پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مِنا، محلی در پنج کیلومتری شرق شهر مکه مکرمه در عربستان سعودی است که بیشترین اعمال حج در آن جا انجام میشود.
"رمی جمرات" در منا از مهمترین ارکان اعمال ایام تشریق است و حجاج باید در این محل با رمی جمره و انداختن سنگ بر شیطان ظاهر، شیطان درون را نیز سرکوب کنند تا از شیطان پیروی نکند، از دیگر وظایف حاجی در منا ذبح قربانی است، در همان مکانی که ابراهیم خلیلالله اسماعیل خویش را به قربانگاه برد تا به فرمان ایزدی امتحان سختی را پس دهد.
اما اینبار منا قربانگاه قربانیان حجاج نبود، بلکه این حجاج بودند که خود قربانی شدند.
روز پنجشنبه (2مهرماه) بود که خبری روی خروجی رسانهها قرار گرفت و حکایت از حادثه تلخی داشت، حادثهای که هر لحظه بر تعداد آمار قربانیان آن افزوده میشود، حال پنج روز از وقوع این حادثه غمبار میگذرد.
"حسین شیرازی" جانبازی است که امسال به همراه کاروان حجاج جانباز برای انجام مناسک حج راهی مکه مکرمه میشود، وی یکی از کسانی است که در رمی جمرات گرفتار حادثه منا میشود و با کمک حجاج الجزائری نجات مییابد و بعد برای کمک به سایرین مجددا به محل حادثه باز میگردد.
شیرازی حادثه را اینگونه نقل میکند؛
حسین شیرازی هستم، از کاروان جانبازان تهران برای انجام مناسک حج راهی سفر مکه شدم.
روز حادثه حدود 10، 15 کاروان ایرانی درکنار هم در رمی جمرات در حال حرکت بودیم، میان ما هم حجاج اتیوپی و نیجریهای حضور داشتند.
من تکه یخی در دست داشتم و برای خنک شدن حجاج آنان را به هم کاروانیانم و حجاج دیگر میدادم تا آنها هم خود را با آن خنک کنند.
درست قبل از اینکه این اتفاق بیفتد آخرین قطعه یخی که داشتم را به روحانی کاروانمان دادم و به اوگفتم که آخرش هم به شما رسید، یخ را در کف دستش گذاشتم و همین...
جمعیت حجاج بسیار بود و در مسیر حرکت آرامی داشتیم، همان 5 سانتی هم که میتوانستیم حرکت کنیم و به جلو برویم متوقف شد، درهای اطرافمان بسته بود و نمیتوانستیم خود را نجات دهیم.
اوج قضیه روبروی درهای مقر حجاج الجزایری بود، خودم جلوی این در بودم و چندین بار به عربی گفتم "افتح باب" "افتح باب".
من در کنار در ورودی چادرهای حجاج الجزائری میان حجاج گرفتار بودم، به در چسبیده بودم و با خودم فکر کردم که اگر این در باز شود قطعا با هجوم جمعیت مرگ من حتمی خواهد بود در لحظهای مشاهده کردم که 2، 3 نفر از سیاهپوستان که قد بلندی داشتند پاهایشان را روی زانوانم گذاشتند و از روی کتف من به بالا رفتند، ارتفاع زیاد بود حدود یک تا یک و نیم متر باید پای خود را بالا میبردند، دو بار شهادتین را گفتم و لحظه آخر امام زمان (عج) را قسم دادم.
با مرگ 5 ثانیه فاصله داشتم در لحظه آخر که اشهدم را گفتم از امام زمان(عج) طلب کمک کردم، از دری که جلویم بود بالا رفتم، کاری که اگردر حالت عادی بخواهم آن را انجام دهم نمیتوانم، بالای در رفتم روی چادرهای الجزایریها، خودم را به پایین پرت کردم و از الجزایریها خواستم که کمکم کنند. وقتی به هوش آمدم خدا را شکر کردم که توانستهام نجات بیابم.
زمانی که در میان انبوه حجاج گرفتار بودم، پسر یکی از دوستانم را که میان جنازهها قرار داشت دیدم که اسم مرا صدا میزد، او تنها سرش بیرون بود، به او گفتم که تنها کاری که میتوانی انجام دهی این است که سرت را همچنان بالا بگیری و نفس بکشی نمیتوانم دستت را بگیرم. اگر دستش را میگرفتم و میکشیدم با وجودی که زیر جنازههای سنگینی بود نمیتوانستم او را نجات دهم.
بعد از اینکه نجات یافتم، حالم که بهبود یافت به محل حادثه بازگشتم اما نمیدانستم که چه فاجعهای رخ داده است، وقتی بازگشتم دیدم اوضاع چگونه است و شروع به فیلمبرداری کردم با یک دست فیلم میگرفتم و با دست دیگرم به مردم کمک میکردم.
دوستم "عباس" زیر 4، 5 طبقه کپه جنازه بود، وقتی خودم را به چادرمان رساندم به همکاروانیانم گفتم که عباس هم رفت، اما وقتی دیدم که او هم توانسته است نجات یابد او را در آغوش کشیدم و از زنده ماندنش به گریه افتادم.
در آنجا نیروها و سربازان فراوانی بودند اما اگر به جای آنها 10 تا دکتر میآوردند خیلی از کسانی که فوت کردند زنده میماندند، من با آبی که در دست داشتم به برخی افراد قطره آبی روی صورتشان میریختم و آنها چشمانشان را باز میکردند، میتوانم بگویم که با یک بطری آب شاید میتوانستیم 10 نفر را نجات دهیم.
مأموران عربستانی در ابتدای کار هیچ اقدامی انجام ندادند و تا ساعت 6،7 عصراین قدر معطل کردند که حجاج تلف شدند و بعد هم زنده و مرده را باهم بردند.
حادثه منا حادثه بسیار تلخ و ناگواری بود و در لحظهای کمتر از دقیقه پیش آمد، ناگهان درهای جلوی مردم بسته شد و همه حجاج بر هم فشار آوردند.
شیرازی مقصر اصلی فاجعه منا را خود سعودیها دانست و به باشگاه خبرنگاران گفت: سعودها میخواهند حادثه منا را به گردن ایرانیان بیندازند و ما را مقصر جلوه دهند اما وقتی درها بسته شد کاری نمیتوانستیم انجام دهیم، حجاج در حال حرکت بودند، اما وقتی یک مرتبه یک سد مانع شود قطعا با جمعیتی که وجود داشت نتیجهاش همین میشد.
من همچنین در خبرها دیدم که برخی میگویند حجاج در رمی جمرات بر عکس جمعیت در حال حرکت بودند، در جایی که ما بودیم حتی مستقیم هم نمیتوانستیم حرکت کنیم چه برسد به اینکه بخواهیم بر عکس جمعیت حرکت کنیم.
در کاروان جانبازانی که بنده با آنها همراه هستم، دو نفر قربانی و چهار، پنج نفرمفقودی داریم، باید بگویم که فردی که از جریان فاجعه منا نجات پیدا کرده است، معجزه بوده و خداوند نخواست که از بین برود.
یکی از دوستانم تعریف میکرد که 4، 5 نفر از ما را به بیمارستان نظامی خارج از مکه بردند، ما را در یک اتاق بزرگ قرار دادند حوله تمیز و دمپایی به ما دادند، سپس 7، 8 شبکه تلویزیونی به آنجا آمدند و از ما فیلم و مصاحبه گرفتند که مثلاً به ما میرسند، او قسم میخورد که بعد از فیلمبرداریهای صورت گرفته اینها را در بیمارستانهای معمولی گذاشتند و سپس به آنها گفتند که بروید، ما تا 12 شب به دنبال دوستمان در خیابان میگشتیم تا با اطلاعاتی که از محلی که در آنجا قرار دارد، پیدایش کنیم.
فیلمی را در رسانهها دیدم که تصویری نشان میدهند از حجاجی که در مکانی جمع هستند و دری برای آنان باز میشود اما این اصلا برای جمع ما و آن لحظه نیست. این تصویر برای خود رمی جمرات است و ما اصلا به آنجا نرسیدیم و فاصله زیادی با آنجا داشتیم، ما در خیابانی یک طرفه بودیم که 8، 9 متر عرض داشت و دو طرف آن درهای چادرهای کاروانیان حجاج بود که آنها را بسته بودند و ما نیز در این خیابانها گیر کردیم.
این شاهد عینی فاجعه منا در پایان با بیان اینکه حضور حجاج ایرانی در عربستان مانع بیان برخی حقایق است. چرا که به نظر میرسد جان حاجیان ما هنوز هم در عربستان در معرض خطر است، خاطرنشان کرد: تنها حرفی که میتوان گفت ابراز همدردی با بازماندگان این حادثه دلخراش است و از مسئولان میخواهیم نسبت به وضعیت حادثهدیدگان رسیدگی عاجل کنند.