مي‌تواند به روشني اثر اين دخالت را در نتيجه انتخابات ببيند.معين مدعي شد كه آنچه به وقوع پيوست ، اقدامي غيرقانوني براي محروم كردن يك كانديدا از حق خود و بركشيدن كانديدايي ديگر بود.

بحث انگیزترین نکته ی آن روزها، تیتر "کیهان" در ساعت 22 شب 27 خرداد (شب انتخابات) بود. این روزنامه تیتر زده بود "خبرها از پيروزي چشمگير احمدي‌نژاد حكايت مي‌كند." کیهان  در تيتر اول صفحه نخست اين روزنامه نیز نوشته بود : "ملت كار را تمام قابل ذكر است " این تیتر با واکنش های گسترده ای مواجه شد، به طوریکه یکی از کاندیداهی انتخابات 84 گفت: کیهان رجال الغیب است!

"انتخاب" نیز دو سه روز پس از انتخابات 84، "افزایش درگیری ها و منازعات سیاسی و بحران سازی های داخلی  و حملات به عالی ترین نقاط حاکمیت" را فرجام این دوره خواند و چنین پیش بینی کرد که "عقلا نیز به حاشیه رانده شوند" و نوشت: حالی درون پرده بسی فتنه می رود...

هاشمی نیز یک روز پس از شکست، تلفنی به احمدی نژاد تبریک گفت و البته در گفت و گویی اعلام کرد که "به دادگاه عدل الهی شکایت می برم" وی افزود: انها كه براي تضعيف رقيب از راه تضعيف انقلاب وارد شدند چون مي دانستند او در هر حالت از انقلاب اسلامي دفاع مي‌كند و ابايي از بعهده گرفتن مسوليت‌ها ندارد و آنها كه بگونه‌اي بي‌سابقه با هزينه‌هاي دهها ميلياردي از بيت المال ، اينجانب و بستگانم را ظالمانه تخريب كردند و آنها كه با استفاده زياد از امكانات نظام به صورت سازماندهي شده و نامشروع در انتخابات دخالت كردند. ترديدي ندارم كه جزاي چنين ظلمي به كشور و مردم و من ، جز خسران دنيا و آخرت نخواهد بود

.... شاید هاشمی هیچ گاه تصور نمی کرد، استاندار استان تازه تاسیس اردبیل در دوران ریاست جمهوری اش، این بار در مصاف با او در انتخابات ، صندلی ریاست جمهوری را به تسخیر خود در بیاورد.

ابهاماتی که هنوز برطرف نشده است!

پس از پیروزی حیرت انگیز و شوکه کننده ی احمدی نژاد در انتخابات؛ نکات و سئوالاتی اساسی و مهم ذهن ملت ایران و نخبگان سیاسی را به خود مشغول ساخت که "گفتنی" های آن ، در پی می آید:

اول: دلایل ايجاد تنش در شوراي هماهنگي و ناكامي آن و عناصر پنهان و اشكار مقابله عجيب دو گروه كوچك با شوراي هماهنگي و چرايي انشعاب دو جمع ابادگران و ايثارگران ، و بازدلايل فروپاشي ائتلاف ابادگران – ايثارگران در آن روزگار چه بود؟

دوم: چه شد که قالیباف وارد عرصه انتخابات شد؟ مشوقان او چه کسانی بودند و چه اهدافی داشتند؟

سوم: چرا گزينه اجماع اصولگرایان بعد از تفرقه به جايي نرسيد؟

چهارم: چرا به رغم دانش و بينش غير قابل قياس لاريجاني با ديگر رقبا  هر روز از اراء او كم شد؟ به رغم  انكه لاريحاني به عنوان مدبر و یکی از اصلی ترین استراتژيست های مجموعه اصول گرايان  كه در ماهها اول طرح شدن موضوع رياست جمهوري ، اصلي ترين ، مقبول ترين و جدي ترين گزينه اصول گرايان محسوب مي شد به رغم انكه او از هر جهت مناسب ترين گزينه – صرف نظر از هاشمي رفسنجاني –براي اصول گرايان به شمار مي امد، چگونه در واپسين لحظات به غريب ترين كانديداها و مظلوم ترين چهره ها تبديل شد ؟ چه عواملي اين ماجراها  را هدايت مي كرد؟

 

دلیل بی مهري  كليت اصول گرايان به ويژه ليدرهایشان به لاريحاني ،  بي تدبيري و سستي و كاستي و بي عملي شوراي هماهنگي چه بود؟ چگونه بود که در آنروزگار، باهنر به عنوان ریاست ستاد وی ، به احمدی نژاد نزدیک شده بود؟

پنجم: چرا لاريجاني پس از طرح گمانه امدن هاشمي ،  نخست اعلام كرد  به نفع او كناره گيري مي كند  ولي پس از مواجهه با برخورد تند برخي اصول گرايان از روي اجبار حرفش را پس گرفت ؟ و چرا او بين كانديداهاي اصول گرا تنها كسي بود كه پيمان مقابله با هاشمي را امضا نكرد ؟ 

ششم: چرا محس رضايي در اخرين لحظات رفت ؟

هفتم: چرا هواداران قاليباف و احمدي نژاد و عناصر و قدرته هاي غير اشكار آنها سر ستيز با هاشمي داشتند ؟  و اصولا چرا اصولگرايان به جز لاريجاني تقريبا مثل چپ گرايان در استانه انتخابات مجلس ششم همه توانشان را در تخريب چهره هاشمي به كاربردند ؟

هشتم: توجه و دقت در اينكه احمدي نژاد از سابقه  قابل ذكري در انقلاب و پس از آن هم برخوردار نبوده (حتي در شهرداري هم منصوب شوراي شهر بود و قطعا اگر او كانديداي شوراي شهر هم مي شد راي نمي اورد ) چطور شد يك مرتبه  از لباس هايش بوي شهيد بزرگوار رجايي بیرون آمد - در حالي كه با اتفاقات امروز، به راحتی می توان فهمید که آیا سنخیتی بین او و شهید رجایی هست یا خیر؟ -  و چگونه او، یکباره مدعي مقام رياست جمهوري شد ؟

توجه به اينكه عموم مردم ايران تا بيست روز پيش از انتخابات ریاست جمهوری 84، حتي اسم او  را نشنيده بودند و جمال دل آرايش را زيارت نكرده بودند و با در نظر گرفتن اينكه او و البته برخي ديگر اصلا در حد و اندازه هاي تصدي مقام رييس جمهوري ايران  و حتي يك وزارت خاص هم نبودند و از طرفي با توجه به اينكه  حتي تا ده پانزده روز پيش از انتخابات، ايشان كار تبليغاتي چنداني هم نكرده بود و از طرف ديگر برنامه اي ارائه نداده بود ... چه شد که ظرف سه چهار روز اخر و روز انتخابات در شمار رقباي جدي در آمد؟ 

مي خواهيم بدانيم كه او از چه بخش از امدادهاي غيبي سود برده  و چه سازمانهاي عريض و طويلي كه از قضا ورودشان  هم به صحنه هاي انتخاباتي و كلاً كار سياسي از نظر قانون جرم و از نگاه امام (ره) حرام شناخته شده بود در اين خدمت رساني تمام سهم داشته اند و انها چه اهدافي را از به صحنه اوردن كسي مثل او دنبال مي كنند ؟

و چنانکه در بالا نیز گفتم: چه عوامل فرهنگي سياسي و اقتصادي و اجتماعي دست در كارند كه بخشهايي از مردم هوشمند و با فهم و سليقه ايران  به گزينه هاي نامناسب و خاصي رو مي آورند و در اندك زماني تحت تاثير برخي افراد و سازمانها بدون توجه به فرجام كار تصميم مي گيرند ؟

این سئوالات، و دهها چرای دیگر، هنوز ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده و تاکنون، کسی بدان پاسخی نگفته، باشد که در آینده بگویم اندکی از آن بسیارها...

حديث اين جماعت را تو پنهان دار و كمتر جو

كه كس نگشود و نگشايد به حكمت اين معما را

 

ادامه دارد...

 

× مصطفی فقیهی

مدیرمسئول و سردبیر 

 


 

» از همین نویسنده

در حاشیه ی انتشار تصاویر منتسب به دختر میرحسین ؛ ذبح اخلاق - مصطفی فقیهی
از "ظهور نزدیک است" تا "اظهارات امام جمعه قم در مورد رهبر انقلاب" ؛ یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش

آقای احمدی نژاد! 14 خرداد 89 را به یاد دارید؟ / خرما نتوان خورد از اين خار که کشتيم!


 

 

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۷۸
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۱۴
ناشناس
|
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۹
جناب سعید خان
با این حرفای کلیشه ای چه راحت میتونید طرف مقابل رو انکار کنید
وقتی کارهای خوبی انجام میشه ربطی به رییس جمهور نداره برنامه کلی نظامه
وقتی تو یه گوشه کشور لامپی میسوزه فریادها بلند میشه که همه این مصیبتها از بی کفایتی رییس جمهوره
سوال من اینه: اگه این برنامه سازمان برنامه و بودجه هست چرا در دولتهای قبلی اجرا نمیشد؟؟؟؟
اگه همه کارها مربوط به برنامه و بودجه هست پس دولت چیکاره است؟؟؟؟
میدونی آقا سعید
شما احتمالا همیشه تو انتخابات شکست بخورید چونکه چشمهاتون رو روی حقایق می بندید و انکار می کنید. در نتیجه تحلیل هاتون و استراتژی هاتون غلط از آب درمیاد.
مطمئنا اگه انتخاباتی به نفع شما شد از ضعف اینوری هاست نه از قوت شما
BMR
|
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
آقاي مصطفي فقيهي، مدیرمسئول و سردبیر عزيز، ميشه يه لطف كنيد يه عكس تمام رختون رو هم بذاريد.
قانعی
|
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۶
جناب آقای فقیهی .مته روی خشخاش گذاشتن کارعاقلانه ای نیست .برایت متاسفم ازاینکه بعداز قریب هفت سال هنوز سرگردان وحیرت زده هستی وجلوی انتخاب مردم علامت سئوال میگذاری ومردم را دچار ابهام می کنی .اگر بخواهی خیلی ایده آل فکر کنی یقینا به بن بست خواهی رسیدمثل آن کامنت گذار ناشناس که سه دهه حامی نظام بوده والآن دربن بست انتخاب گرفتار آمده واحیانا در آینده ای نه چندان دور ازعملکرد سی ساله اش شرمنده ونادم هم خواهدشد .به نظرم میرسد که شما وکسانی که مثل شما می اندیشند ؛ قبله آمالشان فقط خاتمی هست وبس ودرزیر آسمان کبود جز خاتمی کسی را قبول ندارندکه اگر اینگونه باشد وا اسفا. جوانفکر را ببین ومثل او نباش.
ناشناس
|
۱۹:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۴
مقصود این آقا زیر سوال بردن زحمتهای رئیس جمهور خوب ومردمی کشورمونه.ولی ما مردم هوشیارتر از اینیم که شما و هم کیشانتون فکر میکنید.مرگ بر فتنه گر
ناشناس
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۳
راستی چرا در زمان دور اول خاتمی که همه ارگانها و دستگاهها از بالا تا پایین بر علیه خاتمی بودو همه تبلیغات هم بر علیه خاتمی،مردم به حرف هیچکی گوش نکردند و خاتمی با رای بالایی برنده شد ولی در دور دوم احمدی نژاد تبلیغات سازمان یافته و چی و چی (به رغم بعضیها) عامل پیروزی احمدی نژاد شد؟؟؟؟ چرا یه عده فقط خودشونو برحق میدونن و فکر میکنن فقط اونا درست فکر و نظر اونا درسته؟؟
مردم در دور دوم خاتمی با رای بالایی خاتمی رو انتخاب کردن نتیجه تحلیل این آقایون این شد: مردم توسعه سیاسی پیدا کردن فرهیخته شدن شناخت سیاسی دارن. تو اون زمان مگه کسی جرأتشو داشت بگه تقلب شده ولی وقتی احمدی نژاد با رای بالایی برنده میشه تحلیلها این میشه: اولا که تقلب شده ثانیا اگه هم نشده باشه مردم ابله و سفیه و نادانند احمقانه فکر میکنن گله ای رای میدن!!!!!!!!!!
انحصار طلبی و جمود فکری تا چه حد ؟؟؟؟؟؟؟ آقای فقیهی من فکر میکنم شما هم یکی از اینها هستید
ناشناس
|
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۳
رای مردم به آقای احمدی نژاد بخاطر نتیجه نگرفتن مردم از شعار های رئیس جمهور های قبلی بود. مردم عدالت را می خواستند نه شخص خاصی را و فقط احمدی نژاد بود که به این مسئله برای تبلیغ استفاده کرد. حتی حرکت های او در شهرداری نیز در همین جهت بود .
مهدی
|
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۳
آقای احمدی نژاد دست به اصلاحاتی در این کشور زدند که همه طی دوره های خود فقط جرئت حرف زدنشو داشتن و نه عمل و پیاده سازی اونو
ولی نباید فراموش کرد که نحوه مدریت ایشون در این اصلاحات خوب نبوده چون میخواد همه چیزو به اسم خودش تموم کنه بدون مشورت و کمک گرفتن از دیگران
با امید به بهتر شدن و پیشرفت کشور عزیزمون در تمامی عرصه ها
جواد
|
۰۱:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۲
ببینید شما تو شهرها که کمترین امکاناتتون از مرفه ترین و بهترین های دهات و روستاها بیشتره نشستین پشت کامپیوترها و لب تاباتون و حالا که از گردش و تفریح و پارک گردی و گلف و اسکیتون خسته شدید (البته منظورم همه نیستن) دارین جهت تفریح و سرگرمی به همدیگه دهن کجی میکنید و مجادله سیاسی!!!!(البته اون چیزی که بیشتر نمود داره و کلاس شده سب احمدی نژاده)
با هزاران گزاره های فلسفی (به نظر خودتان) و البته سفسطی( به نظر من) احمدی نژاد رو میکوبید و میچلونید و فکر نمیکنید که آیا این حرفاتون تا چه حد صحیح یا سقییمه
کاش قبل از دولت احمدی نژاد گذرتون به این روستاها میفتاد تا اون وضعیت بدبختی و بیچارگی مردم رو از نزدیک مشاهده میکردید و مقایسه میکردید با وضعیت الان روستاها
من بچه روستام و از نزدیک مزه تلخ فقر و بدبختی را چشیده ام و به چشم خود میبینم که چه تحولی در روستاها ایجاد شده و چقدر بر رفاه و آسایش این مردم ساده دل زجر کشیده افزوده شده که با همه مشکلاتشون( که اگه شما فقط چند روز جای اونا بودید به زمین و زمان کفر میگفتید) در زمان انتخابات تا نفر آخرشون از صحرا و سر زمین کارشونو رها میکنن و بی ادعا و مخلصانه در انتخابات شرکت میکنن( در حالیکه اگه مردمی به خاطر کاستی ها، نارساییها و حق کشیها از نظام و انقلاب طلبکار باشند و انتخابات رو تحریم کنن هم اینانند) اونوقت رای اینها میشه گوسفندی و گله ای و پوپولیستی و ... و رای اون عده ای که اغلب تو خیابونای بالای شهرها (مخصوصا تهران) زندگی میکنن (البته اگه رای داده باشن) میشه قشر فرهیخته و آگاه که همیشه از بهترین امکانات جامعه استفاده کرده و همیشه طلبکار بوده و همیشه در جهت تخریب نظام و انقلاب قدم برداشته اند
مخصوصا منظورم اوناییه که مست ثروت و شهوتندو تا کسی یک ذره میخواد در مقابل اینا بایسته با هزاران ترفندو تزویر و رنگ و لعاب و با امکاناتی که در اختیار دارن به همراه عده ای بیچاره (به نظر من) که آرزوی چنین زندگی هایی دارند چشمشون رو به حقایق میبندن و خدا رو فراموش میکنن
من فقط یکی دو نمونه از خدماتی که در روستاها در این مدت قلیل صورت گرفته رو میگم:
قبلا تو منطقه ما فقط یه جاده اصلی آسفالت بود اونم به مدت ده یازده سال بود داشتن درست میکردن بعد 84 تمام راههای روستایی که بیش از دویست روستاس اسفالت شده و این چیزی که به نظر شما یه موضوع یا مشکل صد سال پیشه برای ما یه نعمت بزرگیه که به مدد احمدی نژاد بهش رسیدیم
نمیدونم تا حالا رفیتد تو خونه های گلی و خشتی روستایی که به غیر از افراد انواع و اقسام مورچه و موش و موریانه و کک و ساس و سوسکهای مختلف و متنوع و انواع حشرات پرنده جهنده و خزنده اونجا حضور داشتن و یک شب اقامت در چنین هتلی شما رو تا صد سال از مراجعت به روستاها بی نیاز میکرد که الان تبدیل به خونه های آجر و سیمانی به سبک شهری که به واسطه وام های بدون بهره و طولانی مدت این دولت به سرانجام رسیده که تمام مردم روستاها دعاگوی بانیان این حرکت می باشند
اجرای طرههای هدی روستایی مثل خیابان کشی و احداث جوی و جمع اوری زباله و اب شرب و .... از خدماتیه که واقعا محرومیت رو از چهره روستاها زدوده
وامهای بلا عوض جهت آبیاری بارانی و تحت فشار که باعث زیر کشت رفتن زمینهای زیاد افزایش محصول اشتغال افزایش سطح درامد روستاییان شده و این قشر ضعیف نیز کم کم دارن معنای زندگی رو میفهمن
سوال اینجاس که چرا تمام این کارها ظرف چهار - پنج سال اخیر صورت گرفت؟؟؟
چرا دولت های قبلی حداقل یک صدم اینکارا رو برای این مردم بیچاره انجام نمیدادن؟
مگه امام همون اول نگفت که باید به این قشر پا برهنه برسید چرا که اینها صاحبان اصلیه انقلابند
حتما این دولت نیز ضعف های بزرگی دارد ولی چرا در قضاوتهای خود با انصاف عمل نمیکنیم؟؟؟؟
پاسخ ها
سعید
| |
۲۲:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۴
کلی آسمون ریسمون بافتی که بگی احمدی نژاد خوبه ولی برادر استدلال هات خیلی آبکی بود!!
آباد کردن روستا ها اصلا ربطی به شخص رییس جمهور نداره.
این یک برنامه دراز مدته که یببر اساس اون به تدریج همه روستاها دارای آب وبرق وگاز وتلفن می شند.
نمی دونی برو از سازمان برنامه وبودجه بپرس.
الته کل قضیه فلسفه رای دادن روستاییان به احمدی نژاد فقط یک علت داره :
اونم توزیع گونی سیب زمینی / توزیع سهام عدالت //توزیع پتو و بن پنجاه هزار تومانی درست از1 ماه قبل تا شب انتخابات ادامه داشت. همین
ضمنا بهت یاد اوری می کنم آیا اون جمعیت 4 میلیونی 25 خرداد 88 که برای اعلام مخالفت با احمدی نژاد اومدن تو خیابون آزادی واطراف , همشون ساکنین نقاط مرفه تهران بودن !!!
ناشناس
| |
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۱۲
واقعا متاسفم برای صحبت کردنت. برو ببین دنیا طی 4سال چه تغییرات بزرگی کرده،اون وقت به اسفالت روستاتون افتخار میکنی!!!خیلی از مناطق دنیا یک زمانی قابل سکونت نبودند حالا شده اند مکان توریستی!!!میخوای بعد از یک عمر خیابوناتون رو اسفالت نکنند؟مردم امریکا وانگلیس با وضع به مراتب بهتر از ما مینالند ان موقع تو برای اسفالت غیر استاندارد شهرت پز میدی؟وای برانسان نادان.یا علی میفهمم از دست مردم نادان چه کشیدی!!!
علوي
|
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۱
آقاي فقيهي چرا هي سوالات ابهام انگيز مي پرسي / همه مي دانند اين چرخش ها و تغيير و تحول در جبهه بندي هاي راستها و اصولگرايان ناشي از ورود ..... در انتخابات و دور زدن قالبياف و محسن رضائي شد . خودتان را به جهالت يا تحير نزنيد ؟ و يك تحليل بدرد بخور ارائه بدهيد
ناشناس
|
۲۰:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۰
من هم در همه سالهای پس از پیروزی انقلاب و درتمامی انتخابات به عنوان عضو هیئت اجرایی-بازرس وزارت کشور-بازرس شورای نگهبان-مسئول آمارمنطقه-و....کار کرده ام.درانتخابات سال84درمکه مکرمه بودم وبه دلیل آشنایی بامقوله انتخابات فرمهای نهایی راتنظیم کردم. همه میدانند که عامه مردم رای خودرابراساس شورتبلیغاتی روزهای آخرمی دهند .درمکه از تبلیغات مطلقا خبری نبود لذا به نظر میرسید که رای هر کس بر مبنای شناخت قبلی ازکاندیداها می باشد ضمن آنکه هرکاندیدا هم همشهریان خاصی راداشت مثلامازنیهااز لاریجانی-مشهدیهاازقالیباف-آذریهاازمهرعلیزاده و....حمایت می کردند واز طرفی همه صنوف بودند وشاید به واقع سالم ترین شیوه انتخاب بود چون اعضای صندوق هم هرکدام ازیک استان بودند و هیچ آشنایی قبلی هم با همدیگر نداشتند. ...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۱
نتيجه!؟
اميد
|
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۰
داستان را پيچيده نكنيد.
حاكميت خواست احمدي نژاد شود و زمينه اينكار را فراهم كرد و غير از اين نمي توانست بشود و براي همين هم بود كه هاشمي به خدا شكايت برد
م.م.ب.م
|
۰۷:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۸
ببینید ساده ترین الگوی پیشرفت را یکی از دوستانم که در سفری کاری به یکی از کشورهای عقب مانده دیروز و پیشرفته امروز دیده بود وتعریف میکرد که در ان کشور از یکی از محیطهای کاری بازدید کرده بود که سه نفر به استقبال آنها آمده بودند که خودشون رو اینجوری معرفی کرده بودند aهستم مدیر سابق b هستم مدیر فعلی c هستم مدیر آینده و روند شروع کار را از مرحله شروع و پیشرفت و همچنین برنامه های آینده رو این سه نفر توضیح دادند شاید امروز وقت اون رسیده باشه که یک نیمه نگاهی به گذشته ویک نگاه جدی به حال و یک نگاه عمیق به آینده داشته باشیم چرا کسانی که عامل پیروزی انقلاب بودند و خون دل خوردند وزجر کشیدند و در این میانه اندوخته این نظامند را با دستان خود خفه کردیم آیا فکر نمیکنیم با تهمت زدن و افترا به آنان جز هدر دادن سرمایه های انسانی این مرز و بوم هیچ فایده ای نصیبمان شد شد.
زنده باد جمهوری اسلامی ایران
زنده باد سردار سازندگی هاشمی که فراتر از یک سیاستمدار بزگ است
ناشناس
|
۱۳:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
با سلام،
عالی بود.
ناشناس
|
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
دوستان من سلام
ببینید به نظر من ادامه وضعیت موجود به سلاح هیچ کس نیست همه می دانیم برای چه انقلاب کردیم و برای چه هدفی در این کشور زندگی می کنیم و این دعواهای سیاسی امروز مارا به روزهای روشن تری خواهد برد و به همه اون کسانی که از روی هوا و هوس و به جهت حب نفس دنبال سیاست میروند هشدار می دهد که این مردم مردمی فهمیده اند و نمی شود با شعور مردم بازی کرد حالا چه در مسند نمایندگی مجلس و چه در مسند ریاست جمهوری و یا پایین تراز آن .
در هر صورت این یک واقعیت جامعه آزاد اندیش هست که در برهه ای از زمان با فردی موافق و در برهه ای از زمان مخالف وی باشند و همین مسئله نشان دهنده این هست که مردم کاملا هوشیارند و رصد می کنند حرکتهای افرادی که بر آنها حکومت می کنند و بعضآ با رای دادنهای اقتضایی و همچنین غافلگیرانه اعتراض خودشون را به وضعیت موجود اعلام میکنند و شاید بعد از گذشت زمان متوجه شوند که وضعیت قبلی بهتر بوده و مجدداٌ دست به انتخاب قبلی بزنند در هر صورت نباید شعور مردم توسط گروهی خاص و منحرف به بازی گرفته شود و هر چقدر سیاسیون با مردم صادقانه تر برخورد کنند مردم هم اقبال بیشتری نشان خواهند داد و این به نفع هم مردم و اهل سیاست خواهد بود
زنده باد انقلاب اسلامی ایران
ناشناس
|
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
وقتی آقای رفسنجانی با این اعتقاد میاد جلو که در مسیر پیشرفت یک کشور عده ای زیر چرخ های توسعه له میشوند و. این رو عادی می دونه پشت سرش هم خاتمی میاد که در بطن به همون آدم اقتدا می کنه ودچار یک جور افسارگسیختگی سیاسی میشه و فکر میکنه شکم مردم گرسنه رو میشه با گفتگو حل کرد، معلومه عامه جامعه که درصد بالایی از جامعه رئ تشکیل میدهند دنبال کسی میروند که حرف دل اونها رو بزنه و از عدالت حرف بزنه!!!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۸
حرف دلي كه عمل به اون نشد هيچي ، قوز بالا قوز شد .
مبهوت
|
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
شاه‌كليد حل اين معما، پاسخ سئوال هشتم است كه وقتي از دوستان عزيز پايگاه سئوال مي‌كرديم حجت شرعي شما براي تغيير از قاليباف به احمدي‌نژاد چيست و اين حمايت‌ها و اقدامات بي‌حد و حصر چه توجيهي دارد، مي‌گفتند نظر ... بر اين قرار گرفته است!؟ آيا اين‌گونه خرج كردن از ايشان هدف‌دار نبوده است!؟ آيا آنهايي كه در زمان تصدي احمدي‌نژاد در شهرداري تهران، درست مثل امروز كه تمام پروژه‌هاي عمراني كشور را قبضه كرده‌اند و ديگر پيمانكاران بايد ريزه‌خواري آنها را كنند،پروژه‌هاي عمراني شهر تهران از ساخت بزرگراه‌ها گرفته تا مناطق 21 و 22 شهر تهران را عهده‌دار بودند، بقاي منافع خود را بر حمايت از احمدي‌نژاد نمي‌ديدند!؟
reza
|
۰۷:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
میان ماه من با ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است . هاشمی کجا و مصباح کجا؟
علیرضا
|
۰۲:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
مرسی عالی بود
ناشناس
|
۲۲:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
اقاي حسيني !2 تا چشم داريم سالم سالم ولي چيزي نمي بينيم.اگه شما چيزي ديدي به ما هم خبر بده!او كجا وهاشمي و خاتمي كجا؟ تكيه بر جاي بزرگان نتوان زد به گزاف!
سید
|
۲۲:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
این روزها واقعا دلم به حال احمدی نژاد می سوزد.
وضعیت را در مملکت بگونه ای درست کرده اند که
تنها کاری که آزاد است: فحش دادن به احمدی نژادست.!!!

هرکسی از راه میرسد به احمدی نژاد بد وبیراه می گوید وتمام تقصیر ها ومشکلات مملکت از گرانی ارزاق تا گران شدن اجاره خانه و گرانی کرایه اتوبوس وتاکسی را بر گردن احمدی نژاد می اندازند وهمه مسولان از قضاییه تا مجلسی ها و روحانیون و...ومردم را تشویق می کنند تا با فحش دادن به او عقده هایشان را خالی کنند.
درصورتیکه خودشان می دانند مقصر اصلی او نیست.
این رسم معرفت ومردانگی نیست.
پاسخ ها
رضا
| |
۲۲:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۴
برادر دلسوز رفتار احمدی نژاد اصلا جای دلسوزی ندارد. اون بلده چطوری گلیم خودشو بیرون بکشه!
دلت به حال این ملت بیچاره بسوزد...!!
محسن
|
۲۲:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
دارم روزي را مي بينم كه نماينده هاي مجلس و ... مي گويند: مرگ بر احمدي نژاد
احمدي و مشايي اعدام بايد گردند...
بله دوستان گذر دوست به دباغخانه خواهد افتاد...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
به نظر من هم امکانش هست همونطور که همونهایی که در 18 تیر شعار مرگ بر خاتمی سر می دادند سال 88 شده بودند طرفدار سینه چاک خاتمی و موسوی و...
ناشناس
|
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
جناب فقیهی شاید به نظر خنده دار بیاید ، ولی شما یک بار دی
ر سریال مرد هزار چهره مهران مدیری رو تماشا کن ! جواب سوالت رو خیلی راحت میگیری !!!
مسعود شصتچی رو یادت میاد ؟
دکتر شمس
|
۲۰:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
به درویشی غناعت کن که سلطا نی خطر دارد .دکتر شمس از فلاور سیتی
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
مطمئنا دکترای ادبیات نیستید دکتر شمس
حسینی
|
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
اقا مصطفی این همه چرا چرا نوشتی ولی هیچ نامی از خدا نبردی بدان همه چیز دست خدا ست این هم لطف خدا بوده که ایشان رئیس جمهور شوند ولیاقتش را هم دارند به اندازه 10 برابر هاشمی و خاتمی دراین مملکت کار کردند کور شود هر انکس که نمی تواند ببیند
پاسخ ها
محسن
| |
۲۰:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
عزیزم تو این 6 سال که احمدی نژاد رئیس جمهور شده قیمت نفت 3 برابر شده....حالا تو همین مدت کشور بغل دستیمون ترکیه جز 16 اقتصاد بزرگ دنیا شده و رشد اقتصادیش هم تو اروپا اول شده و تورم 3 رقمی رو رسوندن به تک رقمی...همه ی این کارا رو هم بدون داشتن درامد نفتی کردن....
حالا دیگه قضاوت با عقل شماست!!!
ناشناس
| |
۲۲:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
خدا چشم به انانی بدهد که نمی توانند خوب ببینند. خانم یا اقای حسینی لطف خدا را مصادره فقط برای ایشان مصادره نکن خاتمی و هاشمی و اقاو بنی صدر هم روسای جمهور ای ن انقلاب بودند ان بالطف جنابعالی رییس جمهور شدند؟ مهم حال افراد است نه ؟
ناشناس
| |
۲۲:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
حرف .... نزن با دلیل بگو که چرا برتره به خاطر آمار های دروغ
mahdi
| |
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
شکی نیست که خوب کار کردن و تلاش
ولی اشکالات جدی مدریتی به ایشون وارده

کلا هیچ کسی که بی عیب نمیشه
هرکدوم یه خوبیایی داشتن و یه اشتباهاتی
کم و یا زیاد
ناشناس
| |
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
ده برابر ؟؟؟کار مفید یا کار خالی؟؟؟
ناشناس
| |
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
بعدش بینا شود هر کس که خوب نمی بیند انشالله!×!!
ناشناس
| |
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
منصف باشین تا نظم خدای رحمن با انصاف با شما بگیره.
ناشناس
|
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
سوالای قشنگی کردی آقا مصطفی فقیهی! هرچند شاید چندو چون جواباشم مثل خیلیهای دیگه بدونی و نتونی بهش جنبه خبری بدی، ولی باز همین که همین سوالا رو هم زدی تو تیتر خبری و یه حال و هوایی به سایت خبریتون دادی باز دمت گرم!! من مطمئنم اگه زودتر از اینم میشد و راه داشت حتما میزدی - در جواب رفیق ناشناس گلمون از امریکا-
ناشناس
|
۱۲:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
در انتخابات پوپولیستی هر انتخاب ممکن است ولی بهتر است که انتخابات پارلمان محور باشد
محمود
|
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
خواهشمند است تحليلي نيز با اين عنوان بنويسيد:
"چگونه در زمان هاشمي، علي رغم مخالفت سپاه، حوزه علميه و تمام اصول گرايان خاتمي رئيس جمهور شد."
خواهشا نظر اينجانب را منعكس فرماييد.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
آقای جنتی در چندین نوبت جواب این سوال را دادند و فرمودند ما اشتباه کردیم و دیگر اشتباه دوم خرداد تکرار نمی شود... بالاخره همان تجربه بود که باعث رقم خوردن تمام انتخابات پس از آن بود...
ناشناس
| |
۲۲:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
مردم
ناشناس
| |
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
چون مردم خواستن و به خاتمی رای دادن
مردم ما نظر خودشونو بی توجه به جریانات سیاسی و .... میدن
البته مردم منظورم کل ایرانه پهناوره نه فقط یه شهر و یه منطقه خاصش
مهدی
| |
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
بله دوست من آقای جنتی و خیلی از دلسوزان نظام بعد انتخاب مجدد خاتمی و رای دادن به ایشون اظهار کردن که این بابا این چیزی نبود که فکر می کردیم
باز خوبه جرآتشو داشته و گفته
نه مثل بعضیا
ناشناس
| |
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
من خودم شاهدم همون مردمی که خاتمی رو رئیس جمهور کردند احمدی نژاد رو هم رئیس جمهور کردند ولی وقتی عده ای نتایج به کامشان باشد مردم مردمند و وقتی نباشد مردم می شوند تقلب!!!!!
ناشناس
|
۰۹:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
2 سال پيش هم جرات مي کردي همين تحليلي رو بکنيد ؟؟؟ حالا که مردم بيچاره شدن اينا رو مي گين ؟؟
پاسخ ها
مهدی
| |
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
ممنون از اظهار دلسوزی شما و نظر در باره وضعیت مردم از اونوره دنیا!!!
ناشناس
| |
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
دکتر مهدی!!!کسی که آی پی برای ایران نباشه الزاما خارج از کشور نیست!!ممکنه از وی پی ان استفاده کنه!!!بصیرت داشته باش برادر:)))))
ناشناس
| |
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
آقای بصیرت!کسی با VPN نمیره سایت مجاز!!
ناشناس
| |
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
مهندس ناشناس عجب اسمی شدا بی خیال روشنگر
رضا سلیمانی
|
۱۹:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
این نوشته مرا به آن روزها برد. یادم می آید تلفن همراهم زنگ زد، یکی از دوستانم به نام "محسن" بود که آن روزها دوران آموزشی سربازی اش را در یکی از پادگان های ... در استان خراسان می گذراند. شروع کردم به احوال پرسی، او بجای پاسخ احوال پرسی هایم، شروع کرد به تند و تند حرف زدن که؛ "معلوم نیس چه خبره، هفته پیش و امروز ..... اونهم فقط به "احمدی نژاد"! .... رای همه رو چک می کردن که یه وقت بغیره "احمدی نژاد" رای نداده باشیم.به او گفتنم؛ "درگیر نشو، سربازی است و از خانه هم دوری، آرام باش و..."

بعد از پایان تماس، مدام به وقایع هفته قبل فکر می کردم که..... تمام مساجد مردم را ترغیب می کردند تا به "احمدی نژاد" رای دهند. جملات تقریبا در گوشم است؛ "اگه به احمدی نژاد رای بدین، به یکی مثه خودتون رای دادین، یه بچه کارگر، یکی که می خواد دزدا رو بگیره، یکی که وقتی بیاد وضع همه مون خوب می شه و ..."
یادم می آید یخه یکی شان را گرفتم و گفتم؛ "قانون را نمی دانی که نباید در زمان رای گیری تبلیغ کنی"؟ جوابش جالب بود؛ "به شما ارتباط ندارد آقا! ما دستور داریم اگر دنبال مشکل می گردید بفرمایید با هم برویم ..." در تمام آن هفته با خودم فکر می کردم مزیت "احمدی نژاد" نسبت به "لاریجانی" و "قالیباف" چیست؟ طی هفته های بعد متوجه شدم اصلا بحث مزیت ها نبود؛ "معجزه هزاره سوم" باید پیروز انتخابات می شد، حالا به هر صورت ممکن. همانهایی که ................. ناگهان دنبال این بودند که "حمایت از احمدی نژاد". انتخابات 84 فرق اساسی هم با دو دوره قبلی انتخابات ریاست جمهوری که من از نزدیک دیده و در آن شرکت کردم بودم، داشت؛ "حضور اشخاصی در صندوق های رای که مردم را تهییج می کردند تا به یکی از کاندیداها رای دهند. این کار را علنی و بدون شرم از قانون می کردند. یک کار تیمی و حساب شده...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
آلمان؟؟؟!!!
ناشناس
| |
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
كاملا درست است! ريشه ... در سال 84 بود.
شانلی
| |
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
چه جالب درست برعکس مسجد محل ما که به زور به مردم می گفتن به هاشمی رای بدین ... .. که خودشو کشته بود ... ولی قسمت جالبش این بود که خود بسیجیها دو دسته بودند حامی قالیباف و حامی احمدی نژاد
مهدی59
|
۱۵:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
دوست نویسنده کم کم دارد به اصل قضیه نزدیک میشود مخصوصا ذکر کسانی که شرکتشان را در انتخابات به قول امام حرام است .
ناشناس
|
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
خواستم نظر ندم ولی اینقدر قلقلک شدم که گفتم چیزی بگم ونخودی بریزم
به نظر من خیلی خوب بود از رییس جمهور سئوال می کردید ببیند واقعیت چیه ؟ چون دیگران که سند ندارند برای حرفشان .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
آره ، اون هم مي ياد همه چي را به شما مي گه .
ناشناس
| |
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
؟؟؟!!!!
ناشناس
|
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
بنده هنوز اعتقاد دارم آقای احمدی نژاد سیاستهای خوبی را اجرا کرده اند که دیگران جرات اجرای آن را نداشتند . اعتقادم اینست که ایشان در هر دو دور رای را از مردم ایران گرفتند . ممکن است 1 عده از رای دادن پشیمان شده باشند ولی این دلیل بر عدم صحت انتخابات در آن روزها نیست . الان مخالفت با ایشان و مسخره کردن و جک ساختن برای رئیس جمهور کلاس دارد و حمایت از ایشان املی است و بی سوادی و بی کلاسی / همین
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۳:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
یکی از این سیاستها را بفرمایید که فیض ببریم . دیگران منظور 4 رییس جمهور قبل از اوست یا کشور های دیگر یا مسئولین نظام ؟
ناشناس
| |
۰۸:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
دقیقا مسئولین نظام منظورم بود و همین طور روسای جمهور قبلی که الانم مسئولین نظام محسوب میشن . خوشم میاد از این که تو دور دوم انتخابات گذشته همه مسئولین نظام از چپ و راست و وسط همه پاپیون کرده بودن که نکنه احمدی نژاد بیاد و نونمون آجر شه / آخه میدونید که مسئولین نظام و به قول خودشون نسل اول انقلاب باور داشتن که تا اونا هستن نوبت به بقیه نمیرسه ولی مردم نشون دادن که دل پری از همشون دارن و به حرف هیچ کدومشون گوش نکردن و به احمدی نژاد نسل سومی رای دادن/ ضمناً یادمون نره که رئیس جمهور خدا نیست و تو این مملکت شخص اول هم نیست که قدرت همه کار داشته باشه. باید با نصاف باشیم و نسبی حرف بزنیم و قضاوت کنیم نه مطلق . با تشکر
مهدی
| |
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
آقای احمدی نژاد دست به اصلاحاتی در این کشور زدند که همه طی دوره های خود فقط جرئت حرف زدنشو داشتن و نه عمل و پیاده سازی اونو
ولی نباید فراموش کرد که نحوه مدریت ایشون در این اصلاحات خوب نبوده چون میخواد همه چیزو به اسم خودش تموم کنه بدون مشورت و کمک گرفتن از دیگران
با امید به بهتر شدن و پیشرفت کشور عزیزمون در تمامی عرصه ها
شاهد
| |
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
حيف كه نمي‌شه به پاسخ‌ها امتياز داد!
آقا مهدي عزيز،
احمدي‌نژاد جرأت نداشت بلكه مثل ديگرا عاقبت‌انديش نبود و نمي‌دانست كه تا زيرساخت‌هاي يك كار مهم، فراهم نشده باشد، نبايد دست به آن كار زد. لذا الان اثرات منفي اين اقدامات به اصطلاح شجاعانه ايشان، گريبان كشور را گرفته و متاسفانه فاصله بين مسئولان نظام با يكديگر و با مردم را روز به روز زيادتر مي‌كند و نتايج نه چندان مطلوب اقدامات متهورانه غيركارشناسي علاوه بر ايجاد مشكلات اقتصادي و معيشتي براي مردم، از اعتماد عمومي كه پشتوانه اصلي نظام است، مي‌كاهد. امروز روز آگاهي براي رهايي از مشكلاتي است كه ناآگاهان به آن دامن زده‌اند.
ناشناس
| |
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
اقا شاهد!تمام وقت وپول مملکت رو با تفکر شما برای ایجاد زیر ساخت خیالی حیف ومیل کردن بعد رسیدن سر خط لااقل این بنده ی خدا شروع کرد تا تو کار مشکلات بلکه حل بشه کلا احمدی نژاد جلوی دزدیرو گرفته تا جایی که می شده مشکل اینه البته با سیاست خارجی ایشون مخالفم.
شاهد
| |
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۱
ناشناس محترم!
لابد كارهايي كه در دوران سازندگي شروع و در دوره دولت اصلاحات تكميل و در زمان آفاي احمدي‌نژاد به بهره‌برداري رسيده است را هم جزء آمار ايشان به حساب مي‌آوريد! خوب است بدانيد طبق اعلام دفتر پژوهش‌هاي مجلس در دوره آقاي احمدي‌نژاد، دولت معادل 100 سال كشور درآمد نفتي داشته است و با اين درآمد چه حجم كاري ميشد انجام داد، بماند! الان اغلب پيمانكارا از دولت طلبكار هستند و دولت هم به بانك‌ها بدهكار! چرا!؟
ناشناس
|
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
تو جهان سوم هر اتفاقی میتونه بیفته تحلیل و تفسیر وقایع مال از ما بهترونه همین آقایونی که الان فریاد وااسلاما سر میدن اون روزها این آقا رو تا مقام معصومیت پیش بردند
ناشناس
|
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
با سلام و آرزوي خير براي انتخاب و آقاي فقيهي و همه دوستداران و دلسوزان فهيم و خردورز نظام ج.ا.ايران
آقاي فقيهي قطعا پاسخ بسياري سوالاتتان را مي دانيد و همه آنهايي هم كه مطالعه اي داشته و دارند نيك مي دانند كه چه شد، هر چند كه خدا مي داند چه خواهد شد. من مرور اجمالي بخشي از گذشته را كه خود تجربه كرده ام خالي از لطف نمي دانم.
اينجانب در همه عرصه هاي انقلاب و دفاع مقدس و حوادث گذشته سه دهه عمر نظام تاكنون همراه نظام و حاكميت بوده ام و از همين رو در بين اقوام و دوستان و آشنايان احترامي داشته ام و نظراتم را كم و بيش مورد مداقه قرار مي داده اند و مخالفتم با يك حركت و ديده براي آنها معمولا حجت بوده ست. هيچگاه اعضاي فاميل نزديك در راي با اين بنده ناچيز تقابل نمي كردند و به فردي كه مورد نهي بود راي نمي دادند، مثلا تا انتخابات سال 1372 هميشه به آقاي هاشمي راي داديم و به اعتقاد خودم به دليل گسترش بكارگيري افرادي كه چندان اعتقاد و يا سابقه اي در انقلاب نداشتند توسط آقاي هاشمي و تجمل گرايي مورد انتقاد رهبري معظم، در دور دوم انتخابات 72با اندوه و ناراحتي به آقاي هاشمي راي ندادم. در انتخابات 76 و 80 هم به اصلاح طلبان راي ندادم هر چند براي شخص آقاي خاتمي احترام قائلم. اين وضعيت تا دور دوم انتخابات 84 ادامه داشت. ولي پس از آن دو عضو خانواده ام كه عضو يك نهاد خاص هستند با هدايت و تبليغ نيمه پنهان آن سازمان(كه در سال 1388 دخالت و تبليغشان به نفع آقاي احمدي نژاد كاملا علني بود) به كانديداي مورد نظر آنها راي دادند. آنها هيچگاه در قبال سوالات من پاسخي نداشتند و يكي از آنها در اولين سوالم كه به كه راي داديد گفت كه "ماه را انتخاب كرده" ولي هيچگاه نتوانست از انتخابش دفاع كند، تا مروز كه نادم و آشكارا پشيمان و سرافكنده است.
اما برادر فقيهي عزيز،‌ در جامعه اي كه من با علم به مصلحت فرزندم او را از ادامه راهي كه خيرش در آن نبود بازنداشتم (البته خلاف شرع هم نبود) تا الان كه متهم به عدم تذكر كافي و ... هستم، چگونه عده اي خود را مغز متفكر يك ملت مي دانند و به جاي آنها تصميم مي گيرند و برخي خواص با بصيرت هم مردم را بهائم مي دانند كه بايستي آنه را داره كرد. اين نتيجه دردناك امروز را بايستي در رفتار ديروز بزرگاني ديد كه روزگاري كشور تمام و كمال در اختيار آنان بود و نكردند آنچه را كه بايد مي كردند. من فكر مي كنم كه شايد اصرار بر خدمت بيش از خيانت مضر باشد. نلسون ماندلا پس از 30 سال مبارزه جانكاه فقط يك دوره رئيس جمهور شد و سپس خود كنار رفت. عزت او همچنان محفوظ و نظراتش نه براي آفريقاي جنوبي و آفريقا بلكه براي جهانيان محترم است. محصول امروز توليد اصرار به خدمت آقاي هاشمي است. من ايشان را فردي نابغه و واقعا در حد امير كبير باور دارم، اما آيا باور من و امثال من كه مطالعه اي داريم، كافي است؟ مگر چند درصد مردم ايران آگاهي مبتني بر مطالعات شخصي دارند؟ هر چند كه كمترين افراد تيم فردي مثل هاشمي از بهترين مجموعه فعلي بهتر و عاقل تر بودند، اما آيا آنها فضا را باز كردند تا نخبگان كشور و دگرانديشان وفادار به نظام و كشور رشد كنند تا مانع خطرات دشمنان و بدانديشان و عقده و بدبيني عوام شوند؟ استفاده از مختلفين در فكر مانع اقتدار مخالفين بنياني ميشد. احترام به منتقدين به تاكتيك ها همچون واكسني است كه ما را از ويروس هاي كشنده در امان مي دارد. بقول آقاي هاشمي مهدي هاشمي روزگاري در خانه بازرگان را سنگباران كرد و روزگاري ديگر هم بچه هاي خانم رجبي در خانه هاشمي را. بر عدالت الهي همين زيبايي بس كه اگر مخالفت هاشمي در شان بازرگان بود، ولي مخالفت فاطمه رجبي و ساير مخالفين هاشمي در حد و شان هاشمي نيست و نبوده است. اگر آقاي هاشمي مردان مخالف خود را اخته نمي كرد، امروز مخالفين او حداقل نشاني از جوانمردي و مردانگي داشتند. روزگاري تيم آقاي هاشمي با تمام توان عرصه را براي خود داشت تا مبادا خائني حضور يابد و مملكت را خراب كند، اين انديشه ناصحيح نبود، اما پشت اين انديشه حقير شمردن ملتي بود كه قدرت را از شاه گرفته و به امثال هاشمي سپردند. سپس تيم خاتمي آمد و با تمام توان تيم هاشمي را تخريب كرد وهر دو تخريب و تضعيف شده گروه سومي آمدند و هر دو را تخريب و تضعيف كردند و ....
چنين سناريويي در افغانستان هم اجرا شد. دولت مجاهدين آنچنان با هم مشغول شدند تا 200 طلبه افغانستان را فتح كردند (البته تربيت شده ISI پاكستان با اخذ موافقت آمريكا) و آنها هم آنچنان تند رفتند كه آمريكا خود ناچار به تقابل با دست پرورده خود شد.
وقتي بزرگان ما خود را عقل كل مي دانند و برخلاف بنيانگذار انقلاب انتخاب را(هر چند خطا) به خود مردم واگذار نمي كنند تا بموقع خود مردم اصلاح كنند، و به خود اجازه مي دهند كه آشكارا از فرد و يا افراد خاصي حمايت كنند (در حالي كه بايد احتمال بدهند كه ممكن است 140 ميليون چشم چيزي را ديده باشند كه خواص محدود شده در حصار محافظين نديديده اند)و وقتي مقامات نظامي ما با افتخار در گرايش ها و بازي هاي سياسي وارد مي شوند و شان بالاي حراست از نظام و انقلاب را تا حد يك بازيگر سياسي نازل مي كنند، و در توجيه تخلف خود از نظر امام آن را تفسير درست فرمان امام مي دانند، اميدوارم كه شاهد روزها و انتخاباتي بدتر نباشيم. بزرگان ما بدانند كه اگر دشمن بر ما فائق شود، اول سراغ بازماندگان و پيران انقلاب خواهد رفت. همان هايي كه بسياري از آنها امروز سران فتنه نام دارند و چه بسا آنها دوستان نادان را كمك كنند و صد البته كه حق عوامل آنها در بين انقلابيون دو آتشه انقلاب نديده و جنگ نرفته محفوظ خواهد بود.
و اما اين بازي هنوز به پايان راه نرسيده و سوال و نگراني اساسي اين است كه دولتي كه درآمدهاي كلان و نجومي داشته و به سختي هزينه هاي رسمي و حتي حقوق كاركنانش را پرداخته است(نمونه اش افزايش حقوق كاركنان خيلي كمتر از تورم و عدم انجام تعهدات مالي و اجراي با تاخير چند ساله و سپس ناقص قانون خدمات كشوري و ... كه همگي صرفه جويي قابل توجه ماليي براي دولت دشته است) و علاوه بر آنها متهم به تخلفات فراوان مالي است، اين پول ها را كجا برده و ذخيره كرده است؟
آيا ركن اول بسياري از تغييرات پول نيست. آيا بسياري افراد را با پول نمي توان خريد؟ آيا بسياري عقيده ها را نمي توان با پول مستقيم و غير مستقيم سست كرد؟ آقاي مشايي كه تا الان من يك موافق در جامعه براي وي نديده ام چگونه صاحب سايت هاي فراواني است كه حامي وي هستند؟ اينها بدون پول چگونهراه اندازي مي شوند؟اين پول ها از كجا آمده اسند؟
من نمي دانم آنهايي كه خود را عقل كل و ذيحق در تصميمگيري بجاي مردم مي دانند اين بار چه سناريويي دارند، ولي من بعنوان كسي كه پير عرصه حمايت از نظام بوده ام امروز خسته و درمانده ام. آنچنان خسته كه پس از فوت آقاي فاضل حتي قادر به انتخاب مرجع تقليدم هم نشده ام هر چند تاكنون باقي بر تقليد از امام بنا به فتواي مجتهد حي بوده ام و الان عمل به احتياط در حد امكان و باقي بر تقليد از امام مانده ام.
من نگران اين هستم كه با پول هايي كه جمع آنها مي تواند تا چند بودجه ساليانه هم باشد، توسط گروه موسوم به انحرافي (اين عنوان را قبول ندارم و گروه منحرفين شايد درست تر باشد، چون اين گروه از اول منحرف بوده است)اقداماتي غافلگير كننده انجام شود. خدا عاقبت ما بخير كند.
و كلام آخر اينكه اوايل سال 1384 به يكي از نمايندگان كه او را مرد شريفي مي دانم و سيدي جليل القدر، عرض كردم كه نگرانم سرنخ برخي بازيگران سياسي ما در دست صهيونيست ها باشد و ايشان تامل كرد و گفت آيا مدركي داريد كه عرض كردم مدرك خير ولي شواهد و قرائن دارم و ... عرض كنم. وي مكث كردند و در حالي كه به م ريخته بودند بنا به مصلهتي عقلايي فرمودند خير مايل نيستم بشنوم. و امروز مي گويند كه ستاره داوود از جيب برخي دستگير شدگان بيرون آمده و اين نگراني كه منحرفين وصل به بيگانه باشند و ...
پاسخ ها
شاگرد شما
| |
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
توضیح: این نظر از سوی نویسنده ی یادداشت "انتخاب" نیست و نظر یکی از بینندگان عزیز "انتخاب" است///

استاد بزرگوار افاضات شما انصافا ناشي از تجربه و مطالعاتتان دارد از اين باب خدارا شكر ميكنم اما با كسب اجازه چند مطلب كوتاه از شاگردتان:
1-اينكه در نوشته اي به اين طولاني و تحليلي توهيني به كسي نشده اين يك آموزش است چراكه اغلب انتقاد را با توهين در هم مي آميزيم و اين مطلب انتقادي بود ممنون
2-اما انتقادي بر انتقاديه شما دارم كه كاش راهنمائيم كنيد:"در اينكه جريان انحرافي وجود دارد اگر شك نكنيم كه اينها بازيهاي سياسيست و با توجه به مقاله شما كه آدم منصفي هم به نظر مي آئيد يك نكته در انتها بود كه مرا به اين فكر انداخت هنوز تا انتقادهاي غير مخرب و حق راه داريم . استاد گرامي واقعا شما باور داريد در جيب آقايان ستاره داود پيدا شده و رسانه ملي و نوچه اش 20:30 و ساير رسانه ها سكوت كرده اند براي مصلحت آنهم رسانه ايكه بي حرمتي به عكس امام را آنطور نشان ميدهد و... ولي با همه اين اوصاف بر فرض هم پيدا شده است آيا اين توجيهي است كه چرا آن نماينده محترم حرف بدون مدرك شما را قبول نكرده آيا هيچ كجا بدون مدرك و تنها بر اساس شواهد و قرائن در مورد كسي حكم ميكنند و آيا انتظار شما انتظاري بيجا نبوده
مرا ميبخشيد البته با توجه به متن نوشته شما شايد كمي توقع من از شما زيادي بوده است ولي همانطور كه گفتم در جامعه انتقاد ناپذير ما طبيعي است كه هنوز به تمام اصول اخلاقي انتقاد سالم آگاهي نداشته باشيم اما همين قدم ها هم انشا الله به خير است
ناشناس
|
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
به يه همشهري گفتند چي شد تو هم همشهري شدي ، گفت : ما اول همشهري شديم بعد فهميديم ... .
.........
ناصر
|
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
آقا مصطفي ! آب رو بريز همونجايي كه داره مي سوزه!هرچقدر دسوت داري فحش بده .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۱:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
بهترین تحلیلی بود که در این مدت در فضای رسانه ای ایران دیدم. کاش گوش شنوایی باشد
محمدی
|
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
حتما جایی خواندیم که: مردمی که تاریخ نمی خوانند یا نمی دانند لاجرم تاریخ را تکرار می کنند. وقتی فرهنگ سیاسی در جامعه ای کم باشد و صرفا گوش به بعضی افراد بسپاریم نتیجه اش خون دل است و بس.
ناشناس
|
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
فقط می توانم بگویم
سیاست کثیف ترین چیز ممکن در دنیاست . خدایا ما را از آلودگی ان بدور کن
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
ناشناس ، مگه بدون سیاست هم می شه کشورارو اداره کرد ، آخه این دیگه چه نظری بود که دادی؟؟!!!
حسین
|
۰۸:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
اولا به شهید رجایی نباید اهانت کرد. ثانیا نقش امدادهای غیبی و اجنه و رمال ها را از همان سال 84 نباید نادیده گرفت
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
بله درسته نباید به شهید رجائی اهانت کرد
ناشناس
|
۰۶:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۴
daghigh bod,khosham omad