خبر تلخ و ناراحتکننده بود؛ یکی دیگر از پیشکسوتان فوتبال کشورمان روز
گذشته درگذشت و حسرت را به دل اهالی فوتبال گذاشت. اینکه چرا فقط در
روزهایی که پیشکسوتان روی تخت بیمارستان میروند از آنها یاد میشود،
حکایت غریبی است.
به گزارش »انتخاب»، در این گزارش گوشهای از زندگینامه مرحوم
رضا احدی را آورده و در ادامه گفتوگویی با یار روزهای پایانی عمر این
فوتبالیست فقید انجام داده است.
زندگینامه
رضا نداف احدی (متولد ۹ آذر ۱۳۴۱) سابقه عضویت در تیمهای باشگاه
فوتبال استقلال تهران و باشگاه فوتبال روتوایساسن را داشت. او از
معدود لژیونرهای ایرانی است که در دهه 60 شمسی برای بازی در باشگاهی
در آلمان دعوت شد و در لیگ آلمان بازی کرد.
احدی در استقلال تهران و روت وایس اسن آلمان به میدان رفت و در بازگشت
به ایران کاپیتان استقلال شد. او دقیقا از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ فوتبال را
در اوج سپری کرد و در تمام این سالها در استقلال بود منهای سال ۱۹۸۶
که به آلمان رفت. در واقع او خیلی زود لژیونر شد و از این منظر او
جلودار است و جزو پرچمداران.
احدی ۱۳ بازی برای تیم ملی ایران انجام داد و ۲ گل هم زد. وی پس از
دوران بازیکن بودن و آویختن کفشها، در باشگاههای استقلال اهواز «۲۰۰۸»
ابومسلم خراسان «۲۰۰9-۲۰۰8»، شهرداری زنجان «۲۰۰۹» کوثر لرستان «۲۰۰۹» و
پیام مشهد «۲۰۱۱» سرمربی بود و در پیکان تهران هم به عنوان دستیار مربی
کار کرد.
رضا احدی در میان ناباوری همگان در میانسالی و در حالی که تنها ۵۳ سال
داشت در یک روز سرد زمستانی به دلیل عفونت ریه در بیمارستان بستری شد
و در بامداد ۲۸ دیماه و در میان بهت همگان جان به جان آفرین تسلیم
کرد.
هرکس آمد یک دوربین آورد
بهتاش فریبا، پیشکسوت تیم فوتبال استقلال در روزهای اخیر در بیمارستان
ایرانمهر حضور داشت. گفتوگوی بهتاش فریبا با «قانون» را میخوانید.
- در روزهای اخیر خیلی هوای رضا احدی را داشتید.
از 12 روز اخیر من 10 روز را اینجا بودم.
- چه شد که کار رودی فولر ایرانی به بیمارستان ایرانمهر رسید؟
روز اول آمده بود دیدن منصورخان (پورحیدری)، من هم آمده بودم که
ایشان را ببینم، فردای آن روز ریه اش ناراحت شد و آمد اینجا، گفتند
باید بستری شوی، فردا غروب به کما رفت اصلا فرصت نشد با او صحبت کنیم.
واقعا نمی دانم چرا اینگونه شد.
- چرا هروقت کسی فوت میکند یا روی تخت بیمارستان است به یاد او میافتیم؟
ما اینجوری هستیم دیگر، ما مردهپرست و مریضپرستیم. الان هم خیلی از
بزرگان ورزش هستند که خیلی هم سلامت نیستند ولی هیچکس سراغی از آنها
نمیگیرد.
- خیلیها این مدت به ملاقات احدی آمدند.
بله ولی چه فایده؟ هرکس آمد یک دوربین هم پشت او میآمد. متاسفانه فقط
میخواهند دیده شوند، الان هم میروند سراغ یک مریض دیگر. احدی خیلی
زحمت کشید و پرچم استقلال را بالا برد. امیدوارم حداقل باشگاه
هزینههای او را پرداخت کند.
سیدحسن هم تماس گرفت
شایان احدی، فرزند رضا احدی پیشکسوت تیم فوتبال استقلال که روز گذشته
فوت کرد، حال خوبی ندارد و از اتفاق رخ داده به شدت ناراحت است.
او درباره این اتفاق به «قانون» گفت: بابا عفونت ریه داشتند. اول بخش
بودند و بعد از چهار یا پنج روز به خاطر تنگی نفس به آی.سی.یو منتقل
شدند، بعد هم عفونت کبد و کلیه و در نهایت هم فوت کردند.
او درباره تماس حاج حسن خمینی، فرزند یادگار امام (س) گفت: ایشان لطف
کردند و تماس گرفتند و گفتند هرکاری باشد روی من حساب کنید، نگران
نباشید.
زود از دست رفت
محمد پنجعلی، پیشکسوت باشگاه پرسپولیس و تیم ملی ایران روز گذشته به
بیمارستان ایرانمهر رفت تا تسلیت خود را بابت درگذشت رضا احدی به
خانواده آن مرحوم برساند.
وی در این باره به «قانون» گفت: به همه مردم و اهالی ورزش تسلیت می گویم.
متاسفانه احدی خیلی زود از دست رفت. بازیکنی بود که در زمان بازی اش
هیچ حاشیه ای نداشت. در زمان تیم ملی هم فوتبال تکنیکی ارائه می کرد.
یکسری از اتفاقات باعث شد این بازیکن خیلی زود خانه نشین شود. به یاد
دارم در بازی های آسیایی دهلی و سنگاپور با هم بازی کردیم. یک پسر
مودب و با اخلاق. اینها واقعیت است نه بهخاطر اینکه الان بین ما نیست.
پنجعلی در پایان گفت: همین مظلومیت باعث شد که کمتر به او بازی برسد و
کمتر او را به بازی بگیرند. خیلی از رفقای ما استقلالی هستند. رقابت ها
فقط داخل زمین است. باز هم درگذشت این مرد بااخلاق فوتبال کشورمان را
تسلیت عرض می کنم.
آخرین گفتوگو
رضا احدی در روزهای آخر زندگیاش گفتوگویی انجام داد که شاید
گوشهای از مشکلات این روزهای پیشکسوتان را نمایان میکند. او از حال و روز
خودش میگوید. کاش قدر امثال او را بیشتر بدانیم.
- آقای احدی راننده آژانس شدید؟
فکر کنید حالا راننده آژانس شدم؛ مشکلی دارد؟
- برای بازیکن و مربی با سابقهای مثل شما تعجبانگیز بود.
کجا من با سابقه هستم؟! فکر نمیکنم در این فوتبال اصلا بوده باشم! همه
که ما را فراموش کردهاند و یادشان رفته رضا احدی هم بوده است. الان
با این همه سابقه نشستهام در خانه. چه بگویم؟
- حالا واقعا در آژانس کار میکنید یا نه؟
نه، کار نمیکنم اما با این وضعیت بعید هم نیست بروم راننده آژانس شوم.
به هر حال زندگی خرج دارد و نمیتوانم بیکار بنشینم. البته کار کردن
در آژانس مگر بد است؟ به نظرم این شغل یا هر شغل دیگری که با زحمت و
تلاش همراه است باید باعث افتخار آدم هم باشد. حالا که خیلیها مرا از
یاد بردهاند و خانهنشین شدم، شاید برای امرار معاش بروم و در آژانس
کار کنم.
- الان هیچ شغلی ندارید؟
نه، کار ما فقط فوتبال بوده و کار دیگری بلد نیستیم.
- به دیدار منصورخان رفتید؟
بله، ظهر سهشنبه رفتم و از این که ایشان را روی تخت بیمارستان دیدم خیلی ناراحت شدم. امیدوارم حالشان خیلی زودتر خوب شود.
- بازی استقلال برابر تراکتورسازی را چطور دیدید؟
من حقیقتا به دلیل این که در راه شهریار بودم نتوانستم بازی را ببینم
اما شنیدم که استقلال در این دیدار خیلی خوب ظاهر شده. خوشبختانه
استقلال امسال شرایط خیلی خوبی دارد و امیدوارم بتواند به همین روند
ادامه دهد.
انتهای پیام