صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۷۷۴۶۰
تاریخ انتشار: ۳۵ : ۱۸ - ۰۵ تير ۱۳۹۵
نشنال اینترست:
رفراندوم بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا همچون شوکی برای نظم سیاسی این قاره است، اما تاثیرات آن بر سیاست خارجی آمریکا چیست؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس بین الملل «انتخاب»؛ نشنال اینترست نوشت: رفراندوم بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا همچون شوکی برای نظم سیاسی این قاره است، اما تاثیرات آن بر سیاست خارجی آمریکا چیست؟

به گزارش «انتخاب»، این نشریه در ادامه آورده است: عقل متعارف می گوید رای به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا،خروجی نامطلوب برای ایالات متحده است. هر نوع  بی ثباتی اقتصادی در دوران رشد آرام و اطمینان شکننده،نامطلوب است. شاید در مورد خطر خروج انگلیس از اتحادیه اروپا برای سیاست خارجی آمریکا-حداقل در کوتاه مدت-اغراق می شود. منفعت اصلی بلند مدت سیاست خارجی آمریکا، یکپارچگی کشورهای اروپایی است که مانع جنگ در این قاره می شود.

بریتانیا تا سال 1973 به اتحادیه مالی اروپا نپیوست. از لحاظ تاریخی بریتانیا به جای آنکه در نبردهای اروپا بازیگری عمده باشد،مداخله گری خارجی بوده است. اعضای اصلی اتحادیه اروپا،فرانسه و آلمان هستند؛تا زمانی که آنها در این اتحادیه بمانند، اتحادیه اروپا مانع از نبردهای بزرگ در این قاره خواهد شد، امری که فلسفه تشکیل آن نیز هست.

این جاست که خروج از اتحادیه اروپا به شکل بدی جلوه گر می شود: خطر اصلی آن است که رای بریتانیایی ها منجر به تشویق فعالانی همچون ماری لوپن برای خروج کشورهای مرکزی اتحادیه اروپا از این اتحادیه شود. در واقع چنین امری در حال رخ دادن است.خروج فرانسه می تواند پایان دهنده پروژه اروپایی و احیا کننده رقابت ژئوپلیتیک در اروپای غربی باشد.این امر می تواند به عنوان مانعی اصلی برای سیاست خارجی آمریکا تلقی شود؛در قرن بیستم نبرد قدرت در اروپا باعث شد ایالات متحده وارد جنگهای خونین شود.

نکته ای که از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا به دست می آید همچون موفقیت دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری است. بسیاری از شهروندان کشورهای پیشرفته و توسعه یافته اعتماد خود را به موسسات و نخبگان حاکم از دست داده اند. علت این امر می تواند جهانی شدن،مهاجرت انبوه و ... باشد که زندگی در کشورهای غربی در چهل سال گذشته را کاملا تغییر داده است.مطمئنا بسیاری از این تغییرات برای بهتر شدن اوضاع بوده اما با این وجود مزایای حاصل از آن به طور مساوی توزیع نشده است.

سوال اساسی که اتحادیه اروپا با آن مواجه است این هست که آیا می توان اعتماد را قبل از آن ترمیم کرد که منجر به آسیبی بزرگتر شود؟اکثر اروپاییها با عوامل اصلی اتحادیه اقتصادی اروپایی موافقند:چرخش افراد و اجناس در میان کشورهایی با فرهنگ،ثروت و استانداردهای زندگی قیاس پذیر.در عین حال بسیاری نیز از سیاست متمرکز اروپایی در مورد مسایل پولی و مالی،حقوق جزایی،رفاه و ... متنفر هستند.

اروپا عاقل تر از آن است که کشورهایی که با مورد اول موافق و با مورد دوم مخالفند را با انتخاب دو گزینه ای ورود یا خروج از این اتحادیه مواجه کند.شاید این امر برای اروپاییهایی که به رویای "اتحادیه ای هر چه نزدیکتر" رای داده اند،تلخ باشد.اما رویای مهم تر آن است که اتحادیه زغال سنگ و فولاد را که نسبت به اتحادیه اروپا پیشرو محسوب می شود،متقاعد کرد:صلح در اروپا.خروج از اتحادیه اروپا این هشدار را مطرح می کند که شاید نتوان هر دو گزینه را فراهم کرد.

نویسنده:آدام کلین

مترجم: هادی عبادی