محسن هاشمی در مورد رفتار احمدی نژآد تا پیش از سال 84 می گوید: احمدينژاد تا مقطعي يعني سال 1384، خود را از ارادتمندان و پيروان سبك مديريتي آقاي هاشمي معرفي ميكرد. با افتخار استاندار استان تازه تاسيس دولت سازندگي بود و در انتخابات مجلس ششم نيز در ستاد انتخاباتي آيتا... هاشميرفسنجاني فعاليت ميكرد . وی در بخش دیگری از سخنانش می گوید: آيتا... هاشميرفسنجاني از ابتداي انقلاب و حتي قبل از پيروزي انقلاب، تاكنون با طيفهاي تندروی دوجناح همراهي نكرده است، با وجود اختلافاتي كه بين ايشان و دوستانشان با دولت موقت وجود داشت، آقاي هاشمي از همراهي با تسخير سفارت آمريكا كه تامين امنيت آن به عهده نظام جمهوري اسلامي بود، حمايت نكرد يا با تندروي برخي نيروهاي چپ، در دولتي كردن اقتصاد در دهه نخست اول انقلاب توسط تندروهای جناح چپ و پيشنهاد همراهي با صدام در برابر آمريكا در جنگ با كويت يا تجديدنظرطلبي توسط تندروهای اصلاحطلب در اواخر دهه 70 بگيريد یا عدم همراهي با تندرويهاي فرهنگي و سياسي جناح راست در دهه 80 . ارمان نوشت: البته به اعتقاد من تندروهای دوجناح در نهايت، به هم ميرسند و خيلي از مواضع تندروهای فعلي راست، تكرار مواضع تندروهای چپ در دهههاي قبل است. بنابراين ما با عقلا و ميانهروهاي دوجناح رابطه خوبي داريم و فكرميكنيم بايد اين طيف تقويت شود كه كشور در مسير توسعه و پيشرفت با سرعت بيشتري حركت كند.
متن این مصاحبه در ادامه می آید:
انگيزه شما براي حضور در انتخابات مجلس چيست؟
من از نظر تجربه و شرايط سني در فضايي هستم كه مناسب است از تجربه، تخصص و سابقهام در حوزه سياستگذاري و نظارت استفاده شود. حدود 30 سال تجربه فعاليت اجرايي در صنايع دفاعي، بازرسي ويژه رئيسجمهور و دفتر رئيسجمهور، به علاوه 13 سال مديريت شركت مترو در كنار مسئوليت دفتر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و مسئوليت عمراني دانشگاه آزاد اسلامي در سالهاي اخير موجب شده است تا شناخت مناسبي از نيازها، اولويتها، موانع، مشكلات و راهكارهاي توسعه كشور پيدا كنم و شايد مناسبترين موقعيت براي استفاده از اين تجربيات، مجلس شوراي اسلامي به جهت دو مسئوليت حساس اين مجلس يعني سياستگذاري و تقنين در كنار نظارت بر اجراي قوانين است و بدين دليل مناسب ديدم كه با ثبت نام در اين دوره انتخابات مجلس خود را به راي مردم بگذارم، البته همينطور كه قبلا اعلام كرده بودم، من و خواهرم فاطمه با هم ثبت نام كرديم كه در نهايت يكي از ما در عرصه رقابت باقي خواهند ماند و ديگري انصراف ميدهد.
فضاي انتخاباتي را چطور ارزيابي ميكنيد؟
به نظرم رونق، گرما و نشاط فضاي انتخاباتي مهمترين نياز كنوني كشور است، با توجه به تنشها و تهديدات به وجود آمده در روابط خارجي، رقابتي شدن و مشاركت بالاي مردم در انتخابات ميتواند امنيت كشور را تضمين كند. از اين رو هر كس در حد توان خود بايد تلاش كند كه انتخابات با رونق بيشتري برگزار شود. قدم اول در اين حوزه را داوطلبان با ثبت نام پرشور خود برداشتند و اكنون نوبت مسئولان است كه شرايط انتخابات رقابتي و پرشور را فراهم آورند تا شاهد مشاركت بالاي عمومي باشيم. بيانات اخير مقام معظم رهبري مبني بر اينكه حتي اگر كسي نظام را قبول ندارد بيايد و راي بدهد، نشانگر اهميت و اولويت مشاركت بالا در اين دوره براي كشور است و اميدواريم مسئولان انتخابات بتوانند با ايجاد فضاي رقابتي و مشاركتي، منويات رهبري را محقق كنند. در واقع رونق و گرم شدن فضاي انتخاباتي وابسته به عملكرد مسئولان انتخابات است.
گفته ميشود اكنون سخن از نبرد فهرستهاست و نه اسمها، گرچه ممكن است افراد شناخته شده نيز با اقبال مردم روبهرو شوند. نظر شما چيست؟
اصولا در انتخابات مجلس، هميشه ليستها در كلانشهرها موثر بودهاند، چرا كه تعداد داوطلبان زياد است و معمولا بخشي از آنها شناخته شدهاند، در انتخابات مجلس پنجم و ششم كه رقابتي بود هم اين اتفاق افتاد. البته برخي از اشخاص بهدليل چهره و وجاهتي كه دارند علاوه بر راي ليستي خود نيز راي مستقل و مخصوص به خود را از مردم ميگيرند. بنابراين آرای آنها از آرای ليست زيادتر ميشود.
وضعيت و امكان ائتلاف در دو اردوگاه اصلاحطلبان و اصولگرايان را چطور ميبينيد؟
در اردوگاه اصلاحطلبان، با تشكيل شوراي عالي اصلاحطلبان، شرايط نسبتا خوبي وجود دارد و پس از اعلام كانديداهاي تاييد صلاحيت شده، امكان ارائه فهرست واحد از سوي اصلاحطلبان وجود دارد، اما در اردوگاه اصولگرايان به دليل محور شدن نيروهاي تندرو امكان وحدت كاهش يافته است و چهرههايي نظير لاريجاني و احتمالا قاليباف و محسن رضايي و برخي ديگر از شخصيتهاي اصولگرا اعلام كردهاند كه در ائتلاف اصولگرايان قرار ندارند. ممكن است در نهايت شاهد حضور سه ليست ائتلاف اصلاحطلبان، ائتلاف اصولگرايان و ليست ميانهروها باشيم.
تفاوت اين دوره از انتخابات، با انتخابات رياستجمهوري 92 و مجلس نهم چيست؟
در انتخابات رياستجمهوري گذشته، فشار افكار عمومي به ويژه جوانان بر آيتا... هاشميرفسنجاني موجب شد ايشان در تصميم خود مبني بر عدم حضور در انتخابات تجديد نظر كند، آبروي خود را براي مردم گذاشت و با ثبت نام ايشان شور خاصي در جامعه ايجاد شد. بعد از اینکه صلاحيت ايشان تاييد نشد، خيلي از اقشاري كه قصد راي ندادن داشتند، پاي صندوقها آمدند و حماسه سياسي آفريدند. شرايط فعلي كاملا متفاوت است، اكثريت جامعه نتيجه قهر با صندوق در دوره قبلي مجلس و پايان قهر با صندوق آرا در دوره قبلي رياستجمهوري را ديدند و با اميدواري در صورت وجود فضاي رقابتي شركت ميكنند.
وضعيت زنان در اين انتخابات، هم به لحاظ توجه جريانها و هم اقبال مردم چگونه ارزیابی میکنید؟
من اين تصور كه زنها بايد با كمك مردها حق خود را بگيرند را قبول ندارم. اگر اينطور فكركنيم بازهم نوعي ظلم به زنهاي جامعه است. بانوان بايد به اندازهاي اعتماد به نفس و جسارت پيدا كنند كه به اندازه وزن و توانمنديهايشان در اداره جامعه سهيم باشند و باید برای تحقق این امر کوشید. البته بخشي از ريشههاي اين معضل فرهنگي است، هم نگاه صحيحي در عرصه اجتماع به حضور زن وجود ندارد و هم برخي ناهنجاريهاي تثبيتشده موجب ميشود كه مخالفان حضور زن بتوانند از آن سوءاستفاده كنند و موضع خود را تقويت كنند كه ابتدا بايد اين معضلات آن هم با فعاليتهاي فرهنگي و فكري خود زنان برطرف شود.
برآورد شما براي هزينه انتخابات چيست و از كجا تامين ميشود؟
اگر منظور هزينه انتخاباتي شخص من است بايد بگويم كه امثال بنده به دليل شناخته شدن در حوزه افكار عمومي نيازي به تبليغات به معناي مادي آن نداريم. آنچه از تبليغ مد نظر بنده است اين است كه ديدگاهها، نقطه نظرات و راهكارهايي را كه به ذهنم ميرسد براي حل مسائل كشور در آستانه انتخابات از طريق رسانهها به مردم برسانم تا اگر انتخاب شدم بتوانم آنها را عملي كنم و اگر در مجلس حضور نداشتم مردم از ديگراني كه حضور دارند تحقق آنها را مطالبه كنند. اصولا بنده با تبليغات پرهزينه موافق نيستم و اعتقاد به فعاليتهاي فكري و فرهنگي در جهت برقراري ارتباطات با مردم دارم.
از بحث انتخابات بگذريم. روابط دولت آقاي روحاني با شخص آيتا... هاشميرفسنجاني چگونه است؟
اگر بخواهم در يك كلمه جواب بدهم بايد بگويم خوب است، اما علت اين خوب بودن در اين نيست كه آيتا... هاشميرفسنجاني، دولت تدبير و اميد را بدون اشكال و نقطه ضعف ميداند، چرا كه فعاليت اجرايي گستردهاي در حد دولت، به صورت طبيعي با مشكلات و كاستيهاي فراواني همراه ميشود و اين ديكته نانوشته است كه غلط ندارد. البته بخش زيادي از اين مشكلات، به دليل نوع شرايطي است كه اين دولت در آن فعاليت ميكند، مانند كاهش قيمت نفت و تحريمهاي بهجای مانده از قبل. البته نظر آيتا... هاشمي درباره دولت براساس شناخت عميق و دیرینهای است كه ايشان از رئيسجمهور و بسياري همكاران وي در دولت دارد. حتما ميدانيد كه آقاي دكتر روحاني تقريبا از ابتداي انقلاب همكاري نزديكي با آيتا... هاشميرفسنجاني در موضوعات و دستگاههاي گوناگون داشته است. در مجلس، آقاي دكتر روحاني در كميسيونها و موضوعات مربوط به دفاع مقدس با ايشان همكاري داشت و مسئوليت پدافند ملي از طرف آيتا... هاشميرفسنجاني به عنوان جانشين امام (ره) در فرماندهي جنگ، به عهده دكتر روحاني گذاشته شد و ايشان آقاي هاشمي را در اكثر سفرها به جبهه همراهي ميكردند. پس از رياستجمهوري آيتا... هاشميرفسنجاني و تشكيل شوراي عالي امنيت ملي به رياست رئيسجمهور، آقاي دكتر روحاني به عنوان دبير شورا محسوب شد و پس از حضور آقاي هاشمي در رياست مجمع تشخيص مصلحت از سال 1376، دكتر روحاني به عنوان رئيس مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام فعال شد. بهطور كلي آقاي دكتر روحاني در طول اين مدت طولاني، ديدگاهي اعتدالي داشته و نزديكي زيادي به روش آيتا... هاشمي در موضعگيريهاي خود بروز داده است. بنابراين روابط ايشان با آيتا... هاشمي همواره مثبت بوده است و پس از رياستجمهوري نيز دولت آقاي روحاني بهدليل شرايط دشوار تحريم و كاهش قيمت نفت، در مجموع با تدبير عمل كرده و آيتا... هاشميرفسنجاني نيز خط سير كلي دولت را تاييد كرده است.
چرايي ورود جدي خانواده هاشمي به انتخابات را چگونه بيان ميكنيد؟
اگر منظورتان از خانواده هاشمي، شامل آيتا... هاشميرفسنجاني نيز ميشود بايد بگويم كه براي ايشان از ابتداي انقلاب، انتخابات از جديترين موضوعات بوده است و در ميان رجال سياسي ايران، شخصيتي است كه بیش از همه و بهطور مداوم و براي بيش از ثلث قرن خود را در معرض انتخاب مردم گذاشته است و در چهار دوره انتخابات مجلس، چهار دوره رياستجمهوري و سه چهار دوره خبرگان كانديدا بوده است و در انتخابات پيش رو نيز در انتخابات مجلس خبرگان شركت كردند اما ساير اعضاي خانواده در انتخابات حضور جدي ندارند، البته فائزه در انتخابات مجلس پنجم حضور داشت كه خوشبختانه با راي بالايي مواجه شد. در اين دوره بنده با توجه به 30 سال سابقه اجرايي در كشور، در جهت طرح و پيگيري ديدگاهها و مباني فكري ايشان در نهاد مهم مجلس كه وظايف مهمي نظير قانونگذاري و نظارت را دارد، به همراه خواهرم فاطمه ثبت نام كرديم و همانطور كه قبلا گفتم در نهايت، يكي از ما در عرصه باقي خواهد ماند و ديگري انصراف ميدهد.
آيا براساس تصميم حزبي اين ورود صورت گرفته است؟ آيا شما و ساير اعضاي خانواده در قالب ليست كارگزاران سازندگي ورود خواهيد كرد؟
همانطور كه توضيح دادم از فرزندان ايشان يكي فقط در انتخابات حضور خواهد داشت كه در آن صورت نيز به صورت مستقل خواهد بود و از طرف حزب و گروهي وارد نميشويم، البته احزاب كارگزاران و اعتدال و توسعه رسما براي حضور دعوت كردهاند و تعدادي از احزاب و گروههاي اصلاحطلب و اصولگراي ديگر نيز دعوت كردهاند كه در ليست آنها حضور داشته باشيم، كه پاسخ ما به آنها اين بوده است كه در صورت كانديداتوري، از حمايت فهرستهاي مختلف استقبال ميكنيم، اما استقلال در حضور از شروط ماست.
در صورت پيروزي در انتخابات از چه منظر با دولت همكاري خواهيد داشت؟
طبيعي است كه همان سياست اصولي آيتا... هاشميرفسنجاني در تقويت سازنده نظام و دولت مد نظر بنده نيز خواهد بود. اين سياست به معناي دفاع مطلق و كوركورانه از سياستهاي اجرايي نيست، بلكه به معناي كمك به دولت در ترميم نقاط ضعف و برجسته كردن نقاط قوت از طريق مباحث كارشناسي و وظايف قانوني نمايندگان مجلس است.
رابطه خانواده آقاي هاشمي با دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا چگونه است؟
طبيعي اين است كه اين رابطه با جريانات سياسي، متاثر يا تابع رابطه آيتا... هاشميرفسنجاني با اين جريانات باشد و البته قانوني قطعي نيست و هر عضو خانواده ميتواند نظرات شخصي خود را داشته باشد. موضع آقاي هاشمي از ابتداي انقلاب تاكنون، مخالفت با تندروي بوده است و ايشان بناي اين را نداشته است كه خود را در يك جناح سياسي تعريف كند، اما بهطور طبيعي وقتي كه تندروهای يك جناح در آن جناح داراي قدرت بيشتري ميشوند و عقلا و ميانهروها را به حاشيه ميرانند، تندروها در مقابل خود مانع بزرگي به نام، آيتا... هاشميرفسنجاني را ميبينند و سعي در تخريب و حذف ايشان ميكنند و تصور افكار عمومي اين ميشود كه جناح چپ يا راست با آقاي هاشمي درگير شده است. اگر شما به تاريخ انقلاب توجه كنيد ميبينيد كه آيتا... هاشميرفسنجاني از ابتداي انقلاب و حتي قبل از پيروزي انقلاب، تاكنون با طيفهاي تندروی دوجناح همراهي نكرده است، با وجود اختلافاتي كه بين ايشان و دوستانشان با دولت موقت وجود داشت، آقاي هاشمي از همراهي با تسخير سفارت آمريكا كه تامين امنيت آن به عهده نظام جمهوري اسلامي بود، حمايت نكرد يا با تندروي برخي نيروهاي چپ، در دولتي كردن اقتصاد در دهه نخست اول انقلاب توسط تندروهای جناح چپ و پيشنهاد همراهي با صدام در برابر آمريكا در جنگ با كويت يا تجديدنظرطلبي توسط تندروهای اصلاحطلب در اواخر دهه 70 بگيريد یا عدم همراهي با تندرويهاي فرهنگي و سياسي جناح راست در دهه 80 . البته به اعتقاد من تندروهای دوجناح در نهايت، به هم ميرسند و خيلي از مواضع تندروهای فعلي راست، تكرار مواضع تندروهای چپ در دهههاي قبل است. بنابراين ما با عقلا و ميانهروهاي دوجناح رابطه خوبي داريم و فكرميكنيم بايد اين طيف تقويت شود كه كشور در مسير توسعه و پيشرفت با سرعت بيشتري حركت كند.
دليل برخورد با فرزندان آقاي هاشميرفسنجاني چيست؟
خوب است شما اين سوال را از برخوردكنندگان بپرسيد نه ما. البته با همه اعضاي خانواده برخورد نشده است. برخوردي كه با فاطمه شد، سر يك جمله بود. اما موضوع مهدي چيست؟ حرف مهدي آن است كه در طول چند سال گذشته صدها مطلب و اتهام به من در رسانههاي رسمي كشور مانند صداوسيما و خبرگزاريها و در روزنامههای مشخص نسبت داده شده است، در نهايت اتهامها و نسبتهاي مجرمانه را در قالب 13 اتهام اصلي جمعبندي كردند و به 13 اتهام در چارچوب كيفرخواست رسيدگي شد و در نهايت دادگاه سه اتهام را وارد تشخيص داد و درباره آن راي صادر كرد. در بين سه اتهام من، عمده محكوميت به دليل اتهام درباره پرونده استات اويل است، اين پرونده اقتصادي است، بهتربود در يك دادگاه تخصصي اقتصادي رسيدگي ميشد. البته مجموعهها در طول هشت سال در اختيار دولت آقاي احمدينژاد بوده است واگر تخلفي وجود ميداشت آقاي احمدينژاد با توجه به موضعي كه عليه آقاي هاشمي و خانواده ايشان داشت از طريق ابزارهایي که در اختیار داشت موضوع را به جريان ميانداخت و اكنون كه پس از گذشت 10 سال و از بين رفتن شاهد و بسياري مدارك مطرح ميشود جاي تامل دارد، خواسته مهدي اين بود كه وقتي عليه من حدود 400 هزار صفحه توهين، تهمت، افترا و دروغ منتشر ميشود، اين حق قانوني و شرعي و طبيعي يك متهم است كه دفاعيات مختصر، مودبانه وحقوقي وي كه يك هزارم آن مطالب نيست به عنوان جوابيه پخش شود و اين درخواست هنوز انجام نشده است. مهدي از ابتدا درخواست علني بودن دادگاه را داشت، اما ديديم كه دادگاه به صورت غيرعلني برگزار شد. اگر مهدي خود را گناهكار ميدانست، به كشور بازنميگشت.
علت اختلافات آيتا... هاشمي و احمدينژاد چه بوده است؟
ابتدا بايد بگويم كه اولا آيتا... هاشميرفسنجاني با هيچ فردي از جمله وي اختلاف شخصي ندارد و ثانيا ايشان و تيمش، اصولا از نظر فكري و نظري در سطح رهبری يك جريان نبوده است كه با آقاي هاشمي اختلاف جرياني داشته باشد. همانگونه كه گفتم آيتا... هاشميرفسنجاني همواره نظريه اعتدال را در عمل دنبال كرده است، آقاي احمدينژاد تا مقطعي يعني سال 1384، خود را از ارادتمندان و پيروان سبك مديريتي آقاي هاشمي معرفي ميكرد. با افتخار استاندار استان تازه تاسيس دولت سازندگي بود و در انتخابات مجلس ششم نيز در ستاد انتخاباتي آيتا... هاشميرفسنجاني فعاليت ميكرد و حتي پس از به عهده گرفتن مسئوليت شهرداري تهران، تماسها و ارتباطات مستمري با آقاي هاشمي داشت وايشان را براي بازديد و افتتاح پروژههاي شهرداري دعوت ميكرد و حتي به خاطر دارم در ابتداي كانديداتوري آقاي هاشمي در انتخابات سال 1384، آقاي احمدينژاد در جلسهاي به من گفت كه به پدرم منتقل كنم كه وي همچنان به عنوان يكي از ارادتمندان و دلسوزان ايشان است و اگر انصراف از انتخابات وي به پيروزي آقاي هاشمي منجر ميشد وي حاضر به انصراف بود. اما با حساستر شدن انتخابات آقاي احمدينژاد يا عدهاي كه او را مديريت ميكردند، احساس كردند، ميتواند با تخريب و حمله به آيتا... هاشميرفسنجاني توجهها را به سمت خود جلب كند و از حمايت برخي گروههاي تندرو برخوردار شود و دست به اين كار زد و اين موضوع را در طول دولت نهم و انتخابات 1388 نيز ادامه داد كه منجر به آن مناظرات شد. در همه اين دوران، مشي آيتا... هاشميرفسنجاني، بردباري در برابر تخريبها و نصيحت تخريبكنندگان، به اصلاح عملكرد و مواضعش بود.
رابطه شما در متروی تهران با آقاي احمدينژاد چگونه بود؟
من رابطه مناسبي در مترو با او داشتم و البته در برخي موضوعات نظير مونوريل هم نظر نبوديم، اما دو موضع كاملا متفاوت و حتي متناقض آقاي احمدينژاد را درباره موضوع حمل ونقل ريلي انبوه شهري مشاهده كردم. زماني كه ايشان شهردار بود و بنده را در مديريت شركت مترو ابقا كرد، از مترو حمايت ميكرد و به دولت اصلاحات بابت عدم كمك به مترو انتقاد داشت و خاطرم هست، در صحبتهايي به رئیس دولت اصلاحات بابت اين موضوع انتقاد داشت، اما وقتي كه ايشان رئيسجمهور شد و رقيب درون گروهي وي، يعني آقاي قاليباف شهردار شد، ايشان كمكهاي دولت به مترو را دنبال نكرد، در حالي كه دولت آقاي احمدينژاد به خاطر گران شدن نفت افزايش شديد درآمد نفتي داشت و اگر وي همان موضع دوران شهرداري را در دولت ادامه ميداد و سهم مناسبي از درآمد ارزي را به مترو اختصاص ميداد هماكنون بخش عمده متروي تهران به اتمام رسيده بود. اما دولت آقاي احمدينژاد در طول دولتهاي گذشته به نسبت درآمد ارزي كمترين كمك را به دولت داشت. البته من طي 13 سال مسئوليتم در متروي تهران با شش شهردار همكاري داشتم و ميتوانم بگويم كه هر شش نفر تقريبا به خوبي از مترو حمايت كردند.
در رابطه با عملكرد اصلاحطلبان در انتخابات مجلس ششم نظر شما چيست؟
همانطور كه گفتم افراطيگري با سکوت بخشي از صاحبان قدرت، بيماري اصلي جريانات سياسي ماست، البته تندروي بدون پشتيباني توسط قدرت، لزوما پديدهاي منفي نيست و صداي تندروها نيز در كنار ساير صداها در جامعه شنيده ميشود اما وقتي يك جرياني كه داراي عناصر تندرو است، به قدرت ميرسد نيروهاي تندرو احساس قدرت همراه با دسترسي به ثروت و منابع مالي ميكنند و دچار توهم ميشوند كه ميتوانند رقيبان خود را حذف كنند. لذا تندروها پس از دوم خرداد نيز چنين تصوري پيدا كردند و وقتي احساس كردند كه آيتا... هاشمي مانعي در برابر تندروي آنهاست اقدام به تخريب ايشان كردند و حتي ميتوان گفت تخريبي كه در يك دهه اخير توسط تندروهای جديد عليه آقاي هاشمي به ويژه در سال 1388، انجام شد به نوعي تقليد از جريانات تخريبي مطبوعاتي آن زمان كه اوج آن در سال 1378 عليه ايشان بود، محسوب ميشود. البته همين تندروها پس از مشاهده نتايج اعمال خود، به اشتباه خود اعتراف كردند و علنا گفتند كاش آقاي هاشمي را كه يك وزنه و تعادلدهنده جناحهاي سياسي بود تخريب و تضعيف نميكرديم و من ميبينم روزي را كه همين تندروهای راست، با ديدن نتايج عملكردشان، از تخريبهاي امروز خود كه بيرحمانه و خارج از هرگونه منطق و دايره اخلاقي و شرعي عليه آيتا... هاشميرفسنجاني انجام ميشود پشيمان بشوند اما آن روز هم براي پشيماني دير خواهد بود و هزينه سنگيني كه به كشور و خودشان، تحميل ميشود، قابل جبران نخواهد بود.
از مشاهدات عيني تاريخي خود بگوييد؟
من در طول حدود نيم قرن عمري كه سپري كردم لحظههاي عبرتآميز زيادي مشاهده كردم. كودكي و نوجواني من در پشت ديوارهاي زندان و نگراني از حضور هميشگي ماموران ساواك در خانه و تعقيب و شكنجه و زنداني شدن مداوم پدرم گذشت. با پيروزي انقلاب در حالي كه انتظار بازگشت آرامش را داشتيم شاهد ترور پدرم در خانه و تيرخوردن وي بودم كه اين ناامنيها، سرنوشتم را تغيير داد و به دليل آنكه نميخواستم با محافظ در دانشگاه حضور يابم مجبور به ترك خانواده و دانشگاه و ادامه تحصيل در خارج از كشور شدم. در اواسط دفاع مقدس، به دليل نيازي كه كشور به تخصصم در حوزه طراحي جامدات به ويژه كامپوزيتها داشت، با توصيه پدرم، تحصيل در دوره دكترا را رها كردم و به صنايع موشكي رفتم تا دانش و تخصصم را منتقل و در جهت دفاع از كشور بهكار ببرم. بعد از جنگ هم تلاش خستگيناپذير در حوزه اجرايي و حل معضلات مهم مردم در حوزه حمل ونقل عمومي، به ويژه در مترو، تقريبا همه وقت و انرژي من را گرفت و اكنون در دوره ميانسالي ضمن فعاليت تمام وقت در عمران دانشگاهي، به صورت هفتگي به ملاقات برادرم در زندان ميروم، گويي كه به دوره نوجواني بازگشتهام. عبرت اين حوادث براي من آن است كه قدرت براي هيچ كس باقي نميماند. از زنداني شدن برادرم نيز احساس شرمندگي نميكنيم.خوشبختانه آقاي هاشمي الان در قدرت نيست اما بيشتر از زماني كه در قدرت بود محبوب است و اين موضوع را در رفتار مردم با خود و خانواده احساس ميكنم. به تعبير قرآن، قدرت بين افراد و گروهها ميچرخد، «تلك الايام نداولها بين الناس» اما اين عملكرد ماست كه ميماند و باعث افتخار يا شرمندگيمان خواهد بود.