شورای نگهبان، حق اقدام قضایی نسبت به نامزدهای معترض 88 را برای خود محفوظ میداند
متن کامل مصاحبه در زیر می آید:
به عنوان اولین سوال بفرمایید در راستای اصلاح قانون انتخابات، چه چالشها و نقایصی داریم و چگونه می توان همچون بسیاری کشورها، نظام جامع انتخاباتی داشته باشیم؟
قانون انتخابات، یک سری اشکالات ماهوی دارد؛ به ویژه اینکه در طول زمان و بخصوص در دو دهه گذشته، تغییرات و تحولات زیادی را در زمینه فعالیتهای سیاسیون شاهد بودهایم و مقررات عموماً ناظر یک زمان خاص هستند و اگر اقتضائات زمانی در تصویب آنها در نظر گرفته نشود، آن مقررات و قوانین، متروک خواهند شد. حقیقت این است که اگر قانونی وجود داشته باشد و علیرغم اینکه اقتضائات زمانی را داراست ولی نتیجه مثبتی به دنبال نداشته باشد، باید آن قانون را جراحی کنیم تا کار به پیش برود و قانون انتخابات نیز همین نیاز را دارد. امروزه در فرآیند قانوننویسی، عموماً به دنبال تدوین قوانین جامع هستند که از نظر شکلی، ویژگیهای قانون را داشته باشد اما متعارض نباشند و همپوشانی هم نداشته باشند و از نظر محتوا، قانونی اثرگذار باشد. وقتی دیدیم که قانون، اثرگذار نیست یا متروک است، باید آن را اصلاح کنیم.
سرگذشتی که ما در مورد قانون انتخابات با آن روبرو هستیم، خیلی بهتر از سایر قوانینمان نیست و شاید در دور گذشته انتخابات، بیشتر مشکلات به چشم آمده است. از یک سو، داوطلبان احساس میکنند حقوقشان تضییع شده و از سوی دیگر، دستگاههای ناظر یا مجری انتخابات نمیتوانند قوانین را به خوبی اجرا کنند که این وجهه خوبی برای نظام انتخاباتی ما ندارد. به عنوان مثال وقتی شما یک فرصت 50 تا 70 روزه را برای انتخابات پیشبینی میکنید که یک بخش مهم و عمده آن نیز بررسی صلاحیت نامزدهاست، وقت زیادی از فرایند برگزاری انتخابات را به خود اختصاص میدهد که این یک رویه غلط است و باید اصلاح شود.
معیارهای احراز صلاحیت؛ ناکارآمد و ناقص
نمونه دیگر از اشکالات ماهوی قانون انتخابات، روشهای احراز صلاحیت است. مثلا در مادههای 28 و 29 قانون انتخابات بحث "التزام به اسلام و نظام اسلامی" آمده است. باید مشخص شود التزام به اسلام، حدودش از کجا تا کجاست یا چه مصادیقی را شامل میشود؟ حقیقت این است که معیارهای در اختیار شورای نگهبان برای احراز صلاحیت، کامل و کارآمد نیستند. مثال دیگر، موضوع سخنرانیها یا سفرهای تبیلغاتی نامزدهاست. در این رابطه، آنچه که برداشت بخش سیاسی یا افکار عمومی جامعه نشان میدهد، این است که فرد دارد تبلیغات میکند در صورتی که قانون، این موضوع را منع نکرده است یا مثال دیگر، خرید و فروش آراست. یعنی اینکه یک نفر پول بدهد و بگوید به من رأی بدهید. نکته دیگر از اشکالات ماهوی قانون انتخابات، مربوط به احزاب و فعالیت حزبی در کشور است. یک سوال مهم این است که ما احزاب را تا چه اندازه در نظام سیاسیمان قبول کردهایم و در انتخابات چقدر با حزب پیش میرویم و فعالیت حزبی داریم؟ واقع امر این است که احزاب در انتخابات ما نقش خاص و چندانی ندارند و مردم هم رویکرد مثبتی در این زمینه ندارند. اگر نتوانیم مشکلات انتخابات را حل کنیم، همه دستگاههایی که در معرض انتخابات هستند، آسیب میبینند.
آیا سازوکار احراز صلاحیتها منصفانه است؟
قانونگذار تلاش میکند که معیار عدالت و انصاف رعایت شود اما آیا شما میتوانید بگویید که همه قوانین در همه حوزهها در کشور ما منصفانه هستند!
کدخدایی:فشار احمدی نژاد بر شورای نگهبان در مورد مشایی فایدهای نداشت/به هاشمی گفتیم انصراف دهد اما قبول نکرد/هیات حل اختلاف قوا اصلا به پرونده مینو خالقی ورود نکرد
خرید و فروش آرا به سادگی اتفاق میافتد
آیا تکلیف خرید و فروش رأی در قانون مشخص شده است یا خیر؟ آیا با مصداق بارز و مورد آشکاری در این زمینه مواجه بودهاید و اگر پاسخ شما مثبت است، برای مقابله، اقدامی صورت گرفته است؟
تکلیف این موارد در قانون انتخابات مشخص نیست و اینکه چگونه باید با آنها برخورد شود و چگونه به این موارد رسیدگی شود، دقیقاً واضح و مشخص نیست اما واقعیت امر این است که اگر برای شورای نگهبان به روشنی مشخص شود که اینگونه فعالیتها تأثیرگذار در انتخابات است، قطعاً نسبت به صحت انتخابات اعلامنظر خواهد کرد. سابقاً با بعضی از موارد ارتکاب این کار روبرو بودهایم که در آنها یک یا چند صندوق و یا انتخابات یک حوزه ابطال شده است. تاکنون، انتخاباتی که در حوزههای مختلف ابطال شده، به دلیل تخلفاتی بوده که منجر به ابطال صندوق یا حوزه شده است. یکی از این تخلفات هم خرید و فروش آراء بوده است. اما سوال اینجاست که چگونه میتوان این تخلفات را کمتر کرد و چه اقداماتی صورت گیرد که مثلاً تخلف خرید و فروش آراء کمتر شود؟ برخی راهکارها مانند ثبتنام از رأیدهندگان، یکی از کارهایی است که برای جلوگیری از خرید و فروش آرا میتوان انجام داد.
وسعت خرید و فروش رای در کشور ما به چه میزانی است؟
ما خرید و فروش رأی را مثل سایر تخلفات در فرآیند انتخابات در کشورمان داریم. این طور نیست که در انتخابات تخلفات نباشد. شخصاً این موضوع را در تیر ماه سال 88 مطرح کردم. ولی سوال مهم این است که این تخلفات آیا آن قدر گسترده میشود که نتیجه را تغییر دهد یا تخلفاتی کوچک است؟ در هر صورت، تکلیف شورای نگهبان این بوده که موارد تخلف را برای رسیدگی در اختیار مرجع قضایی قرار دهد و در عین حال، یکی از این تخلفات، خرید و فروش رأی است. در پاسخ دقیق به سوال شما می توانم بگویم خرید و فروش رأی، متأسفانه در کشور ما مانند بقیه تخلفات انتخاباتی وجود دارد؛ مثل اینکه بگوییم آیا در کشور ما سرقت اتفاق میافتد یا خیر که در پاسخ باید گفت آری اتفاق میافتد. خرید و فروش آراء هم در کشور ما به سادگی اتفاق میافتد.
آیا انتخابات الکترونیک میتواند در جلوگیری از خرید و فروش آراء موثر باشد؟
انتخابات الکترونیک میتواند به جلوگیری از خرید و فروش رأی کمک کند ولی آیا خود انتخابات الکترونیک با توجه به امکانات فعلی ما، میتواند در مقیاس وسیع برگزار شود یا خیر؟ این سوالی است که باید پاسخ صحیح و صریح به آن داده شود.
احتمال بالای برگزاری انتخابات الکترونیک
چقدر امیدوار هستید انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده به صورت الکترونیکی برگزار شود؟
تلاشهای زیادی صورت گرفته و از نزدیک، شاهد تکاپوی مسئولان وزارت کشور در این زمینه هستم. به نظرم در صورتی که زمینهای لازم فراهم گردد، احتمال برگزاری انتخابات آینده به صورت الکترونیکی بالاست.
نگاه رهبری در سال 88، یک نگاه جامع بود
اگر اجازه دهید گریزی به انتخابات سال 88 بزنیم. نمایندگان نامزدهای معترض، در جلسهای خدمت رهبر معظم انقلاب بودند. در آن جلسه، چه سخنانی رد و بدل شد؟
مقصود شما جلسهای است که در آن، نمایندگان ستادهای انتخاباتی، به خدمت معظمله رفته بودند. آنچه که میتوان گفت این است که، استدلال محکمی از سوی نمایندگان نامزدهای معترض مطرح نشد و ابهاماتی از سوی آنها عنوان شد که واقعاً وارد نبود؛ مثلاً نماینده یکی از نامزدهای معترض خطاب به رهبر انقلاب گفت: سخنرانیهای اخیر شما مصداق جانبداری از یک کاندیدای خاص است. حضرت آقا سخن این فرد را قطع کردند و فرمودند که نسبت به این سخنرانیها "هر کسی از ظنّ خود شد یار من" یعنی هر کسی برداشت خود را از سخنان من داشته، در عین حالی که صحبتهای من ناظر بر هیچ یک از کاندیداهای نبوده است و نگاه من، یک نگاه جامع بود. حقیقت هم همین بود. مقام معظم رهبری، هرگز و هیچگاه، به فرد یا جریان خاصی نظر نداشتند و صحبتهای ایشان، دقیقاً حالت رهنمودهای کلی داشت و مانند همه فرمایشاتی که همواره دارند و مسیرهای اصلی و خطوط کلی را مشخص میکنند.
گفته شده رهبر انقلاب در آن جلسه از یک مسئله عصبانی شدهاند، موضوع چه بود؟
یک مسئله همین بود که اشاره کردم. موضوع دیگری که خاطر ایشان را آزرده کرد، موضوعی بود که نماینده یکی دیگر از کاندیداهای معترض مطرح کرد. او مدعی شد که هشت نفر از اعضای شورای نگهبان، از یک شخص جانبداری کردهاند. رهبری در پاسخ او فرمودند که این افرادی که شما میگویید چه کسانی هستند؟ آیتالله مؤمن، آیتالله جنتی یا فرد دیگری؟ آیا این افراد، کسانی هستند که آخرت خود را به دنیایشان بفروشند؟ آن افراد صبح با ما در شورای نگهبان جلسه داشتند که اعلام کردند دو نفر از اعضای شورای نگهبان جانبداری کردند ولی عصر در خدمت رهبری اعلام کردند 8 نفر و جالب بود که از صبح تا عصر این 6 نفر از کجا اضافه شد!
معترضین سال 88 به سختی تایید صلاحیت شدند
نظر شورای نگهبان در روند تایید صلاحیت در مورد دو نفری که بعداً معترض به نتیجه انتخابات شدند، دقیقاً چه بود؟
بررسیهای لازم در مورد هر دو صورت گفت. آنها به سختی تایید صلاحیت شدند و البته مخالفان جدی هم در شورا داشتند. ملاک و مبنا رأی جمعی شورای نگهبان بود. بحثهای جدی در شورای نگهبان درباره صلاحیت این دو مطرح بود اما نهایتاً صلاحیتشان برای حضور در انتخابات تأیید شد.
شورای نگهبان حق اقدام قضایی نسبت به نامزدهای معترض 88 را برای خود محفوظ میداند
در آن مقطع زمانی خاص، از سوی نامزدهای معترض، ایرادات و انتقاداتی جدی نسبت به شورای نگهبان مطرح شد. آیا شورای نگهبان، در آن زمان، درصدد اقدام قضایی برآمد؟
ما معمولاً رویکردمان در شورای نگهبان، "شکایتی" نبوده است. ممکن است تذکر بدهیم اما تا به حال، شکایت از هیچ رسانهای و فردی نداشتیم. البته میتواند به عنوان یک موضوع حقوقی مطرح باشد و تلاشمان این بوده که رابطه ما با همه، رابطه خوبی باشد. در عین حال، جاهایی که تخلفات انتخاباتی رخ میدهند، آنجا طبق قانون عمل میکنیم.
آیا حق شکایت و اقدام قضایی نسبت به آن دو نفر را از حیث اتهاماتی که متوجه شورای نگهبان مطرح کردند، محفوظ میدانید یا خیر؟
به نظرم این موضوع، منعی نداشته باشد.
یعنی حتی به این موضوع، نزدیک هم نشدید؟
خیر.
گریزی بزنیم به انتخابات سال 92، در انتخاب ریاست جمهوری 92، رد صلاحیت دو نفر خبرساز شد؛ آیتالله هاشمی و آقای مشایی. لطفاً در مورد فضای جلسات شورای نگهبان در آن مقطع زمانی که صلاحیت این دو نفر در حال بررسی بود، صحبت کنید. در جایی گفته بودید علت عدم احراز صلاحیت آیت الله هاشمی، تنها مربوط به کهولت سن نبوده است.
در همان زمان، مرتباً از بنده سوال میکردند که دلیل این امر چه بوده است. واقعیت امر این است که چون نتیجه همه بررسیهایی که در شورای نگهبان صورت میگیرد، نهایتاً منوط به رأی جمعی اعضای محترم شورای نگهبان است؛ به همین دلیل در آن زمان گفتم که نمیتوان در حال حاضر، دلیل خاصی را برای موضوع رد صلاحیت ایشان مطرح کنم. هر یک از اعضاء به دلیلی رأی به احراز نشدن صلاحیت وی دادند. تعداد آرایی که آیت الله هاشمی داشت، به میزان کافی نبود.
امکان دارد تعداد آرای موافق و مخالف ایشان را اعلام کنید؟
اجازه دهید که میزان رأی مأخوذه آیت الله هاشمی را بنده عنوان نکنم.
افراد مختلفی معتقد به تایید صلاحیت آیت الله هاشمی بودند
گفته شد در آن زمان، آقای لاریجانی(رییس مجلس) از شورا درخواست کرده بود تا در مورد تأیید صلاحیت هاشمی تجدید نظر کنید. آیا این موضوع صحت دارد؟ آیا در این باره، تماسی از سوی دیگر مقامات سیاسی با شورای نگهبان برقرار شد؟
آنچه که بنده میتوانم بدون ذکر نام اشخاص عنوان کنم، این است که افراد مختلفی معتقد بودند شاید مصلحت باشد تا صلاحیت آیت الله هاشمی تأیید شود اما اعضای شورای نگهبان بر این عقیده بودند که آیت الله هاشمی رأی لازم را کسب نکرده؛ لذا نتیجه آراء مأخوذه را هر چه که بوده، اعلام میکنیم.
عنوان شده که جنابعالی در مورد قضیه احراز صلاحیت آیت الله هاشمی، شخصاً به موضوع ورود کردهاید و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با ایشان ارتباط گرفتهاید و از سَمت شورای نگهبان به ایشان توصیه شده که فرآیند انتخابات را ادامه ندهند و خود انصراف دهند. آیا این موضوع را تصدیق میکنید؟
معمولاً شورای نگهبان نسبت به خیلی از افراد چه در انتخابات مجلس و یا مجلس خبرگان و چه در انتخابات ریاستجمهوری احساس کند که دلایل کافی و آرای لازم برای احراز صلاحیت یک شخص وجود ندارد، برای حفظ احترام شخص مذکور از وی درخواست انصراف میکند و اگر فردی مایل به انصراف باشد، شورا دیگر به پرونده وی ورود نمیکند. از طرفی، این موضوع فقط به آیت الله هاشمی هم مربوط نمیشود. متأسفانه یا خوشبختانه، در آن زمان، شورای نگهبان مأموریت این کار را بر عهده بنده قرار داد و اینجانب مسئول ارتباط با نامزدها بودم. در این میان، برخی انصراف دادند و عدهای دیگر نپذیرفتند و رویه انتخابات را تا انتها ادامه دادند. در مورد آیت الله هاشمی، با دو واسطه از ایشان درخواست انصراف کردیم اما وقتی که جواب از طرف ایشان منفی بود، شورا تصمیم گرفت که نظر خود را اعلام کند.
آیا ممکن است آن دو واسطه را معرفی کنید؟
آقایان علی لاریجانی و حسن روحانی، دو واسطه موضوع مذکور بودند.
شما در جایی گفته بودید گاهی مجبور میشویم رد صلاحیت کنیم. آیا رد صلاحیت آیت الله هاشمی، جزء این موارد اجباری بود؟
مقصود من این است که قانون، دست و پای ما را بسته است. به طور مثال ممکن است از یک سو بخواهیم به شخصی کمک کنیم و از طرف دیگر هم باید از قانون تبعیت کنیم. بنابراین بین قانون و نظر شخصی میبایست قانون را انتخاب کرد و این خود یک اجبار قانونی است.
فشار احمدی نژاد بر شورای نگهبان در مورد مشایی فایدهای نداشت
لطفاً در مورد رد صلاحیت آقای مشایی هم توضیحاتی ارائه بفرمایید.
در مورد مشایی، مجموعهای از گزارشهای دالّ بر تخلفات وی وجود داشت که تمامی آنها در پرونده مربوط به او در شورای نگهبان مکتوب و مضبوط است. در نهایت، همین مسایل منجر به رد صلاحیت وی شد.
آیا رئیسجمهور وقت(محمود احمدینژاد) در مورد ردّ صلاحیت مشایی، بر شورای نگهبان اعمال فشار داشت؟
در مورد مشایی، با مجموعه شورای نگهبان و با شخص بنده که در آن مقطع، مسئولیت اجرایی داشتم، تماسی حاصلی نشد. چنانچه اگر تماسی هم گرفته میشد، تأثیری در فرآیند رد صلاحیتها نداشت. اگر از جانب رییس جمهور وقت یا هر فرد دیگری، فشاری نیز نسبت به شورای نگهبان در مورد آقای مشایی وجود میداشت، فایدهای دربرنداشت.
خیلیها معتقدند در اصل، شورای نگهبان، مشایی را رجل سیاسی محسوب نکرده است و رأی به رد صلاحیت وی داده است. آیا موافقید؟
ممکن بود برخی از اعضای شورای نگهبان، چنین نظری را داشته باشند. البته در این مورد، نظرات مختلفی وجود داشت. اساساً شورای نگهبان هیچگاه دلایل رد صلاحیت و مسائل افراد را رسانهای نخواهد کرد چراکه این موضوع خلاف مقررات است.
یکی از دلایل رد صلاحیت مشایی، می تواند عدم احراز رجل سیاسی بودنش باشد
پس میتوان یکی از دلایل رد صلاحیت مشایی را همین موضوع دانست؟
بنده قصد ندارم نیتخوانی کنم اما یکی از موارد مدّ نظر اعضای شورای نگهبان که رأی به رد صلاحیت وی داده بودند میتواند موضوعاتی از این دست باشد.
در مورد مشایی، برخی معتقدند عقاید وی به لحاظ فقهی محل اِشکال نیست. مشخصاً به برخی موارد اشاره میکنند مثل طرح مسأله تمدن و فرهنگ ایرانی در برابر تمدن و فرهنگ اسلامی از سوی مشایی را مشکل خاصی قلمداد نکردند. آیا در بین فقهای شورای نگهبان، شخصی بود یا هست که هنوز دارای چنین نقطه نظری باشد؟
هر کسی میتواند یک نقطه نظری داشته باشد چه در حوزه سیاسی و چه در حوزههای فقهی و از یک نظری تبعیت کند. اما وقتی شما گفتید مرجع الف، مسئول اعلام نظر است، آن نظر، لازمالاتّباع است. تصور میکنم در بین اعضای شورای نگهبان، فردی این نظر را نداشت و ندارد. آنچه که ملاک ماست، قانون اساسی، فرمایشهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری است و چیزی خارج از این چارچوب را ملاک و مبنا قرار نمیدهیم.
ما در انتخابات گذشته مجلس، شاهد اتفاقی بودیم که سابقه آن را کمتر دیده بودیم و آن هم رد صلاحیت منتخب سوم شهر اصفهان بعد از برگزاری انتخابات بود. این مسأله، به هیأت حل اختلاف قوا ارجاع شد که شما هم در آن زمان، یکی از اعضای آن هیأت بودید. لطفاً در مورد این اتفاق توضیح بفرمایید. دلیل رد صلاحیت خانم مینو خالقی چه بود؟
هر مرجع قانونی که به نوعی حل اختلاف را بر عهده دارد، نظری ارائه میدهد و آن نظری که از سوی آن مرجع صادر میشود، قاطع دعوا و در عین حال، لازمالاتباع است. در آن مقطع، من عضو شورای نگهبان نبودم اما استنباطم از بررسی صلاحیتهای شورای نگهبان را بر اساس قانون مطرح میکنم. به نظر بنده، شورای نگهبان در مقطعی، صلاحیت رسیدگی داشته و مرجع دیگری، حق دخالت و اظهارنظر در این مورد نداشته است.
به نظر بنده، نظر شورای نگهبان به جهت قانونی درست است. بر اساس اطلاعاتی که بنده دارم، نسبت به خانم خالقی، شورای نگهبان، ابتدا صلاحیت ایشان را تأیید میکند و پس از برگزاری انتخابات، اسناد و مدارکی به دستش میرسد که بر اساس آنها، رأی به رد صلاحیت ایشان میدهد. حقیقت این است که شورا در مورد دوم هم صلاحیت اظهارنظر داشته است. شورای نگهبان، بعد از رأیگیری و برگزاری انتخابات، صلاحیت و در واقع تکلیف دارد که صحت برگزاری انتخابات را تأیید کند. یکی از مواردی که در این مرحله مورد بررسی دوباره میتواند قرار بگیرد، موضوع صلاحیت کسانی است که به عنوان نامزد در انتخابات شرکت کردهاند. شورای نگهبان از حیث قانونی، صالح به رسیدگی است اما بیشتر مواقع، اسناد و مدارک کافی و قانعکننده در مورد رد صلاحیت افراد نامزد، به دستش نمیرسد و به همین دلیل، موارد رد صلاحیت بعد از برگزاری انتخابات، اندک هستند.
هیئت حل اختلاف قوا اصلا به پرونده مینو خالقی ورود نکرد
در مورد اینکه از حیث ماهوی، موضوع این رد صلاحیت چه بوده، راسا ورودی به موضوع نداشتم. سوالی هم که در هیأت حل اختلاف قوا مطرح شد، این بود که اگر شورای نگهبان، در مقطعی قبل از برگزاری انتخابات، اعلام صلاحیت کرده و در مقطع بعد از برگزاری انتخابات، اعلام رد صلاحیت کرده است، آیا در مرحله دوم، اساساً مجاز به چنین امری بوده است یا خیر؟ در پاسخ به این سوال، هیأت حل اختلاف قوا اعلام کرد که شورا چنین صلاحیت و حقی دارد. به صراحت اعلام میکنم که هیأت حل اختلاف قوا، در موضوع نفر سوم اصفهان، مصداقاً ورود به بحث نکرد و فقط بر صلاحیت شورای نگهبان برای نظارت بر صلاحیت نامزدها بعد از انتخابات، صحّه گذاشت.
بنابراین، این هیأت، اصلاً وارد ماهیت قضیه نشد. البته ممکن است هر کسی که چنین وضعیتی برایش اتفاق بیفتد، به این تصمیمگیریها معترض باشد و حتی ممکن است در دوره بعد هم نامزد شود و بتواند باز هم مورد تأیید شورای نگهبان قرار گیرد اما به هر حال، حکم، حکم قانون و مرجع قانونی است و باید به آن تمکین کرد. یک موضوع مهم که باید مورد تصریح قرار گیرد، این است که رسیدگی شورا به صلاحیتها، برای هر دوره برگزاری انتخابات است و به دوره بعد یا قبل آن مربوط نمیشود و لذا هر دورهای برای خودش، اقتضائات خودش را دارد.
شورای نگهبان جای کار سیاسی نیست
در مورد قضیه خانم خالقی رییس مجلس(علی لاریجانی) و رییسجمهور(حسن روحانی)، خواهان تجدیدنظر شورا در این پرونده شدند. پاسخ شما چیست؟
زمانی این اعتراض درست است که قانون، صلاحیت اظهارنظر را از شورا بگیرد. تا زمانی که شورا بر اساس قانون، صلاحیت اظهارنظر داشته باشد، مرجع یا مقام دیگری نمیتواند اظهارنظر کند زیرا این قبیل اظهارنظرها اجتهاد در مقابل قانون و مردود خواهد بود. شورای نگهبان، بر اساس صلاحیتی که قانون به آن داده، اظهارنظر کرد. این امر، بیاعتنایی یا دهنکجی به رأی مردم نیست بلکه اجرای نص قانون است.
شما در محافل سیاسی کشور، شخصیتی اصولگرا ارزیابی میشوید؛ با این حال، در دوره قبل مجلس که به نظر میرسد اصولگرایان در ترکیب آن غلبه داشتند، نسبت به دوره جدید که تعداد اصولگراها به نسبت، کمتر است، رأی کمتری برای ورود به شورای نگهبان داشتید و در دوره جدید، رأی موافق بیشتری را جلب کردید. در این مورد لطفاً توضیح بفرمایید.
بنده پاسخگوی اقدام نمایندگان محترم در دوره قبل و دروه فعلی نمیتوانم باشم اما هم رأی مجلس قبل و هم رأی این مجلس برای بنده قابل احترام است. باید بگویم که من فرد سیاسی نبوده و نیستم و رأی همه برای من قابل احترام است. اساساً شورای نگهبان جای کار سیاسی نیست و این شورا باید با نگاه قانون به موضوعات نگاه کند. شورای نگهبان نیز تاکنون، سیاسی عمل نکرده است.
تبلیغات زودهنگام انتخاباتی، جرم است
نظرتان در رابطه با تبلیغات زودهنگام انتخاباتی در فضای مجازی چیست؟ با توجه به اینکه در حال حاضر، در فضای مجازی، تبلیغات کاندیداهای انتخاباتی زیاد شده است، تدابیری در این رابطه اندیشیده شده است؟
امروزه مردم با فضای مجازی زندگی میکنند و خرید، اطلاعات و اخبار خود را از این فضای کسب میکنند و در قانون متاسفانه نقش فضای مجازی و تبلیغات در آن دیده نشده است. یکی از نکاتی که در بحث انتخابات باید به آن دقت کنیم، همین نکته است زیرا ما تبلیغات را این میدانیم که پوستر و بنر زده شود اما بخش زیادی از فعالیتهای روزانه و تبلیغات در حال حاضر، در فضای مجازی انجام میشود. در انتخابات گذشته، از سوی صدا و سیما و باشگاه خبرنگاران مطرح شد که فضایی را برای کاندیداهای انتخاباتی فراهم کنند که آنها در این فضایی که به آنها اختصاص داده شده، تبلیغاتشان را انجام دهند و در این جهت مدیریتها هم انجام شود. طبیعتاً این موضوع، نیازمند قانون است که فردی از طریق فضای مجازی تبلیغ کند و رأی هم بیاورد و در فضای واقعی هیچگونه تبلیغی نداشته باشد؛ حال اگر در فضای مجازی تخلفی صورت گرفت، چه کسی باید با وی برخورد کند؟ ما باید هم استفاده از فضای مجازی را در بحث انتخابات و تبلیغات ببینیم و هم تخلفاتی که در این حوزه ممکن است اتفاق بیفتد. در هر صورت، تبلیغات انتخاباتی، قبل و یا بعد از زمان مقرر در قانون جرم است.
با توجه به اینکه در ایام مرتبط با خبرنگاران بسر میبریم، نظرتان درباره حرفه خبرنگاری چیست؟ همچنین درخواست میکنیم تلخترین و شیرینترین خاطرهتان از کار با خبرنگاران و رسانهها را مطرح بفرمایید؟
خاطرات ما همه شیرین بوده و خاطره تلخی ندارم. بودن با خبرنگاران شیرین است زیرا خبرنگاری اگر چه در دورههای گذشته کمتر به آن توجه میشد، اما این روزها بیشتر مورد توجه قرار گرفته و بخش موثری از جامعه را خبرنگاران تشکیل میدهند؛ بخشی که میتواند موثر و تعیینکننده در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و سایر فعالیتها باشد اما اولاً به هر حال نگاهمان باید نگاه به منافع ملی باشد تا اینکه بخواهد متوجه بخش و یا صنف و جناح خاصی باشد و دوم اینکه تلاش کنیم نقشی که موثر است، در جامعه انجام دهیم و صرفاً اطلاعرسانی نباشد زیرا اطلاعرسانی ابتداییترین بخش خبرنگاری است. اگر خبرنگار بتواند تأثیرگذار و تعیینکننده باشد، آن وقت نقش خبرنگار هم به خوبی روشن میشود. ما قدردان خبرنگاران در همه بخشها هستیم.
نظارت استصوابی؛ اختیار قانونی که خیلی زشت جلوه کرد
در پایان، لطفاً نظرتان را در مورد این عبارات مطرح کنید.
آیتالله جنتی: مرد خدا
تأیید صلاحیت: سختترین کار
آیتالله هاشمی رفسنجانی: پرخبرترین فرد
احمدینژاد: با آمدن وی، فرصتهای زیادی از دست رفت
فیش حقوقی: عرق شرم بر جبین مسئولین کشور
برجام: بیاعتمادی به آمریکا
نظارت استصوابی: اختیار قانونی که خیلی زشت جلوه کرده است
شورای نگهبان: پاسدار ارزشها