صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۱ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۸۳۸۲
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۱۳ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۰
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خبرآنلاین نوشت: 23 خرداد 1176 خورشیدی سالگرد كشته شدن محمدخان قاجار، پایه گذار سلطنت قاجار است.

اگر به تنها تصویر محمد خان قاجار نگاه كنید، برخلاف تمام شاهان قاجار كه یا ریشی بلند و سبیلی مردانه و صورتی فربه، به چهره ای تكیده برمی خورید با چین وچروك های فراوان وفاقد ریش! آیا شاه قاجار مبتلا به بیماری بوده ویا از مشكلی رنج می برد.

در تاریخ آمده است كه این چهره مردی است كه اخته و آغا بوده است. در كتاب های تاریخ نوشته شده است: آغا محمد خان در سن یازده سالگی به دلیل اینكه چهره جذابی داشت توسط خواجگان حرمسرای عادلشاه - حاكم مشهد- در حال معاشقه با یكی از همسران وی دیده شد و به دستور عادلشاه كه از بستگان محمود افغان بود - به روایتی پسر عموی محمود افعان بود - اخته گردید.

اخته كردن یا آغاشدن در تاریخ

Castration اخته كردن به حذف غدد جنسی اطلاق می‌گردد. در اروپا، آسیا وهند و آفریقا اسیران جنگی و همچنین سربازان را اخته می كردند تا میل بازگشت به خانواده را نداشته باشند. مردان وپسرانی كه قرار بود در حرمسراها كاركنند را نیز اخته می كردند و به انها خواجه حرمسرا می گفتند. این رسم در عثمانی و اروپا و ایران متداول بود.

عقده های واخورده محمدخان

در آثار تاریخی آمده است:

آنچه درباره آغا محمدخان قاجار واضح است قبل از بلوغ اخته شده بود ولی با آنكه تمایل جنسی نداشته ولی حرمسرای بزرگی داشت و شاید خلق ارام وكمی افسرده او باعث شده او بسیار كتاب بخواند و حتی در ستیزها كتابخانه خویش را با خود می‌برد.او بسیار متعصب وخشك بود و بسیار سنگدل وبی رحم بود وشاید دلیل آن عقده های وا خورده روانی وجنسی هر روز او باشد.

شاید همین اخته بودن باعث فجایع شهركرمان باشد. در تاریخ اینگونه روایت شده:

در اواخر تابستان همان سال قشون آقا محمد خان به كرمان نزدیك گشت. همه مردم كرمان بر آن عقیده بودند كه قشون شاه قاجار در سرمای زمستان كرمان دوام نخواهد آورد و سرانجام مجبور به ترك آن دیار خواهند شد و برای همین هر شب بر بالای ابروج كرمان مردم شعر می‌خواندند و فحش‌های ركیكی نسبت به شاه قجر خطاب می‌دادند و او را مورد تمسخر قرار می‌دادند این فحش ها خان قاجار را خشمگین تر كرد.

وی روزها از ببرون دروازه شهر مردم را تهدید می‌كرد كه در صورتی كه به این كار ادامه دهند، حمله سختی به آن شهر خواهد كرد و دیگر مثل بار قبل نخواهد بود. آقا محمد خان چنان به خشم آمد كه پس از نفوذ به شهر كه بر اثر خیانت تعدادی از نگهبانان روی داد، دستور داد كه كوهی بلند از چشمان مردم كرمان پیش روی وی بسازند.

بدستور وی تمام مردان شهر كور شدند و بیست هزار جفت چشم بوسیله سپاه قاجار تقدیم خان شد. (سر پرسی سایكس این تعداد را هفتادهزار جفت میخواند) همچنین آغامحمدخان سربازان خود را در تجاوز به زنان شهر آزاد گذاشت و جنایتی عظیم را رقم زد. اموال مردم به تاراج برده شد و حتی كودكان نیز به اسارت گرفته شدند.