صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۸۱۷۶۳
تاریخ انتشار: ۳۹ : ۱۹ - ۲۸ تير ۱۳۹۵
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 
 
فیلم «نامه‌ها» ساخته‌ی مشترک زنده‌یاد عباس کیارستمی و ویکتور اریس به نمایش درآمد.
 
به گزارش انتخاب،به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی؛ سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، عصر (یکشنبه 27 تیرماه) میزبان تماشاگرانی بود که آمده بودند تا به تماشای مستند «نامه‌ها» ساخته‌ی مشترک زنده‌یاد عباس کیارستمی و ویکتور اریس بنشینند.
 
حضور تماشاگران در این برنامه‌ی نمایش فیلم که تنها یک هفته پس از مراسم خاک‌سپاری این فیلمساز سینمای کشورمان برگزار شد به حدی بود که هر دو سالن نمایش فیلم پُر بود و عده‌ای مجبور شدند بصورت ایستاده به تماشای فیلم بپردازند.
 
از دیگر حاشیه‌های این برنامه‌ی نمایش فیلم، دوبله‌ی همزمان قسمت کوتاهی از فیلم «نامه‌ها» (بخش اسپانیایی‌زبان این فیلم‌) بود که مسئولیت ترجمه و اجرای این بخش را «مانوئل لیناس‌آگیلرا» فیلمساز اسپانیایی مقیم ایران برعهده داشت.
 
در ابتدای جلسه نقد و بررسی این برنامه که مجید اسلامی و محسن آزرم به‌عنوان منتقد در آن حضور داشتند، ناصر صفاریان، مجری و مسئول جلسه‌های نمایش فیلم گفت: «هفته‌ی گذشته زمانی که جلسه‌ی نمایش فیلم به پایان رسید، یکی از دوستان همکار با اشاره به تکرار درخواست به سکوت و احترام که در هفته‌های قبل و هرکدام به مناسبتی انجام شده بود گفت: امیدوارم این آیین دست‌کم هفته‌ی آینده به‌خاطر درگذشت عزیز دیگری برگزار نشود، اما متاسفانه در روزهای گذشته مطبوعات سینمایی «جمشید ارجمند» منتقد پرسابقه‌ی سینمای ایران را از دست داد و مراسم تشییع و خاک‌سپاری ایشان صبح امروز برگزار شد.»
 
به این بهانه ناصر صفاریان بار دیگر از تماشاگران حاضر در سالن خواست به احترام این نویسنده، ترانه‌سرا و منتقد قدیمی از جا برخواسته و ضمن رعایت یک دقیقه سکوت، برای آمرزش و آرامش روح این روزنامه‌نگار پیش‌کسوت دعا کنند.
 
وی سپس ضمن اشاره به این که در جلسه‌ی نقد و بررسی این هفته تنها به کلیت سینمای زنده‌یاد عباس کیارستمی پرداخته خواهد شد، از محسن آزرم خواست تا درباره‌ی ویکتور اریس اطلاعاتی را در اختیار حاضران در سالن قرار دهد.
 
آزرم نیز با اشاره به فرازهایی از زندگی‌نامه و آثار این فیلمساز اسپانیایی گفت: «ویکتور اریس که ظاهراً ویکتور اریسه تلفظ دقیق‌تری برای نام اوست، کارنامه چندان پرباری ندارد و به نظر می‌رسد بیش‌تر از این که به فیلم‌های پرمخاطب فکر کند، به اصل هنر در سینما اهمیت می‌دهد.»
 
وی افزود: «اریسه از جمله فیلمسازانی است که ترجیح می‌دهد به کار مورد علاقه‌ی خودش بپردازد و به نظر می‌رسد تماشای مهم‌ترین فیلم او به‌نام «روی کندوی عسل» بهترین انتخاب برای ورود به دنیای اوست.»
 
در ادامه‌ی برنامه، ناصر صفاریان با اشاره به گستره‌ی علایق سینمایی زنده‌یاد کیارستمی که گاهی حتی در تقابل با دیدگاه‌های شخصی او قرار می‌گیرد، از دیگر منتقد حاضر در جلسه خواست تا درباره‌ی این نکته توضیحاتی را ارائه کند.
 
مجید اسلامی در این‌باره گفت: «نمی‌توانم ادعا کنم کیارستمی را خیلی خوب و از نزدیک می‌شناختم. ایشان در دوران دانشجویی قرار بود استاد راهنمای من باشد و به همین خاطر گاهی با هم در ارتباط بودیم، اما متاسفانه ایشان نتوانست در جلسه‌ی پایان‌نامه من شرکت کند.»
 
وی سپس با ذکر خاطراتی از این فیلمساز فقید در طول دوران روزنامه‌نگاری خود گفت: «کیارستمی در ابتدای دهه‌ی 1370 که به نظرم دوران اوج خلاقیت او به حساب می‌آمد، فیلمسازی بود که خیلی خوب حرف می‌زد و داستان تعریف می‌کرد؛ و جالب این که نحوه‌ی صحبت کردن او در گفت‌وگوهای رسمی با هنگامی که در ماشین یا خیابان با دیگران حرف می‌زد، تفاوت نداشت.»
 
اسلامی گفت: «یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های او این بود که به شنیدن نظر دیگران خیلی اهمیت می‌داد، اما خود این نکته در زمانی که برای انجام گفت‌وگو در مقابل منتقدان یا روزنامه‌نگارها می‌نشست و قرار بود به پرسش‌های آن‌ها پاسخ دهد، کمی آزاردهنده می‌شد.»
 
وی سپس ضمن اشاره به گسست ارتباط خود با کیارستمی که به گفته‌ی این منتقد سینما از دل‌خوری او نسبت به مطالعه‌ی نقد یکی از فیلم‌هایش ناشی شده گفت: «سال‌ها بعد که دوباره ایشان را دیدم احساس کردم نسبت به گذشته کمی فرق کرده و حضور پررنگ او در مستند «ده روی ده» (که به نحوه‌ی ساخته شدن فیلم «ده» می‌پردازد) این موضوع که روحیه‌ی او فرق کرده را تایید می‌کرد.»
 
اسلامی افزود: «کیارستمی در دوره‌ی اخیر کارهایش اعتماد به نفس بیش‌تری داشت اما نسبت به شنیدن حرف‌های منتقدان خود کم‌حوصله‌تر شده بود و بیش‌تر تمایل داشت خودش را بیان کند.»
 
این منتقد سینما سپس با اشاره به فیلم‌هایی که کیارستمی در حدود پانزده سال آخر عمر خود ساخت گفت: «در این فیلم‌ها اصراری بر حفظ یک وجهه‌ی بین‌المللی دیده می‌شود که به لحاظ سینمایی با شخصیت اولیه‌ی او منافات دارد. این فیلم‌ها با تمام ویژگی‌های کیارستمی که او به خاطر آن‌ها به شخصیت مهمی تبدیل شده بود منافات داشت و یکی از نمونه‌هایش همین فیلم «نامه‌ها» است.»
 
وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی فیلم‌های «کپی برابر اصل» و «مثل یک عاشق» گفت: «این فیلم‌ها را که در سال‌های اخیر و در کنار تعدادی آثار تجربی از او به جا مانده را بازگشت کیارستمی به دوران اوج خود نمی‌دانم. به عنوان مثال یکی از ویژگی‌های این فیلمساز در دورانی که فیلم‌های درخشانی ساخته، توجهش به لوکیشن‌ها و محل‌های فیلمبرداری بوده که این جغرافیا در «کپی برابر اصل» به یک لوکیشن آشنای غربی تبدیل شده و متاسفانه در «مثل یک عاشق» اهمیت خود را نیز از دست داده است.»
 
در ادامه‌ی جلسه، محسن آزرم با اشاره به فیلم «گزارش» به‌عنوان تنها فرصت کیارستمی در سال‌های پیش از انقلاب برای ساخت فیلم‌های داستانی گفت: «فیلم‌های متاخر کیارستمی را از دیگر فیلم‌های او جدا نمی‌دانم؛ اما به نظرم او در سال‌های پس از انقلاب فرصتی پیدا نکرد تا به مدل داستان‌گویی مورد علاقه‌ی خود ادامه دهد.»
 
وی سپس با اشاره به فیلم «طعم گیلاس» گفت: «موفقیت جهانی این فیلم به کیارستمی اجازه داد تا به مدلی از سینما که قبلاً به آن علاقه داشت برگردد.»
 
آزرم، اپیزود این فیلمساز در فیلم سینمایی «بلیت‌ها» (ساخته‌ی مشترک کیارستمی با ارمانو اولمی و کن لوچ) را مقدمه‌ی آخرین فیلم‌های داستانی این فیلمساز دانست و افزود: «کیارستمی با ساخت این اپیزود تلاش کرد تا به استانداردهای جهانی نزدیک شود؛ اگر چه ضرباهنگ کار او با دیگر کارگردان‌های آن فیلم فرق داشت.»
 
وی گفت: «شاید نتوان این مدل فیلمسازی را تجربی دانست اما به طور حتم برای کیارستمی یک تجربه بوده تا خودش را تکرار نکند. خصوصاً به این خاطر که او تا سال‌ها متهم بود که در حال تکرار کردن خودش است.»
 
آزرم در بخش دیگری از صحبت‌های خود در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی تاثیر نام کیارستمی در جذب مخاطبان به فیلم‌های کوتاه و بلند تجربی گفت: «موقعیت کیارستمی مثل هر هنرمند جهانی دیگری که به یک نشان جهانی تبدیل می‌شود تغییر کرده بود و همین باعث اشتیاق و کنجکاوی مخاطبان بیش‌تری نسبت به آثار او شده بود.»
 
وی افزود: «نکته این‌جاست که فیلم‌های تجربی کیارستمی هم از کلیت سینمای او جدا نیست و بخشی از روحیه‌ی کیارستمی متاخر به حساب می‌آیند. این فیلم‌ها را می‌توان آثاری به ظاهر ساده اما با ساختاری پیچیده دانست که شاید پرداختن به آن‌ها در نگاه نخست پیش‌پاافتاده به نظر برسد، اما ساختن آن‌ها به همین سادگی نیست.»
 
صحبت‌های مجید اسلامی بخش دیگری از جلسه‌ی نمایش مستند «نامه‌ها» بود. وی گفت: «در سراسر دنیا تعداد فیلمسازانی که موفق شده باشند در کشوری دیگر با زبانی متفاوت از زبان مادری آثار خوبی خلق کنند، به تعداد انگشتان دو دست نمی‌رسد و فریتز لانگ یا بیلی وایلدر در این میان استثنا هستند؛ این در حالی است که وقتی پشت صحنه‌ی فیلم‌هایی که کیارستمی در خارج از ایران ساخته را می‌بینم، تنم می‌لرزد و با ترس‌های او در هنگام ساخت این فیلم‌ها همراه می‌شوم.»
 
اسلامی گفت: «فیلمسازی که بافت کلمات در کارهایش شگفت‌انگیز بود، در سال‌های آخر عمر خود به زبان‌هایی فیلم ساخت که برای اطمینان از صحت اجرای آن‌ها باید از مترجم حاضر در صحنه سوال می‌کرد!»
 
وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به فیلم‌های تجربی زنده‌یاد کیارستمی گفت: «بحث این نیست که او با این فیلم‌ها در حال تجربه بوده؛ نکته این است که او در جای بدی این تجربه‌ها را انجام داده است.»
 
محسن آزرم نیز فیلم‌های تجربی کیارستمی را تحت تاثیر «ویدئو آرت» و «اینستالیشن» دانست و گفت: «کارهایی که او با گزینش از میان آثار شعرای بزرگ ایرانی انجام داد هم در این محدوده جا می‌گیرد. این آثار برای او تجربه‌هایی به حساب می‌آید که با استفاده از آن‌ها قصد داشت تا مرزها را از مقابل خود بردارد.»
 
وی در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی مستند «جاده‌ها» این مستند را یک فیلم شخصی از سینمای عباس کیارستمی دانست و گفت: «جاده‌ها» فیلمی نیست که مخاطب در بعضی موارد بتواند از آن سر در بیاورد. فیلمی است که به نظرم کیارستمی آن را برای دل خودش ساخته است. در حقیقت کسانی با این فیلم بهتر ارتباط برقرار می‌کنند که خود کیارستمی را از نزدیک می‌شناسند.»
 
این منتقد سینما در بخش پایانی صحبت‌های خود با اشاره به تمهید کیارستمی در فیلم/ اینستالیشنی که درباره‌ی تعزیه ساخته بود گفت: «کیارستمی با نمایش تماشاگران تعزیه، تاثیر این نمایش آیینی را دوچندان کرد و در حقیقت این تجربه را می‌توان مقدمه‌ی آثاری تجربی او نظیر «شیرین» دانست.»
 
وی «شیرین» را تجربی‌ترین فیلم کیارستمی دانست و افزود: «در این فیلم به جای خود فیلم، تماشاگران به نمایش گذاشته می‌شوند. کسانی که تا پیش از این در تاریکی بودند و هرگز دیده نمی‌شدند.»
 
مجید اسلامی نیز با اشاره به جایگاه بسیار عباس کیارستمی در سینمای ایران و دنیا گفت: «دیدگاه بسیار پرقدرتی وجود داشته و دارد که معتقد است رفتن در مسیری به غیر از سینمای داستان‌گوی پرفروش با هدف جذب مخاطب که طبق این تعریف سینمای آمریکا را شامل می‌شود، حرکت به سوی بیراهه است؛ در حالی که کیارستمی تجسم خلاف این دیدگاه بود و نه تنها به این حرف‌ها و تعریف‌های دارای چهارچوب اعتقاد نداشت بلکه مثل قهرمان‌های فیلم‌های خود با مخالفان خود رفتار کرد. او به این ترتیب آن‌ها را ساکت و به آدم‌هایی تبدیل کرد که رفتار مضحکی از خود نشان می‌دهند.»
 
اسلامی گفت: «برخلاف تصوری که این گروه از افراد داشتند بهترین منتقدان دنیا بهترین فیلم‌های کیارستمی را به عنوان آثار برگزیده‌ی خود انتخاب کردند و منتقدی مثل دیوید بوردول در اظهار نظری که اغراق‌آمیز هم به نظر نمی‌رسید، کیارستمی را بهترین فیلمساز دهه‌ی 1990 معرفی کرد.»
 
وی سپس با اشاره به تاثیر زنده‌یاد کیارستمی بر فیلمسازان بعد از خود گفت: «تاثیر او بر فیلمسازان نسل اخیر بسیار درونی‌تر شده و به این راحتی نمی‌توان تاثیر او را تشخیص داد.»
 
اسلامی همچنین گفت: «هیچ‌کدام از فیلمسازان به اندازه‌ی کیارستمی، راه را برای ساخت فیلم توسط دستیاران، شاگردان و نزدیکان خود باز نکرده است. این در حالی است که همیشه با دیده بدبینی به کارگاه‌های فیلمسازی کیارستمی نگاه می‌کردم و با خود فکر می‌کردم یک فیلمساز صاحب‌سبک هیچ‌وقت استاد خوبی در زمینه‌ی سینما نخواهد شد.»
 
وی در پایان صحبت‌های خود با اشاره به مرتضی فرشباف، آناهیتا قزوینی‌زاده و نوید دانش به عنوان فیلمسازانی که به تعبیر او به صورت مستقیم از کلاس‌های او بیرون آمده‌اند، تاثیر سبک سینمایی او بر فیلمسازانی نظیر نوری بیلگه‌جیلان یا کریستین مونجو را آشکار دانست و افزود: «امیدوارم یاد بگیریم بحث‌های کهنه و پیش پاافتاده را کنار بگذاریم و از اظهار نظر درباره‌ی خوب یا بد بودن فیلم‌هایی که از نظر بعضی‌ها به آثاری کلاسیک تبدیل شده‌اند صرف‌نظر کنیم.»
 
اسلامی گفت: «هر چه زمان می‌گذرد کم‌تر حق داریم درباره‌ی این موضوع‌ها بحث کنیم، اما این حق را داریم که درباره‌ی فیلم‌های متاخر این فیلمساز، کمی احساساتی‌تر و سلیقه‌ای‌تر نظر بدهیم. در حالی که بسیاری از فیلم‌های قدیمی کیارستمی نظیر «گزارش»، «خانه‌ی دوست کجاست؟»، «مسافر» یا «لباسی برای عروسی» آزمون زمان را پشت سر گذاشته‌اند و دیگر نیازی به تایید یا تکذیب کردن ندارند.»
منبع: ایسنا