پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حزب دموکرات آمریکا تلاش
دارد تا خود را به عنوان حزب حافظ منافع ملی آمریکا معرفی کند. اما در این
تلاش یک خلاء بزرگ دیده می شود. در کنوانسیون ملی حزب که در ماه گذشته
برگزار شد، هیچ اشاره خاصی به بحران سوریه نشد.
به گزارش انتخاب، سوریه یکی از مهم ترین مشکلاتی خواهد بود که رئیس جمهور بعدی
باید با آن دست و پنجه نرم کند و این موضوع تنها محدود به گروه تروریستی
داعش نخواهد بود، بلکه موضوع جنگی است که یک کشور را به ویرانه تبدیل کرده و
میلیون ها نفر را آواره کرده است. اما در کنوانسیون ملی حزب به جز اشاره
مختصری به موضوع مهاجران، اشاره خاصی به جنگ سوریه نشد.
باید اعتراف کرد که بسیاری از رای دهندگان اهمیتی به موضوع
سوریه نمی دهند. پیش کشیدن این موضوع سودی برای دموکرات ها نداشت، همان طور
که اشاره به موضوع جنگ با داعش نیز با شعار طرفداران برنی سندرز مبنی بر
"جنگ دیگری نمی خواهیم" مواجه شد. اما همان طور که اختلاف نظر دموکرات ها
روی موضوع اسرائیل و فلسطین مهم است، پرداختن به اختلاف نظرهای موجود در
حزب بر سر بحران سوریه نیز حائز اهمیت است.
در دوره ای که پیش نویس پلت فرم حزب دموکرات در حال آماده شدن
بود، برنی سندرز از نمایندگان خود در کمیته خواست که اصلاحاتی را دال بر
رد هر گونه مداخله نظامی علیه بشار اسد، از جمله تحمیل منطقه امن و منطقه
پرواز ممنوع اعمال کنند. در نهایت نمایندگان وی از جمله جیمز زاگبی و کورنل
وست خواهان اعمال این اصلاحیه نشدند. آنها در دوران تهیه پیش نویس به این
نتیجه رسیدند که چون پلت فرم حزب رسما خواهان هیچ گونه اقدام نظامی آمریکا
در سوریه نشده، رد صریح آن نیز ضرورتی ندارد.
در این پلت فرم ضمن اظهار تاسف نسبت به فاجعه بشردوستانه به
وقوع پیوسته در سوریه، بر اعمال جدی تر نقش رهبری آمریکا در جامعه بین
المللی برای کمک به غیرنظامیان تاکیده شده است. در این پلت فرم آمده:
«دموکرات ها ریشه داعش را خشکانده و معترضان سوری، جامعه بین المللی و
متحدان منطقه ای آمریکا را برای رسیدن به راه حل سیاسی و انتقال قدرت در
سوریه گرد هم خواهند آورد.» پلت فرم ها به لحاظ
سیاسی الزام آور نیستند و این پلت فرم نیز هیلاری کلینتون را در صورت راه
یابی به کاخ سفید ملزم به اطاعت نمی کند. اما این سند نشان دهنده شکاف
موجود در حزب دموکرات، در مورد نقش لازم برای آمریکا – اخلاقی یا نظامی –
در پایان دادن به جنگ سوریه است.
همین اختلاف نظر حتی در کمپین هیلاری کلینتون هم مشاهده می
شود. انتخاب تیم کین به عنوان معاون اول هیلاری کلینتون این نظر را تقویت
می کند که انفعال در مقابل سوریه بسیار پرهزینه است. تیم کین پیشنهاد ایجاد
منطقه بشردوستانه در سوریه برای حمایت از غیرنظامیان را داده و معتقد است
که شکست در ایجاد این منطقه یکی از بزرگترین اشتباهات آمریکا بوده و برابر
با تصمیم مبنی بر عدم مداخله در اقدامات بشردوستانه برای رواندا در دهه
1990 است.
اما اگر هیلاری بر آن باشد که مداخله آمریکا در سوریه را جدی
تر کند، با مخالفت های جدی از داخل حزب خود مواجه می شود. درست است که
سندرز نامزد حزب دموکرات نشد، اما حامیان وی نظر خود را در مورد مداخله
نظامی آمریکا در دیگر کشورها به خوبی در کنوانسیون ملی حزب بیان کردند.
برنی سندرز را می توان نمونه شخصیت سیاسی نوام چامسکی خواند
که نگاه مثبتی به استفاده از نیروی نظامی آمریکا ندارد، اما با نگاهی عمل
گرایانه ضمن رای منفی به جنگ عراق، به نفع مداخله نظامی آمریکا در کوزوو و
افغانستان رای داده است. برخورد انسان دوستانه وی با موضوع حقوق فلسطینیان
نیز از دیگر وجوه افتراق برنی سندرز با حزب دموکرات و هیلاری کلینتون است.
اما حتی برنی سندرز هم علاقه چندانی به موضوع سوریه و درد و رنج بی شمار
مردم آن نشان نداد.
در موضوع سوریه نمی توان به وضوح موضوع اسرائیل و فلسطین، طرف
حق و عدالت را مشخص کرد و یک طرف را به کل اشغال گر خواند. همین طور موضوع
سوریه با موضوع آپارتاید آفریقا که در آن یک طرف به وضوح سرکوب گر بود،
متفاوت است. هرگونه اقدام جدی از سوی آمریکا در سوریه مستلزم استفاده از
نیروی نظامی است که حزب دموکرات آن را بر نمی تابد.
با همه اینها اگر دموکرات ها با استفاده از گزینه نظامی مخالف
هستند، نظرشان در مورد اقدامات بشردوستانه چیست؟ آمریکا حتی بدون اعمال
منطقه پرواز ممنوع هم می تواند با کمک های مالی، کم کاری های نهادهای
سازمان ملل در این حوزه را جبران کند.
در این زمینه نگاه تیم کین نسبت به مشاوران هیلاری کلینتون و
اوباما، به کلینتون نزدیک تر است. تیم کین چندین بار به عنوان رئیس کمیته
فرعی خاورمیانه در کمیته روابط خارجی سنا به سوریه سفر کرده و مارس 2014
اعلام کرد که قبول ندارد آمریکا هیچ کار دیگری از دستش ساخته نیست. وی یکی
از کسانی بود که تصویب طرحی در سنا برای تحت فشار گذاشتن دولت برای بیشتر
کردن کمک های بشردوستانه خود به مردم سوریه را رهبری می کرد.
نگرش کیم نسبت به حل بحران سوریه واجد دو محور اساسی است:
نخست، وی معتقد است که آمریکا باید برای تسهیل ارسال کمک های بشردوستانه به
مردم تلاش کند تا منطقه امن در سوریه ایجاد شود. دوم، کین معتقد است که
معضل داعش و دولت بشار اسد به هم پیوسته است و تمرکز یک جانبه واشنگتن روی
گروه های افراطی به معنای عدم برخورداری از استراتژی مناسب در مورد سوریه
است.
این دو محور با دیدگاه هیلاری کلینتون نیز مطابقت دارد.
کلینتون به عنوان وزیر امور خارجه سابق آمریکا خواهان برقراری منطقه امن
شده بود و حتی در بخش مربوط به سیاست سوریه در وب سایت وی، پیشنهاد برقراری
منطقه پرواز ممنوع نیز ارائه شده است.
کلینتون در کتاب اخیر خود با نام «انتخاب های دشوار» مشکل
سوریه را موضوعی خوانده که روز به روز دشوارتر می شود و اگر در 2017 وی به
ریاست جمهوری برسد، احتمالا گزینه های کمتری برای مواجهه با مشکل سوریه پیش
رو خواهد داشت. به طور مثال مداخله روسیه در سوریه می تواند منتج به تقویت
اسد شده و احتمال به حقیقت پیوستن ایده آن مبنی بر ایجاد منطقه امن بعید
خواهد شد.
به احتمال زیاد هیلاری در صدد بالا بردن هزینه های اقدامات
روسیه و ایران در منطقه خواهد بود. اما صرف نظر از هر تصمیمی که وی اتخاذ
کند، کلینتون باید تمایل و سطح آمادگی آمریکا را برای پایان دادن به ماجرا و
کمک به سوریه در دوران بعد از جنگ بسنجد. برای این منظور وی به نظر افکار
عمومی باید مراجعه کند، اما بخشی از این افکار عمومی را حامیان ضدجنگ سندرز
تشکیل می دهند. ترکیب مشاوران و اطرافیان هیلاری
کلینتون که هر کدام نظر خاصی در مورد سوریه دارند خود بیانگر تشتت آرا در
حزب در مورد حل معضل سوریه است.
منبع: فارن پالسي