پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در روزهایی که ایران، با تصویب و تأیید سند توافق هسته ای(برجام) به میدانی جذاب برای خیل سرمایهگذاران و گردشگران خارجی تبدیل شده است سفر هیأت سرشناس انگلیس با واکنش منفی یک جناح سیاسی همراه شد. ریاست این هیأت را جک استراو نماینده پارلمان انگلیس برعهده داشت. تجمعهای مخالفان این سفر در چند مرکز توریستی مثل شیراز، اصفهان و یزد صورت گرفت. طبق گزارش خبرگزاریها این تجمعها به شکل یکسان و با جمع چند ده نفر و شعارهای مشابه انجام شد. در حالی که تجمعکنندگان صحنههای خشم و اعتراض را مقابل هیأت اروپایی به نمایش میگذاشتند استراو در چند مصاحبه و نیز در دفتر یادداشت اماکن تاریخی ایران هدف سفر خود را ارائه تصویری صلحآمیز از ایران و تلاش برای رفع تبلیغات منفی محافل تندرو غرب علیه ایران اعلام کرد.
فراخوانهای مخالفت با سفر هیأت اروپایی بلافاصله در فضای مجازی بازتاب پیدا کرد و کاربران ایرانی در سطح بیسابقه از ادامه این تحرکات و تأثیرات منفی آن بر مرحله جدید روابط ایران و اروپا ابراز نگرانی کردند. بخش عمدهای از اعتراض در فضای مجازی به سمت رادیو و تلویزیون نشانه رفت. طبق این گزارش، شبکه رادیویی در ادامه برنامههای ضد برجامی خود تلاش کرده بود سفر استراو را نوعی دسیسه و به اصطلاح حلقهای از یک سناریو جهت مداخله در سیاست ایران وانمود کند.
نظر به پیامدها و تبعاتی که این رشته رفتارهای تند بر سیاست خارجی و اعتبار بینالمللی ایران دارد حوادث اخیر را از زوایای مختلف باید مورد ارزیابی قرار داد.
1- در یک جامعه مردم سالار هر گروهی حق دارد مواضع خود را نسبت به سیاست داخلی و خارجی ابراز کند کما اینکه در کشورهای توسعه یافته هر گروهی با طی مراحل قانونی و البته ذیل تابلو حزب و جناح خود تجمع یا تظاهرات برگزار میکند. آنچه در قاموس دموکراسی پذیرفته نمیشود توسل یک گروه یا محفل سیاسی به تاکتیکهای پوپولیستی مثل تحریک احساسات عمومی یا سوءاستفاده از نام و اعتبار مردم یا قشری از اقشار جامعه است. به طور مثال یک گروه سیاسی حق ندارد در تجمع خود نام مردم را مصادره کند و اجتماع چند نفره خود را حرکت خودجوش و ملی معرفی کند. یا برای دستیابی به منویات سیاسی خویش به تعبیر روحانی از جیب مردم یا اصنافی مثل دانشجویان یا انقلابیون و... خرج کند.
خط قرمز دیگر نظامهای دموکراتیک این است که حرکت گروه یا افراد مخالف (اعم از طومار نویسی، تجمع یا تحصن و تظاهرات) نباید منافع ملی را مخدوش کند. به عبارتی تجمعکنندگان مورد هرگونه هزینه و خسارت مالی و معنوی که به اعتبار کشور و جامعه وارد میکنند مسئولیت دارند. بر همین اساس یک گروه یا دسته سیاسی در یک کشور توسعه یافته نمیتواند اموری مثل توریسم یا حضور سرمایهگذاران خارجی که از مسائل کلان حاکمیتی هستند را به چالش بکشاند. زیرا در قضیهای مثل توریسم علاوه بر منافع اقتصادی جامعه، پای اعتبار و اقتدار حاکمیت در میان است و تصمیم گیران کشور به روشنی میدانند که هر توریست و جهانگرد که میهمان کشور میشود علاوه بر ثبت و ضبط زندگی اجتماعی مردم، تصویری از نظم و حاکمیت آن کشور را به افکار عمومی جهان عرضه میکند.
3- تجربه بسیار دلالت بر این دارد که رفتارهای خودسرانه با میهمانان و توریستهای خارجی، از پرخطرترین اتفاقات در صحنه سیاسی است که عوارض و عواقب آن ای بسا تا سالها دامنگیر کشور و نظام سیاسی میشود. آنچه عیان است، در ایران امروز هر گروه و حزبی هوادار یک کشور یا دولت خاص است. کما اینکه که یک گروه در دوره تحریم منافع خویش را گسترش رابطه با کشورهایی مثل روسیه و چین میدید و بر همین اساس بشدت با بازگشت دوباره اروپا به بازار و اقتصاد ایران سر ستیز داشت یا آنکه گروه دیگری با تصورات دوران جنگ سرد میخواست ایران فقط با کشورهای عمدتاً آفریقایی یا امریکای لاتین متحد شود و از این طریق به مقابله با هرگونه تلاش برای بهبود روابط با مغرب زمین میپرداخت.
حال اگر همین گروهها که هنوز در صحنه هستند بخواهند وزارت خارجه یا سازمان گردشگری خارج را با میل و علاقه آنها تنظیم کند آن وقت چه هرج و مرجی در کشور به راه میافتد نتیجه این میشود کسانی مخالف گسترش همکاری با چین یا روسیه یا سوریه یا مصر هستند هم مثل گروهی که امروز علیه استراو شمشیر میکشد موقع دیدار پوتین یا رهبر چین از اصفهان علیه او به خیابان میآیند چه تصویری از حاکمیت ایران در افکار عمومی جهان ایجاد میشود.واقعیت این است که طی سالهای گذشته جامعه ایران از این طریق ضربههای جدی خورده است. خوشبختانه مراجع عالی نظام با آگاهی از تبعات خطرناک این رفتارها، هر گونه حرکت خودسرانه علیه سفارتخانهها یا هیأتهای خارجی را تقبیح کردهاند تا جایی که حتی در ماجرای تلخ کشته شدن زائران منا نماینده رهبر معظم انقلاب با هر گونه تعرض به دیپلماتهای سعودی یا اشغال سفارت مخالفت ورزیدند.
4- اهداف برخی گروهها در مخالفت با سفر توریستها و سرمایهگذاران اروپایی با ماجرای توافق هستهای و برجام گره خورده است. ناظران سیاسی اتفاق نظر دارند که توافق هستهای در نخستین پیامد خویش تصویر ایران را در چشم جهانیان دگرگون کرد و کشوری که تا دیروز زیر فصل هفتم منشور و به عنوان منبع تهدید علیه صلح و امنیت مطرح میشد بعد از این نقشی ماندگار در پایان دادن به یکی از مناقشات بزرگ جهانی ایفا کرده است. آمارها و گزارش مراجع بینالمللی دلالت بر این دارد که ایران در آستانه تبدیل به یکی از کانونهای سرمایهگذاری و قطبهای گردشگری است، آن هم در زمانی که پایگاههای گردشگری خاورمیانه مثل سوریه، مصر و... میدان جنگ شده است. ایران بعد از برجام بر لیست مزیتهای طبیعی و تاریخی خود عنصر مهمی به نام امنیت را افزوده است. براستی در این فضا و فرصت تاریخی خطایی بزرگتر از این میتوان یافت که عدهای آگاهانه یا ناآگاهانه با رفتار خویش بخواهند تصویر ایران امن و در حال توسعه را در نگاه جهان خارج مخدوش سازند. تجربه سالهای اخیر میگوید از کنار این نوع رفتارها نباید به آسانی عبور کرد زیرا همین حرکتهای ایذایی و به ظاهر ساده با اهمال برخی مدیران یا سکوت رسانهها به حوادث و غائلههای تلخ و خسارت باری مثل اشغال سفارت انگلیس میانجامد.
* آفرین چیت ساز اول/ روزنامه ایران
عرض شود که این آقا انگلیسی است نه آمریکایی و سیاسیون ایران زیاد در انگلیس قدم زده اند و میزنند
همونی که به ایشون ویزا داده که بتونه وارد کشور بشه، حتماً فکر بعدش رو هم کرده.
این جماعت فقط به فکر منافع خودشان هستند...