پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ماجرای ایستادن حسن روحانی و میزبان ایتالیاییاش کنار مجسمه آنتونیوس، باعث شد تا چهره تازهای از ماهیت رسانههای نو به بار بنشیند.
فرض کنید شما امروز یک کانال در تلگرام باز میکنید و در آن مینویسید: «سیاره ایبوسوروروس پر از موجوداتی به نام فوگویاشاماگابا است!»
فرقی نمیکند این گزاره را در یک کانال تلگرام بنویسید یا در روزنامه یا هر رسانهای که بیرقیب و مدام فرصت سخن داشته باشد. چون گفتهاید و تمام! اصلا فرصتی نیست که کسی بگوید اولی چیست و کجاست و دومی را از کجا آوردی! برای استناد بیشتر، حداکثر تصویری فضایی را میتوان به آن افزود و شاد ماند. برای اثبات مدعا هم میتوان مدام مدعا را تکرار و بازنشر کرد و دلخوش بود که شاید تکرار، اثبات هم بکند!
کانالهای تلگرام، یک خاصیت منحصربهفرد دارند. در کانال تلگرام، خلاف شبکههای اجتماعی دیگر، یک نفر حرف میزند و بقیه گوش میدهند. اگرچه پیش از آن که تلگرامی وجود داشته باشد، این نوع ساختار رسانهای وجود داشته و بلکه برای دستهای از اطلاعات یا ناشران اطلاعات، تنها مجرای مشروع انتقال شمرده میشده است!
بعد از سخنرانی روحانی و میزبان ایتالیاییاش کنار مجسمه آنتونیوس رومی، گردانندگان برخی کانالهای تلگرام و از قضا نویسندگان برخی رسانههای مقید به ساختار «کانالی» فریادهایی از این دست برآوردند که: «برگزاری جلسه رسمی روسای دو کشور زیر سایه سوار فاتح ایران؟» یا مثلا «زیر سم اسب مارکوس آئورلیوس آنتونیوس که ایرانیان را در عصر پارتیان و سلسله اشکانی به سختی شکست داده و مغلوب خود ساخته؟»
شاید گردانندگان این کانالها و دارندگان رسانههای «کانالی» دیگر نیک دریافته باشند که چندیست حوصله مردم به حداکثر چندخطی از جنس لطیفه، یا افشاگری و مچگیری در شبکههای اجتماعی فروکاسته است.
همچنین پیشتر و بیشتر از آن، چنان به دغدغه معاش فروافتادهاند که ضرورت خواندن در فهرست ضروریات زندگیشان سقوط کرده و از سوی دیگر چنان از حرفهای قلمبهسلمبه و پرطمطراق بیاثر در زندگی، جانشان فرسوده شده که اعتمادشان به این حرفها کمتر است تا متنهای بازنشرشده فورینوشته و فوریخواندنی در گروههای «دوستان قدیمی» و «خانواده ما» و «خبرهای باورنکردنی».
پس از روایت صاحبان کانالهای دسته اول درباره سردار رومی، در برخی گروهها پاسخی به همان اندازه که مدعای اول اعتبار داشت، دستبهدست شد: «مارکوس آنتونیوس یا همان مارک آنتونی به ایران حمله کرده و حتی خسارتهایی هم زده، اما در حملهها و نبردهایش شکست خورده!»
این مدعا را تصویری هم از دانشنامه آزاد ویکیپدیا همراهی میکرد:
گردش این پاسخ در رسانههای دستی مخاطبان، کانالهای دسته نخست را به واکنش انداخت و یکی آنها نوشت «ویکیتقلبیا» و مدعی شد که این اطلاعات در ویکیپدیا ویرایش شده و هرکسی میتواند برود در ویکیپدیا هرچیزی بنویسد.
این کانال درست میگفت، در ویکیپدیا و در هر سایت خبری و در هر کانالی، گردانندگان میتوانند هر رویداد تاریخی را چنان که میخواهند و حتی بدون استناد به منبع تاریخی بنویسد؛ اگرچه این کار با توجه به ضوابطی که ویکیپدیا برای ویکینویسی وضع کرده، دشوارتر از سایتهای خبری و کانالهاست.
نوشته «ویکیتقلبیا» که خیلی زود در رسانههای «کانالی» سازمان یافت، برای این که سنگی در چاه نینداخته باشد و بقیه راگرفتار نکرده باشد، در طریق تحقیق گام زد و در تایید این که آنتونیوس ایرانیان را شکست داده و گردانندگان رسانههای کانالی راست میگویند، نوشت: «فرض بفرمایید یکی از این بروبچ [عین عبارت است] ... کتابخانهای داشته و یک نگاهی کند به تاریخ تمدن ویل دورانت یا تاریخ ایران باستان گريشمن.»
غرض، نقد نویسنده این کانال یا حتی تحلیل این نوع ساختارهای رسانهای نیست. غرض حتی جانبداری از هیچیک از طرفهای جنگ سال 37 پیش از میلاد، بین رومیها و پارتیها هم نیست!
بلکه امید آن میرود که این نقل قولها باعث بشود یک گام از کانالبازی فراتر رویم و فضای گفتوگویی که میتواند در رسانههای نو از جمله همین کانالها وجود داشته باشد، شکل بگیرد و صد البته چنان که اشکالی در این نوشته هست، نویسندگانی دیگر به رفع و یاری آن بکوشند.
یعنی به جای بافتن زنجیر و انداختن پشت کوه، و به جای این که به خوانندگان پستهای دو خطی فرمان دهیم که هرکس در گفته چندخطی بدون منبع ما تردید دارد، برود 7500 صفحه تاریخ ویلدورانت را بخواند، در گشودن زنجیرهای از پرسشها که در پی نحوه استدلال کانالی پیش میآید، گامی فرابرداریم و پیش از انتشار در کانال تلگراممان، نخست با خویشتن پاسخ گوییم که:
1.
آیا کسانی که اصرار دارند آنتونیوس، سردار رومی، ایرانیان را شکست داده و به همین خاطر ایستادن در کنار مجسمه او ننگ است، درباره اسکندر، فاتح ایران و بخش عظیمی از ربع مسکون در زمان واپسین پادشاه هخامنشی و همچنین فاتحان عرب ایران در قرن نخست هجری که بعدها تا سیحون و جیحون و ختن تاختند و زبان و فرهنگ و سرزمین را به زیر اراده خود آوردند؛ همین نظر منفی را دارند؟
2.
چرا عدهای اصرار دارند، هرجا که آنها دست در کار داشتهاند، ایران پیروز شمرده شود و هرجا آنها نبودهاند، ایران شکست خورده باشد؟
3.
آیا گردانندگان رسانههای کانالی، که بیپروا مخاطبان را به 7500 صفحه تاریخ تمدن ویلدورانت رهنمون میکنند، خود هرگز آن را خواندهاند؟ و اگر بله، آیا میدانند که در این مجموعه 11 جلدی، تنها فصل دهم مربوط به آنتونیوس است، و تنها جایی که در این فصل از نبرد با پارتیان سخنی آمده، حرفی از شکست پارتیان نیست؟
«آنتونیوس پس از زناشویی با اوکتاویا به آیین رسمی در رم با او به آتن رفت. آنجا یکچند طعم زیستن با زن خوب را چشید، سیاست و جنگ را یک سو نهاد و در کنار اوکتاویا از محضر فیلسوفان بهره جست. اما در عین حال به بررسی نقشههای قیصر برای فتح سرزمین پارت پرداخت. لایبنوس فرزند سردار قیصر در خدمت شاه پارتی در آمده و سپاهیان پارتی را پیروزمندانه به گشودن کیلیکیا و سوریه، یعنی ایالت پردرآمد روم رهنموده بود (سال 40 م). آنتونیوس برای دفع این خطر به سپاه نیازمند بود و برای پرداخت مزد سپاهیان به پول، و پول را کلئوپاترا فراوان داشت.
یکباره آنتونیوس که از پارسایی و صلح ملول شده بود، اوکتاویا را بع رام بازفرستاد و از کلئوپاترا خواست که برای دیدار او به انطاکیه بیاید. کلئوپاترا با خود گروهی سپاهی برای آنتونیوس آورد، اما سوداهای عظمتجویانه وی را نپسندید و گویا از خزانه افسانهای خود جز مبلغی اندک به او نپرداخت.
آنتونیوس با صدهزار مرد بر سرزمین پارت تاخت (سال 36 قم) و بیهومده کوشید تا شهرهای عمده آن را به تصرف درآورد و نزدیک به نیمی از سپاهش هنگام عقبنشینی دلیرانه، در منطقهای به وسعت 480 کیلومتر از سرزمین دشمن به هلاکت رسیدند.»
(تاریخ تمدن؛ ویلدورانت؛ ترجمه جمعی از مترجمان، جلد 3؛ فصل دهم، آنتونیوس، 44 تا 30 قبل از میلاد)
4.
آیا آنها میدانند که گریشمن هم سخنی از پیروزی آنتونیوس بر پارتیان نگفته و در تنها جایی که از حمله او به ایران سخنی آمده، چنین نوشته است:
«رومیان از ملل و امرایی که در آشکار کردن مسرت خویش از ورود ایرانیان عجله نموده بودند، به سختی انتقام کشیدند. به بعضی از آنها خراجی سنگین تحمیل شد و دیگران -مانند پادشاه بیتالمقدس- اعدام شدند. هردوس مجددا بازگشت.
ارد پیر به زودی توسط پسرانش مقتول گردید و فرهاد چهارم جانشین او شد (حدود 37 قبل از میلاد). بین نجبا و طبقات پست، بین طرفداران خاندانهای مختلف، بین دو بخش بزرگ قشون تهدیدی به عنوان مهاجمهای جدید از جانب رومیان رخ نمود، و آن حمله آنتونیوس بود که با یکی از قویترین قشونهای رومی که با ایران جنگیدند وارد قفقاز شد. ایبریان و آلبانیان را مقهور و مطیع ساخت و ارمنستان را تابع خود کرد.
وی چون از عقب قشون خود مطمئن گردید، به سرعت به سوی ماد آذربایجان راند تا پایتخت آن را محاصره کند و محمولات و آلات جنگی را در نقطهای دوردست در عقب به جای ماند.
آنتونیوس برای تحقق طرحهای فتح سراسر مشرق که قیصر در ده سال قبل ریخته بود، شکیب نداشت. اما محاربه کاره در اذهان اثری باقی گذاشته بود.
وی نتوانست به سهولت در میان ارمنیان یا مادیها یا مردم الیمایی -که در برابر نفع عموم خیانت احتراز میکردند- متحدانی بیابد.
فرهاد چهارم با سوارهنظام سبک خود به سوی مسیر بار و بنه آنتونیوس حمله برد و نگهبانان آن را در هم شکست و آلات محاصره را غارت کرد و سوخت. انتونیوس بدون آلات جنگ و بدون توشه نمیتوانست در برابر نقطهای مستحکم که ساخلو آن شجاعانه مقاومت میکرد، کاری از پیش ببرد. در این ایام فصل سرما پیش میرفت. سردار رومی اقدام به عقبنشینی کرد و در اثنای آن پارتیان با حملات ناگهانی تلفات بسیار سنگینی بدو آوردند. فرهاد فتح خود را جشن گرفت. و نام خود را بر سکههایی که تمثال آنتونیوس و کلئوپاترا داشت و در زمره اثاثیه رومیان پیدا شده بود، ضرب کرد.
در بهار آینده، آنتونیوس مجددا ارمنستان را مسخر و پادشاه آن را مغلوب نمود. سال بعد تا ماد پیش راند اما عکسالعمل مشترک پارتیان و ارمنیان او را از تمام متصرفات خود محروم کرد و کمی بعد اکتاویوس او (انتونیوس) را شکست داد و قدرت را از دست وی خارج کرد.
در این هنگام سیاست روم در مساله مشرق روشی جدید اتخاذ کرد. افکار عامه روم در خصوص پارتیان تغییر یافت. قدرت دفاعی اینان شناخته شده بود. رومیان دانستند که تمایلات تعرضی آنان خطا و سیاست کسانی که در صدد فتوحاتی در مشرق فرات بودند، بر باطل بوده است.»
(ایران از آغاز تا اسلام؛ رومن گیرشمن؛ ترجمه محمد معین؛ فصل پنجم، پارتیان، صص 299-300)