صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۳۱۰۰۰
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۰۹ - ۲۶ مهر ۱۳۹۴
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اگرچه مداحی در ایران سابقه ای بسیار طولانی دارد و رسانه ای کارآمد برای مسلمانان است، اما تغییرات فرمی و محتوایی در مداحی‌های چند سال اخیر، اعتراض بسیاری از بزرگان و عالمان دین را سبب شده است. بسیاری از کارشناسان منتقد و معتقدند که در مداحی های امروز سبک‌هایی روی کار می‌آید که ارتباطی به امام حسین(ع) و نهضت ایشان ندارد؛ حتی شعرها عمق ندارند و بعضی از آنها بسیار سخیف هستند، برخی از مداحی ها با ساز و نواهایی عجین شده اند که کمتر بویی از حال و هوای عزاداری های سنتی سال های گذشته را دارد. فرهنگ دینی و شیعی جامعه ایران می طلبد که موضوع مداحی به خصوص در ایام محرم و صفر مورد بررسی و آسیب شناسی قرار گیرد. در همین رابطه شفقنا میزگردی را با حضور حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی مهریزی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه دین و یدالله بهتاش ازپیر غلامان اهل بیت، مداح سنتی و قدیمی تهران برگزار کرد.

 مشروح این میزگرد به شرح زیر می باشد:

سوال: مداحی و روضه خوانی از قدیم در فرهنگ ایرانی جریان داشته است. مداحی به عنوان ابزاری برای زنده نگه داشتن قیام امام حسین(ع) مرسوم بوده و مهم ترین اصلی که مداحی را تا به امروز پابرجا کرده، شور و اشتیاق مردم در قشرهای مختلف برای گرامی داشت قیام عاشوراست. اگر ممکن است به عنوان مقدمه توضحیی مختصر در خصوص پیشینه مداحی در ایران و انواع ارتباطاتی که با مردم برقرار می کرده است بفرمایید و اینکه چه شد مداحی به مرور زمان تغییر پیدا کرد و به وضعیت کنونی رسید؟

بهتاش: با توجه و دقت در روایات درمی یابیم که مداحی اهل بیت(ع) حتی قبل از اینکه امام حسین(ع) به دنیا بیاید، وجود داشته است. روایات متعددی داریم که وقتی حضرت آدم آفریده شدند، پنج شبه دیدند و گفتند "خداوندا مگر قبل از من هم کسی را خلق کردی؟! خطاب رسید، خیر! اینان از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند تو را هم خلق نمی کردیم.” در همین لحظه خطاب رسید که هر زمان گرفتار شدی به اینان توسل کن. در روایات داریم که وقتی حضرت آدم توبه کرد، خدا را به این پنج نام مقدس قسم داد و وقتی به نام امام حسین(ع) رسید، محزون شد، حضرت آدم سوال کرد که چرا این نام حزن آور بود، خطاب رسید که او را شهید می کنند و واقعه کربلا برای حضرت آدم توضیح داده شد و حضرت گریستند. حتی در زمان سایر پیامبران همچون حضرت نوح و ابراهیم داریم که به مناسبت هایی شهادت امام حسین(ع) یادآوری می شد. وقتی امام حسین(ع) متولد شد، حضرت محمد(ص) خبر شهادت او را دادند، برای او از مصائبش فرمودند. مداحی، بعد از واقعه کربلا نیز ادامه پیدا کرد، شاید اولین روضه خوان و مداح امام حسین(ع) حضرت زینب(س) در گودی قتلگاه بود و همچنین در مسیر کوفه و شام و مجلس یزید بود. پس از آن امام سجاد(ع) به مناسبت های مختلف مداحی می کردند. حتی من مطلبی را در کتاب "البکاء الحسین(ع)” خواندم که امام سجاد به هر مناسبتی مصایب پدر بزرگوارشان را یادآوری می کردند؛ مثلا جوانی را می دیدند، گریه می کردند تا کسی بپرسد که چرا گریه می کنید و پس از آن مصایب علی اکبر را بیان می کردند. امام صادق و سایر امامان نیز همواره از کسانی که روضه امام حسین(ع) را می خواندند تجلیل می کردند. بنابراین مداحی سابقه بسیار طولانی دارد. اکنون مراجع و علما و بزرگان ما به سلسله مداحی بها می دهند چرا که اثرگذار هستند، حتی دشمنان هم به میزان اثرگذاری مداحی آگاه هستند به همین دلیل آفت هایی را به جان مداحی می اندازند.

سوال: در حال حاضر شاهدیم که در مجالس وعظ و خطابه بیشتر این مداحان هستند که نبض مجلس را در دست می گیرند اما در گذشته روحانیون بیشتر در کانون توجه مردم در این گونه مجالس بودند و با ذکر و یاد مصیبت ها و همچنین گوشه هایی از وقایع مربوط به وقایع تاریخی مذهبی برای مردم فرهنگ سازی می کردند اما در مجالس کنونی بیشتر این مداحان هستند که در کانون توجهات قرار گرفته اند. در مواقع محرم و صفر بیشتر اسامی مداحان بر در و دیوار شهر پر می شود. شما با این موضوع که مداحان به مرور جایگزین علما در مجالس وعظ و خطابه شده اند تا چه اندازه موافقید؟

مهریزی: نکته ای را باید به عنوان یک قاعده در نظر بگیریم و آن اینکه شعر و مدح با استفاده از احساس برای بیان مطالب، مفاهیم، ترویج فرهنگ و تربیت اجتماعی یک ابزار است و قدمت بسیاری دارد و فقط مختص ما مسلمانان نیست بلکه در همه فرهنگ ها وجود دارد. شاید در تاریخ به صورت مستند آنچه امروز در مداحی، سینه زنی و روضه خوانی داریم را نداشته باشیم. ما گاهی برای یک تمثیل می خواهیم ریشه تاریخی درست کنیم و نیازی هم به این امر نیست چرا که شعر برای بیان و انتقال مفاهیم دینی، تربیت و استفاده از احساس یک امری ضروری و غیرقابل انکار است. بخشی از وجود انسان در همه عرصه ها احساسات اوست و نیاز به تغذیه دارد، همانطور که عقل او نیاز به تغذیه مناسب خودش دارد لذا شعر و مدح به عنوان یک ابزار، امری غیرقابل انکار هستند و در سابقه دینی ما به خصوص راجع به حادثه عاشورا و سایر ائمه مورد توجه، تشویق و تمجید بوده است. بزرگان و عالمان شیعه مثل سیدرضی، سیدمرتضی، فیض کاشانی و نراقی دیوان شعر دارند، مشخص می شود که به شعر به عنوان یک ابزار برای تربیت و انتقال مفاهیم دینی و تربیتی نگاه می کنند. اینکه ما شعر را با آواز یا به صورت دکلمه بخوانیم، مدل های اجرای آن است ولی به طور کلی شعر یک ابزار انسانی برای تاثیرگذاری است.

نکته دوم اینکه در حادثه و عزاداری عاشورا آنچه که به نظر من باید همیشه برای منبری، مداح و سینه زن محور و کانون باشد، عناصر اولیه دین است، هر جا این عناصر نقطه کانونی نباشد، آفت است. به عنوان مثال بسیاری از منبرها به دلیل استفاده از حرف های سست و غیر مستند سرشار از آفت هستند؛ یعنی همانقدر که روضه خوانی و مداحی می تواند آفت داشته باشد، منبر هم می تواند آفت داشته باشد. نکته مهم و قابل توجه این است که ما برای حادثه عاشورا و قیام امام حسین(ع) باید اهدافی کلان ببینیم و آن، اهداف کلان دین است. قرآن وقتی پیامبران را معرفی می کند، هدفشان را "لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ” یا به عبارتی دیگر تحقق عدالت بیان می کند، پیامبر هدف بعثت خود را "إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ”، معرفی می کند، امام زمان برای "یملأ الارض قسط او عدلاً” ظهور می کنند، امام حسین(ع) نیز در صحرای کربلا می فرمایند خواهان برپایی عدل و داد هستند. بنابراین تحقق عدالت نقطه کانونی است، حال اگر مدح بگوییم، شعر بخوانیم، سینه زنی کنیم و منبر برویم و وعظ بگوییم و یا فیلم بسازیم، اما نقطه کانونی و هدف اصلی آنها اهداف کلان دین نباشد، آفت است و به آن اشکال وارد است.

به نظرم باید نقطه عزیمتمان در بحث عاشورا و در بحث امام حسین(ع)، اهداف کلان دینی باشد که عاشورا به خاطر آن اتفاق افتاده، امام حسین(ع) در کلمات مختلف هدف از حرکت خود را بیان کردند و رفتارشان هم از اهداف کلان دین خارج نشده است، ایشان می فرمایند "من حرکت کردم تا بندگان مظلوم به امنیت برسند” یا در زیارت اربعین آمده است حرکت امام حسین(ع) به این دلیل بود که انسان ها از جهالت خارج شوند و به عقلانیت برسند. نکته مهم اینکه امام حسین(ع) و اصحابشان در تمام مسیر از مرز اخلاق تعدی نکردند. امروز این مسایل باید در میان مردم محقق شود، خروجی آنچه مداحی یا منبری ترویج می کند نباید چیزی به جز این اصل مهم یعنی پیام و ترویج عدالت، اخلاق و معارف دینی باشد.

اگر ما مجالس فراوان روضه خوانی، سینه زنی و منبر داریم و اخلاق در جامعه ترویج نمی شود، به تعبیر دیگر اگر روضه خوان، منبری و سینه زن همان تخلف کننده و خلف وعده کننده قبلی باشند، مشخص می شود که در اقداماتمان مشکلی وجود دارد. شعر، منبر و فیلم ابزاری است برای تحقق اهداف کلان دین، به میزانی که در شعاع آن اهداف باشد، مطلوب است و در غیر این صورت مشخص می شود که ابزار هدف اصلی قرار نگرفته است. وقتی مدح و منبر ابزار هدف اصلی نشد، ابزار هدف دیگر از جمله قدرت و سیاست یا پول و ثروت و یا شهرت قرار می گیرد.

نکته سوم اینکه در قضایای دینی و همچنین ترویج فرهنگ عدالت و اخلاق، آنچه گاهی مورد غفلت قرار می گیرد، در نظر گرفتن سطوح و لایه های انسانی است، یک جامعه از نظر سنی و سطح تحصیلات، افراد مختلفی دارد، در واقع در جامعه لایه ها متفاوت هستند، همه هیات ها، شعرا و منبری ها باید این لایه ها را در نظر بگیرند، به نظرم کسانی که در فکر برنامه های مذهبی و هیاتی هستند، گاهی این مهم را از یاد می برند و در حقیقت لایه بندی در مجالس ما رعایت نمی شود

در صورتی که با رعایت این اصل مهم می توانیم تنوعی ایجاد کنیم؛ البته همه اینها باید در راستای هدف کلان قرار گیرد.

بهتاش: زمانی که امام حسین(ع) قصد داشتند از مدینه خارج شوند، وصیتنامه ای نزد برادر خود محمد حنفیه گذاشتند که در آن وصیتنامه هدف خود را از رفتن به کربلا تعیین کردند؛ اگر مجالس اهل بیت با مداحی و وعظ هدف امام حسین(ع) را پیدا کند، چنین مجلسی مورد رضایت اهل بیت است، اما اگر هدف غیر از این باشد، تحریک احساسات و یک نوع تخلیه شدن است. در وصیتنامه امام حسین(ع) آمده، ” انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لامفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی، ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر؛ من برای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح دین جدم قیام کردم” لذا در مجالس عزاداری امام حسین(ع) نیز باید امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح وجود داشته باشد و هدف اصلی قرار گیرد. مداح و واعظ در برابر هم نیستند بلکه دو بال هستند؛ در گذشته بین مداح و واعظ جدایی افتاده بود ولی اکنون در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند، منتها واعظ هم باید محتوای خوبی داشته باشد و جاذبه ایجاد کند و شرایط زمانی و مکانی مستمر را در نظر بگیرد و مداح نیز تکمیل کننده آن باشند.

سوال: برخی مداحی را به عنوان صرف به غلیان انداختن احساسات و شور مذهبی در مردم می دانند و گاهی برخی مداحان از خرافه هم برای تحریک احساسات مردم استفاده می کنند. برخی نیز معتقدند که مداحی نباید صرفا اختصاص به احساسات یابد و می تواند در انتقال مفاهیم صحیح از اهل بیت همراه با شور و هیجان به مخاطبان منتقل شود. به نظر شما اصل مداحی کدام یک از دو صورت فوق است؟ چرا برخی مداحان ما به خودشان اجازه می دهند از هرگونه سخنی که سنخیتی ندارند و برخی از آنها مستند هم نیست استفاده کنند.

بهتاش: چه شعر و چه نثر همانطور که شور می دهد باید شعور هم بدهد، با شعر هم می شود به مردم شعور داد. در مداحی های قدیم، ابتدا شعری اخلاقی و معرفتی می خواندند و کسانی که از لحاظ علمی بالا بودند آیه ای از قرآن یا حدیث مستندی یا نکته ای تاریخی نیز بیان می کردند که بسیار دلچسب و اثرگذار بود. در حقیقت با شعر احساسات را تحریک می کردند و با حدیث بذر می پاشیدند.

سوال: پس چرا ما در بین مداحان چنین چیزی را نمی بینیم؟ در این زمینه نباید نظارتی صورت گیرد؟

بهتاش: مداحان چند گروه هستند، کانون مداحان زیر نظر سازمان تبلیغات، بسیج مداحان زیر نظر سپاه، خانه مداحان زیر نظر شهرداری و بنیاد دعبل هستند، اینها اخیرا یک شورای عالی تشکیل دادند، در این شورا برنامه ریزی و مقداری کارها را تقسیم بندی می کنند. اگر مداحی در مداحی خود کارهای انحرافی انجام می دهد به خانه مداحان که متشکل از پیرغلامان هستند، معرفی می شوند و مورد نصیحت قرار می گیرند. اینکه بعضی از مداحان مطالب نادرستی را مطرح می کنند، بیشتر از کم سوادی آنهاست.

بعضی از مداحان به طور موقت در کشور مورد توجه قرار می گیرند، ولی بعد از مدتی انگار چنین فردی وجود نداشته است، از طرف دیگر کسانی هستند که ۷۰ سال از عمرشان گذشته و دیگر سبک و صدای خوبی هم ندارند، ولی هنوز در جامعه محترم و اثرگذار هستند. پیش از ماه رمضان حدود ۷۵ نفر از شور خوانان را به مشهد دعوت کردند، من در آن جلسه هشت آیتم تأثیرگذار در ماندگاری یک مداح را برشمردم، یکی "خلوص” است، همه چیز از بین می رود و فقط خدا می ماند، هر چه به خدا وابسته باشد، می ماند، هر چه از خدا جدا شود نمی ماند، مجلس من و سبک من از بین می رود ولی اگر برای خدا باشد می ماند. دیگری "صداقت” است، راست بگویید با دروغ انسان ماندنی نمی شود؛ مطالب و مدرک صحیح ارایه دهید. دیگری "مطالعه” است.

مداح مقام بسیار بالایی دارد و این مقام مسوولیت آور است. مداحی احکام دارد و لازم است احکام آن را یاد بگیریم، سینه زدن ثواب دارد، اما حد و حدود آن چیست؟! دست زدن به حدی از نظر مراجع مشکلی ندارد اما به بهانه شادی اهل بیت نباید هر کاری کنیم، اگر احکام مداحی را یاد گرفتیم و مداح شدیم، آن وقت می توانیم اثرگذار باشیم. مداحان سابق، یک شعر اخلاقی و یک مطلب خوب می گفتند و سپس توسل پیدا می کردند و ذکر می گفتند، اشکالی ندارد که یک مداح مایه علمی داشته باشد، حرف صحیح بزند، شعر خوب بخواند و اثرگذار باشد، اما بر این عقیده هستم که روحانی هم باید در مجالس حضور داشته باشد چرا که وجود یک روحانی در مجلس بسیار اثرگذار است.

سوال: شما از پیرغلامان هستید، نوع خواندن و قرائت های شما بیشتر با روح قیام و حادثه عاشورا انس و الفت دارد، اما نوع مداحی که امروز جوان یا نوجوان ما انجام می دهد کاملا متفاوت است. نکته دیگر اینکه بیشتر این مداحان به طور غیر رسمی کلاس می گذرانند و در مجالس زمانی که روحانی سخنرانی می کند کسی حضور ندارد و زمانی که مداح شروع به مداحی می کند افراد بیشتری در مجلس حضور می یابند و شاید آنطور که باید با روح و هدف قیام امام حسین(ع) و سیره ائمه آشنا نشوند. این مساله چه آسیب هایی به همراه دارد؟

بهتاش: من به عنوان پیرغلامی که نیم قرن است در کشورهای مختلف اروپایی و عربی روضه می خوانم بر این عقیده هستم که مداحان جوان جدید، جوانان خوبی هستند، اگر خوب نبودند، مداح نمی شدند، منتها استاد ندیدند و از طریق نوارها اصول را یاد گرفتند لذا یک دفعه شهرت پیدا می کنند، شهرت هم در جوانی آفت برای آنها می شود. پیرغلامان با تجربه باید هیات هایی که الان در جامعه هستند را شناخته و برای آموزش صحیح به آنها برنامه ریزی کنند تا آنها در مسیر اصلی قرار گیرند.

مداحان جوان امروز فقط به این نکته توجه می کنند که اگر سبک فلان آهنگ بخوانند مخاطب جذب آنها می شود ولی به این مساله توجه نمی کنند که نیت فقط جذب کردن نیست، بلکه مهم خروجی آن است. مداحان باید مردم را به اسم امام حسین(ع) جمع کنند و بر معرفت آنها بیافزایند.

مساله دیگر اینکه علما و پیرغلامان باید در مجالس عزاداری حضور داشته باشند چرا که در صورت حضور آنها مداح و حتی شخصی که روی منبر سخن می گوید مراقب است که نکات صحیح، جذاب و مستند را بیان کند و مداح و واعظ نیز به هم احترام می گذارند. به نظرم باید مداحان و واعظان را به یکدیگر نزدیک کرد البته باید تاکید کرد که این دو گروه امروز نسبت به گذشته بسیار به هم نزدیک ترند. من به آینده امیدوارم.

سوال: فکر می کنید مهم ترین آسیب هایی که مداحی در ایران امروز با آن مواجه است چیست؟ شاهدیم که برخی مواقع از گوشه کنار بعضا صحبت هایی در مورد مداحان به نام طرح می شود که بازتاب های منفی هم در میان برخی مردم دارد. به عنوان مثال هفت تیر کشی فلان مداح یا استفاده از الفاظ ناصحیح و بعضا نامناسب از سوی یک مداح دیگر. یا حتی ورود به مجامع سیاسی و اظهار نظرها و جهت گیری های سیاسی و گروهی. فکر می کنید با این اوصاف آیا مداحان مجاز به ورود به عرصه های دیگری غیر از مداحی هستند؟ به تعبیری آیا مداحان مجازند با استفاده از تریبون هایی که در اختیار می گیرند به جهت گیری های سیاسی و اظهار نظرهایی غیر از حوزه خود بپردازند؟

مهریزی: متولیان امر دین اگر نوع دینداری یا بیان دین را دینداری عقلانی معرفی کنند و با توجه به این اصل مهم، خرد، فهم و قدرت انتقال انسان ها را بالا بیاورند، خود به خود در لایه های بعدی هم تاثیر خود را خواهد گذاشت، اما اگر مدل دینداری که متولیان دین دنبال می کنند این باشد که احساسات یا باورهای مردم در یک سطحی باقی بماند، انسان ها پرسشگر و نقاد نمی شوند. در مورد واعظ، منبری و حتی استاد دانشگاه هم همینطور، اگر نگاه دینداری عقلانی نباشد، حاصل مطلوبی در رشد عقلانی و قدرت پرسشگری انسان ها نخواهد داشت و سطح دغدغه های مردم بالا نخواهد رفت.

به نظر من باید نگاه های کلان در دینداری و استفاده از دین، مقداری دستکاری شود، ما در نگاهمان انسان محور نیستیم، اینکه انسان ها هر چه عقلشان رشد کند، کامل تر و دیندارتر هستند، مورد قبول برخی از عالمان دین ما نیست، ما روایت اول کتاب کافی را مبنا قرار نمی دهیم که خدا وقتی آدم را خلق کرد سه چیز را کنارش گذاشت و گفت یکی از آنها را انتخاب کن "عقل، دین و حیا”. اگر امروز خداوند به مداحان و واعظان می گفت یکی از این سه را انتخاب کن قطعا "دین” را انتخاب می کردند ولی آن زمان آدم "عقل” را انتخاب کرد. امروز عقلانیت مبنای دینداری نیست و از طرف دیگر پشتوانه قدرت به این امر افزوده شده و مشکلات بسیاری را به وجود آورده است.

خداوند در آیات آخر سوره فرقان وقتی "عبادالرحمان” را معرفی می کند می گوید عبادالرحمان کسانی هستند که وقتی آیات ما برای آنها خوانده می شود چشم و گوش بسته کرنش نمی کنند، در برخی از مجالس عزاداری انسان هایی تربیت می کنیم که در همه حال تابع و تسلیم شوند؛ این نوع رویکرد ایراد دارد، خداوند می خواهد که آدم ها را سوال کننده بار بیاورید، نسبت به سخن خدا فکر کنند و بیاندیشند.

در سوره نمل خداوند می فرماید ما ذکر را نازل کردیم و توضیح می دهد تا مردم فکر کنند، نمی گوید مردم تبعیت کنند و تسلیم شوند، اما حتی مجالس خوب ما دارای رویکرد "تسلیم بار آوردن انسان” هستند.

به طور کلی به نظر من دو گیر اصلی داریم یکی در نوع نگاه دینداری و دوم در پشتوانه این نوع دینداری که اگر به نهادهای خاصی وصل شود ناخودآگاه اتفاقاتی در آن رخ می دهد و به عنوان مثال امر به معروف و نهی از منکر به گونه ای دیگر معنی می شود؛ امام حسین(ع) فرمودند که من به خاطر امر به معروف و نهی از منکر حرکت کردم، امام(ع) در مقابل حکومت و قدرت امر به معروف کرد، اما ما می خواهیم در مقابل زیر دستان امر به معروف کنیم که معنا و مفهوم این اصل مهم به طور کلی وارونه می شود.

نکته دیگر اینکه ما در قضایای عاشورا با دو حوزه متفاوت سر و کار داریم که یکی تاریخ و دیگری آموزه های دین است. تاریخ واقعیت ها و استانداردهای خاص خود را دارد، اینکه مطلبی در کتاب نوشته شده نشانه سندیت آن مطلب نیست. در آموزه های دینی، قرآن محور نیست بلکه احادیث و روایاتی که در کتب نوشته شده اند، محور هستند. واعظ و مداح باید این دو عرصه یعنی تاریخ و آموزه های دین را با استانداردهای خودش مطرح کنند، در این صورت آگاهی دینی افراد بالا می رود و در مسیر هدف اصلی دین که ساختن انسان عقلانی و پرسشگر است، قرار می گیرند.

سوال: به مدل دینداری اشاره کردید، مشخصات آن چیست و دارد به چه سمتی پیش می رود. همچنین با توجه به اینکه یکی از ابزارهای دینداری مجالس روضه خوانی است، می توان گفت که مداحی یک نوع دستگاه در هم تنیده است و مستقل از سیستم دینی در جامعه نیست بلکه به نوعی به آن ثبات می دهد؟

مهریزی: ما نسبت به امامانمان پنج اعتقاد داریم، یکی اینکه آنان دارای فضایل و مراتب قدسی هستند، دوم اینکه دارای کرامت هستند، سوم اینکه از آنها آموزه های بلندی سر زده، چهارم اینکه در زندگی خود متخلق به اخلاق انسانی و الهی هستند و پنجم اینکه رفتارشان چه در حوزه فردی و چه جامعه و حکومت رفتار انسانی و الهی بوده است. ما در دینداری خود به این پنج اعتقاد، دو نگاه داریم، یک نگاه این است که در معرفی پیغمبر و امام به فضایل، مراتب آسمانی، معجزات و کرامات توجه بسیار شود و آموزه ها، اخلاق و رفتار صحیح آنها در حاشیه قرار می گیرند. نگاه دیگر اینکه آموزه ها و اخلاق و رفتار صحیح برجسته می شود و سایر مشخصات در حاشیه قرار گیرند. معجزه و فضایل و مراتب خاص آسمانی حق ائمه است و داشتند، اما با این نگاه نمی توان ائمه را به دنیا معرفی می کرد، آنچه می تواند دینداری را پایدار و ماندگار کند، محور قرار دادن آموزه ها، خلقیات و رفتارهای ائمه است. برای سازمان ملل و فرد مسیحی نهج البلاغه قابل فهم است، این جمله نهج البلاغه که "جامعه ای که در آن حق ضعیف از قوی به آسانی گرفته نمی شود، جامعه ارزشی نیست”؛ برای جهان قابل درک و فهم است. اگر هنوز حرف دو هزار سال قبل از میلاد ارسطو زنده است، به این دلیل است که مردم اصل مهمی را در این سخن می بینند. ائمه ما می فرمودند که اگر مردم زیبایی های سخن ما را بفهمند دنبال ما می آیند لذا لازم نیست با معرفی و بیان معجزات برای آنها مرید جمع کنیم. ما نمی آییم ذائقه ها را ارتقا دهیم بلکه به ذائقه های متفاوت و ناصحیح فضا می دهیم.

باید توجه داشته باشیم که هدف پیامبر و ائمه و امام زمان(عج) همیشه و لحظه به لحظه برپایی عدالت بوده و خواهد بود. زمانی در جامعه عدالت برقرار می شود که همه انسان ها خواهان عدالت، نقاد ظلم و مسوولیت پذیر و پرسشگر باشند، انسانی که غیر مسوول است نسبت به ظلم، تبعیض، جهل، فقر و درد و رنج انسان ها بی تفاوت است و به همان میزان سطح دینداری آنان پایین می آید. ما افراد هم مسوول و هم پرسشگر درست نمی کنیم و تنها گاهی به دنبال ساختن انسان های مسوول هستیم. لذا به نظر من در نوع سیستم و نگاه دینداری ما در مداحی، وعظ و کلاس درس اشکال وجود دارد. متولیان امر دینی و دینداری باید نوع نگاهشان را مقداری تغییر دهند و نگاهشان در معرفی دین، اخلاق و رفتار ائمه باشد نه معجزات آنان. اگر ارتقای عقلانیت و فهم و شعور انسان را مبنا و ملاک قرار دهیم، ذائقه مردم به خصوص جوانان تغییر می کند و در مراسم عزاداری بیشتر متقاضی شنیدن سخنان متولیان دین می شوند.

 

بهتاش: ما مداحی می کنیم که مردم نسبت به اهل بیت معرفت پیدا کنند معرفتشان که زیاد شد محبتشان هم زیاد می شود. اگر این امر هدف اصلی باشد، بسیاری از مشکلات برطرف می شود.

 

مهریزی: معرفت به ائمه به معنی معرفت به آموزه هایشان است. آنچه می تواند ائمه را جهانی و ماندگار کند، پخش آموزه ها، خلقیات و رفتار آنهاست. امیرالمومنین برای دوست و دشمن، زیر دست و بالا دست خود رفتار و الگوست و دنیا دنبال چنین الگویی می گردد. وقتی شخصی به امیرالمومنین اعتراض می کرد، حضرت در برابر او جبهه نمی گرفت بلکه همواره تاکید می کرد که صحبت کنید. اینگونه از مسایل می تواند مکتب اهل بیت را جاودانه و جهانی کند و در حقیقت مخاطب را در طول زمان توسعه ببخشد.

سوال: مجالس عزاداری در مقایسه با چند سال قبل وضعیت بهتری پیدا کردند، اما شاهدیم که این حرکت های اصلاحی کُند پیش می روند در صورتی که می توان با برنامه ریزی به سرعت به آنها سامان داد. در بعضی از مداحی ها از سبک هایی استفاده می شود که خیلی مناسب نیست و حتی تعجب برانگیز است. مسوولان اصلاح ساختن این مساله چه کسانی هستند و آیا این امکان وجود دارد که در این زمینه فکری اندیشیده شود؟

بهتاش: ما هم به برخی از دستگاه ها معترض بودیم و اعتراض خود را بیان کردیم. حتی غیر مستقیم به کسانی که در بیت رهبری هستند، گفتیم بعضی از افرادی که به اینجا می آیند و در حضور رهبری روضه خوانی می کنند، از سبکی استفاده می کنند که در مجالس خود اینگونه نیستند؛ در حضور رهبری سنگین و وزین می خواند و حتی لباس پوشیدنش متفاوت است ولی وقتی در مجلس خودش می آید، لباسش آستین کوتاه و یقه باز می شود. هر دو برنامه این مداح از تلویزیون پخش می شود و جوان ما متوجه این تفاوت ها می شود و الگوبرداری می کند. باید توجه داشته باشیم که یک حرکت نا به جا در اجتماع بر روی مردم اثر منفی می گذارد لذا نباید افراد را حساب نشده بزرگ و معروف کنیم.

سوال: شما ورود رسمی مداحان به دنیای سیاست را تایید می کنید؟ و از نظر شما مداحان مجاز هستند هر رفتار، عمل و انتخابی را برای عرصه فعالیت خودشان داشته باشند؟

بهتاش: اهل علم و مداح هر یک موقعیت خاصی دارند و هرکدام باید جایگاه خود را بشناسند و از جایگاه خود بالاتر نروند، اگر انسان جایگاه خود را نشناسد به خود و جامعه اش ضربه می زند. گاهی مداحان حتی به مراجع هم ایراد می گیرند! گاهی به برخی نسبت هایی می دهند که حد شرعی دارد. اینکه مداحان از طریق تریبون های مداحی موضع گیری های سیاسی کنند را قبول ندارم. البته این هم درست نیست که در هیچ موردی عکس العملی نشان ندهیم، مداحان می توانند نسبت به مسایل کلی که به نفع دین، جامعه و مملکت است عکس العمل نشان دهند. اما اینکه مداح از گروه و جناحی صحبت کند یا فرد خاصی را خطاب قرار دهد درست نیست.

مهریزی: مرحوم امام خمینی(ره) تعبیری داشتند که "سیاست ما عین دیانت ماست” امروز این سخن برای عده ای بهانه شده تا در عرصه های مختلفی وارد شوند، واقعیت این است که نگاه "سیاست ما عین دیانت ماست” برای این بود که بگوید دین فقط عبادات و مناسک نیست بلکه انسان موجودی اجتماعی است و نسبت به جامعه مسوولیت دارد، اما ما اکنون اینگونه از آن استفاده نمی کنیم. علاوه بر مداحان، گاهی حتی در نماز جمعه ها هم بعضی از علما گرفتار این مساله می شوند و از حد خود عبور می کنند و سیاست ما عین دیانت ما را در حمایت از گروه، جناح و فرد معرفی می کنند در صورتی که این گروه ها باید مطالبی را بیان کنند که به اخلاق و حقوق مردم جامعه منتهی شود و در مسیر عقلانیت و تربیت انسان قرار گیرد. توهین و اهانت کردن به دیگران در مجالس دینداری حد شرعی دارد و به هیچ وجه منطقی و قابل قبول نیست که ما از مجالس و ظرفیتی که جامعه برای ما به وجود آورده، سوء استفاده کنیم؛ اما امروز از چنین رویکردی حمایت می شود که اگر حمایت نمی شد و با فرد خاطی برخورد می شد شاهد تکرار آن نبودیم. باید تأکید کرد که اصل مجالس حوزه دینداری تربیت انسان است نه حوزه بی اخلاقی، امور مصداقی و فردی و توجه به شخص یا گروه خاص. متولیان و صحنه گردانان باید بسیار به این مساله بپردازند.

سوال: آسیبی که به بخشی از حوزه های ما به خصوص مداحی سرایت کرده، این است که به مداحی به عنوان یک شغل نگاه می شود. نگاه به مداحی به عنوان یک شغل و تجارت صحیح و مطلوب است؟

بهتاش: هیچکدام از مراجع و بزرگان ما نمی گویند که اگر به مداح پولی داده شود، حرام است، در عین حال عقیده من این است که کار مداحی کاری مدنی است اگر کاسب کارانه شد اثرگذاری خود را از دست می دهد، امروز عده ای مبلغ تعیین می کنند، مرحوم محدث نوری در کتاب "لولو مرجان” در این زمینه می گوید که چنین فردی دیگر ذاکر و مداح امام حسین(ع) نیست، کاسب امام حسین(ع) است و در روز قیامت به عنوان کاسب به او نگاه می کنند. اگر تعیین مبلغ توسط مداحان از نظر مراجع تقلید حرام نباشد، عرفا کار درستی نیست. مداح باید خلوص در عمل داشته باشد؛ عده ای می خواهند با اهل بیت محشور شوند و برخی می خواهند به خاطر اهل بیت مشهور شوند، باید کاری کنیم که با اهل بیت محشور شویم نه اینکه به نام اهل بیت مشهور شویم و درآمدمان بالا برود.

مهریزی: گرفتن پول توسط مداح یا منبری ارتزاق با دین نیست، ولی اینکه نگاه این افراد تجارت باشد قطعا در روایات ما مذمت شده است.


منبع: شفقنا