پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : با به توپ بستن مجلس، محمدعلی شاه، به فکر ایالات افتاد؛ در تهران « شهر ساکت، بازارها باز، احدی اسمی از مشروطه یا مستبد نمیبرد کانّه ایام ناصرالدین شاه» بود. از این رو، رکنالدوله را به خراسان، آصفالدوله را به شیراز، سردارافخم را به گیلان و عینالدوله را به آذربایجان روانه کرد. کسروی میگوید: در نخستین بهار آزادی در ۱۲۸۶ در تبریز مردم مشق سپاهیگری و تیراندازی میکردند و این کار از زمستان شروع شده اما پیشرفت آن در بهار بود. این مسئله نشاندهنده آن بود که تبریز خود را آماده جنگ علیه مستبدین میکرد. انجمن ایالتی درش تخته شده بود. انقلابیون به نوعی از جامعه حذف شدند. در دیگر شهرها نشانی از مشروطه نمانده بود. با این وجود تبریز در این دوره به راستی سنگر مشروطیت به حساب میآمد که توانست یازده ماه به توسط ستارخان و باقرخان مقاومت کند.
پرچمهای سفید که به علامت تسلیم زیر لوای روسها بر سر منازل نصب شده بودند به همت ستارخان و یارانش پایین کشیده شد و بیرق تازهای تهیه شد و بر سر در انجمن نصب نمود و به این صورت مقاومت تبریز شکل گرفت. این یازده ماه را میتوان به چهار دوره تقسیم نمود؛ یکم: از ۲۲ جمادی الاول تا ۱۲ جمادی الثانی ۱۳۲۶ دوم: از ۱۴ جمادی الثانی تا ۱۶ رمضان سوم: از ۱۸ رمضان تا نیمه ذیحجه که دوران صلح بود و سرانجام دوره چهارم: از ۱۴ ذیحجه ۱۳۲۶ تا ۸ ربیع الثانی ۱۳۲۷ که با ورود سپاهیان روس مقاومت تبریز شکسته شد. در اینجا مجال پرداختن به همه وقایع این دوره وجود ندارد. ضرغام-السلطنه در ۸ ذیحجه ۱۳۲۶ با حدود حدود ۱۱۰ نفر پیاده و سواربه سوی اصفهان حرکت نمود و توانست با زد و خورد اندکی شهر را تصرف کند. اقبال الدوله حاکم اصفهان به کنسول انگلیس پناهنده شد و ضرغامالسطنه اعلام داشت تا ورود صمصامالسلطنه که روز دوشنبه خواهد بود حکومت شهر را خود او برعهده خواهد داشت.
صمصام السلطنه نیز با ۸۰۰ سوار در ۱۲ ذیحجه ۱۳۲۶ وارد اصفهان شد و چند روز بعد انجمن ولایتی اصفهان در ۱۶ همان ماه تشکیل شد. سردار اسعد نیز در ۱۵ ربیع الثانی ۱۳۲۷ وارد ایران شدو مصمم شدند که به سمت تهران حرکت نمایند و در اعاده مشروطیت تلاش نمایند. با وجود این حاج آقا نورالله نجفی مشروطه خواه با حرکت به سمت تهران مخالفت میکرد اما سردار اسعد بی توجه به مخالفت حاج آقا نورالله نجفی به سوی تهران روانه گردید. از سوی دیگر سردار افخم در رشت توسط گروهی در باغ مدیریه کشته شد و سپهدار نیز در روز دوشنبه ۱۶ صفر وارد انزلی و سپس به حکومت گیلان رسید. با رتق و فتق امور رشت توسط انجمن و سپهدار تنکابنی، بخش اندکی از نیروهای شمال به ریاست میرزا حسین کسمائی برای دفاع شهر اختصاص داده شد و اردوی مرکزی در چهار بخش به فرماندهی معزالسلطان( گیلک-ها)، یپرمخان(ارمنیها)، والیکو( گرجیها) به سوی قزوین حرکت نمودند.
از این رو، اردوی بختیاری از اصفهان و اردوی شمال از گیلان روانه فتح تهران شدند. این دو اردو در قم و قزوین با هم هماهنگ شدند. حرکت این دو اردو سبب ترس و وحشت در بین مستبدین گردید. بختیاریها که به قم وارد شده بودند، تقریباً ۵۰۰ نفر بودند. سردار اسعد نیز با ۱۰۰۰ نفر بختیاری در راه بود. در این میان به سپهدار تلگرافی مخابره نمودند و خود را تماماً تحت فرمان سپهدار اعلام نمودند. مجاهدان در حصارک با حمله به سنگر پل کرج آنجا را تصرف کردند و قزاقهای دولتی که با توپهای مسلسل و شنبل و گرناد بودند؛ را فراری دادند. رئیس مجاهدان تا شاهآباد و جنگهای سخت بالاخره بعد از دو روز حرکت مجاهدان از کرج به نقاط شهرستان و تصرف قره تپه و جنگیدن یک روز تمام در جلگه با سوارهای قراجهداغی و قزاقها و عقب نشاندن دولتیان و تصرف کردن قلعه بادامک وره مویز و جنگ دو روزه با توپ و تفنگ و عقب نشانیدن دولتیان از اطراف قلعه از تپهها و درهها، در شب سه شنبه بیست و چهارم، سردار اسعد بختیاری به اردوی مجاهدان ملحق شد و در ساعت شش به سمت طهران حرکت کردند و صبح همان شب بعد ورود به شهر، سربازخانههای دولتی، بهارستان و مسجد سپهسالار را تصرف کردند و دسته اطراف توپخانه و قزاق خانه را محاصره کرده؛ تا صبح جمعه در تمام شهر صدای شلیک توپ و تفنگ دولتیان و ملّتیان گوشها را کر و چشم ها را پُر کرد.
در اینجا جزییات فتح تهران، بر اساس سندی برگرفته از کتاب"روزشمار محاصره تبریز و اعاده مشروطیت"که به زودی به کوشش آقایان نادر پروانه و سجاد جمشیدیان منتشر میشود، ذکر میگردد.
هیئت وزرای عظام [مهر]
از طهران به ولایات
۲۸ جمادی الثانی ۱۳۲۷ق
تلگراف رئیس انجمن ولایتی در مورد فرار و پناهندگی محمد علی شاه به سفارت روس
انجمن ولایتی پس از ورود مجاهدین غیور در حصارک با یک حمله غیورانه سنگر پل کرج که محکم ترین سنگرهای ایران به شمار است متصرف، قزاقهای دولتی که بیاندازه و با توپهای مسلسل و شنبل و گرناد بودند فراری، رئیس مجاهدین تا شاه-آباد و جنگ های سخت بالاخره بعد از دو روز حرکت مجاهدین از کرج به نقاط شهرستان و تصرف قره تپه و جنگیدن یک روز تمام در جُلگه با سوارهای قراجهداغی و قزاقها و عقب نشاندن دولتیان و تصرف کردن قلعه بادامک وره مویز و جنگ دو روزه با توپ و تفنگ و عقب نشانیدن دولتیان از اطراف قلعه از تپهها و درهها در شب سه شنبه بیست و چهارم الحاق حضرت اشرف سردار اسعد بختیاری به اردوی مجاهدین در ساعت شش حرکت به سمت طهران و صبح همان شب عموماً ورود به شهر سربازخانههای دولتی را متصرف، نقطه بهارستان و مسجد سپهسالار را متصرف و دسته اطراف توپخانه و قزاق خانه را محاصره کرده؛ تا صبح جمعه در تمام شهر صدای شلیک توپ و تفنگ دولتیان و ملّتیان گوشها را کر و چشم ها را پُر کرد. از سیلاخوری و مامکانی بیاندازه مقتول و از سوارهای قراجه-داغ و قزاق عده زیادِ مجهولی هدف گلوله مجاهدین و قریب دوازده نفر از مجاهدین هم شهید راه حُرّیت گردیدند. و شاه ماضی محمّدعلی میرزا از سلطنت آباد فراراً به سفارت روس در زرگنده پناهنده و تمام قوای دولتی تسلیم ملّت شده و می-شود. شهر در کمال آرامی و امنیت، و دکاکین تماماً مفتوح، عموماً به مفاد عفو عمومی آزاد و قاطبه مردم از نظامی و غیر نظامی با هم متحد و متفق، و نزاع بکلی برطرف شد. سه ساعت به غروب مانده در بهارستان مجلس عالی از هیئت جامعه و ملّت و مالکین دولت تشکیل یافت. به اکثریت آراء انتزاع سلطنت از شخص محمدعلی میرزا و تفویض به شخص ولیعهد سلطان احمد شاه پادشاه مشروطه خواه حالیه دولت ایران، انتخاب کردن حضرت اشرف والا آقای عضدالملک را به نایب السلطنهگی ایران و سپهسالاری را به حضرت اشرف سپهدار اعظم و وزارت داخله را به حضرت اشرف آقای سردار اسعد بختیاری؛ تا این اندازه کارها بر وفق مرام حاصل شد.
یک ساعت به غروب هم جناب ضرغام السلطنه بختیاری با اردوی دوم بختیاری وارد و متحصنین حضرت عبدالعظیم هم داخل شهر صدای بکروبیان می-رسید. از واقعات روز جمعه دیگر اینکه پالکونیک لیاخانف امنیت از طرف ملّت حاصل کرده تسلیم شد. و سه ساعت به غروب در مجلس حضور بهم رسانید. حضرت اشرف سپهسالار اعظم انتظام قزاق خانه و توپ خانه را موقتاً بپالکونیک برگذار نمودند. فعلاً اُمنای ملّت و دولت مشغول انتظام کُلیه دوایر دولتی هستند. علی محمّد [مهر]
محمّدعلی میرزا نیز از سلطنت آباد فرار کرد و به سفارت روس در زرگنده پناهنده شد. از این رو قوای دولتی تسلیم ملّت شدند. بر حسب ضرورت در روز جمعه بیست و هشتم جمادی الثانی ۱۳۲۷ در بهارستان، مجلس عالی تشکیل یافت. محمدعلی شاه از سلطنت خلع گردید و احمد میرزای ولیعهد را به شاهنشاهی ایران منصوب و نیابت سلطنت را به عضدالملک تفویض نمودند، که بعد از تشکیل پارلمان بنا به مادهی سی و هشت قانون اساسی در باب نیابت سلطنت موافق مقتضیات وقت قرار قطعی داده شود. ریاست کل لشکر به وثوقالسلطنه، وزرات عدلیه به فرمانفرما،وزارت خارجه به ناصرالملک، وزارت پست و تلگراف به سردار منصور، ریاست نظمیه تهران به یپرمخان و حکومت اصفهان به صمصام السلطنه تفویض گردید.
بر اساس سندی که در ذیل آورده میشود، محمدعلی شاه تحت نظارت نمایندگان روس و انگلیس، پنج شنبه ۲۳ شهر شعبان ۱۳۲۷ به قصد خارج شدن از ایران حرکت کردهو بار دیگر مشروطهخواهان توانستند به خواستههای خود برسند.
از باغ به عموم ولایات
۲۷ شهر شعبان ۱۳۲۷ق
تلگراف هیئت وزرای عظام در مورد خارج شدن محمّدعلی شاه از ایران
به ولایات به عموم فرمانفرماهای ایالات و حکام ولایات ممالک، محروسه تلگراف شود؛ چون اعلیحضرت محمّدعلی میرزا شاه سابق ایران، بعد از خلع و انفصال از مقام سلطنت برای تهیه اسباب و لوازم حرکت خود در تحت لواء دولتین روس و انگلیس متحصن و متوقف ایران بود در روز پنج شنبه ۲۳ شهر شعبان ۱۳۲۷ به نظارت نماینده روس و انگلیس حرکت نموده]است[. و عنقریب از سرحد ایران خارج خواهد شد. لهذا از طرف هیئت وزرای عظام به حکام و مامورین دولتی اظهار میشود؛ حرکت اعلیحضرت معظم الیه را به عموم علمای عظام و اعیان و اهالی اعلام و ابلاغ نموده، قاطبه اهالی را به دعای بقای سلطنت جدید و فرزند شوکت و حشمت اعلیحضرت اقدس شهریاری سلطان احمد شاه خلد الله حکمه و سلطانه رطب اللسان دارند.
منبع: مورخان