صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۴ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۵۸۴۸۶
تاریخ انتشار: ۲۷ : ۱۲ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۴
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 فریال مستوفی، بانوی کارآفرین به عنوان اولین معدن‌دار ایرانی که مسئول ساماندهی حضور سرمایه‌گذاران خارجی در ایران شده، چهره برتر کارآفرینی سال ۹۴ بود.

از کارمند‌های دفتری گرفته تا وزیرهای دولتی در ساختمان بلندی پشت به پارک ساعی و در نزدیکی‌های خیابان بهشتی تهران رفت‌وآمد می‌کنند. بیشتر زن‌ها مانتو و مقنعه‌های تیره به تن دارند و  زیبایی رنگ‌ها، در پوشش‌شان دیده نمی‌شود. در دومین ماه تابستان ۹۴، زمانی که به جز وزیر اقتصاد، بقیه مردان اقتصادی دولت؛ اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور، ولی‌الله سیف، رئیس‌ کل بانک مرکزی و محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت در نشست هیئت نمایندگان اتاق تهران شرکت کرده بودند، تنها یک زن لباس‌هایی شیری رنگ با گل‌دوزی‌های ظریف پوشیده و شالش را از پشت گردنش بسته بود. یک ماه پیش از آن، در نشست دیگری که با حضور مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور و محمد طبیبیان، اقتصاددان برجسته برگزار شد، فریال مستوفی باز هم تنها زن حاضر در سالن بود که با خوش‌پوشی یک بانوی جوان، شالی زرد رنگ به سر داشت. طبیبیان در آن نشست گفته بود اقتصاد کشور زمانی که زنان نتوانند مشارکت فعال داشته باشند، نمی‌تواند با سرعت مناسب به سمت رشد حرکت کند:«آمارها نشان می‌دهد ۵۰ درصد خانم‌های در جست و جوی شغل، در سنین جوانی بی‌کار هستند. این نرخ دو برابر مردان است. البته بررسی های میدانی بیان‌گر این است که نرخ بی‌کاری خانم‌ها بسیار بالاتر است. اما چون هیچ امیدی برای پیدا کردن کار ندارند، اصلاً تقاضایی از سوی بسیاری از زنان برای ورود به بازار کار شکل نمی‌گیرد.» در شرایطی که نرخ بی‌کاری زنان جوان بالاتراز همه گروه‌هاست، زنی متولد ۱۳۳۰ در دزفول و از نسل جوان‌های دهه ۵۰، پیمان‌کاری بزرگ‌ترین پروژه‌های معدنی و فولادی کشور را بر عهده داشته و اسفند ماه سال ۹۳، اولین قرارداد معدنی ایران را با چینی‌ها در یزد بسته است. هیچ‌وقت لباس‌های تیره رنگ نمی‌پوشد و آرایش خاصی نیز روی صورت او دیده نمی‌شود. گاهی برای بیان منظورش واژه‌های فارسی پیدا نمی‌کند و لحن بیانش، لهجه‌ای تلفیقی از فارسی و انگلیسی است. جدیت کلامش از خنده و مهربانی عاری نمانده و گفتار و رفتارش، با اصالت عجین است. چه اصالت‌ انتسابی برای پیشینه ۷۰۰ ساله خانوادگی و چه اصالتی اکتسابی که تنها با چند دهه فعالیت‌‌ به دست می‌آید.

«در زمان سابق در هر استانی یک مستوفی بود که مسئولیت مالیه آن استان را داشت. در مرکز هم مستوفی‌الممالک بود. ما مستوفی خوزستان هستیم. یعنی پدر پدربزرگم مستوفی خوزستان بودند.  یک خانم فرانسوی به نام مادام دولافوا در دوره پدر پدربزرگم به ایران آمده بود در سفر نامه‌اش به خوزستان در مورد ایشان مطالبی نوشته است. من در چنین خانواده‌ای بزرگ شدم، اما با وجود اینکه پدرم املاک زیادی داشت از صبح تا شب کار می‌کرد طوری که هر وقت از خواب بیدار می‌شدم؛ پدرم خانه نبود و سرملک و املاک و دنبال نوآفرینی در کشاورزی بود. اولین سیستم آبیاری قطره‌ای را ایشان به خوزستان وارد کردند.» فریالِ خانواده مستوفی، سال گذشته با فاطمه مقیمی تنها زنان ائتلاف ۴۰ نفره‌ی «برای فردا» بودند که دور گردن‌شان شال‌های آبی یک‌دست می‌انداختند و ۳۵ نفر از آن‌ها توانستند یکی از صندلی‌های قرمز هیئت نمایندگان اتاق تهران را از آن خود کنند.

تابستان سال ۹۴ «مهرنامه» گزارشی تحقیقی از نسل جدید سرمایه‌داران ایرانی منتشر کرده بود. بر اساس تحقیقات این گزارش، فعالان اقتصادی در پارلمان بخش خصوصی، 4 عامل  را دلیل اصلی تغییر نسل سرمایه داری ایرانی می دانند. 45 درصد از آن‌ها معتقدند در دنیای امروز فناوری رشد کرده و ابزارهای ارتباطی متحول شده، سرمایه داران ایران نیز به خوبی این ابزارها را به خدمت خود درآورده و نسلی به روز ساخته اند. فریال مستوفی، که در بخش معدن فعالیت می کند و در انگلیس، فرانسه، چین و هنگ کنگ شرکت هایی دارد، در این گزارش گفته بود بدون فناوری قادر به اداره بنگاهش نیست:«دنیا به سمت ارتباطات مجازی می رود. در دنیا CRM مهم است که مخفف رابطه بین بنگاه و خارج از بنگاه است. شما باید با مشتریان تان ارتباط برقرار کنید. 2 هزار مشتری را که نمی شود به روش ملانویسی کنترل کرد.نسل جدید سرمایه داران از این سیستم های مدرن استفاده می کنند، سیستم هایی که نیاز صد در صدی مملکت و بنگاه ها است . اما در ایران خیلی به نرم افزار بها نمی دهیم و پول بابتش نمی پردازیم، چرا که نمی دانیم چقدر موثر است.» 

مستوفی با همین شیوه‌های به روز، دو شرکت بزرگ KDD(کارون دزدشت) و PATCO (نوین فن‌آوری صنایع پارس) را مدیریت می‌کند. به جز حضور در اتاق تهران، ریاست کمیسیون سرمایه‌گذاری اتاق ایران را نیز بر عهده دارد و عضو هیئت مدیره اتاق بازرگانی ایران و چین است. ویدئوی مصاحبه‌ای یک دقیقه از او در سایت‌های خبری وجود دارد که با شال سرخ‌رنگ و عینک دودی خودش را صنعت‌گر و معدن‌کار معرفی می‌کند و در پاسخ به خبرنگار اقتصادنیوز که می‌پرسد این کار برای خانم‌ها عجیب و غریب نیست؟ با اعتماد به نفس، لبخند و تحکم آرامی در کلامش می‌گوید:«نه، چرا؟ مگر خانم‌ها با آقایان چه فرقی می‌کنند؟مسئله توانایی مهم است که من این توانایی را در خودم دیدم. می‌توانم بگویم من بزرگ‌ترین پروژه‌های فولادی مملکت را انجام دادم. مثل زرند با ظرفیت ۴۰۰ هزار تن، پروژه گندله سازی به ظرفیت ۵ میلیون تن مشغول انجامش هستم، ۷ پروژه فولادی استانی را که هر کدام ظرفیت یک میلیون تنی دارند انجام می‌دهم و سهام‌دار دو معدن بزرگ ایران هستم. یکی معدن سرب‌وروی مهدی‌آباد و دیگری هم معدن سنگان. من اقتصاد خوانده‌ام، کارم مدیریت است و توانسته‌ام برای این پروژه‌ها دو میلیارد دلار فاینانس(سرمایه خارجی) بگیرم. نمی‌خواهم بگویم از مردان بالاترم ولی هیچ فرق و محدودیتی بین خانم‌ها و آقایان نمی‌بینم.» 

این زن چگونه مالک بزرگترین معدن ایران شد؟

شهرستان مهریز در استان یزد، تا سال گذشته درگیر طلسمی بزرگ بود. حدود ۱۶ سال از آغاز عملیات اکتشافی معدن مهدی‌آباد گذشته بود اما عملیات بهره‌برداری از آن که به کارآفرینی برای استان می‌انجامید، آغاز نشده بود. اما دولت بزرگ‌ترین معدن سرب‌وروی کشور را به بخش خصوصی واگذار کرد و شرکت KDD با مدیریت فریال مستوفی، عملیات بهره‌برداری از این معدن را در روزهای نزدیک به سال ۹۴ با جذب سرمایه‌گذاری خارجی آغاز کرد. مستوفی درباره کار این معدن می‌گوید:«متاسفانه حواشی کار بیش از آن چیزی است که تصور می‌کردیم. با اینکه معدن نسبتاً فعال شده و حواشی موجود کانون اشتغال‌زایی در منطقه مهریز، یک منطقه محروم را تحت‌الشعاع قرار داده است. به جای اینکه اجازه بدهند توجه ما به عنوان سرمایه‌گذاران این پروژه به سمت برنامه‌های معدن معطوف شود، باید بخش اعظم از وقت خودمان را صرف برطرف کردن این حاشیه‌ها کنیم. دولتی‌ها اگر بخواهند مجدداً در این پروژه ورود کنند، سبب متوقف شدن آن خواهند شد و مسوولان باید روزی پاسخگوی مردم باشند که چرا در مسیر بخش خصوصی سنگ‌اندازی می‌کند. در حقیقت افرادی هستند که به دلیل رانت‌هایی که دارند مدعی هستند و تحمل ورود یک شرکت خصوصی واقعی در این پروژه را ندارند. در حالی که ما سهام این شرکت را در مزایده ایمیدرو خریداری کردیم و فرصتی بود که همه می‌توانستند از آن استفاده کنند و سرمایه‌گذار این پروژه شوند. اما آن زمان که این شرکت در مزایده قرار گرفته بود، خریدار دیگری در مزایده شرکت نکرده بود. جالب است که الان همه تمایل به معدن مهدی‌آباد پیدا کرده‌اند. مدعی معدن مهدی‌آباد شده‌اند و این پروژه مساله روز آنها شده است.» 

به هر حال، فریال مستوفی تنها زن ایرانی است که مالکیت بزرگ‌ترین معدن ایران را دارد و پروژه‌ای که بهره‌برداری از آن را آغاز کرده، برای ۱۰ هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم شغل ایجاد می‌کند. مستوفی می‌گوید:«ما خانوادگی عادت داریم که برای انجام کارهای سخت تلاش کنیم.  از آنجا که شخصاً ایران را دوست دارم و این آب و خاک را قسمتی از وجود خودم می‌دانم به همین دلیل حاضر هستم همیشه در راه توسعه آن مبارزه کنم. جالب است طی این مدت پروژه‌های صنعتی کشور نیاز به منابع مالی داشتند و دولت با استفاده از نفوذ ما در چین تامین مالی پروژه‌های خود را با فاینانس انجام دهد و اکنون پس از هموار شدن مسیر تامین فاینانس می‌خواهد پروژه را از ما پس بگیرد.» 

فریال مستوفی در ۱۷ سالگی برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و بعد از گرفتن فوق لیسانس اقتصاد به ایران برگشت. زمانی که ۲۳ ساله بود به عنوان استاد در دانشگاه شهید بهشتی آمار درس می‌داد و بعد از سه سال تدریس، با آغاز انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها نتوانست خانه‌نشینی را تحمل کند و دوباره به انگلستان برگشت. البته این‌بار ازدواج کرده بود و با همسرش در همان انگلستان، شرکتی راه انداخت و اولین فعالیت‌های تجاری‌اش را آغاز کرد. خود او این‌چنین از فعالیتش روایت می‌کند:«با اینکه علاقه‌مند بودم نقطه آغاز فعالیت‌هایم ایران باشد، جبر زمانه مرا مجبور کرد که شانس خود را در انگلستان محک بزنم. اولین شرکتم را در آن کشور تاسیس کردم. شاید علت انتخاب انگلستان برای شروع به این دلیل بود که چندین سال در این کشور زندگی کرده و با اصول و قواعد زندگی و کار آشنا بودم. با اینکه شروع یک فعالیت اقتصادی- تجاری در همه جای دنیا مشکل است اما من از چالش‌ها استقبال می‌کنم. شاید بهتر باشد بگویم که دوست ندارم خواسته‌هایم را به راحتی به‌دست بیاورم. اگر برای به‌دست آوردن آنچه می‌خواهم تلاش کنم، در این صورت دستاوردی که داشته‌ام، برایم لذت‌بخش و ارزشمند است.»

 

فریال مستوفی سال ۹۴ از طرف وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان یکی از ده زن برتر کارآفرین سال انتخاب شد. امکان ندارد وقتی می‌خواهد از خودش صحبت کند، چیزی از خانواده‌اش نگوید. در دهه ۵۰ و زمانی که بیشتر دختران بعد از دبیرستان علاقه‌ای به ادامه تحصیل نداشتند و یا با مخالفت خانواده روبرو بودند، مستوفی پدرش را که از او می‌خواست تا دکترا درسش را ادامه دهد، متقاعد کرد بهتر است، تجارت حرفه‌ای‌ خودش را شروع کند:«در پاسخ به سوال پدرم در مورد ادامه تحصیل تا مقطع دکترا، تنها اذعان داشتم که می‌خواهم کسب‌و‌کار خودم را راه‌اندازی کنم. اینکه بخواهم دو تا سه سال وقت صرف کنم و دکترا بگیرم، خوب است اما این گزینه تنها برای تدریس و ماندن در دانشگاه مفید است و برای تدریس، مدرک فوق‌لیسانس هم کافی است. توضیح دادم که اگر دو تا سه سال زودتر وارد بازار کار شوم، تجارب بیشتر و سودمند‌تری کسب خواهم کرد. از نظر من این تجربیات بیش از مدرک دکترا برایم مفید بود. نمی‌خواستم این عنوان را تنها در کنار نامم به یدک بکشم. با شرحی که به پدرم دادم، پذیرفت که تحصیلاتم را در همان مقطع فوق‌لیسانس به پایان برسانم. » 

گزارش‌های مرکز آمار از وضعیت نیروی کار نشان می‌دهد دخترهای جوان از همه باسوادتر و بی‌کارتر هستند. جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی در گروه زن و مرد در آمارهای کلی به هم نزدیک هستند، اما بررسی آن‌ها به تفکیک سنی نشان می‌دهد دختران جوان، از پسرهای جوان باسوادترند. در حالی که نرخ بی‌کاری دختران در این سنین، بیش از دو برابر پسران است. در گروه سنی 25 تا 29 سال، 9 میلیون و 310 هزار و 92 زن مدرک لیسانس دارند و 7 میلیون و 658 هزار نفر از پسران در این سن، لیسانسه هستند. هم‌چنین 2 میلیون و 175 هزار و 38 نفر از زنان در این گروه سنی توانسته‌اند مدرک فوق لیسانس و دکترای حرفه‌ای اخذ کنند، و پسران دارای این مدرک، 2 میلیون و 91 هزار نفر هستند. آخرین آمار از وضعیت بی‌کاری و اشتغال نیز به پاییز ۹۴ مربوط می‌شود. نرخ مشارکت اقتصادی مردان ۶۳ درصد اما زنان ۱۳.۲ درصد است و در حالی که مردان نرخ بی‌کاری 9 درصدی دارند، زنان بی‌کاری ۱۸ درصدی را تجربه می کنند. بالاترین میزان بی‌کاری در میان گروه‌های سنی و جنسیتی کشور نیز به زنان جوان اختصاص داشته است. جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله با نرخ بی‌کاری کلی ۲۵.۴ درصد بیکارترین گروه در کشور هستند، نرخ بی کاری مردان در این سن ۲۲ و زنان ۴۰ درصد است. بعد از این گروه جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله که فارغ‌التخصیلان دانشگاهی را نیز در برمی‌گیرند، با ۲۲.۷ درصد بیشترین نرخ بیکاری کشور را دارند. مردان در این گروه سنی ۱۸.۷ و زنان نرخ بی‌کاری ۳۸.۷ درصدی دارند. البته این وضعیت فقط مربوط به ایران نیست، بر اساس گزارش بانک جهانی نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار جهانی 50 درصد و نرخ مشارکت مردان، 77 درصد است و هنوز شکاف‌های جنسیتی بسته‌ نشده‌اند. 

شکاف‌هایی که فریال مستوفی، هیچ وقت اعتقادی به آن‌ها نداشته است. در صورتی که در سال ۹۴، چنین اوضاعی در بازار کار زنان حاکم است، مستوفی سال ۷۲ و در سن ۴۲ سالگی به ایران برگشت و اولین فعالیت‌های جدی اقتصادی‌اش را در کشور شروع کرد. او روایت می‌کند:«زمانی که به ایران برگشتم، جنگ به پایان رسیده و دوران سازندگی آغاز شده بود. در این مدت تجربیاتی در حوزه تجارت و داد و ستد کسب کرده بودم و حرفه‌ای را که دوست داشتم شروع کردم. می‌خواستم تجربیاتم را در ایران به کار ببندم. دوستان و اطرافیانم براین عقیده بودند که من نمی‌توانم در ایران فعالیتی داشته باشم و با استدلال‌هایشان سعی می‌کردند مرا منصرف کنند. اما من توجهی نکردم و گفتم تا این شرایط را از نزدیک لمس نکنم، نمی‌توانم قضاوتی داشته باشم. اطرافیانم حتی تاکید می‌کردند که زنان در شرایط حاکم بر جامعه ایران، امکان فعالیت اقتصادی ندارند. خوشبختانه به ایران آمدم و دیدم که شرایط مساعد است، لذا شرکتی برای مدیریت پروژه تاسیس کردم. ظرف دو تا سه سال پس از آغاز به کار شرکت، نخستین پروژه‌ام را در فرآیند یک مناقصه برنده شدم.»

فریال مستوفی، تا کنون توانسته دو میلیارد دلار جذب سرمایه‌گذاری خارجی داشته باشد و اولین همکاری‌اش را با خارجی‌ها برای پروژه‌های داخل ایران، با چینی‌ها انجام داده است: در سال 1375 یا 1376 بود که برای نخستین بار به چین سفر کردم. در آن زمان چین به تازگی به جرگه کشورهایی که سیاست درهای باز را دنبال می‌کردند، پیوسته بود. چین از پتانسیل‌های بسیاری برخوردار بود. در آنجا با تعدادی از شرکت‌های چینی برای همکاری در پروژه‌های ایران مذاکره کردم و تفاهمنامه‌هایی را امضا کردیم. در حال حاضر شرکتی که من مدیریت آن را بر عهده دارم، به همراه شرکت‌های چینی و اروپایی برای اجرای پروژه‌ها با یکدیگر متحد می‌شویم و پروژه‌ها را به اجرا می‌رسانیم. 

او عضو هیئت مدیره اتاق بازرگانی ایران و چین است و معتقد است اگر بازار ایران را کالاهای نامرغوب چینی پر کرده‌اند، مشکل تاجران ایرانی است که مذاکره اقتصادی بلد نیستند، و نه چینی‌ها:« من دائماً در آمریکا و ارو‍پا و آسیا در حال سفر هستم. گوشی اپلم را از مغازه اپل در لندن خریدم. پشت آن Mad in China درج شده. اپل را که همه ما قبول داریم، در چین ساخته می‌شود، نه در آمریکا. آقای اپل می‌رود در چین می‌سازد و خودش نظارت و بازرسی می‌کند. در ایران کسانی که بلد نیستند قرارداد ببندند بازار داخلی را هم با مشکل مواجه می‌کنند. من کارم با اروپا بوده و با چین هم کار می کنم، هیچ وقت اتفاق نیفتاده جنس چینی بد به من بدهند. اما ممکن است به کسی که تشکیلات آگاهی ندارد، جنس بد قالب کنند. ما بایدخودمان را به عنوان خریداراصلاح کنیم.»

فریال، دختر مستوفی خوزستان که بدون کار کردن هم می‌توانست در ناز و نعمت به سر ببرد، در میانه دهه هفتم زندگی با قدرتی جوان، فعالیت می‌کند و می‌گوید عشق به کار کردن را از پدرش به ارث برده است. خبرنگار ۲۸ ساله‌ای که در حوزه اقتصاد فعالیت می‌کند، درباره او می‌گوید:«خانم مستوفی، یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌هایی است که با او در ارتباط خبری هستم. همیشه به مسائل روز اشراف دارد و در حال مسافرت به نقاط مختلف دنیاست. از بچگی ثروتمند بوده‌اند اما هنوز سخت فعالیت می‌کنند. هفته دوم اسفند هم، فایننشیال تایمز برای سمیناری که در لندن درباره ایران برگزار می‌شود، از او دعوت کرده بود تا سخنرانی داشته باشد. خستگی ناپذیر است و ساعت ۹ شب هم شده که با هم مصاحبه داشته باشیم. من اصلا نمی‌توانم این همه جنب‌وجوش را برای ۶۰ سالگی خودم تصور کنم.»