پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس بین الملل «انتخاب»؛ ایندیا اکسپرس نوشت: از خیابان ولیعصر که می گذری، در میان درختانی که دو سویش را گرفته بیلبوردهایی چشم ها را به خود جلب می کند که آثار هنرمندان بزرگی چون گویا، ون گوگ، ورمیر، اندی وارهول و هنرمندان معاصر ایران بر آن نقش بسته اند.
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این گزارش آمده است: کنجکاو از مواجهه با چنین صحنه ای در تهران، از رهگذران در این باره پرسیدیم و مطلع شدیم شهرداری تهران از سال گذشته 10 روز از ماه می را به قرار دادن این آثار هنری روی بیلبوردها به جای تبلیغات اختصاص داده است.
هرچند این گالری هنری خیابانی ویژگی ممتازی به تهران داده، اما تنها چیزی نیست که تعجب توریست های خارجی را در بازدید از این شهر بر می انگیزد. با آنکه ایران تازه پس از 30 سال از تحریم های بین المللی رها شده، اما خیابان ها و زیرساخت های آن نشان چندانی از بحران اقتصادی ناشی از تحریم های پشت سر گذاشته ندارد. با قدم زدن در بازار بزرگ تهران زنان شیک پوشی را می بینیم که شلوار و کفش های مد روز به پا کرده اند.
در ادامه گزارش این روزنامه هندی آمده است: به گفته یک تحلیلگر سیاسی « مردم ایران در دوره احمدی نژاد با آنکه قیمت نفت بالا و درآمد کشور نجومی شده بود، چیزی از مزایای آن حس نکردند، برای همین به یک اصلاح طلب نیاز بود تا کشور را اداره کند».
ناراحتی بسیاری از احمدی نژاد و نزدیکان او در تهران وجود دارد، زیرا معتقدند میلیون ها دلار درآمد نفتی را از دست داده اند.
در ساعت 1 و نیم شب، سوپرمارکت های تهران همچنان غلغله اند و پر از انواع محصولاتند. حتی خمیر دندان هندی هیمالایا هم راه خود را به قفسه های مغازه ها پیدا کرده اند. دوستی می گوید: «همیشه همین طور بوده است». ایرانیان با افتخار می گویند بیش از 36 سال تحریم باعث شده به خودکفایی برسند و بتوانند همه چیز را روزانه تولید کنند.
او با اشاره با طبقه ای پر از نوشابه کوکاکولا می گوید، ایران که تحریم شد، دانشمندان آن فرمول تهیه کوکاکولا را به دست آوردند و از آن زمان خودشان تولید کرده اند.
نوشته: شوبهاجیت روی
ترجمه: محمد صفری
دوم : ادب داشته باشه
سوم : صداقت داشته باشه
چهارم : منافع ملی را در نظر داشته باشه
با کم محلی دولت به اقتصاد قشر متوسط و هل دادن این قشر به سمت قشر ضعیف عملا خود دولت باعث افزایش مقبولیت احمدی نژاد شد.
احمدی نژاد دست بر بهترین و متعهدترین مردمان گذاشته است!
و برای دشمنان احمدی نژاد فردا و پس فردا و هفته ی بعد و ماه بعد و سال بعد از جنس تاریکی.
زنده باد بهار
ولي بنظرم به برنامه ها راي بديد نه به فلان شخص و بهمان. شخص
توافق هم امضا کردید چی شد همچنان پولهای ایران بلاک شده است
همه اش دروغ است...
احمدی نژاد با شما چکار کرده نمیدونم
ایرانی غیر تهرانی!
نبایدم باشه
اگر بود که الان اینجا سوئد و سوئیس بود نه ایران
اما باکی نیست
همین تهرانی ها تمام بار پیچهای تند و حساس تاریخ را کشیدند
32
57
88
نترسید
مردم تهران می دانند چه بکنند
کی بکنند
در سال 88هم که تقلب شد(البته به قول شما) احمدی رای کمتری در تهران داشت.
ایران فقط تهران نیست!
ولی دریغ از اینکه توی شهرستانها همه دنبال احمدی نژاد هستند
اختلاس 3000 میلیاردی که اتفاقا اولین بار خودش در سفر خوزستان آن را رسانه ای کرد
آقای زنجانی که حاصل سیستم پیچیده تحریم ها بود
تازه وقتی انتخابات بشه اگه شرکت کنه میتونه این عدد رو دو برابر کنه
ببینید چه حجم عظیمی از خدمت در دولتهای نهم و دهم انجام گرفت
اختلاس که همیشه بوده
1- این مجوزی برای اختلاسهای بیشتر نیست؛
2- در دوره های قبلی اختلاس امری موردی و استثنایی بود و در دوره ایشان به امری سیستمی، آن هم در سطوح کلان تبدیل شد؛
3- قبل از دوره ایشان، اصلاً عبارت «هزار میلیارد تومان» را شنیده بودید؟ بنده که جز در طرح بودجه سالانه این عبارت را نشنیده بودم. در دوران ایشان، اختلاسها از مرتبه «هزار میلیارد تومان» بود؛
4- لطف بفرمایید کمی از حجم عظیم خدمت ایشان را اعلام بفرمایید تا برای تان توضیح دهم که هر خدمت ایشان چه لطمه ای به کشور زد و چه خانواده هایی را به روز سیاه نشاند.
اصلاً نه تاش مال خودتون، همون یکیش رو بگید
همه ایران حق انتخاب دارند
ایران فقط تهران نیست
اونموقع پیشرفت علمیمون چقد بوده و الان چقده؟
اونموقع کی جرات میکرد بگه تو و الان چ خبره از این عربستان و کشورای عربیو آفریقایی و مالدیو و.....
حضور فردی مثل احمدی نژاد را در عرصه سیاست کشورم آن هم در عالی ترین سطح آن، توهین به شعور خودم می دانم، توهین به تمام سال هایی که صرف علم و دانش کردم.
آن لحن صحبت کردن که بیشتر به ترنا بازهای دهه 30-40 شبیه است، آن حرف های بی سرو ته که انگار مردم را مجنون حال و جاهل می دید، آن نحوه رفتار همراه با توهین و تحقیر... جداً که این فرد کابوس است.
درتمام سالهایی که این مرد زمامدار امور کشور بود، شاهد مهاجرت بسیاری از نیروهای متخصص کشورم بودم، نیروهایی که علیرغم میل باطنی نتوانستند شراط را تحمل کنند و ترک وطن کردند. افرادی که خیلی از آنها به خاطر شرایط بد مالی نبود که مهاجرت می کردند، بلکه آنچه بر کشورشان می رفت، طاقتشان را به سر آورد و ترجیح دادند آنقدر دور باشند که ذره ذره نابود شدن کشورشان را به چشم نبینند. حالا هرکدام از آنها علت تخصصشان گرچه زندگی موفقی دارند، اما قلبشان برای این خاک می تپد و شاید دنبال بهانه ای برای بازگشت باشند.
من با وجود تمام سال های گذشته را در کشورم ماندم، چون بوی خاک، هوا و مردم این کشور را دوست دارم، چون نفسم به این سرزمین بند است.
اما دیگر تحمل بازگشت این فرد را ندارم، تحمل رفتاری که در شأن و شخصیت این کشور نیست. رفتاری که به جای آن که نماینده مردمی با فرهنگ غنی باشد و گوشه های قابل افتخار ملتم را نشان دهد، تنها می تواند فرهنگ کوچه را نمایندگی کند. اما واقعاً حق این مردم که اکثریت آنها را تحصیل کردگان تشکیل می دهند این است؟!
من سی و چند سال از خدا عمر گرفته ام، یعنی نزدیک نیمی از عمرم. تنها آرزوی من این است که بتوانم باقی عمرم را نیز به کشور خودم خدمت کنم و در همین خاک بمیرم.
ولی وقتی اصولگراها میان نفت میشه طلای سیاه؟
دقت کردین؟؟
ماهم داریم ولی از احمدی نژاد حمایت می کنم