صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۹۱۴۰۶
تاریخ انتشار: ۰۴ : ۱۲ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۵
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بازسازي صحنه قتل خيابان جماران پس از ١٠ ماه در خانه مادربزرگ و نوه‌اش (محل قتل) انجام شد. ساعت ١٢ ظهر ٢٣ آبان ماه سال گذشته ماموران كلانتري ١٢٣ نياوران در جريان كشته شدن مادربزرگ و نوه‌اش در خانه‌اي قديمي در منطقه جماران قرار گرفتند.

به گزارش اعتماد، ماموران با جسد زن ٧٠ ساله‌اي در راه پله‌هاي ساختمان همراه با جسد نوه ٢٩ ساله‌اش روبه رو شدند. همسر قرباني جنايت و يكي ديگر از نوه‌هاي اين خانواده نيز پس از قتل ناپديد شده بودند و تحقيقات براي دستگيري آنها ادامه داشت. تا اينكه روز ٨ آذر ماه زن و پسرعموي مقتول با مراجعه به پليس خود را تسليم ماموران كردند.

با گذشت ١٠ ماه از زمان جنايت و با توجه به اعترافات همسر و پسر عموي مقتول بازسازي صحنه جنايت ديروز ساعت ١٠:٣٠ دقيقه در محل حادثه در خيابان جماران، خيابان سبزي، كوچه كاميار با حضور ماموران اداره ١٠ پليس آگاهي تهران وبازپرس مدير روستا و تيم تشخيص هويت برگزار شد. فريبا (همسر مقتول) و هومن (پسرعموي مقتول) سوار برخودروي پليس آگاهي تهران در محل جنايت حاضر شدند. صحنه جرم از همان روز جنايت دست نخورده مانده بود و آثار خون روي فرش‌ها ديده مي‌شد.

فريبا ابتدا با چهره‌اي آرام به بازپرس مدير روستا و در برابر دوربين تيم تشخيص هويت گفت: با هومن داخل خانه بوديم كه صداي زنگ به صدا در آمد. متوجه شديم رسول است و توجهي به صداي زنگ نكرديم اما رسول دست بردار نبود تا اينكه پس از دقايقي صداي رسول ازداخل راهروي ورودي ساختمان به گوش رسيد. ترسيده بوديم و رسول مدام مرا صدا مي‌كرد و مي‌خواست در را به رويش باز كنم. به ناچار در را به رويش باز كردم كه ناگهان با ديدن هم درگير شديم. داشتم به رسول توضيح مي‌دادم كه هومن براي حل مشكلات‌مان به خانه ما آمده است اما او شروع به سرو صدا كرد و مادربزرگش را كه در طبقه بالاي ما زندگي مي‌كند صدا زد. در اين لحظه هومن با رسول درگير شد كه من براي ساكت كردنش ضربه‌اي به او زدم. ناگهان ديدم مادربزرگش از پله‌ها پايين مي‌آيد.

او با ديدن ما به سمت در رفت تا اهالي محل را باخبر كند كه دستش را گرفتم و ضربه‌اي به شانه او زدم و اين در حالي بود كه هومن و رسول با هم درگير بودند. مادربزرگ رسول مقاومت مي‌كرد كه از پشت با چاقوضربه به او زدم و او همانجا جان باخت. پس از برداشتن لباس هايم وقتي قصد خروج از خانه را داشتيم هومن ضربه ديگري به مادربزرگش زد و با اطمينان از مرگ هر دو آنها پا به فرار گذاشتيم.

در لحظات پاياني بازسازي صحنه جنايت فريبا كه به آرامي اين مراسم را شروع كرده بود شروع به گريه كرد و ادعا مي‌كرد كه همسرش به او خيانت كرده و به خاطر همين قصد جدايي از او را داشته است و همه ماجرا اتفاقي بود و هيچ نقشه قتلي نكشيده بوديم. ساعت ١١:٣٠ جلسه بازسازي صحنه جنايت پشت درهاي بسته تمام شد و متهمان براي تحقيقات بيشتر به اداره ١٠ پليس آگاهي تهران منتقل شدند.