صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۶۶۳۸۹
تاریخ انتشار: ۰۶ : ۱۷ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
محمد ربيع زاده عضو سابق هيات مديره بانک صادرات و کارشناس بانکي
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

محمد ربيع زاده عضو سابق هيات مديره بانک صادرات و کارشناس بانکي
 بانک هاي کشور بايد داراي چه ويژگي هايي باشند تا به عنوان يک بانک خوب ارزيابي شده و شناخته شوند.

به گزارش انتخاب، براي دستيابي به اين شناخت و اوج پختگي کسب وکار بانکي ويژگي هاي زير قابل تبيين هستند:

1- شيشه عمر بانک ها اعتماد مردم است و تداوم حيات آنها تنها با استقرار کامل و بدون نقص حاکميت شرکتي تضمين مي شود. حاکميت شرکتي به بيان ساده ايجاد تعادل منافع در بين همه ذي نفعان بانک اعم از اجتماع، دولت، سهامداران، کارکنان، مشتريان (اعتباري، سپرده اي و خدماتي)، مديران، ناظران و... است.

2- ساختار محکم سازماني به نحوي که قائم به شخص نباشد و با تغيير مديرعامل يا مصلحت هاي انتصاباتي افراد دچار تغييرات پياپي و زيان بار نشوند. ساختاري که با زيربناي راهبردي در خدمت رسالت، چشم انداز، ماموريت و فرآيندهاي تعريف شده است.

3- تمامي سهامداران البته نسبت به سهم خود در انتخاب هيات مديره نقش موثر داشته باشند و سپس هيات مديره در انتخاب رئيس هيات مديره و مديرعامل نقش مستقل و کليدي داشته باشند. انتخاب مديرعامل توسط سهامداران عمده و سپس انتخاب هيات مديره و حتي در مواردي انتخاب رئيس هيات مديره توسط مديرعامل بدعت رايجي است که در ادامه مسير، کار بانک را مشکل کرده و از هر حرکت بلندمدت و ارزش آفريني باز مي دارد و بانک روزمره و شخصي اداره خواهد شد.

4- بانکي با سرمايه ناکافي نمي تواند شريک و امين خوبي براي مردم باشد. به دلايل فراوان مقاومت در برابر افزايش سرمايه بانک ها زياد است و مهم ترين دليل ديد کوتاه مدت و نفع طلبي فوري و بيماري تعجيل است که در حال نهادينه شدن در جامعه ايران است. نگاهي به متوسط سرمايه 10 بانک اول دنيا و مقايسه آن با جمع کل سرمايه همه بانک هاي خصوصي و دولتي ايران مي تواند شدت اين عقب ماندگي را نشان دهد. بانک خوب از هم اکنون خود را براي اجراي بال 3 آماده کرده است.

5- به دليل ساختار خاص ترازنامه اي بانک ها، ذات بانکداري با انواع ريسک ها عجين شده است. بنابراين شفافيت اقلام ترازنامه در افزايش اعتماد مردم هم در خريد سهام و هم در معاملات با بانک نقش اساسي ايفا مي کند. هريک از اقلام ترازنامه بايد بتواند با اقلام ديگر ترازنامه چنان ارتباطي برقرار کند که باعث ايجاد تعادل و حرکت بدون سقوط سازمان شود. همانند تمامي قطعات ريز و درشت يک هواپيما که در ارتباط با هم باعث حرکت، تعادل، پرواز و جلوگيري از سقوط هواپيما مي شوند.

6- بانک خوب منتظر نمي ماند تا يک قانون يا دستورالعمل يا توصيه ابلاغ شود و بعد آن را اجرا کند. بانک خوب زمينه ساز و سازماني يادگيرنده است. براي مثال از هم اکنون نيروهاي مرتبط خود را براي اجراي دقيق و غيرتشريفاتي استانداردهاي IFRS آموزش داده و آماده کرده است.

 7- هرچند به دليل ماهيت بانکداري هيچ بانک فعالي نمي تواند به طور مطلق از ريسک اعتباري به دور باشد، اما ريسک اعتباري در يک بانک خوب کاملاتحت مديريت است. پنهان کاري مطالبات غيرجاري سمي مهلک تر از وجود خود مطالبات است. مانند بيماري که به پزشک و افراد دلسوز اطراف خود اطلاعات غلط مي دهد و آنقدر فرآيند درمان خود را به تاخير مي اندازد که کار از کار مي گذرد. همچنين تجمع بيش از حد مطالبات غيرجاري در حساب مشکوک الوصول بانک و ترس از تعيين تکليف واقعي آن وضعيت بانک را وخيم تر مي کند. چه بسا جسارت تصميم گيري براي هزينه کردن مطالبات سوخت شده که از سد مطالبات مشکوک الوصول سرريز شده اند و جبران آن با افزايش سرمايه عاقلانه ترين اقدام در جهت استحکام صورت هاي مالي باشد.

 8- ريسک نقدينگي يکي از دغدغه هاي مهم مديران بانک ها به ويژه بانک هاي بزرگ است. خيلي سخت است که فردي ثروت افسانه اي داشته باشد اما در داخل يک تاکسي پولي براي پرداخت کرايه تاکسي به همراه نداشته باشد! بانک خوب با استقرار سامانه بسيار هوشمند و انضباط مالي اين ريسک را به نحو مطلوب اداره کرده و از تحميل هزينه هاي مادي و غيرمادي برداشت هاي مازاد از بانک مرکزي که حرکتي تورم زا است جلوگيري مي کند.

9- بانک هاي کشور منابع محورند. حجم زياد سپرده هاي مردم در يک بانک و به عبارت فني تجهيز منابع و افزايش سهم بازار از افتخارات بانک ها است اما اين حجم زياد منابع همچون آبي در پشت يک سد هم مي تواند آبادکننده و هم ويرانگر باشد. سهم بازار زماني شاخص برتري يک بانک است که در کنار شاخص بازده دارايي ها و بازده سرمايه قرار گيرد. بانک خوب منابع و مصارف را با بازدهي بالاي دارايي ها و سرمايه، محور خود قرار مي دهد.

10- به دليل بانک محور بودن اقتصاد کشور تقاضاي وام و تسهيلات به ويژه وام هاي بدون بهره چند برابر امکانات بانک ها است و در عمل متقاضيان واقعي براي دريافت وام و رفع مشکل خود با موانع زيادي مواجه هستند و در سال هاي اخير نيز ترس و وحشت

از تصميم گيري مزيد برعلت شده است. به قول يکي از طنزپردازان، بانک ها زماني به يک نفر وام مي دهند که او ثابت کند از تمکن لازم برخوردار است و نيازي به آن وام ندارد! بانک خوب همان طور که براي تجهيز منابع بازاريابي مي کند بهتر از آن براي تخصيص اين منابع منت متقاضيان واقعي را مي کشد.

 11- امروزه اگر فردي براي تسهيلات به بانکي مراجعه کند اينکه چه وثيقه اي مي تواند ارائه دهد جزو اولين سوالات است و البته بزرگ ترين دغدغه متقاضي تسهيلات که چه بسا با همين مانع، متقاضي نتواند مشکل تامين مالي خود را حل کند. در بانک خوب اينکه متقاضي چه وثيقه اي دارد آخرين پرسشي است که مطرح مي شود. زيرا بانک خوب از اقدام خود در مسير توسعه اقتصادي کشور و منافع خود آگاهي کامل دارد.

 12- تصور اينکه بانکي در يک محيط اقتصادي عقب افتاده بتواند توسعه يابد و رشد کند دور از ذهن است. بانک و اجتماع در توسعه اجتماعي و اقتصادي نقش مکمل هم را ايفا مي کنند. اگر بانک سپرده مردم را گرفته و در جهت مخالف توسعه کشور آن را وام دهد وارد دور باطلي از عقب ماندگي شده است. رمز و راز موفقيت يک بانک جذب سپرده هاي ساير بانک ها نيست بلکه در يک معادله ساده خلاصه مي شود: درآمد مساوي است با مصرف به اضافه پس انداز. پيام ساده اين معادله اين است که بانک محترم! اگر مي خواهي پس اندازهاي مردم نزد تو بيشتر شود براي آنان درآمد ايجاد کن.

 13- بانک خوب بانکي براي همه زمان ها، همه مکان ها و همه نوع محصول مالي است.

14- استقرار نظام کنترل هاي داخلي کارآمد به نحوي که سلامت بانک را تضمين کند و از طرف ديگر قدرت تصميم گيري و شجاعت انجام وظيفه را از مديران و کارکنان نگيرد.

 15- بانک خوب به شهرت و اعتبار و برند خود بسيار حساس است.

 16- بانکداري و رقابت از هم جدانشدني هستند اما بانک خوب به هر قيمتي حاضر به رقابت و تضعيف رقبا نيست. در بين انواع آميخته هاي بازاريابي و ابزار هاي رقابتي، رقابت قيمتي که افزايش خودکشي مانند نرخ سودها است را در پايين ترين سطح انتخاب و در چارچوب مقررات بانک مرکزي قرار مي دهد.

 17- اگر شعار حق با مشتري را بپذيريم ناگزير بايد به مهم ترين مشتريان يک بانک که کارکنان آن هستند توجه خاص شود. نمي توان توقع داشت که کارکنان ناراضي، مشتريان راضي و وفاداري را براي بانک جذب کنند. استقرار نظام کارآمد توسعه سرمايه هاي انساني، استعداديابي، جبران خدمت و آموزش مستمر و کاربردي مي تواند مسير تعالي را به روي سازمان بانک بگشايد.

 18- دريافت تسهيلات در بانک خوب آنقدر روان و تعريف شده است که نيازي به قبول تسهيلات سفارشي، تحميلي و بر اساس مقاصد خاص نيست.

 19- قوي ترين و به روزترين نظام اعتبارسنجي، بانک خوب را از ورود سم هاي مهلک و ويروس هاي کشنده نجات مي دهد.

 20- بانک خوب به قوانين و مقررات کشور احترام مي گذارد و همان طور که وکيل و امين خوبي براي مشتريان خود است به پيمان هايي که با رقباي خود مي بندد نيز پايدار مي ماند.

21- در بانک خوب مالکيت از مديريت جدا است اما توجه خاصي به تئوري نمايندگي مي شود و طرفين به رعايت حقوق هم متعهد هستند.

 22- بانک خوب ضمن پايبندي کامل به قوانين کشور، خود را عضوي از بانکداري مدرن بين المللي مي داند و همواره در تلاش براي کسب رتبه بالاتر در ارزيابي هاي بين المللي است.

 23- زماني که يک بانک نتواند منابع فکري را جذب کند هرگونه جذب منابع پولي خسارت بار خواهد بود. بانک خوب با استقرار نظام پيشنهادها و خلق محصولات جديد، متناسب با نيازهاي روز حرفه اي ترين رقابت را عملياتي مي کند.

24- بانک خوب از ايفاي مسووليت هاي اجتماعي خارج از فضاي شعاري و تبليغاتي غافل نيست و مهم ترين مسووليت هاي اجتماعي تربيت نيروهاي کارآمد، توسعه اقتصادي کشور، تقويت توليد و کاهش نرخ بيکاري و تورم، ترويج و آموزش دولت و تجارت الکترونيک، رفع مشکلات مالي نظير درمان و تحصيل و ازدواج را مي توان نام برد.

 25- بانک خوب در تست استرس بانک مرکزي موفق مي شود.

26- خلق سود در جهت ثروت آفريني مستمر و مبتني بر فعاليت هاي عملياتي و متناسب با گردش وجوه نقد و واقعي است.