پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 84، سالي بود كه احمدينژاد از آن شروع شد. 92 هم سالي بود كه قدرت چرخيد و حسن روحاني را روي كار آورد. پايان دوره روحاني 96 باشد يا 1400 معلوم نيست اما تحليلها و برنامههاي اصلاحطلبان حاكي از آن بود كه روحاني بايد بتواند با پايان كارش كشور را به سال 84 بازگرداند. دو سال از انتخاب روحاني با جمله معروفش كه «من با آگاهي از همه مشكلات به صحنه آمدم» ميگذرد. آن زمان روحاني دورتر از دولت بود اما حالا كه دولت را در اختيار دارد برخي از مسائل را از نزديك لمس ميكند. در اين ميان مجلس در بسياري از موارد با او مخالف بوده است، مجلسي كه با دولت گذشته كاملا همسو بوده است. در اين ميان اصلاحطلبان چه تصوري از مجلس آينده دارند؟ مجلس بايد به چه سالي بازگردد يا چه چيزي بايد به آن بازگردد؟ در اين زمينه محسن مهرعليزاده، فعال سياسي اصلاحطلب با «آرمان» به گفتوگو نشسته است كه متن آن را در ادامه ميخوانيد:
آقاي مهندس پيش از اينكه دولت آقاي روحاني سر كار بيايد عدهاي معتقد بودند دولت آينده بايد دولتي باشد كه بتواند اوضاع كشور را به سال 84 برگرداند. در واقع اين برنامهاي بود كه اصلاحطلبان براي كانديداي مورد حمايت خود تعريف كرده بودند. اكنون كه 12 سال است مجلس در دست اكثريت اصولگرايان است، تعريفي كه از وظايف مجلس يازدهم ميشود چيست؟
برنامه اصلاحطلبان بيشتر اين است كه عقلانيت را به مجلس برگردانند و شيوهاي عقلاني و عقلايي در تصميمگيريهاي خود، تصويب قانون و در راستاي حمايت از دولت حاكم كنند. اصلاحطلبان به دنبال اين هستند كه به دور از هرگونه افراط و افراطيگري كه اين روزها در مجلس خيلي شاهد آن هستيم بتوانند قوانين مورد نياز براي توسعه كشور، اشتغال و معيشت مردم را تصويب كنند. در اين جهت افرادي با روحيات معتدل كه هم سواد دانشگاهي و هم سواد اجرايي دارند بايد بتوانند وارد شوند و عمده فضاي مجلس در اختيار اين افراد قرار بگيرد. براي نمونه ما در همين ماجراي بررسي برجام ديديم كه با وجود اينكه همه ميدانستند نظام عزم كرده است تيمي بيش از 19 ماه در بالاترين سطح در مذاكرات و به صورت فعال كار كنند، تندرویهایی را در مجلس مشاهده كرديم. بالاخره اين تفكرات با تفكر اداره امور به صورت عقلاني و منطقي مغايرت دارد. درباره اينكه چگونه اين افراد به سوي تندروی روي آوردند ميتوانم بگويم يكي از دلايل شخصيت خود افراد و چگونگي انتخاب آنهاست. وقتي چنين افرادی خود را صاحب همه اختيارات و امكانات بدانند دست به اين اقدامات ميزنند. به نظر من بايد افراد بدانند فضايي كه كار ميكنند متعلق به مردم است و مجلس متعلق به كل مردم ايران است. مردم ايران هم همان افرادي هستند كه در سال 92 به آقاي روحاني و همكارانشان براي اداره كشور راي دادند. نمايندگان هم بايد با اين ملاحظات كار را پيش ببرند اما اين ملاحظات وجود ندارد. من فكر ميكنم دليل اين تندرويها احساس آقايان است.
اشارهاي به شرايط انتخاب تندروها داشتيد. ممكن است شرايط انتخاب اين نمايندگان را توضيح دهيد؟
شرايط متعددي بود. يكي از اين شرايط فضاي سياسي جامعه در آن زمان بود. ميزان حضور يا عدم حضور مردم پاي صندوقهاي راي را هم نبايد ناديده گرفت. ما در دو دوره گذشته مجلس شاهد مشاركت كم بوديم. اين مشاركت در دوره قبل پايينتر از دوره قبل از آن بود. اينكه به چه دليل اين اتفاق افتاد فضاي سياسي آن روزهاي جامعه بود. میتوان گفت در مجموع افرادي انتخاب شدند كه برخی از آنها از نظر سياسي چندان مناسب انجام وظيفه به عنوان وكيل و نماينده مردم نبودند. اين افراد بعضا آمدند افكار، روحيات و خلقيات شخصي خودشان را به جاي نمايندگي از گروه بسيار زيادي از مردم نشان دادند. اما با توجه به اينكه مردم در سال 92 انتخابشان را كردند و نتيجه آن دو سال فعاليت روي مساله عاديسازي روابط با دنيا بود و مردم اميدوارند نتيجه آن فعاليتها را در ابعاد اقتصادي ببينند، اين مساله باعث ميشود مردم رغبت بيشتري براي حضور در انتخابات داشته باشند.
فكر ميكنيد نمايندگان تندرو پشتوانهاي دارند؟
نميدانم اين افراد از چه پشتوانهاي برخوردارند اما ما ميبينيم اين افراد چه كار ميكنند و فراتر از ظرفيت شخصي خودشان كار ميكنند كه فكر ميكنيم اين افراد احساس امنيت ميكنند.
تندروها را چگونه ميتوان مهار كرد؟
ديگر نيازي به مهار كردن اين افراد نيست چرا كه از عمر اين مجلس بيشتر از چند ماه نمانده است. انتخابات كمتر از چهار ماه ديگر برگزار ميشود. اما به نظر من تنها راهش اين است كه مردم در ادامه همان مسيري كه در سال 92 براي جبران دولت گذشته پاي صندوقها رفتند، حرکت کنند و به مشي اعتدال، روحيه سازنده و اصلاحطلبي نزدیکتر شوند. مردم با همان حضور و احساس مسئوليت خود در سال 92 ميتوانند با انتخاب خود نمايندگان فعلي را با نمايندههايي كه ميتوانند با شرايط بهتري از مردم نمايندگي كنند را جايگزين كنند. مردم اگر گذشته را رصد كنند و ضرر و زيان عدم حضور خودشان را در دورههاي گذشته مشاهده كنند ميتوانند مجلس را تغيير دهند.
فضاي اصلاحطلبان را براي حضور چگونه ارزيابي ميكنيد؟
من فكر نميكنم مشكلي برای حضور اصلاحطلبان وجود داشته باشد. تا جايي كه من روي مساله و كلمه اصلاحطلبي تاكيد كردهام، آنهايي كه حتي قبل از انقلاب فعالان انقلابي بودهاند و همرزم شهداي بزرگواري كه امروز به ياد و نامشان افتخار ميكنيم اينها از همان افرادي بودهاند كه امام (ره) قبل از آن يادشان كرده بودند و گفته بودند طرفداران من در قنداق هستند .
به نظر ميرسد كه يكي از دغدغههاي اصلاحطلبان احراز صلاحيت در انتخابات باشد.
كلمه حاكميت كلمهاي عام است يعني دستگاههاي حاكمهاي كه به نام نظام جمهوري اسلامي و برآمده از جمهوري اسلامي در كشور حاكم است. اصلاحطلبان جنسشان از امام، انقلاب، شهدا، رهبري و بزرگاني است كه چه در لباس روحاني و چه در لباس غيرروحاني مبارزه كردهاند. افراد باید در جايگاههايي که قرار گرفتهاند، فعالیت کنند و وظايفي كه بر عهده آنهاست را اجرا كنند و بعضا سلايق شخصي خود را اعمال نكنند. من هيچوقت فاصلهاي بين حاكميت و اصلاحطلبان نديدهام و نميبينم. دليلي هم براي اين فاصله نميبينم .
در این زمینه و برای پیشبرد بهتر امور باید چه رویکردی داشت؟
به نظر من همه و همه بايد دست به دست هم دهيم. همه بايد در جهت روشن كردن وظايف قانوني افراد بکوشیم. مردم در ارتباط با همديگر به لزوم به پايبندي به قانون در همه جايگاهها تاكيد داشته باشند تا پايبندي به قانون به يك ضرورت تبديل شود. سياسيون هم در صحبتهاي خود بايد اين را يادآوري كنند. اين يك مساله عمومي است و همه بايد در اين جهت گام بردارند تا همه به اجراي قانون مقيد شوند.
فرض كنيم اصلاحطلبان نتوانند صلاحيت خودشان را احراز كنند. آن موقع بايد چه كار كنند؟
اين خيلي پيش فرض بدي است. بياييم فرض را بر اين بگيريم كه همه بر اساس قانون عمل ميكنند. اما طبيعتا بايد اعتراضها در مجاري قانون كه براي اعتراض به عدم احراز صلاحيتها تعريف شده پيش گرفته شود. در عين حال من خودم هم مذاكراتي را با بعضي از دوستان داشتهام و دوستان هم مذاكراتي را با جاهاي مختلف دارند كه در اطلاعاتي كه ممكن است درباره تفكرها و شخصيتها مغرضانه به محلهاي تصميمگيريها برسد تصحيحاتي صورت بگيرد.
شما در بخشي از صحبت خود به اين اشاره كرديد كه مجلس هم راستاي دولت باشد. اصلاحطلبان با دولت چه نسبتي دارند؟
آقاي روحاني شخصيت شناخته شدهاي در نظام بوده و هستند. خوشبختانه ايشان با حمايت همهجانبه اصلاحطلبانی مثل رئيس دولت اصلاحات، آيت ا... هاشميرفسنجاني و ديگر گروههاي اصلاحطلب دولت را تشكيل دادند و كارشان را انجام ميدهند. در ادامه كار هم فكر ميكنم كه مجلس بايد مجلسي باشد كه عقلانيت را دنبال، حمايت و هدايت كند.
آقاي روحاني براي اينكه چنين فضايي درست شود چه كار ميتواند انجام دهد؟
آقاي روحاني ميتواند مانند همه بر اجراي دقيق قانون هم در مسير بررسي صلاحيتها و هم در اجراي انتخابات كه برعهده دولت قرار دارد پافشاري كند.
فكر ميكنيد جامعه از اصلاحطلبي استقبال ميكند؟
من اميدوارم. چون اصلاحطلبان معمولا حرفي را ميزنند كه جامعه ميزند. اصلاحطلبان معتقدند نظام جمهوري اسلامي در جامعه حاكم باشد، عزت بيشتري داشته باشيم، مسائل اقتصادي حل شود، مردم در ابعاد مختلف احساس آسايش جمعي داشته باشند و منافع ملي حفظ شود. مردم همين چيزها را ميخواهند. بنابراين فاصلهاي بين آنچه مردم ميخواهند و آنچه اصلاحطلبان بيان ميكنند وجود ندارد.
ما به زمان ثبت نام كانديداهاي انتخابات نزديك شدهايم و شما به جلساتي اشاره كرديد كه با اصلاحطلبان برگزار کردید. كداميك از مصاديق انتخاباتي مشخص شدهاند؟
واقعا هنوز مشخص نشده است.
سرليستي چطور؟
فكر عمومي به سرليستي آقاي عارف است. به احتمال بسيار زياد ايشان سرليست ميشوند.
برخي تحليلها مبتني بر اين است كه افرادي مثل آقايان ناطق نوري و علي لاريجاني هم ميتوانند هم مسير اصلاحطلبان باشند. درباره قرار گرفتن نام اين افراد در ليست اصلاحطلبان صحبتي شده است؟
هم آقاي ناطق و هم آقاي لاريجاني شخصيتهاي ارزشمند و قابل احترامي هستند ولي تا جايي كه من ميدانم در جلسات چنين مباحثي صورت نگرفته است.
ارمان