پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان معتقد است برخی عوامل از جمله موفقیت ایران در توافق هسته ای برجام و افزایش نفوذ کشور ما در منطقه در آشفتگی سیاسی سعودی تاثیر داشته است.
رسول جعفریان در گفتگو با خبرآنلاین به دلایل افزایش تنش زایی عربستان علیه ایران و شیعیان اشاره کرده و احتمال داده است عربستان تنش زایی و اقدامات تحریک آمیز خود علیه ایران را افزایش دهد.
عربستان چرا این قدر به آب و آتش می زند؟
ببنید این مدت چند اتفاق افتاده که عربستان احساس کرده یا ازصحنه حذف شده یا آن که آسیب جدی دیده است. داستان برجام سرجای خود یک مصیبت برای عربستان بود. این ماجرا عربستان را از مدار گذشته خارج کرده و به رغم همه وعده و وعیدها یی که امریکایی ها به او دادند اساسا مسیر کار برخلاف خواست او بود. عربستان انزوای ایران را می خواست تا در غیاب ایران خودی نشان دهد. مساله دیگر سوریه است. عربستان نه دلش به حال مردم سوریه سوخته است نه کاری به داعش در آن جا دارد. میدان نفوذ می خواهد. توهم رقابت با ایران را دارد. همین که ایران محکم ایستاد و نفوذ سنتی خود را در سوریه و منطقه حفظ کرد، نفوذی که چند دهه برقرار بوده و عربستان از آن بی بهره بود، یک مشکل اساسی برای عربستان است. این کشور حالا آمده بود تا چیزی را که نداشته و همیشه با سوریه جنگیده تا مردم سوریه را برده خود کند، از آن خود کند. عربستان پشت سر صدام بود و سوریه در کنار ما. در تمام دوره جنگ عراق علیه ایران وضع این طور بود. عربستان سرمایه گذاری زیادی در سوریه کرد، اما دو سه هفته قبل یک اتفاق مهمی که افتاد کشته شدن زهران علوش، آدم درجه یک عربستان بود. این ماجرا در روزهای گذشته خیلی به عربستان لطمه وارد کرد. در واقع مهره اصلی خود را از دست داد. البته آدم های دیگر هستند اما دیگر به سادگی کسی جای زهران را نخواهد گرفت. اگر سخنراین های این زهران را شنیده باشید او شدیدا ضد شیعه و آدم سعودی بود. قلع و قمع شدن او خیلی به عربستان ضربه زد. من به نظرم اگر ما اعدام شیخ نمر را تلافی آن ماجرا بدانیم حرف بیراهی نزده ایم.
در حال حاضر عربستان در پی چیست؟
عربستان چندین دهه است که یک جنگ مذهبی را در دنیای اسلام پشتیبانی مالی و فرهنگی کرده است. حالا بعد از چند دهه، قصد دارد یک جنگ عرب و عجم هم راه بیندازد. اساسا کار عربستان تفرقه افکنی است. این تفرقه افکنی بین مسلمان و مسیحی هم هست. در واقع این تعصبات مذهبی آن هم با پشتوانه پول و خریدن این و آن تمام وضع دنیا را به هم زده و همه جا را به آتش کشیده است. واقع، اغراق نیست اگر بگویم تمام این کشت و کشتارهای مذهبی مستقیم و غیر مستقیم کار عربستان است و دست این دولت از لحاظ درست کردن زمینه های افتراق و اختلاف مذهبی پشت سر آن است. من ابایی ندارم بگویم همان طور که عربستان اختلاف مذهبی را در بخش های وسیعی از جهان اسلام جنگ مذهبی راه انداخته، با اختلاف قومی عرب و عجم هم که با پول و حمایت عربستان وسعت می یابد، فاجعه جدید در راه است. متاسفانه فقر فرهنگی در جهان اسلام می تواند هر فاجعه ای را پدید آورد و عربستان چنان که تا حالا کرده، بعد از این می تواند با استفاده از این فقر فرهنگی دامنه قتل و جنایت را در جهان اسلام بیش از پیش کند. در این باره خیلی باید هوشیار بود. باید فکر کرد و راه چاره اندیشید تا از قتل و خونریزی جلوگیری کرد.
سیاست کلی عربستان در ارتباط با ایران چگونه پیش می رود؟
عربستان فکر استفاده از تمام امکانات را برای مبارزه با ایران دارد. ببینید واقعا عربستان توهم عجیبی در باره ایران دارد. ایران همیشه مدافع جهان اسلام بوده و عربستان چشمش را به روی این واقعیت بسته است. این را عربستان می داند، اما درست مثل یک رقیب احمق حاضر است دست در دست هر جنایتکاری حتی اسرائیل بگذارد تا به تصور خود رقیب را بیرون کند. متاسفانه در وقتی که دولت جدید در ایران می رفت تا با تدبیری تازه به خاورمیانه بنگرد و مسائلش را حل کند عربستان گرفتار سیاستمداران تندرو و افراطی و قدرت طلب افتاد. رفتارهای عربستان دیوانه وار است. آدم حالا شک می کند که ماجرای قتل عام ایرانی ها در منی هم طبیعی بوده است یا نه. حقیقت اگر اوضاع عادی بود می شد بگوییم کوتاهی بوده است. اما حالا حتی اگر هیچ سند رسمی نباشد آدم فکر می کند عربستان دنبال فاجعه آفرینی برای ایرانی ها بوده است. بسا آنها دنبال جنایت بودند، حتی اگر به کشته شدن شماری از حجاج کشورهای دیگر منتهی شود. من حتی راجع به ماجرای جده هم تردید دارم. به هر حال عربستان می داند که هر نوع بحران سازی زمینه هایی می خواهد و پیامدهایی دارد که اگر درست هدایت کند به ضرر رقیب خواهد شد. همین که پای ایران را از عمره قطع کردند در کل آنها را به عنوان مدافع مذهب سنی و ضد شیعه در بخشی از جهان اسلام سنی که تحت تاثیر آنهاست عزیز خواهد کرد. ما باید بدانیم در آن طرف چه می گذرد. حالا هم تمام تلاش خود را می کند بحران را عمیق تر کند. عربستان با ایجاد فاصله بین خودش و ایران می خواهد بین دو مذهب همین فاصله را ایجاد. کند. عربستان خودش را متولی مذهب اهل سنت می داند و این فاجعه ای است که خیلی به جهان اسلام آسیب زده و می زند. عربستان خامی کرد و وارد یمن شد. ماجرای یمن یک آزمایش بزرگ بود که فعلا عربستان در باتلاق آن گرفتار شده تا کی و توسط چه کسی از آنجا بیرون آورده شود. عربستان در سوریه با تمام وجود حضور یافته و امید دارد که بتواند تمامی جریانهای مخالف حتی داعش را در خدمت خود بگیرد. خریدن ترکیه، تاثیر گذاری روی سیاست های کشورهای کوچک و بزرگ در اطراف، هزینه کردن مبالغ زیاد، حتی فشار آوردن روی فوتبال و هر چیز دیگر، از کارهایی است که عربستان مشغول آن است. ما تمام تلاش خود را باید بکنیم و اجازه ندهیم این ماجرا رنگ مذهبی به خودش بگیرد. این یک دورغی است که عربستان دوست دارد گسترش دهد چون در سایه آن فکر می کند خودش نفوذ پیدا می کند هرچند یقین بدانید اگر طوفانی برخیزد خودش از بین خواهد رفت.
ماجرای شیخ نمر و شهادت ایشان چه جایگاهی در این تحولات دارد؟
عرض کردم عربستان باید خود را نشان می داد. مدتهاست حس می کند کسی او را نمی بیند. محل به او نمی گذارد. باید با دیوانگی کاری بکند که همه به او توجه کند. درست مثل برادر حاتم طایی. بنابرین دست به کارهایی می زند که او را نشا دهد. اعدام شیخ نمر یکی از این کارها بود. به نظرم کارهای دیگری هم ممکن است انجام دهد. طرح محاکمه چهار ایرانی به عنوان جاسوس بازی تازه دیگری است که در راه است. ماجرا ادامه خواهد داشت و عربستان برای رسیدن به اهدافش از هیچ اقدام کوچک و بزرگ وپر سر و صدا خودداری نخواهد کرد. عربستان می داند که می تواند غالب کشورهای کوچک را با پول بخرد. دنیای سیاست، مخصوصا بخش توسعه یافته ـ و البته نیافته هم مثل کانادا با موضع اخیرش - دنیای کثیفی است، مخصوصا کشورهایی که گیر چند میلیون دلار هستند. روشن است که کشورهایی که حیثیت دارند، حتی مانند پاکستان، بسادگی حاضر نخواهند بود جدی وارد این معرکه شوند. کشورهای اروپایی وامریکا هم نمی توانند با همه این رفتارها تا آخر کنار بیایند. آنها دچار تناقض شده اند. بدین ترتیب ماجرا مقدار دیگری پیش خواهد رفت اما این رفتارها، تا مدتی دیگر، تکراری خواهد شد و البته از طرف ما نیاز به درایت و صبر دارد. ما نباید اجازه بدهیم توسعه یابد.
ایران در برابر سعودی چه می تواند بکند؟
سعودی به قدرت ایران واقف است و تنها دل به اختلافات مذهبی و قومی خوش کرده است. بحث رویارویی با ایران در بین نیست و می داند شرایط جهانی جوری نیست که مثلا مثل چند سال قبل که می کوشید امریکایی ها و اسرائیلی ها را علیه ایران تحریک و وادار به حمله کند که آن هم نشد، حالا همان کار را انجام دهد. هدفش کارهای ایذایی است، از جمله برای این که روی سیاست ایران در سوریه اثر بگذارد. ایران باید صبورانه و در کنار متحدان خود بحث سوریه را پیش ببرد. این کارها عمدتا برای وادار کردن ایران به عقب نشینی از مواضعش در سوریه است. جالب است بدانیم که عربستان در باره سوریه هم حماقت می کند. موضعی که عربستان در سوریه دارد به پیروزی داعش منجر می شود. عربستان حتی از داخله خودش هم اطمینان ندارد که داعش را قدرت را از دستش نگیرد. پس چطور می تواند در سوریه دل به عوامل خودش گرم باشد که برابر داعش بایستند. فعلا تنها قدرتی که برابر داعش می تواند مقاومت کند همین دولت بشار اسد است. سقوط این دولت و رفتن ایران و روسیه این منطقه را به طور دربست در اختیار داعش قرار خواهد داد. امریکایی ها یا نمی توانند یا دروغ می گویند که با داعش مبارزه می کنند. آنها در حال استفاده از داعش هستند و بخصوص حالا که روسیه آمده ای بازی را طولانی تر خواهند کرد. آنها بعد از یک سال نتوانستند یک متر از مناطق اشغال شده توسط داعش را از دست آنها بگیرند. در این طرف یاد کردها داعش را از جایی بیرون کردند یا نیروهای دولت سوریه. به هر حال وظیفه ایران است که با تدبیر جلوی حادثه آفرینی های سعودی را علیه خودش گرفته و آنچه را که سعودی در اطرافش سروصدا راه می اندازد با درایت و صبر پشت سر بگذارد. عربستان تا اینجای کار بازنده میدان سوریه و لبنان و یمن است. یک دولت با آن هم پول و امکانات در مقابل دست خالی یک ملتی مثل یمن نتوانسته کاری از پیش ببرد. از یک دولت شکسته خورده هر نوع رفتار نامتعادل بیشتری را می شود انتظار داشت.
بازتاب این مسأله در داخل کشور در این مقطع حساس چگونه است؟
ببینید آدم متاسف می شود که کسانی در وسط این ماجراها که اتفاقا خیلی هم حساس است قصد سوء استفاده و گرفتن ماهی از آب گل آلود دارند. در مقابل چنین وضعیت دشواری ما نیاز به اتحاد داریم اما کسانی صرفا در پی استفاده از این اوضاع هستند. افراطی ها در کار تحریک عده ای برای حمله به سفارت عربستان نقش داشتند و حالا معلوم می شود که مواضع رهبران حکومت به هیچ وجه با این رفتار همراه نیست. حتی آقای علم الهدی که یکی دو روز قبل جور دیگری صحبت کرد اما حرفش را اصلاح کرد. این که این هفته تمام ائمه جمعه علیه حمله به سفارت موضع گرفتند معلوم است که این سخن و نظر نظام است. علاوه گاهی حرفهای سبک دیگری هم زده می شود. به نظر می رسد همه جناحها در سیاست خارجی باید موضعی همراه داشته و اجازه ندهند که سعودی با تکیه به اختلافات داخلی دست به ماجراجویی سیاسی بزند به امید این که اقدامات او سبب اختلاف بیشتر در داخل می شود. به نظر می رسد نظام با ید کنترل بیشتری روی این رفتارها داشته باشد. ای کاش قبل از حمله به سفارت اقدام شده بود نه آن که اجازه دهند حمله بشود و عربستان بهره تبلیغاتی اش را ببرد و تازه ما هشیار شویم که چه باید بکنیم. به هر حال به نظر من کل مسآله هم این قدرها اهمیت ندارد. عربستان دنبال حادثه آفرینی است و ممکن است دست به اقدامات خرابکارانه و تحریک کننده دیگری هم بزند. به نظر من ماجرا نیجریه و قتل عام شیعیان هم کار سعودی هاست. اینها در افریقا تمام تلاششان را می کنند تا ایران حتی یک اتاق و یک آدم در آنجا نداشته باشد . دست کم کاملا نسبت به ماجرای نیجریه مشکوک هستیم مخصوصا که بعد از این جریان هم با عربستان همراهی کرد. بعید نیست ماجرای آذربایجان هم همین طور باشد. عربستان به اسم مبارزه با شیعه یا نفوذ ایران این اقدامات را می کند. عربستان اگر دستش از جهان اسلام کوتاه باشد، بسا علیه شیعیان خودش هم ممکن است مرتکب جنایتی بشود تا سبب واکنشی در این طرف پدید آید و مشکلی درست شود. در واقع عربستان قصد بهم زدن کافه را دارد تا بتواند در این میان بهره ای ببرد. به نظرم ایران باید در سیاست خارجی خود ارتباطش را با کشورها قوی کند. چرا آقای ظریف نشسته است. باید ایشان هم به کشورهای منطقه سفر کند. مدام باید توضیح بدهد. نهادهای فرهنگی و دینی هم باید ارتباطشان را با علمای جهان اسلام بیشتر کنند. نباید اجازه دهند در غیاب آنها عربستان با پولش یک تاز میدان باشد. به هر حال جوانمردانی هم در جهان اسلام هستند که فریب پول سعودی را نخورند. آنها می دانند تمام این جنایات در جهان اسلام که ناشی از خشونت گرایی افراطی است، زاییده وهابیت است. این مساله را باید تأکید کرد. حتی داستان را برای اروپایی ها و امریکایی ها هم باید بیشتر توضیح داد.برای مسلمانان در کشورهایی که امکان رساندن پیامی هست باید مساله را توضیح داد.