پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرمقاله روزنامه کیهان تحت مسئولیت سید محمد خاتمی در ۱۹ خرداد سال ۶۰ و در یکی از مهمترین دوران سیاسی پس از انقلاب، خواندنی است و مطالعه ی دوباره اش، قابل تامل است.
به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری تحلیلی "انتخاب" Entekhab.IR؛ خاتمی که مسئولیت روزنامه "کیهان" در آن سالها را عهده دار بود، در این یادداشت در واکنش به ماجرای بنی صدر طی یادداشتی با عنوان "ملت رای خود را پس گرفت" نوشت: ملت دیروز با راه پیمائی و شعارهای تند خود نشان داد که رائی که داده است پشیمان است و می خواهد آنرا پس بگیرد. ملت با خروش خود ابراز کرد که رای به شخص نداده، رای به اسلام داده است و مجری قانون اساسی. با بیانی صریح اعلام کرد که شخص پرست نیست و اسلام را می خواهد.
متن این یادداشت در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت رای خود را پس گرفت
دیروز قرار بود مخالفین استبدادها و اختناقها در میدانهای شهدای انقلاب تجمع کنند. و جلوه هائی از استقامت نسل نویی را به نمایش بگذارند. هر کدامتان «روزنامه ای» باشد برای هر خانه ای که خود یک دفتر هماهنگی است! امید آن بود که این « نسل نو » ندای الگوی بزرگ خویش را لبیک گوید و عرصه خیابانها را به فریادی رسا بر علیه «غول استبداد» بدل سازد، فریاد کند که مرجعیتی نمی خواهد ولایتی را به رسمیت نمی شناسد و اسلام را نمیخواهد. امید آن بود که ۱۷ شهریور ۵۹ و ۲۲ بهمن ۵۹ دوباره تکرار شود و صدای « حمایتت می کنیم، حمایتت می کنیم» دوباره در فضا طنین افکنذ.
چرا که بر اساس تحلیلهای گذشته دیگر وقت آن رسیده بود که همه چیز با مردم در میان گذاشته شود، «بن بستها» شکسته گردد و مملکت از «بحران عمومی» و «خودکامگی ها» برون آید! اما وقتی دیروز قدم به خیابان انقلاب و میدان شهدا می گذاشتی، همه توطئه (امیدها) را نقش برآب میدیدی. ورق برگشته بود . آسان که بخت برگشته است، جمعیت موج میزد، اما شعارهای دیگر میداد، حرکت بود، شوق و امید بود، خشم و نفرت بود، رقص و پایکوبی بود، نوحه و سینه زنی بود، اما به بهانه ای دیگر. تو گوئی شاه دو باره زنده شده بود و این ملت را از وجود خود و استبداد خویش رنج میداد.
به شعارها بنگرید:
« اماما، اماما، برای حفظ وحدت، ساکت نشسته بودیم»
« اماما، اماما، جان بفدایت، فرمان بده تا بکنم غسل شهادت»
« تا مرگ شاه دوم، از پای ننشینم»
امام تکلیف شرعی مسلمین که خودشان در جلوی توطئه گران بایستند و با حضور واقعی خود در صحنه مخالفین با اسلام و قانون اساسی و مصوبات مجلس و شورای نگهبان را بر سر جای خود بنشانند و یا به اروپا و امریکا گسیل دارند.
چهره ها دقیقا مشخص شده بود، حنای عوامفریبیها، آزادیخواهیها و اسلامپناهیها رنگ باخته و با سخنان صریح و کوبنده امام، منافقان از مجاهدان باز شناخته شده بودند.
مردم در قالب حزب الله به خیابانها آمده بودند تا تکلیف شرعی خود را در مورد متخلفین از قانون اساسی و گروهکهای فاسد، سرمایهداران مفسده جو، و آشوبگران به اجرا درآورند. بر موتورها سوار میشد، حرکت میکرد، پای میکوبید و شعار میداد تا منافقان و دشمنان جمهوری اسلامی را در زیر پاهای استوار خود له کند. اما در عین حال از جنگ غافل نبود. به جبهه ها می اندیشید که در آنها یاران همفکرش مردانه می جنگند و شهید می شوند و شعار می دادند:
«ارتشی و سپاهی، دو لشکر اللهی»
حرکت دیروز مردم نشانه یک واقعیت بود، واقعیتی که به هیچروی نمیتوان آنرا انکار کرد. ملت دیروز نشان داد که فرمان رهبر انقلاب را آویزه گوش خود دارد و هر مقامی را که از مسیر اسلام منحرف شود با قیام خود براه راست خواهد کشاند.
به بیان دیگر، ملت دیروز با راه پیمائی و شعارهای تند خود نشان داد که رائی که داده است پشیمان است و می خواهد آنرا پس بگیرد. ملت با خروش خود ابراز کرد که رای به شخص نداده، رای به اسلام داده است و مجری قانون اساسی. با بیانی صریح اعلام کرد که شخص پرست نیست و اسلام را می خواهد.
به این شعار توجه کنید:
«همسنگر بختیار، رای ما را پس بیار»
در یک تحلیل ساده ریشه های این روی گردانی ملت را تخطی بخشی از مسئولین از چهارچوب قانون اساسی باید جستجو کرد، چرا که شعار دیروز ملت این بود:
«مصوبات مجلس مورد تائید ماست». به عبارت دیگر تا وقتی نهادهای قانونی مملکت مورد قبول باشند و در مقابل مجلس سر تسلیم فرود آید، برای ملت فرقی نمی کند که چه کسی مجری قانون اساسی باشد چرا که «قانون برای نفع ملت و جامعه است، برای نفع اشخاص و گروه ها نیست» مهم آنست که فکر دیکتاتوری در مغزها خطور نکند و نباید که روزی که امام برای اسلام احساس خطر کند و کار از نصیحت و موعظه بگذرد.
بنظر ما راهی وجود ندارد جز تمکین به قانون و پوزش از کجرویها و انحرافات گذشته. باید که سر تسلیم به قانون فرود آورد که « انبیا برای قانون آمده اند». مردم اسلام را می خواهند و اجرای قانون اساسی را که خونهای شهیدان است و این را در راه پیمائی عظیم ۱۵ خرداد نشان دادند. حضور دائمی مردم در صحنه نشان داده است که این ملت، رهبر خویش را بخوبی شناخته است و از او تبعیت می کند و هرگز هم حاضر نیست احدی را همطراز را با او تلقی کند. به عبارت دیگر اگر به کسانی احترام میگذارد، این نه بخاطر خود آنهاست، بلکه دقیقآ به نسبت حمایت از رهبری است. امامت و رهبری برای ملت ما اصل است و هر کس در مسیر این امامت که در اطاعت از قانون مجلس می یابد، قدم بگذارد مورد احترام و تقدیر مردم است. این ادعائی است که در باره بسیاری از یاران واقعی امام به اثبات رسیده است.
جز اينكه فساد و فحشا رو گشترش داد؟
فقط خوب حرف زد و همه رو تونست فريب بده و گرنه بريد هزينه سفرهاي خارجيشو يه نگاهي بندازين
حادثه کاشمر و خمینی شهر رو مرور کنین و به مضمون " مشت نمونه خروار " بیندیشید
در مورد سفرهای خارجی هم باید عرض کنم شما درست میگید
خاتمی برای سفرهای خارجی هزینه میکرد و در مقابل هزینه هزار برابری که قرار بود بر ملت وارد بشه رو با این سفرها خنثی میکرد
آقای خاص هم خیلی کم حرف زد تمام حرف هاشو عملی کرد
این نقل قول ازنوشته بالاست که سی سال پیش نوشته شده است . اگر کس وکسانی که ریگ درکفش نداشته باشند بخواهند منصفانه وشرافتمندانه به این نوشته ومواضع خاتمی در دوران مسولیتش برقوه مجریه مقایسه کنند میبینند که رویهمرفته مواضع همان مواضع سی سال پیش است ، با این تفاوت که مواضع امروز باتوجه به تجربه ودانش اندوخته سی ساله بمراتب دقیق تر وشفاف تر است . ازشعارهای اصلی خاتمی در دوران اصلاحات نهادینه کردن قانون است بود وخاتمی همیشه وحتی امروز مطرح میکند که پایبند به ولایت فقیه درچارچوب قانون اساسیت . یعنی قانون وقانون وقانون وبرابری همه دربرابرقانون . با احترام
بعد بیا ادعای ارث کن
صبر میکنیم
و به امید اینکه ایرانی با آرامش و به دور از حواشی ببینیم
1 - دوره ی آقای موسوی اداره کشور و اقتصاد در زمانیکه ایران مورد حمله نظامی قرار داشت و اداره کشور و این سیاست تنش زدایی این دولت بسیار مورد قیول امام قرار گرفت .
2 - دوره ی اقای رفسنجانی ایران توانست با سیاست رئیس جمهور وقت از نظر نظامی به یک قدرت منطقه ای تبدیل شود بطوریکه همه قدرتها به آن اذعان کردند.
3 - دوره آقای خاتمی ایران در بالاترین حد از روابط بین الملل قرار داشت و از نظر اقتصادی و سیاست بین الملل جایگاه خوبی در عرصه ی آرامش سیاسی و اقتصادی بود
4 - اما دروه آقای احمدی نژاد بهتر است خود قضاوت کنید
یکی به نعل میزنه یکی به میخ
دیگه امام نیست با ان صداقت و هیبت.
دوست داریم
آقا جان از من به شما نسيحت تو اين كشور به فكر رياست جمهور شدن نباش