قبول دارید میزان کمکهای مردمی و استقبال آنها از مراسمها و جشنهای مردمی نسبت به دو دهه قبل بسیار کمتر است؟
آمار ما نشان نمیدهد میزان کمک به جشن عاطفهها و جشن نیکوکاری کم شده ولی
شیب رشد کمکها کاهش داشته است. مثلا ما انتظار داریم هر سال این رقم ٣٠
درصد افزایش یابد، اما طرح اکرام ما ١٨ درصد در سال قبل رشد داشت یا کمک به
صندوق صدقات فقط هشت درصد رشد داشته است. از نظر ما، این رقمها نسبت به
شرایط اقتصادی در جامعه قابل قبول است. این موضوع هم به وضع اقتصادی مردم
بستگی دارد. یک کیف دانشآموز در دهههای ٦٠ و ٧٠ چه قیمتی داشت و حالا یک
کیف مدرسه برای کودکان چه قیمتی دارد؟ تأمین این نیاز در جامعه ما گران شده
و تورم در جامعه برآوردهکردن این نیاز را گرانتر و سختتر کرده است. ما
قبول داریم هم افراد تحت پوشش ما و هم کل افراد جامعه که به آنها و کل
کمیته امداد کمک میکنند، تحتتأثیر مسائل اقتصادی هستند. اتفاقا بخش زیادی
از حامیان ما از قشر متوسط و حتی پایین هستند و وقتی شرایط اقتصادی بر
آنها تنگ میشود، کمتر هم امکان کمک دارد.
شاهد نوعی بیاعتمادی به
امداد و صندوقهای صدقات هستیم.علت چیست و آیا ممکن
است روزی دیگر این صندوقها بهمرور یا یکباره از شهر جمع شوند؟
آن بخشی که دچار مشکل و موجب نگرانی نیکوکاران شده و البته
حواشی ناراحتکننده دارد، صندوقهای معابر هستند. میزان صدقات و کمکهای
مردمی که از طریق صندوقهای خانگی و اماکن سرپوشیده جمعآوری میشود با هیچ
مشکل و کاهشی مواجه نبوده و جالب است بدانید سهم ٧٠ درصد صدقات ما از همین
دو بخش تأمین میشود و اتفاقا میزان آن افزایش هم داشته است. روی این
صندوقها آیه قرآن دارد و صدقه بحثی اعتقادی است و کسی که صدقه را میدهد
خودش دیگر جرئت ندارد از همان پول برداشت کند و بههمیندلیل اینکه در روز
روشن و جلو چشم مردم به این صدقه دستبرد میزنند و واکنشی نیست، عجیب است.
این ایراد به ما برنمیگردد و نوعی آسیب اجتماعی است. افرادی که به
صندوقها دستبرد میزنند، اکثرا معتادان و بیخانمانها هستند که اماکن
عمومی را دچار خدشه اجتماعی کردهاند و این مناظر اصلا برای کشور و نظام
خوب نیستند. این موضوع باید تبدیل به یک جرم شده و با آن برخورد شود. مردم
هم در مواجهه با این آسیب میگویند اگر من به این صندوقها پول بریزم، ممکن
است به وسیله همان معتادها و سارقان سرقت شود و بههمیندلیل رغبت کمتری
برای واریز پول به صندوقهای واقع در معابر عمومی وجود دارد و البته شاید
من هم بهجای شهروندانمان بودم همین حسوحال را داشتم.
آسیب دیگر
صندوقهای ما چهره و ظاهر زنگزده و کج و بیرنگ و... است که درباره این
موضوع اقدام کردیم و اکثر صندوقها تا پایان امسال اصلاح میشوند. در
صندوقهای جدید شیارهای افقی، عمودی و قفلهایشان تغییر کرده است. همچنین
محلهای نصبشان تغییر میکند و البته تعدادشان در معابر عمومی محدود هم
خواهد شد. در کنار آن، راه صدقه با پیامک را هم فعال کردهایم تا روند
پرداخت این کمک را تغییر دهیم و خوشبختانه توجه خوبی شده است و از ماه
رمضان که این طرح شروع شده، بیش از ٨٠٠ هزار نفر استقبال کردهاند و هر
روز این پیامک صدقه را ارسال میکنند. درعینحال، شکل جدیدی از صندوقهای
الکترونیکی را به شرکتی در داخل کشور سفارش دادهایم که مردم میتوانند
خیلی راحت و بدون صرف زمان، مبلغ موردنظر را پرداخت کنند و دیگر این حواشی
هم در زمینه صندوقها برطرف شود.
نمیشود همه بیاعتمادی به صندوقهای امداد و خود امداد را گردن معتادان
اندخت، بخشی از این بیاعتمادی ناشی از عملکرد امداد در کل این سالها بوده
که همواره یکسویه پولی را جمع کردند و مردم نتایج آن را در شهر و کشورشان
ندیدهاند.
موضوع بیاعتمادیها با موضوع صدقه متفاوت است. آنچه در این میان مهم است،
این مطلب است که باید درباره میزان کمکهای مردمی به امداد و محل هزینهکرد
آنها شفافسازی داشته باشیم. این شفافسازی درباره طرح اکرام وجود داشته و
علت موفقیت و همراهی مردم در طرح محسنین هم همین شفافسازی بوده است که
حامی را مستقیما به یتیم متصل کردهایم و هیچ جای شبههای باقی نمیماند.
این طرح نشان داد مردم میخواهند بدانند پولی که میدهند کجا صرف میشود و
هرچه شفافسازی کنیم اعتماد هم بیشتر میشود.
یکی از کمکهایی که مردم به کمیته امداد و صندوقهای مشابه آن
برای کمک به کشورهای نیازمند دیگر میکردند و میکنند اما نتیجه آن را
نمیدیدند یا این سؤال پیش میآمد که وقتی در کشورمان این میزان نیازمند
داریم، چرا باید این پول به کشورهای دیگر برود؟
اتفاقا درباره این کمکها در نماز جمعه، راهپیماییها و سایر اماکنی که
چنین کمکهایی جمع شده، کاملا شفاف عمل شده است و هر جایی که این صندوقها
قرار داده شدهاند با فاصله قابل توجه از صندوقهایی بوده که برای مصارف
داخلی، نسبت به جمعآوری کمکهای مردمی اقدام میکنند. همچنین به صورت
مکتوب اعلام کردهایم این کمکها برای مثلا کمک به مردم نیجریه است و مثلا
این صندوق برای کمک به نیازمندان داخلی تعبیه شده و به مردم اختیار در
انتخاب دادیم. پولی که به صندوقهای کمک به کشورهای دیگر ریخته میشود،
شرعا، عرفا و قانونا برای همان کشور است و حساب مجزایی دارد. این کمکها از
ارتباطهایی که بالاخره کشورمان در آن کشورها دارد، به حساب مجزایی برای
ایتام و نیازمندان آنجا ارسال میشود. قبلا ابهام این بود که امداد از محل
منابع و کمکهای داخلی برای این کشورها هزینه میکند که این شبهه، درست
نبود و طبق شرع و قانون، امداد نمیتواند این کار را انجام دهد. بهتر است
من این موضوع را شفافتر عرض کنم؛ ما حتی صدقههای مردم عزیز یک شهر را
نمیتوانیم در شهر و محل دیگری هزینه کنیم و تمامی کمکهای جمعآوریشده در
یک شهر یا استان باید در همان استان هزینه شود. حال چگونه میتوانیم پول و
کمک مردم را به خارج از کشور منتقل کنیم.
مسئله اینجاست که این کمکها هنوز هم وجود
دارد و هنوز هم مردم بزرگوار ما با اراده خودشان به مردم یمن و فلسطین کمک
میکنند. البته این میزان نسبت به کمکهای داخلی کمتر است. این کمکها هر
هفته و هر ماه جمع و در مجرای خودش هزینه میشود.
شما اولین رئیس بعد از سالها سرپرستی هستید. تغییراتی که رهبری
یکباره در امداد ایجاد کردند، حاکی از یک نقد به عملکرد و ضرورت اصلاح بود.
درباره این تغییر در اساسنامه و ضرورت آنچه مصلحتهایی وجود داشت؟
لازمه رشد سازمانها همین تغییرات است. امداد از ابتدا تا امروز سیری را از
بدو انقلاب طی کرده و در مقطعی احساس شده که تغییرات لازم است. اتفاقا این
تغییرات خیلی خوب است و باید در دولت و مجلس هم اتفاق بیفتد؛ باید مقداری
با جسارت عمل کرد و تحول در امور را ایجاد کرد.
این تحول خوب است اما چرا در همه این سالها این تحول رخ نداد؟
شاید اگر یک سال قبل درباره بسیاری از این تغییرات وارد عمل میشدید،
بسیاری از این آسیبهایی که امروز در جامعه هست، وجود نداشت یا به این شدت
نبود!
خدا رحمت کند آقای عسگراولادی را که از پیشکسوتان انقلاب ما بودند و همه
گروههای سیاسی در جامعه ما ایشان را به بزرگمنشی، قبول داشتند. ایشان از
حضرت امام حکم و اختیاراتی را داشتند که حتی من هم الان آن اختیارات را
ندارم. ایشان قریبالاجتهاد و اهل فن بودند اما من نیستم و درعینحال سن و
سابقه و سواد من در آن حد نیست؛ بنابراین اختیارات در این سالها در شخص
آقای عسگراولادی خلاصه میشد و ایشان نقش بزرگی در امور داشتند و بسیاری از
مسائل مستقیم زیر نظر ایشان اداره میشد و نه سرپرست امداد. اختیاراتی که
امام و رهبری داده بودند به شخص آقای عسگراولادی برمیگشت و بعد از فوت
ایشان این اختیارات هم تمام شد. در شکل جدید این اختیارات و نه همه آنها در
هیأت امنا اضافه شده است. این اختیارات دیگر دست یک نفر نیست و هیأت امنا
آن را مدیریت میکند و شکل امداد بیشتر شورایی شده است. آقای عسگراولادی
نماینده امام و رهبری در امداد بودند اما الان هیچکدام از ما نماینده
رهبری نیستیم و فقط به عنوان یک عضو منصوب شدهایم و هیچ ارجحیتی نداریم.
درعینحال در اساسنامه جدید رئیس امداد که جای سرپرست امداد قرار میگیرد،
اختیاراتش بیشتر شده است و مثلا در گذشته شورا اختیارات انتصابات را داشت و
حالا به رئیس امداد تفویض شده است. اختیارات واگذاری و جابهجایی املاک و
مستغلات را به رئیس امداد دادهاند اما در مجموع سیاستگذاریها، هیأت امنا
تصمیم میگیرد. این تغییرات برای هر مجموعهای لازم است.
*روزنامه شرق