این فیلم بر اساس یک داستان واقعی است! جملهای که در آغاز بعضی فیلمهای سینمایی میبینید و قطعا با دیدی دیگر به این فیلمها نگاه میکنید. امروز قصد داریم شما را با ۵ فیلم ترسناک برتر تاریخ آشنا کنیم که بر اساس یک داستان واقعی تهیه شدهاند.
گاهی اوقات، فیلمهای ترسناک با استفاده از عبارت «بر اساس داستانی واقعی» تبلیغ و همهگیر میشوند ولی بعضی از مخاطبان خیلی به این جمله اعتقاد ندارند. گاهی اوقات استفاده از این جمله در ژانر ترسناک باعث میشود تا فیلم و داستانهای آن باورنکردنی به نظر برسند. این در حالی است که تماشای دیگر سبکها بر اساس داستانهای واقعی محتملتر و باورکردنیتر به نظر میرسند اما هستند فیلمهای ترسناکی که توانستهاند نظر بسیاری از علاقهمندان به سینما را به خود جلب کنند. البته، این همه ماجرا نیست.
به طور مثال در فیلم گرگ والاستریت، ساخته مارتین اسکورسیزی، اگرچه داستان و کلیت فیلم بر اساس یک داستان واقعی و زندگینامه جوردن بلفورت بود اما تمام اتفاقات افتاده در فیلم عینا شبیه به زندگی واقعی او نبودند و کارگردان با اضافه کردن مضامینی فانتزی، سعی کرد تا اثر خود را به محصولی قابلتوجهتر و تماشاییتر تبدیل کند.
با این حال، فیلمهای ترسناک ساخته شده بر اساس داستانهای واقعی یکی از دلایل اصلی کشاندن مخاطبان به سالنهای سینما محسوب میشوند. مخاطبانی که اگر قرار باشد، فیلمی بر اساس داستانی واقعی را تماشا کنند، در انتخاب بین ژانرها، سبک ترسناک را به دیگر سبکها ترجیح میدهند. قاتلین سریالی و اتفاقات ماوراالطبیعه و استفاده از آنها در فیلمهای سینمایی باعث میشوند تا کمی با احتیاط بیشتر در خیابانهای تاریک قدم بزنیم و البته بعضی شبها هنگام خوابیدن، چراغ اتاق را هم روشن نگهداریم!
با وجود اینکه بسیاری از فیلمهای ساخته شده بر اساس داستانهای واقعی، المانهایی را نیز جعل و به فیلم اضافه کردهاند اما فیلمهای دیگری نیز وجود دارند که طبق ادعای سازندگان و البته شاهدین اتفاق اصلی، درست بر اساس داستان اتفاق افتاده نوشته و تهیه شدهاند و همین میتواند به کابوس شبهای بسیاری از بینندگان این نوع فیلمها تبدیل شود. با تماشا این فیلمها این فکر به ذهنتان خطور میکند که دنیا میتواند چه جای تاریک و ترسناکی باشد و چه اتفاقاتی ممکن است در گوشه و کنار آن بیفتد.
در ادامه میتوانید با بخش اول۱۰ فیلم برتر ترسناک ساخته شده بر اساس داستانهای واقعی آشنا شوید. ایده بدی نیست اگر این مقاله را در روشنایی روز مطالعه کنید یا اگر قصد دارید شب به مطالعه این مقاله بپردازید، چراغهای اتاقتان را روشن بگذارید!
Conjuring
تاریخ عرضه: ۲۰۱۳
Conjuring یا احضار سال ۲۰۱۳ روی پرده سینماها رفت و به عنوان یک فیلم بر اساس داستانهای واقعی تبلیغ شد. احضار بر اساس تحقیقات دو محقق مسائل ماوراالطبیعه با نامهای اِد و لوراین وارِن روی یک موضوع عجیب و البته غیر قابل باور بود. پس از عرضه این فیلم، افراد زیادی روی صحت و دقت فیلم به داستان واقعی سوال کردند و اینکه چگونه ممکن است چنین اتفاق ترسناک و البته عجیبی در دنیای واقعی بیفتد. اِد و لورین وارِن در دهه ۷۰ میلادی در جزیره رود به تحقیق درباره مسائل ماوراالطبیعه میپرداختند، مسائلی که هنوز هم نمیتوان توضیح خاصی برای آنها پیدا کرد. اِد وارِن چند سال بعد از دنیا رفت و همسر او اکنون ۸۷ ساله است و هیچ وقت نظری راجع به ماجراهای اتفاق افتاده در فیلم بیان نکرد اما یکی از دوستان نزدیک به خانواده وارِن ادعا کرد که تمام اتفاقات به تصویر کشیده در فیلم واقعا اتفاق افتادهاند. یکی از اعضای خانوادهای که در خانه جنزده جزیره رود زندگی میکرد در کتاب خاطرات شخصی خود نوشت که تمام اتفاقات افتاده در ماجرای اصلی به جز چند تفاوت جزیی دقیقا در فیلم نیز نمود پیدا کردند.
The Hunting in Connecticut
تاریخ عرضه: ۲۰۰۹
شکار در کانکتیکوت، فیلمی که سال ۲۰۰۹ روی پرده سینماها رفت، نگاهی هنرمندانه و آزاد به داستان خانوادهای بود که در دهه ۸۰ میلادی به یک مردهشورخانه قدیمی نقل مکان کردند. کارمِن رید، کسی که در این خانه زندگی میکرد اذعان داشت که داستان به منظور هالیوودیتر شدن فیلم کمی تغییر پیدا کرده بود اما باز هم نکات اذیتکنندهای در داستان واقعی اتفاق افتاده بود. البته او درباره یکی از صحنههای فیلم که پرده حمام باعث مردن یکی از اقوام آنها شد، گفت که این اتفاق واقعا افتاده بود، حادثهای که هیچگاه دلیلی منطقی برای آن پیدا نشد.
یکی دیگر از اختلافهایی که فیلم با داستان واقعی داشت، سکانس ارتباط با مردگان بود که هیچگاه در داستان واقعی حاصل نشد اما صحنه جنگیری که در فیلم نشان داده شد، در داستان اصلی نیز اتفاق افتاده بود؛ البته این صحنه به علت ردهبندی سنی بالای ۱۳ سالی که فیلم دریافت کرد، کمی با شدت کمتری به تصویر کشیده شد. بعضی از اتفاقات روی داده در دنیای واقعی نیز به دلیل اینکه بسیار شدید و سخت بودند، جایی در فیلم پیدا نکردند.
The Texas Chainsaw Massacre
سال عرضه: ۱۹۷۴
فیلم کشتار ارهبرقی تگزاس به علت خشونت افسارگسیختهای که داشت، در چند کشور ممنوع اعلام شد. شخصیت اصلی در این فیلم با نام مستعار صورتپوستی شناخته میشد زیرا وقتی قربانیان خود را از بین میبرد از پوست آنها برای خود ماسک تهیه میکرد. اما داستان واقعی که فیلم از آن الهام گرفته است، پرونده فردی به نام اِدوارد گِین در دهه ۵۰ میلادی بود. اِدِ دیوانه،یک قاتل سریالی بود که به درست کردن ماسک از پوست صورت قربانیان خود علاقه داشت. او همچنین تکه تکه اعضای بدن قربانیانش رادر اطراف خانه خود قرار میداد.
اگرچه هیچ مدرکی مبنی بر آدمخوار بودن گِین وجود ندارد اما بعضی از شواهد امکان آدمخوار بودن او را میدهند. وقتی پلیس او را در منزلش دستگیر کرد، درون اجاق، قلب یک انسان که درون یک مایهتابه قرار داشت پیدا کرد و وقتی از او پرسیده شد که آیا میخواست این قلب را بخورد او پاسخ داد: اگر شما فکر میکنید دیوانه هستم! این قاتل سریالی الهام بخش فیلمهای هالییودی دیگری مانند سکوت برهها (Silence of the Lambs) و روانی (Psycho) نیز شد.
Nightmare on Elm Street
سال عرضه: ۱۹۸۴
در سال ۲۰۱۲، نشریه نیویورک تایمز این فیلم را در لیست ۱۰۰۰ فیلم برتر تاریخ قرار داد. کابوس خیابان اِلم، فیلمی خاطرهانگیز راجع به یک مرد بیریخت و جنمانند بود که در طول شب وارد خواب قربانیانش شده و آنها را با استفاده از دستکش ترسناک خود از بین میبرد. اگرچه هیچگاه ذکر نشد که کابوس خیابان اِلم بر پایه یک داستان واقعی بوده است اما نکات جالب و ریزی در فیلم وجود داشت که به مرگهای مشکوک جنوب شرق آسیا مربوط میشد. مرگهایی که در آن، قربانیان بدون هیچ دلیلی در طول خواب از دنیا میرفتند.
یکی از این موارد، پسر ۲۱ ساله یک فیزیکدان بود که خوابهای غیر معمول و وحشتناکی میدید، خوابهایی که هیچکس باور نمیکرد تا اینکه طی همان شب خانوادهاش با صدای جیغ و فریاد بالای تخت او رفتند و وقتی رسیدند، او در خواب مرده بود.
The Girl Next Door
سال عرضه: ۲۰۰۷
دختر همسایه، فیلمی بر اساس یک رمان با همین نام و جنایتی در دنیای واقعی بود که در سال ۱۹۶۵ و در ایالت ایندیانا اتفاق افتاده بود. داستان فیلم، حکایت شکنجههای سخت و وحشیانهای بود که توسط اقوام شخصیت اول فیلم بر او تحمیل میشد. در دنیای واقعی، سیلویا لیکِنز توسط گِرتِرود بانیزِوسکی و فرزندانش شکنجههای سختی را تحمل کرد. مامور پیگیری قضایی پرونده در دادگاه اعلام کرد که مرگ لیکِنز، بدترین جنایتی است که تاکنون در ایالت ایندیانا رخ داده ست.