صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۵۰۳۹۰
تاریخ انتشار: ۳۵ : ۰۸ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۴
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
این روزها، به ویژه در ایامی که در آستانه برگزاری دو انتخابات مهم و بزرگ مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری قرار داریم، متأسفانه برخی افراد، محافل و رسانه هایی که به دلیل انحصارطلبی و ترس از ناکامی در جلب اقبال مردمی، دچار خشم و عصبانیت مضاعف شده‌اند، برای کاستن از شعله‌های حسادتی که به خاطر ارتقای روزافزون جایگاه شخصیت‌های محبوب مردمی از جمله آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله سیدحسن خمینی، در جانشان ایجاد شده به دلیل بی‌منطقی و خالی بودن دستشان از سوژه‌یابی، به هر وسیله و ابزاری برای تخریب مخالف خود متوسل می‌شوند که مصداق بارز بداخلاقی، توهین و افتراست و سالها پیش، امام راحل درباره این جماعت گفته بودند: «خداوند انصاف بدهد به آنهایی که انحصارطلب بودند و می‌خواستد بهشتی، خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی را از صحنه خارج کنند.» (صحیفه امام(ره)، جلد 4، صص 518-528)

یکی از تازه‌ترین نمونه‌های عقده‌گشایی‌های رسانه‌ای، مطلبی است با عنوان «ضرورت امتحان اجتهاد برای آقای علامه‌ساز» که در یکی از سایت‌های مدعی ارزشی و انقلابی‌گری آمده است. 

هرچند، ممکن است این‌گونه قلم‌فرسایی‌های سخیف، شأنیت پاسخ نداشته باشد، اما چون نویسنده آن در لباس فراتر از مراجع و مفسرین بزرگ قلم‌فرسایی کرده و برای اثبات مراتب فضل خویش چندین بار از واژه «اساطین» به معنای بزرگان استفاده کرده و تلفظ «کوثر» (با فتحه کاف) به جای «کوثر» (با ضمّه کاف) را دلیل دقت موشکافانه خویش در سخنان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گرفته و استنباط کرده که «رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام» ادبیات عرب نمی‌داند!!، خوب است که نکاتی را یادآور شوم. هرچند بنا بر آن مثل معروف: خوابیده را می‌توان بیدار کرد، ولی آنکه خود را به خواب زده، نهیب‌های بیداری نیز، لالایی تعمیق در خواب غفلت است.

نویسنده آن مطلب موهن که ادعا می‌کند «مثل غواصی است که در اعماق دریاها شنا می‌کند، در حالی وقیحانه عدم تسلط آقای رفسنجانی به ادبیات عرب و قرآنی را کشف خویش در اوج کینه‌ورزی‌های زمانه می‌داند که ایشان در سال 1341 کتاب موضوع فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار را که نویسنده آن اکرم زعیتر اردنی است، از زبان عربی به فارسی ترجمه کرد و اولین کتابی بود که در آن زمان با موضوع مظلومیت مردم فلسطین مورد تشویق و حمایت بزرگان آن عصر از جمله حضرت امام(ره) قرار گرفت. در حال حاضر نیز، نه تنها تمام علما و فضلای حوزه‌های علمیه تشیّع و همه محققان و پژوهشگران قرآن در سراسر جهان اسلام که حتی کودکان دبستانی این مملکت می‌دانند که 22 جلد «تفسیر راهنما» و 35 جلد «فرهنگ قرآن» که فیش‌برداری‌های آن از زمان زندان‌های طاغوت شروع شده، نام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را در جمع ستارگان تفسیر قرآن، درخشان و برای فهم لغوی و محتوایی، در جمع قرآن‌پژوهان، جاودان کرده به گونه‌ای که این آثار، تاکنون به زبان‌های عربی، اردو و انگلیسی هم ترجمه شده است.

نکته دیگر مطلب این مقاله که نویسنده باریک‌بین آن!! با جمله «با مرور متن زندگی آقای هاشمی رفسنجانی هم تاکنون – حداقل برای نویسنده – سندی مبنی بر مدت، کیفیت، سطح و میزان درس‌خواندگی آقای رفسنجانی به دست نمی‌آید» سعی در ایجاد شبهه در جایگاه فقهی و اجتماعی آیت‌الله هاشمی کرده است. در حالی که اگر براساس ادعای ولایتمداری خویش، فقط و فقط بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مورد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را مرور می‌کرد، مدعی نمی‌شد که براساس مطالعات نویسنده، کسی تاکنون یافت نشده که مباحثه‌ای علمی و فقهی از آقای هاشمی رفسنجانی سراغ داشته باشد!!»

جای شگفتی و صد البته تأسف‌بار است که قلم سایت‌های مدعی دفاع از حریم الهی ولایت، در دستان کسانی است که به خاطر تعالیم نفس اماره و آلودگی انصاف، به بهانه دفاع از صادقانه‌ترین جایگاه فقه تشیّع که همان ولایت فقیه است، به دروغ متوسل می‌شوند و از این رهگذر، چه بلاهایی که بر سر اعتقادات جوانان و نوجوانان نمی‌آورند!!

به این عبارات و فرازها توجه کنید:
مردی بزرگ از فرزندان اسلام و حوّاریین امام عظیم الشأن، عالمی مجاهد، فقیهی اسلام‌شناس، سیاستمداری هوشمند و مدیری دردآشنا» (12/5/1386) «سابقه درخشان مجاهدات آقای هاشمی رفسنجانی، صفحه منوّری است که هرگز از حافظه ملت وفادار ما زدوده نخواهد شد.» (11/6/1368) «مایه امید و مورد علاقه و اعتماد امام(ره) در همه امور سیاسی و نظامی» (29/5/1369) «یکی از یاران برجسته امام و یکی از عناصر ممتاز انقلاب که عمر و جوانی خود را در این راه صرف کرده» (7/3/1371)

«یک انسان والا، مؤمن، عالم، مجاهد فی سبیل الله زجر کشیده، مردمی و امتحان داده» (26/5/1371) «مردی بزرگ از سابقین اولین انقلاب و از حوّاریین و انصار دیرین امام راحل، عالمی متفکر، سیاستمداری هوشمند، فقیهی زمان‌شناس، مجاهدی خستگی‌ناشناس، برادری مهربان برای ضعیفان و مدیری کاردان برای کشور» (12/5/1372) «شخصیت موجّه، آزموده و شناخته شده» (12/5/1372) «حقیقتاً جزو صلحای زمان» (3/6/1373) «ایمان عمیق به توانایی خود، هوشمند در شناخت مسائل و مضایق و پیدا کردن راه‌حل‌ها، روحانی انقلابی، کارآمد، متدیّن و متعبّد» بخشی از توصیفاتی است که آیت‌الله خامنه‌ای برای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به کار برده‌اند.

آیا تأکید رهبر بزرگوار انقلاب که خود از مجتهدین طراز اول کشور هستند و تعابیری چون «عالم مجاهد و فقیهی اسلام‌شناس« و «عالمی متفکر و فقیهی زمان‌شناس» نمی‌تواند اسنادی تاریخی، برای فقاهت و اجتهاد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد؟! چگونه ممکن است کسی ادعای ذوب در ولایت داشته باشد و با وجود این همه تعابیر و توضیحات، باز هم بنویسد، «هیچ دلیل فقاهتی و محکمه‌پسندی از وجود صلاحیت علمی و فقهی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی برای حضور در جمع فقهای طراز اول خبرگان رهبری موجود نیست» آیا این جملات توهین به 84 نماینده مجلس خبرگان رهبری نیست که طی سه دوره گذشته، همیشه نائب رئیس مجلس خبرگان رهبری و حتی در دوره چهارم نیز بیش از سه سال رئیس آن مجلس بوده است؟! در حالی که اگر همه آن توصیفات آیت‌الله خامنه‌ای را به دلایل متعدد ندیده باشد که البته شاید برای این طیف از انسان‌ها طبیعی باشد، جان کلام را آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ 15 خرداد 1369 درباره آیت‌الله هاشمی رفسنجانی فرمودند: «از نظر من که سالیان متمادی ایشان (آیت‌الله هاشمی رفسنجانی) را می‌شناسم، یک مجتهد قطعی است.

 از لحاظ درس‌های حوزه‌ای یک مجتهد و از لحاظ تفکرات اسلامی یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان است.» نکته جالب‌تر از همه این قضایا، سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در ایام تبلیغات انتخابات دوره چهارم خبرگان در تاریخ نهم شهریور ماه سال 1385 در جمع نمایندگان خبرگان است، زمانی که تخریب شخصیت علمی آیت‌الله هاشمی وجه همّت یک جریان خاص شده بود. گویا سخنان آن روز رهبری نظام، دقیقاً برای این روزهاست که فرمودند: «من آخرین نکته‌ای را که می‌خواهم عرض بکنم، این نگرانی و دغدغه‌ای است که بنده به مناسبت حضور موسم انتخابات در کشور ما، از تخریب‌ها دارم. متأسفانه چند وقتی است که رایج شده، من حقیقتاً از این جهت‌گیری‌ که در گوشه و کنار مشاهده می‌شود، نگرانم. نه اینکه حالا افراد زیاد هم هستند، نه، عده‌ی کمی هستند، منتها همان تحرک عده‌ی کم، فضای جامعه را خراب می‌کند، مثل یک جمعیت هزار نفری یا دو هزار نفری که یک جا نشسته‌اند، پنج، شش نفر هم دچار سرماخوردگی و سرفه‌اند و دائم سرفه می‌کنند، این کار فضای مجلس را خراب می‌کند، واقعاً این طوری است. متأسفانه عده‌ای با انگیزه‌های گوناگون، تا فصل انتخابات می‌شود، تخریب‌هایشان هم از همان نزدیکی انتخابات شروع می‌شود. حالا بعضی با انگیزه‌های سیاسی و بعضی با انگیزه‌های حتی دینی، اشخاص- چهره‌های سیاسی، چهره‌های دینی، چهره‌های انقلابی، موجهین حوزه‌های علمیه و حتی محترمین از علما و روحانیون – را مورد تخریب قرار می‌دهند. این چه کاری است؟! این نه منطق شرعی دارد و نه منطق عقلانی، نه شرع با این کار موافق است، نه عقل. اگر واقعاً انسان از یک جهت‌گیری که خیال می‌کند فلان کس یا فلان کسان در آن جهت‌گیری هستند، ناراضی است، راهش تخریب و اهانت به اشخاص نیست.»

از نظر شرعی هم که معلوم است. این طور کارها عادتاً خالی از افترای ناخواسته، دروغ ناخواسته و قول به غیر علم ناخواسته، نیست.

والسلام