صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۸ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۳۲۳۵۷
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۱۶ - ۰۳ آبان ۱۳۹۴
او که حسابی ناراحت شده و صدایش در حین ادای واژه ها می لرزد ، ادامه می دهد:«شب قبل از بازی که اتفاقی نیفتاد اما همه دیدند ، این آقا که 40 سال است ف مدام از آن ببازی برای خودش خاطره می گوید ، توی جمع ایستاد و خندید و فریاد زد که سال بعد می رود پرسپولیس.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حرف های جنجالی امیر قلعه نویی و ابهامی که او درباره شب قبل از بازی استقلال و پرسپولیس ایجاد کرده ، همان شبی که اتفاقاتش باعث شد تا روز بعدش استقلال 6 گل از پرسپولیس بخورد ، سبب شد تا منصور رشیدی ، گلر استقلال در آن بازی که تا دقیقه 76 مسابقه 4 گل بخورد ، به این حرف ها واکنش نشان دهد. او از امیر قلعه نویی شروع کرد و بعد به پرسپولیسی ها از پروین و خوردبین گرفته تا دیگر بازماندگان آن تیم گلایه کرد.
منصور رشیدی در ابتدا از آن بازی معروف شروع کرد که می گویند او به خاطر اتفاقات شب بازی ، درون دروازه ایستاد. منصورخان با ته لهجه شیرین جنوبی اش گفت:«42 سال از آن بازی گذشته اما ول کنش نیستند. مدام حرف هایی می زنند که مجبور شویم جواب بدهیم. خدا بیامرزد ، حالا که دیگر ناصر هم نیست تا از خودش دفاع کند. من هم سرما خوردم ، سنم هم رفته بالا ، این حرف ها را که می شنوم ، فشارم می رود بالا. من آن روز جای خودم بازی کردم. 76 دقیقه توی دروازه بودم . کل تیم بد بود ف خیلی هم گل خوردیم. من آمدم بیرون و ناصر رفت جایم که ان بنده خدا هم دو گل خورد. روز بدمان بود و باختیم ، تمام شد و رفت پی کارش. مگر اسپانیا در جام جهانی کلی گل نخورد؟ همین برزیل 7 گل از آلمان خورد ، چه اتفاقی افتاد؟ فوتبال است دیگر، پیش می آید. من خودم گلر ملی پوش بودم. رایکوف هر کسی که طول هفته در تمرینات بهتر بود را بازی می داد ، این را دیگر همه می دانستند. باز هم می گویم ، من و ناصر هر دو در تیم ملی بودیم.»
او درباره اینکه چه اتفاقی در اردوی شب قبل از بازی افتاده بود که قلعه نویی به آنها اشاره کرده است هم گفت:« آخر آقای قلعه نویی شما که روز آن بازی بچه بوده ای. آن روز چند سالت بوده؟ 10 سال؟ چه چیزی از آن بازی و اردوی تیم ما یادت می آید که این حرف ها را می زنی؟ اصلا ما آن وقت ها قبل از دربی اردو نمی گذاشتیم. تازه لیگ تخت جمشید که کمی حرفه ای تر شد ، یک شب قبل بازی دور هم جمع می شدیم. سال های 52 و آن وقت ها ، اگر اشتباه نکنم ، نهار روز بازی را می رفتیم رستوران نایب ، نهاری می خوردیم و می رفتیم سر بازی. ما نمی خواهیم حرف بزنیم اما بعضی از اقایان که خودشان می دانند چه کار کردند ف هی می روند این طرف و آن طرف حرف می زنند.»
او که حسابی ناراحت شده و صدایش در حین ادای واژه ها می لرزد ، ادامه می دهد:«شب قبل از بازی که اتفاقی نیفتاد اما همه دیدند ، این آقا که 40 سال است ف مدام از آن ببازی برای خودش خاطره می گوید ، توی جمع ایستاد و خندید و فریاد زد که سال بعد می رود پرسپولیس. این را همه ما شاهدش بودیم و بازی را هم که دیده بودیم. من همیشه سعی می کنم دهانم بسته باشد و چیزی نگویم اما هر 10 بار که آقایان حرف می زنند ، ناچار می شوم ، یکبارش را جواب بدهم. وگرنه نه من نه ناصر و نه هیچ کس دیگر ، شب قبل از بازی اختلافی نداشتیم و رازی برای قبل از بازی نمی ماند . هر چه بود ، در خود زمین بازی بود و بازی بدی که کل تیم انجام داد. حالا چند نفر بدتر بودند و بعد هم که در رختکن آن حرف ها زده شد. متاسفانه سال هاست که یک عده بیکار ، برای مطرح شدن نام شان و بودن روی جلد نشریات از آن بازی سوء استفاده می کنند. سن و سال ما به جایی رسیده که دیگر برایم سخت است بشنوم که این حرف ها را می زنند. خسته شده ام. همین آقای ... هم که هر بار برای مطرح کردن خودش یک چیزی می گوید. هی هیچی نمی گویم ، ولی آقایان حرفی می زنند تا جواب شان را بدهیم. بد است ، زشت است که این حرف ها را می زنند و می خواهند خودشان را مطرح می کنند. والله نمی دانم اصلا چیزی نگویم راحت تر است. آقایان وقتی توی رختکن ، جایی که همه شاهد بودند ، می خندند و می گویند و می روم سال بعد به پرسپولیس، دیگر نباید حرفی باشد. آن بازی را ممکن بود 60 گل بخوریم. تیم بد بازی کرد. بعضی ها دست به کمر راه می رفتند ، نباید گردن هم بیاندازیم. تو را به خدا دست از این کارها بردارید. یک بازی بوده ، باختیم ، تمام شد و رفت . والله خجالت دارد. برزیل 7 تا از آلمان خورد ، تمام شد رفت ولی ما هنوز تو 40 سال پیش خوردیم اما هنوز ول کنش نیستند.»
او البته گلایه ای هم دارد از پرسپولیسی ها و می گوید:« والله خجالت دارد که هنوز بعد از 42 سال برای آن بازی جمع می شوند و سالگرد می گیرند. به فکر امروز تیم تان باشید.همین کارها را می کنید که تیم تان می رود چهاردهم و پانزدهم جدول. به فکر امروزتان باشید ، نه 40 سال قبل.»