صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۲۱۱۲۰
تاریخ انتشار: ۳۵ : ۱۱ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۴
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سعید جعفری پویا در خبرانلاین نوشت: جواد ظریف در دو هفته گذشته به کشورهای قطر، کویت، سوریه، لبنان، عراق، هند و پاکستان سفر کرده است. سفرهایی که واکنش های فراوانی هم در محافل تحلیل جهان با خود به همراه داشته. رصد اظهار نظر مقاماتی که با ظریف دیدار و گفتگو داشتند نشان می دهد کشورهای میزبان به بهبود روابط و افزایش سطح مناسبات با ایران علاقه دارند. این در شرایطی است که تا همین چندی پیش به مدد سیاست های بعضا خودخواسته دولت های پیشین و همچنین رویه های بین المللی تهران به کنشگر منزوی منطقه بدل شده بود.

ظریف اما در سفرهای منطقه ای خود و همچنین گفتگویش با یک ماهنامه داخلی از طرحی تازه پرده برداری کرده است. طرحی که ابتدا در مقاله او در روزنامه السفیر لبنان مورد توجه قرار گرفته بود. وزیر خارجه کشورمان در آن یادداشت به موضوع احداث و تشکیل یک مجتمع امنیتی منطقه ای برای مقابله با تهدیدات و خطرهای بالقوه برای کشورهای خاورمیانه سخن گفته بود. ایده ای که هرچند تازه نیست و جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی تاسیس بر لزوم پیگیری و حل و فصل مسائل و مشکلات منطقه ای توسط خود بازیگران و عدم دخالت قدرت های جهانی تاکید کرده بود اما ساز و کاری که ظریف به آنها اشاره می کند نو و تازه است. ضمن اینکه پایش صحبت های وزیر خارجه کشورمان در گفتگو با ماهنامه دیپلمات و همچنین دیدارها با همتایان منطقه ای اش نشان می دهد او به سامانی منظم برای این اندیشه دست یافته است و خواهان اجرایی شدن آن است.

چرا عربستان با ایران مشکل دارد؟

کشورهای عربی منطقه خاورمیانه از همان ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی ایران با شنیدن ایده صدور انقلاب اسلامی گارد محکمی در قبال تهران در پیش گرفتند و از قدرت گرفتن حکومت نوپا هراسان شدند. همین نگرانی سبب شد تا برادران عربی تقریبا به صورت تمام قد در کنار صدام حسین قرار بگیرند تا نطفه بازیگر جدید منطقه ای را در همان ابتدا خفه کنند. هرچند آن آروزی عربی هرگز محقق نشد و برخی از بازیگران حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه به مرور زمان سطح مناسبات خود با تهران را بهبود هم بخشیدند اما برادر بزرگ اعراب هرگز نارضایتی خود را از افزایش عمق راهبردی ایران مخفی نکرد. به بیان دکتر محمد کاظم سجادپور اشتباهات دیگران در سه دهه اخیر و بازی خوب ایران در همین معادلات سبب افزایش نقش بازیگری ایران در مناقشات منطقه ای و کاهش نقش آفرینی رقبای جمهوری اسلامی در همین منازعات شده است. اتفاقی که بدیهی است به مزاق عربستان و دیگران خوش نیامده. بر همین مبنا سعودی تلاش کرد ضمن ابراز نارضایتی اقدامات عملی هم برای ضربه زدن به عمق راهبردی تهران در پیش گیرد. رشد و پیشرفت جریان های سلفی و تکفیری در سوریه، عراق که در نهایت به پر و بال گرتفن داعش هم منتهی شد، حمایت از معارضین و رادیکال های مخالف حکومت اسد و همچنین یاری رسانی به جریان ۱۴ آوریل سعد حریری در لبنان و در نهایت حمله نظامی به یمن برای نابود کردن حوثی ها از آن جمله ارزیابی می شود. اما به باور ناظران بی طرف این اقدامات سعودی نه تنها سودی برای این کشور به همراه نداشته که ریاض را در مشکلات بیشتری هم وارد کرده است. بی نتیجه بودن تلاش های انفرادی عربستان حتی سبب شد این کشور دست یاری به سوی اسرائيل دراز کند. رژیمی که تحت هر متخصات سیاسی دشمن شماره یک جمهوری اسلامی ایران تلقی می شود. در چنین شرایطی البته ایران راه درست را انتخاب و از دامن زدن به تنش ها با عربستان خودداری کرد. در شرایطی که اسرائيل خواسته قوی داشت که ایران را در این دام فرو آورد و تهران و ریاض را به درگیری مستقیم نظامی بکشاند هوشمندی وزارت خارجه و مجموعه دولت یازدهم سبب شد تا ایران با متانت و درایت از فرو غلطیدن در این دام بگریزد.

خواسته عربستان چیست؟

عربستان که از تغییرات رخ داده در سطح منطقه ناراضی است و می بیند حوزه های نفوذ دیروزش به جولانگاه امروز جمهوری اسلامی ایران بدل شده خواسته مشخصی دارد. ریاض از تهران می خواهد از سوریه، لبنان، عراق و حتی یمن خارج شود و سپس مسیر گفتگو را آغاز نماید. خواسته ای که بدیهی است از سوی ایران مورد پذیرش واقع نمی شود. حال چاره کار چیست؟ آیا باید بر تنش ها شدت بخشید؟ قطعا پاسخ سوال منفی است. چرا که در حال حاضر شرایط کاملا به سود ایران در منطقه خاورمیانه در حال رقم خوردن است. سوریه ای که دو سال پیش همه جهان متفق القول از اجتناب ناپذیر بودن رفتن اسد سخن می گفتند و سایه جنگ بر ابرهای دمشق سنگینی می کرد امروز به آرامشی نسبی رسیده است. دستکم کار به جایی رسیده که وزیر خارجه آمریکا سخن ۳ سال پیش مقامات ایرانی را تکرار می کند. «سوریه راه حل نظامی ندارد» عراقی و لبنان هم وضعیت مشابهی دارند و معادلات داخلی این کشورها کاملا به سود ایران در حال پیگیری است. در نتیجه در شرایط فعلی ایران به بازیگر محافظه کاری که به حفظ وضع موجود تمایل دارد تبدیل می شود و عربستان که به صورت کلاسیک کنشگر محافظه کار تحولات منطقه ای بوده به عنصر تجدید نظر طلب بدل می شود. در نتیجه ایران حتما باید وارد چالش جدی با سعودی نشود و تلاش کند شرایط کنونی تثبیت شود. اما سوال اینجاست این شرایط فعلی با دست روی دست گذاشتن و سخن گفتن از بهبود روابط میان کشورهای برادر و مسلمان منطقه حفظ خواهد شد. بدیهی است که خیر. راه این تثبیت را باید در جیب جواد ظریف جست.

طرح کارای ظریف

حالا و پس از پایان موفقیت آمیز مذاکرات هسته ای ظریف بار دیگر گام اول را برداشت تا به عربستان کیش دهد پیش از اینکه کیش شود. ظریف با سفر به کشورهای منطقه و دیدار و گفتگو با بازیگران متعدد خاورمیانه و شبه قاره و تلاش ویژه ای برای ترسیم ابعاد طرح مجتمع امنیتی خود انجام داد. اتفاقی که عربستان سعودی را در موضع ضعف قرار می دهد. او با اینکه می داند این ایده محقق نمی شود اما در دیدارهای خود از لزوم توجه به چنین طرحی سخن می گوید و عزم ایران را از تشکیل مجتمعی منطقه ای که امنیت خاورمیانه را تامین کند جزم می خواند. نتیجه این تلاش ها چیست؟ آیا مجتمع امنیتی شکل می گیرد؟ بدیهی است که بدون عربستان چنین طرحی پیش نخواهد رفت. پس سود آن چیست؟ اولا ایران به عنوان بازیگر فعال منطقه که خواهان صلح و حفظ ثبات منطقه و البته حمایت از امنیت همسایگانش است معرفی می شود. دوما عربستان به عنوان کنشگر ناراضی که تن به ساز و کار ثبات بخشی منطقه ای نمی دهد شناخته می شود.

در نتیجه ظریف با محاسباتی دقیق وارد این بازی دو سر برد برای ایران شده است. ایران نیک می داند که حل و فصل مناقشات منطقه ای با یکسویه نگری میسر نخواهد شد و حضور و فعالیت عربستان سعودی به ویژه برای معادلات خلیج فارس ضروری به نظر می رسد. در عین حال ایران بارها تاکید کرده که امنیت همسایگانش امنیت خودش است و هرگز نمی خواهد عربستان سعودی را تهدید امنیتی کند. اما چه می توان کرد که ریاض بازیگری هویت اندیش است و از آن منظر هر نوع پیشروی ایدئولوژی شیعه جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه را تهدیدی رسمی برای ایده و اندیشه سلفی و وهابی خود می خواند. اما پیگیری مداوم و تدریجی سیاست فعلی ایران (یعنی پایمردی بر داشته ها و اندیشه ها) و همچنین تلاش های پررنگ و حضور فعال در مقام قدرتی منطقه ای که خواهان پایان یابی مسالمات آمیز بحران های منطقه ای است باعث می شود تا در دو سال آینده ریاض هم تغییرات رخ داده را باور نماید و برای از دست ندادن بیش از این به پای میز مذاکره بیاید.