پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آنهایی که تئاتر خواندهاند و خاستگاهشان عرصه نمایش است غالباً بازیگران برجستهای بهحساب میآیند و ورودشان به مدیوم سینما و تلویزیون تنها میتواند این برجسته بودن را برای عموم قابلرؤیت کند.برای ژاله صامتی که در دهه سوم بازیگریاش به سر میبرد اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.
برای آنهایی که صامتی را خوب میشناسند و به اشرافش نسبت به فن بازیگری آگاهی دارند، اینیک سؤال بزرگ است که چرا او تابهحال آنطور که باید دیده نشده اما شاید بخشی از پاسخ را بتوان در مدل کاری این بازیگر44 ساله پیدا کرد.
به گزارش انتخاب، صامتی از تئاتر میآید و مثل تمام عاشقان عرصه نمایش حضور مستمر در تئاتر را به هر مدیوم دیگری ترجیح میدهد - معتقد است هر بازیگری باید سالی حداقل یک کار تئاتر داشته باشد - اما وسوسه دیده شدن در تلویزیون یا درخشیدن روی پرده سینما چیزی نیست که بتوان راحت از آن عبور کرد.برای صامتی این وسوسه بیست سال قبل شاید پررنگتر بود و منتج به حضورش در مجموعههای تلویزیونی و سریال هانسبتا زیادی شد اما حالا سالهاست هیچچیزی برای بیشتر دیده شدن وسوسهاش نمیکند.
او طی 22 سال گذشته در 16 فیلم سینمایی بازی کرده اما حضورش در تلویزیون محدود به شش سال (75 تا81) میشود. یک سریال بههمریخته و نامنظم در بخش نگارش فیلمنامه و با حاشیههای زیاد، که منجر به تغییر کارگردان اثر شد و کاری کرد تا صامتی از فضای تلویزیون زده شود و قید پیشنهادهای بعدیاش را هم بزند.
سالهای سال پیشنهادهای مختلف حضور در سریال هایی که خیلیهایشان بیشتر از حد پیشبینی دیده شد، وسوسهاش نکرد. چراکه دنبال متن کامل ، حرفهای ، نقش جذاب و چارچوب درست در فیلمنامه و اثر میگشت.صامتی همواره دنبال کار کردن با یک تیم حرفهای بود و بعد از اتفاقاتی که در «نسیم رؤیا» رخ داداش فضای تلویزیون آزرده شد و حتی تمجید ضرغامی و اینکه «مردم شمارا دوست دارند » هم ترغیبش نکرد تا به قاب جادویی خانههای مردم برگردد.
14 سال از آن روز گذشت و حالا صامتی با گریمی متفاوت و در نقشی شبیه به مادر خود به جام جم بازخواهد گشت ؛ انگار «نفس» جلیل سامان تمام آن فاکتورهای لازم برای بازگشت به جعبه جادویی را داشته و توانسته نظر بازیگر سختگیری مثل او را جلب کند.
صامتی از کودکی عاشق بازیگری بود و در زمانهای که غالب کودکان در آرزوی خلبان شدن و دکتر شدن رویابافی میکردند آرزو میکرد روزی بازیگر شود. با اینحال شاید او تنها بازیگری است که از دیده شدن خشنود نمیشد یا بهتر بگوییم هراس داشت.اصلاً همین فاکتور ویژه بود که صامتی را از کلاسهای بازیگریاش دور کرد.او جوانهای امروزی را میدید که فقط به عشق دیده شدن دنبال بازیگری آمده بودند و این حرصش میداد .میخواست به هنرآموزانش یاد بدهد که مثل خودش برای مردمی شدن و مردمیماندن از تاکسی و اتوبوس و مترو استفاده کنند یا در صف نانوایی بایستند، اما تفاوتها را که میدید حتی ذوق آموزش فن بازیگری هم از او گرفته شد تا برای مدتی قید کلاس و کلاس داری را بزند.
صامتی از آن دست بازیگرانی است که با نقش زیاد کلنجار میرود و اصلاً دوست دارد قبل از اجرا رلش را روتوش کند .همیشه دنبال نقشهایی بوده که وسوسهاش کند یا چیزی تازهای برای اضافه کردن به هنر بازیگری داشته باشد .او بهواسطه کمتر دیده شدن بیشتر نقش دومهای متفاوتی را خلق میکرد که شاید در ذهن مخاطبان عامه سینما و تلویزیون نمانده باشد.بااینحال فرورفتن در نقش و درگیر شدن با کاراکتر آنقدربرایش مهم بوده که وقتی جای زن دردمند قصه بازی میکند بعد از پایان فیلمبرداری از درد دست مینالد.او شغل دیگری ندارد و بازیگر است اما هیچگاه نشده که بخواهد برای بازیهای درخشانش تعریف بشنودهر چند بازی خوب کم ندارد.
«فرخ» زن سادهلوحی که باوجود نقش کوتاهش در« ضدگلوله» کیایی موقعیتهای احساسی و خنده داری ایفا میکرد یکی از نقش دومهای شاخص او بود. وقتی در بیمارستان شیرینی دردهان حرف میزد یا از تازه بودن شیرینی میپرسید ناخودآگاه خنده بر لب مخاطب مینشست. زمانی تصمیم گرفته بود به ایفای نقشهای کوتاه پایان دهد اما فیلمنامههای چفتوبست دار ترغیبش میکرد در همان نقشهای کوتاه بدرخشد.مثلاً در سکانس فوقالعادهای که برای «عصر یخبندان» ایفا کرده بود میشد رگههایی از بازیهای درخشان تئاتریاش را پیدا کرد.آنجا که دو احساس کاملاً متضاد را بهصورت متوالی در هم میتنید تا درک درستی از پیچیدگیهای زنانگی و موقعیتی که در آن گرفتار آمده را بهدرستی تصویر کند؛جایی که ناخوادگاه موقعیتی طنز ایجاد می کرد اما حس های متضادش آنقدر پررنگ شده بود که نمی شد به بازی خوبش اشاره نکرد. یا همین «دراکولا»ی عطاران را ببینید که چطور در نقش همسر کاراکتر اول قصه میدرخشد.زنی تازه به دوران رسیده که حتی بلد نیست با کفش پاشته بلند راه برود و تمام فکر و ذکرش این است که امیر تتلو پستش را لایک کرده است.نمونه ای از زنان خانه داری که احساس میکنند از قافله زمانه دارند عقب میافتند و با اینستاگرام و تلگرام خود را مدرن نشان میدهند.
صامتی که عشق به خانواده باعث شده همسر و دخترانش را هم در تئاتر درگیر کند، حالا در مقام کارگردان هم دستی بر آتش دارد و فعلاً که حرارت این تجربه متفاوت آزارش نداده و باوجود تمام مشقات و درگیریهای زندگی کاری و خانوادگی این رویه را پی میگیرد.سه سال قبل او با« برف سرخ» اولین بار کارگردانی را تجربه کرد و حالا «یادم تو را فراموش» را بهعنوان بازیگر - کارگردان روی صحنه دارد .
با تمام دیده نشدنها اما سال 95 برای صامتی میتواند سال متفاوتی در عرصه بازیگری باشد.آنجا که به اتمام حساسیتها و دلخوریهایش میشود نشانههای بازگشت باشکوه به تلویزیون و سینما را پیدا کرد.این اتفاق بهمنماه با پخش سریال نفس و البته با اکران «آخرین بار کی سحر را دیدی» احتمالاً رخ خواهد داد.بالاخره «اتفاق» خواهد افتاد و بازیگری که بیش از هر چیز به ذات هنر بازیگری وفادار است، بهحق خود میرسد. منتظر میمانیم.