پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خانواده دختری جوان به نام مریم چندروز قبل به پلیس آگاهی استان فارس مراجعه کردند و خبر دادند فرزندشان مفقود شده است.
آنها
توضیح دادند مریم از چندی قبل دنبال شغلی مناسب می‌گشت تا اینکه بالاخره
با مؤسسه‌ای آشنا شد و صبح برای شرکت در یک مصاحبه کاری از خانه بیرون رفت
اما پس از آن دیگر بازنگشت.
کارآگاهان بعد از اطلاع از این موضوع تحقیقات خود را برای افشای سرنوشت مریم آغاز کردند.
پلیس
در بدو امر به بررسی این فرضیه پرداخت که دختر جوان دچار حادثه‌ای
غیرمنتظره شده است به‌همین‌دلیل از مراکز درمانی استعلام گرفته شد اما ردی
از او به دست نیامد. همچنین هیچ‌یک از مراکز انتظامی نام او را به‌عنوان
بازداشتی ثبت نکرده بودند بنابراین احتمال ربوده‌شدن یا مرگ مریم قوت گرفت.
درحالی‌که تحقیقات پیرامون این فرضیه‌ها ادامه داشت، ساعاتی بعد خبر رسید
جنازه دختری در یک چاه پیدا شده است.
مأموران وقتی به محل
اعلام‌شده رفتند، با توجه به مشخصات ظاهر جسد تشخیص دادند جنازه متعلق به
مریم است. خانواده این دختر نیز بعد از حضور در پزشکی‌قانونی این موضوع را
تأیید کردند. جراحت و آثار باقی‌مانده روی پیکر دختر جوان حکایت از آن داشت
که او توسط فرد یا افرادی غافلگیر شده و انگیزه جنایت به احتمال زیاد
انتقام‌گیری یا موضوع شخصی دیگری بوده است.
افسران جنایی وقتی
رسیدگی به این پرونده را برعهده گرفتند، به تحقیق درباره شرکتی پرداختند که
مریم برای استخدام در آنجا رفته بود. بررسی‌های صورت‌گرفته پلیس را به
جوانی به نام تورج ظنین کرد. تورج تنها کارمندی بود که روز حادثه در شرکت
حضور داشت و بعید نبود دختر جوان را قربانی کرده باشد، به‌همین دلیل او
بازداشت شد.
تورج که در تحقیقات ابتدایی ارتکاب قتل را انکار
می‌کرد، در بازجویی‌های تخصصی خود را در بن‌بست دید و به کشتن دختر جوان
اعتراف کرد. او گفت: «می‌دانستم روز حادثه کسی در شرکت نیست به‌همین‌دلیل
از مریم خواستم همان روز برای انجام مصاحبه استخدام به آنجا بیاید.
وقتی
مریم رسید، به او تعرض کردم و سپس وی را به قتل رساندم و برای اینکه راز
جنایت فاش نشود، جسد را در چاه انداختم. تصور می‌کردم جنازه پیدا نخواهد شد
و از طرفی سرنخی از من وجود ندارد».
متهم بعد از اعتراف به جرم
خود، به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و سپس با دستور مقام قضائی روانه زندان
شد تا تحقیقات از او ادامه یابد.